پدیده پارانوئیا تاریخچه طولانی در ادبیات بالینی و نظری دارد (میلون، میلون۲ و داویس۳، ۱۹۹۴). در پایان قرن ۱۹ میلادی، روانشناسان بالینی به این نتیجه رسیدند. که افراد پارانوئید به شکلهای گوناگون خود را نشان می دهند، از اعتقاد به شکنجه و سیستم هذیانی در اسکیزوفرنیا گرفته تا اعتقادات پایدارتر در دیگر اشکال پارانوئید (میلون، ۱۹۹۴). کراپلین۴ (۱۹۲۱) در طبقه بندی اولیه اختلالات روانی سه نوع پارانوئید را معرفی می کند: اسکیزوفرنی پارانوئید، اختلال هذیانی و اختلال شخصیت پارانوئید. کراپلین بیان کرد که برخی افراد حالت خفیفتر پارانوئیا را دارند، یعنی هذیانهای ثابت دارند، اما توهم و بدتر شدن اختلال در شخصیت مانند آنچه در اسکیزوفرنیا دیده می شود وجود ندارد. یک بحث طولانی این است که آیا اختلال پارانوئید و اختلال هذیانی زیرمجموعه اسکیزوفرنی هستند یا مجزا از آن؟ (برن استین۵ و یوسیدا۶ ، ۲۰۰۷).
شش ویژگی عمده ای که در ادبیات پژوهشی و نظری برای اختلال شخصیت پارانوئید بر شمردند عبارت است از : عدم اطمینان/سوء ظن، مخالفت/ پرخاشگری، درونگرایی/خودمختاری افراطی، حساسیت مفرط، گوش به زنگی و انعطاف ناپذیری، عدم اعتماد/ سوء ظن به فقدان اعتماد به دیگران اشاره دارد. افراد پارانوئید درباره قابل اعتماد بودن دیگران سؤال می پرسند و در این باره شک دارند.
_____________________________________
۱- Diagnostic and Statistical Manual Of Mental Disorders
۲-Millon&Millon
۳-Davis
۴-Keraplin
۵-Bernstein
۶-Useda
حساسیت مفرط اشاره دارد به تمایل به برداشت حمله یا انتقاد از گفته های عادی دیگران. افراد پارانوئید اعتقاد دارند که دیگران آن ها را به صورت منفی ارزیابی می کنند و در پاسخ آن ها اضطراب و عصابنیت را تجربه می کنند. مخالفت/ پرخاشگری تمایل به احساس عصبانیت، دعوا با دیگران و برداشت دنیا و دیگران به صورت تهدید کننده می باشد. درون نگری/ خودمختاری مفرط به تمایل به جدا کردن خود از دیگران اشاره دارد. کناره گیری / گوش به زنگی به تمایل به تجسسم مداوم محیط برای تأیید فرض فرد درباره تمایلات با انگیزه های بدخواهانه دیگران اشاره دارد. انعطاف ناپذیری یک ویژگی شخصیتی است که افراد اعتقادات و باورها و سبک های عاطفی خود را در پاسخ به چالش ها و تغییرات ثابت نگه می دارند و آن ها را تغییر نمی دهند. (کیامرثی و همکاران،۱۳۹۰).
خصیصه بنیادی اختلال شخصیت پارانوئید شکاکیت و بی اعتمادی به دیگران است که تظاهرات آن به صورت تمایلی است نافذ و ناموجه برای تفسیر اعمال دیگران به اعمالی که گویا به قصد تحقیر یا تهدید بیمار صورت گرفته است. این تمایل در اوایل بزرگسالی شروع می شود و در زمینه های مختلفی نمایان می گردد. افراد مبتلا به این اختلال تقریباً همیشه منتظر آن هستند که دیگران به نحوی آن ها را استثمار کنند یا به آن ها ضرر برسانند. آن ها در بسیاری اوقات بی هیچ توجیهی، در وفاداری یا صداقت دوستان و همکاران خود تردید دارند. اغلب حسادت مرضی دارند و در وفاداری همسر یا شریک جنسی خود بی دلیل شک می کنند. این گونه بیماران در واقع احساسات خودشان را برون سازی می کنند و دفاع مورد استفاده آن ها فرافکنی است. یعنی افکار و تکانههایی را که خود دارند و برایشان غیرقابل قبول است، به دیگران نسبت می دهند. افکار انتساب به خود و خطاهای ادراکی که قابل دفاع منطقی نیست، در این بیماران شایع است (سادوک۱ و سادوک۲، ۲۰۰۳ ترجمه پورافکاری، ۱۳۸۲).
میزان شیوع اختلال پارانوئید ۵/۰ تا ۵/۲ درصد در جمعیت عمومی است. این گونه بیماران هیچ وقت خودشان درصدد درمان بر نمی آیند و اگر توسط همکار یا همسر خود ارجاع داده شوند، اغلب نمی توانن رنجیدگی خود را پنهان کنند. در بستگان بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی میزان اختلال شخصیت پارانوئید بالاتر از افراد گروه گواه است.
مدل سنتی روانکاوری در مورد اختلال پارانوئید بر مکانیزم دفاعی فرافکنی متمرکز است. یعنی فرد احساسات و افکار پرخاشگرانه خود را به دیگران نسبت می دهد (وایلنت۲، ۱۹۹۴).
________________________________
۱-Sadock&Sadock
۲-Vaillant
با وجود مباحثی که در رابطه با فرافکنی مطرح است، حمایت تجربی خوبی از این عقیده وجود دارد که افراد دارای اختلال شخصیت از مکانیزم فرافکنی و سایر مکانیزم های غیرانطباقی استفاده می کنند. بهبود در دفاع های غیرانطباقی مانند فرافکنی نتیجه روان درمانی روان تحلیلگرانه را پیش بینی می کند (باند و پری۱ ،۲۰۰۳).