هدف اصلی در تربیت اخلاقی فراهم کردن شرایط و زمینه ای است که فرد بتواند نفس ( امّاره) خود را کنترل کند و منظور از نفس در اینجا همان امیال و خواهش های نفسانی هستند که با عواطف سر وکار دارند . هدف از کنترل نفس این است که فرد به یک تعادل روحی برسد و اگر افراد بتوانند نسبت به عواطف و احساسات خود همانند ترس ، خشم ، شادی ، لذّت ، غرور و حسادت آگاه بشوند بهتر میتوانند آن ها را کنترل کنند . می توان گفت که عواطف نقش مهمی در کنترل اجتماعی دارند (همان ) .
طباطبایی معتقد است که هدف اصلی شریعت تلاش و توجه انسان به خداوند است و این هدف تنها با شکل گیری ملکات و حالات مناسب نفس تحقق مییابد . ( طباطبایی ، ترجمه حسن زاده ، ۱۳۸۳، ص ۴۲) . وی معتقد است که آنچه که مانع معرفت به خداوند است ، جهل نیست بلکه غفلت است و غفلت هم بر اثر مشغولیت دل به غیر خدا ناشی می شود و خداوند برای هیچ کس دو دل قرار نداده و دل مرکز عشق و عواطف است و راه دستیابی به دل تصفیه آن است و تصفیه آن صورت نمی گیرد مگر اینکه فرد بتواند نفس و امیال خود را کنترل کند و تا فرد نتواند این احساسات و عواطف را بشناسد ، نمی تواند آن ها را کنترل کند .
در بعد عقل و جایگاه آن در تربیت اخلاقی هم باید شرایطی فراهم شود تا فرد بتواند با بهره گیری و تجهیز شدن به قوه قضاوت صحیح ، خوب و بد را از هم تشخیص دهد ( همان ، صص ۴۵ – ۴۳ ).
۲-۶- شرح مختصر زندگانى استاد شهید مطهری
استاد شهید آیه اللّه مطهرى در ۱۳ بهمن ۱۲۹۸ هجرى شمسى مطابق با ۱۲ جمادى الاولاى ۱۳۳۸ هجرى قمرى در قریه فریمان- که اکنون تبدیل به بخش شده است- واقع در ۷۵ کیلومترى شهر مقدّس مشهد در یک خانواده اصیل روحانى چشم به جهان مىگشاید. پس از طىّ دوران طفولیّت به مکتبخانه رفته و به فراگیرى دروس ابتدایى مىپردازد. در سن دوازده سالگى به حوزه علمیّه مشهد عزیمت نموده و به تحصیل مقدّمات علوم اسلامى اشتغال مىورزد. در سال ۱۳۱۶ علیرغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیّت و علیرغم مخالفت دوستان و نزدیکان، براى تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیّه قم مىشود در حالى که به تازگى مؤسس گرانقدر آن آیه اللّه العظمى حاج شیخ عبد الکریم حائرى یزدى دیده از جهان فرو بسته و ریاست حوزه را سه تن از مدرّسان بزرگ آن، آیات عظام سید محمّد حجّت، سید صدر الدین صدر و سید محمّد تقى خوانسارى به عهده گرفتهاند.
در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آیه اللّه العظمى بروجردى (در فقه و اصول) و حضرت امام خمینى (به مدت دوازده سال در فلسفه ملّا صدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علّامه سیّد محمد حسین طباطبایی (در فلسفه: الهیّات شفاى بوعلى و دروس دیگر) بهره مىگیرد. قبل از هجرت آیه الله العظمى بروجردى به قم نیز استاد شهید گاهى به بروجرد مىرفته و از محضر ایشان استفاده مىکردهاست. مؤلّف شهید مدتى نیز از محضر مرحوم آیه اللّه حاج میرزا على آقا شیرازى در اخلاق و عرفان بهرههاى معنوى فراوان برده است. از اساتید دیگر استاد مطهرى مىتوان از مرحوم آیه اللّهسیّد محمّد حجّت (در اصول) و مرحوم آیه اللّه سید محمّد محقّق داماد (در فقه) نام برد. وى در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعى و سیاسى نیز مشارکت داشته و از جمله با فدائیان اسلام در ارتباط بوده است.در سال ۱۳۳۱ در حالی که ازمدرّسین معروف و ازامیدهاى آینده حوزه به شمارمىرود به تهران مهاجرت مىکند. در تهران به تدریس در مدرسه مروى و تألیف و سخنرانیهاى تحقیقى مىپردازد. در سال ۱۳۳۴
اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامى دانشجویان توسط استاد مطهرى تشکیل مىگردد. در همان سال، تدریس خود در دانشکده الهیّات و معارف اسلامى دانشگاه تهران را آغاز مىکند. در سالهاى ۱۳۳۷ و ۱۳۳۸ که انجمن اسلامى پزشکان تشکیل مىشود استاد مطهرى از سخنرانان اصلى این انجمن است و در طول سالهاى ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰ سخنران منحصر به فرد این انجمن مىباشد که بحثهای مهمى از ایشان به یادگار مانده است.
