اختلال شخصیت اسکیزوئید در کسانی تشخیص داده میشود که عمری را در کنارهگیری از اجتماع گذراندهاند و درون گرایی و عواطف محدود و کند و هم چنین احساس ناراحتی آنان از برقراری روابط اجتماعی با دیگران، قابل توجه است (۲۰۰۳). برخلاف شخصیتهایی که با محیط تماس برقرار میکنند، شخصیت اسکیزوئیدی عملاً با خود بیگانه است (کریمی، ۱۳۷۴).
اختلال شخصیت اسکیزوئید میتواند به کارایی اجتماعی و شغلی فرد مبتلا به این اختلال لطمه وارد کند و موجبات نارضایتی و ناراحتی وی را فراهم آورد. این نشانهها عبارتند از: کمرویی، گوشهگیری، مردمگریزی، محدودیت در برقراری روابط مناسب با دیگران، اجتناب از رقابتها و درگیریهای عاطفی، عدم وجود احساسات گرم و لطیف نسبت به دیگران، بیتفاوتی نسبت به احساسات و برداشت دیگران، حساسیت بیش از حد، خودمداری و عدم قدرت در بیان احساسات پرخاشگرانه(اخوت، ۱۳۶۲). آنان عادات و فعالیتهای شغلی انفرادی را ترجیح میدهند و فاقد توانایی لازم برای برقراری ارتباط گرم و نزدیک با دیگران هستند. شاید به علت این گسستگی اجتماعی، مردان مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئیدی به ندرت و زنان با احتمال بیشتری ازدواج میکنند. زندگی جنسی این افراد ممکن است منحصر به خیال پردازی شود و فعالیت جنسی پخته و واقعی، به طور نامحدود به تعویق افتد. این افراد نیروی عاطفی قابل توجهی را در مسایل نامربوط به انسان (نظیر ریاضیات و ستاره شناسی) به کار میبرند. اغلب خود را با سرگرمیها و هوسهایی نظیر رژیم غذایی و بهداشتی، مسایل فلسفی و طرحهای بهبود اجتماعی – به خصوص آنهایی که مستلزم دخالت شخصی نیست – سرگرم میکنند. در بعضی از موارد، این افراد قادر به رشد و تکامل هستند و میتوانند عقاید بدیع و سازنده به جهان ارائه کنند (کاپلان و سادوک۲ ، ۲۰۰۳).
____________________________________
۱-Band&Perry
۲-Kaplan&Sadock
بسیاری از محققان این فرضیه را پیش میکشند که هر چند شخصیت اسکیزوئیدی عملاً بسیار تنهاست، ولی از انزوا میترسد و تمایل شدید به برقراری روابط با دیگران را دارد (کریمی، ۱۳۷۴).
افراد با شخصیت اسکیزوئید دارای ویژگیهای زیر هستند:
۱- نه میلی برای برقراری روابط نزدیک – از جمله با اعضای خانواده – دارد و نه از این نوع روابط لذت میبرد.
۲- تقریباً همیشه فعالیتهای انفرادی را برمیگزیند.
۳ – به ندرت ممکن است ادعای هیجانات قوی (مثل خشم و لذت) را داشته باشد یا به نظر برسد که چنین هیجاناتی را تجربه میکند.
۴ – تمایل به داشتن تجربه جنسی با همه (در صورتی که فرد متأهل باشد) اگر در او هم وجود داشته باشد، بسیار اندک است (با توجه به سن).
۵ – نسبت به تعریف یا انتقاد دیگران، بیتفاوت است.
۶ – غیر از بستگان درجه یک، دوستان نزدیک یا محرم ندارد (فقط با یک نفر رابطه نزدیک دارد).
۷ – عواطف او محدود است، مثلاً کنارهگیر و سرد است و به ندرت حالات متقابل (مثل لبخند زدن یا تکان دادن سر) در او دیده میشود.
ب) وقوع اختلال منحصراً در جریان شکلگیری عارضه اسکیزوفرنی یا اختلال هذیانی و همراه با این عوارض، ظاهر نشده باشد (کاپلان و سادوک۱ ، ۲۰۰۳).