بیان مسئله
4
اهمیت و ضرورت تحقیق
7
سوالهای تحقیق
11
اهداف تحقیق
11
فرضیه های تحقیق
12
روش تحقیق
12
تعریف مفهومی
12
فصل دوم :
ادبیات تحقیق
14
مبحث اول : مقدمه
15
مبحث دوم : پیشینه تحقیق
17
گفتار اول : پیشینه خارجی تحقیق
17
گفتار دوم : پیشینه داخلی تحقیق
17
گفتار سوم : جمع بندی پیشینه تحقیق
25
مبحث سوم : تعریف فرار
26
گفتار اول : انگیزه های فرار
28
گفتار دوم : انواع فرار
28
مبحث چهارم : سبب شناسی فرار از منزل
32
گفتار اول : خانواده
35
بند اول ـ خانواده بی کفایت
38
بند دوم ـ خانواده ضد اجتماعی
38
بند سوم ـ خانواده آشفته
38
بند چهارم ـ خانواده از هم گسیخته
39
بند پنجم – خانوادههای نابسامان و پرستیز
39
بند ششم – خانواده از هم گسیخته
41
گفتار دوم : قاچاق مواد مخدر و اعتیاد خانواده
43
گفتار سوم : زندانی بودن والدین
44
گفتار چهارم : تسلیم به امید ازدواج
46
مبحث پنجم : ویژگیهای فردی
46
گفتار اول : افسردگی و عزت نفس پائین
48
مبحث ششم : مشکلات اقتصادی ( فقر )
49
مبحث هفتم : فقر فرهنگی
54
گفتار اول : آزار و سوء استفاده جنسی
54
گفتار دوم : وسائل ارتباط جمعی
59
گفتار سوم : دوستان و همسالان
60
گفتار چهارم : دوست داشتن و عشق
63
گفتار پنجم : شهرنشینی
64
گفتار ششم : تغییر ارزشها
65
مبحث هشتم : نظریه های اجتماعی و جرم شناسی فرار دختران
65
گفتار اول : علل ا نحرافات اجتماعی از نظر اندیشمندان
65
گفتار دوم : نظریه ها جامعه شناسی انحراف
66
بند اول : نظریه بر چسب زنی
67
بند دوم : نظریه انتقال فرهنگی
67
بند سوم : نظریه کنترل اجتماعی
68
بند چهارم : مکتب تبادل روانی
69
بند پنجم :مکتب محیط اجتماعی
69
بند ششم : نظریه تضاد
70
بند هفتم : مکتب شیکاگو
71
گفتار سوم : مکتب جامعه شناسی جنایی
71
مبحث نهم : پیامدهای فرار دختران
72
گفتار اول : پیامدهای فردی
72
گفتار دوم : پیامدهای خانوادگی
73
گفتار سوم : پیامدهای اجتماعی
74
گفتار چهارم : قاچاق زنان و دختران
75
گفتار پنجم : سرقت
75
گفتار ششم : روسپیگری
76
مبحث نهم : پیشگیری
78
گفتار اول : انواع اقدامات پیشگیری پایه
79
گفتار دوم : تقسیم بندی مداخلات برمبنای مفاهیم پیشگیری
83
گفتار سوم : اقدامات پیشگیری عمومی
85
گفتار چهارم : آموزش عمومی والدین
86
فصل سوم
روش شناسی
90
روش تحقیق
91
جامعه و نمونه آماری
91
تکنیک تحقیق و ابزار گرد آوری اطلاعات
91
شیوه های تجزیه و تحلیل اطلاعات
92
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل داده ها
93
گفتار اول : یافته های توصیفی
94
گفتار دوم : آمار استنباطی
97
فصل پنجم
بحث ، نتیجه گیری و پیشنهادات
99
نتیجه گیری
106
انتقاد و پیشنهاد
107
فهرست منابع
113
مقدمه
فرار نوجوانان از خانه و ترک اعضای خانواده، بدون اجازه والدین یا وصی قانونی، در واقع نوعی واکنش نسبت به شرایطی است که از نظر فرد نامساعد، غیرقابل تحمل و بعضاً تغییرناپذیر است. این عمل معمولاً به عنوان یک مکانیسم دفاعی به منظور کاهش ناخوشایندی و خلاصی از محرک های آزاردهنده و مضر و دستیابی به خواسته های موردنظر و عموماً آرزوهای دور و دراز انجام می شود. امروزه در اکثر کشورهای جهان، فرار از خانه به یک معضل جدی اجتماعی تبدیل شده است. در ایران نیز فرار دختران از خانه با توجه به هنجارها و ارزشهای دینی، خانوادگی و اجتماعی، به عنوان یک آسیب و مسئله اجتماعی مطرح است. آمار و ارقام و اخبار جراید و مطبوعات از روند رو به رشد این آسیب اجتماعی، کاهش میانگین سنی دختران فراری و ظهور پیامدهای ناگوار آن حکایت می کند.