از سال ۱۳۴۱ که نهضت امام خمینى آغاز مىشود استاد مطهری به طور فعّال در کنار امام بوده است به طورى که مىتوان سازماندهى قیام پانزده خرداد در تهران و هماهنگى آن با رهبرى امام را مرهون تلاشهای او و یارانش دانست. در ساعت ۱ بعد از نیمه شب روز چهارشنبه پانزده خرداد ۱۳۴۲ به دنبال یک سخنرانى مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر شده و به زندان موقت شهربانى منتقل مىشود و به همراه تعدادى از روحانیون تهران زندانى مىگردد. پس از ۴۳ روز به دنبال مهاجرت علماى شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد مىشود.
پس از تشکیل هیئتهاى مؤتلفه اسلامى، استاد مطهرى از سوى امام خمینى همراه چند تن دیگر از شخصیتهاى روحانى عهدهدار رهبرى این هیئتها مىگردد. پس از ترور حسنعلى منصور نخست وزیر وقت توسط شهید محمد بخارایى کادر رهبرى هیئتهاى مؤتلفه شناسایى و دستگیر مىشود ولى از آنجا که قاضىیى که پرونده این گروه تحت نظر او بود مدتى در قم نزد استاد تحصیل کرده بود به ایشان پیغام مىفرستد که حق استادى را بجا آوردیم و بدین ترتیب استاد شهید از مهلکه جان سالم بدر مىبرد.
پس از تبعید امام خمینى به خارج از کشور مسئولیت استاد مطهرى و یارانش سنگینتر مىشود. در این زمان وى به تألیف کتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانى در دانشگاه ها، انجمن اسلامى پزشکان، مسجد هدایت، مسجد جامع نارمک و غیره ادامه مىدهد. به طور کلى استاد شهید که به یک نهضت اسلامى معتقد بود نه به هر نهضتى، براى اسلامى کردن محتواى نهضت تلاشهای ایدئولوژیک بسیارى نمود و با کجرویها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد. در سال ۱۳۴۶ به کمک چند تن از دوستان اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود به طورى که مىتوان او را بنیانگذار آن مؤسسه دانست. ولى پس از مدتى به علت
تکروى و کارهاى خودسرانه و بدون مشورت یکى از اعضاى هیئت مدیره و ممانعت او از اجراى طرحهاى استاد و از جمله ایجاد یک شوراى روحانى که کارهاى علمى و تبلیغى حسینیّه زیر نظر آن شورا باشد سرانجام در سال ۱۳۴۹علیرغم زحمات زیادى که براى آن مؤسسه کشیده بود و علیرغم امید زیادى که به آینده آن بسته بود، در حالى که در آن چند سال خون دل زیادى خورده بود از عضویّت هیئت مدیره آن مؤسسه استعفا داد و آن را ترک گفت.
در سال ۱۳۴۸ به خاطر صدور اعلامیّهاى با امضاى ایشان و حضرت علامه طباطبایی و آیه اللّه حاج سید ابو الفضل مجتهد زنجانى مبنى بر جمع اعانه براى کمک به آوارگان فلسطینى و اعلام آن طىّ یک سخنرانى در حسینیّه ارشاد، دستگیر شد و مدت کوتاهى در زندانى تک سلّولى بسر برد. از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۱ برنامههاى تبلیغى مسجد الجواد را زیر نظر داشت و غالبا خود سخنران اصلى بود تا اینکه آن مسجد و به دنبال آن حسینیّه ارشاد تعطیل گردید و بار دیگر استاد مطهرى دستگیر و مدتى در بازداشت قرار گرفت. پس از آن استاد شهید سخنرانیهاى خود را در مسجد جاوید و مسجد ارک و غیره ایراد مىکرد. بعد از مدتى مسجد جاوید نیز تعطیل گردید. در حدود سال ۱۳۵۳ ممنوع المنبر گردید و این ممنوعیّت تا پیروزى انقلاب اسلامى ادامه داشت.
“