علیرغم نبود اطلاعات و آمار معتبر مبتنی بر فعالیت ها و شواهد تحقیقاتی، به نظر می رسد بروز پدیده فرار دختران در ایران طی سال های اخیر رو به افزایش بوده است. هرچند اطلاع رسانی مناسبتر در رسانه ها و امکان طرح آن در مجامع علمی طی چند سال گذشته نیز بر بزرگنمایی بروز این پدیده بی تاثیر نبوده است. در هر صورت، آن چیزی که مشخص است اهمیت این پدیده از دیدگاه مردم و همچنین سیاست گزاران فرهنگی و اجتماعی فعلی کشور از یکسو و عوارض آن برای سلامت جامعه از سوی دیگر است. بطور کلی عوارض فرار دختران از منزل را می توان در سه گروه کلی زیر مطرح نمود:
آسیب های جدی جسمی و روانی که خود آنان در معرضشان قرار می گیرند. البته ناکافی بودن اقدامات حمایتی سیستماتیک در جامعه آنها را تشدید و اکثراً غیر قابل جبران می کند.
عوارضی که خانواده های این دختران بدان مبتلا می شوند.
خساراتی اعم از گسترش بی خانمانی، فحشاء و بی بند وباری، اعتیاد و غیره که بر جامعه تحمیل می شود.
به هر حال با عنایت به اهمیت نقش حیاتی که زنان و مادران در توسعه اجتماعی و اقتصادی جوامع دارند، کم توجهی به اقدامات موثر برای پیشگیری و کنترل پدیده فرار دختران از منزل، فرد، خانواده و جامعه را به تناسب, دچار عوارض کوتاه مدت و دراز مدت بی شماری می کند که نتیجه نهایی آن تشدید عقب ماندگی کشور است.
پایان نامه حاضر بر گرفته از کتب و تحقیقات انجام شده ، مقالات ، سخنرانیها و جزوات است و سعی بر آن بوده است که مجموعه کاملی از تعاریف، آمار و اطلاعات، تئوریها، عوامل و پیامدهای فرار دختران و زنان از منزل در استان مرکزی تهیه و ارائه گردد. با امید به اینکه این تالیف بتواند در شناخت بهتر این پدیده به منظور کاهش، کنترل و ارائه راهکارهای پیشگیرانه مفید باشد.
فصل اول :
کلیات
بیان مسئله
فرار از خانه از جمله رفتارهای ناسازگارانه ای است که از کودکان و نوجوانان سر می زند. گر چه در نگاه اول فرار پدیده ای فردی به نظر می رسد ولی با توجه به پیامدهای سوء آن برای جامعه باید آن را از جمله آسیب های اجتماعی به حساب آورد. فرار از منزل به عنوان یکی از معضلات خانوادگی و اجتماعی فراگیر در سطح جهان مطرح است. در ایران نیز در سالهای اخیر کارشناسان و رسانه ها نسبت به بحرانی شدن این مسئله هشدار داده اند.
یکی از دغدغه ها و نگرانی هایی که نه تنها خانواده ها بلکه کارشناسان اجتماعی را به خود معطوف ساخته, روند رو به رشد فرار دختران از کانون خانواده است. ارائه آمارهای روبه افزایش در رسانه ها و رویت به وضوح این دختران در معابر عمومی، بر نگرانی ها بیش از پیش دامن می زند و تبعات منفی آن به عنوان یک عارضه و آسیب اجتماعی، تاثیر بسیار نامطلوبی بر جامعه می گذارد. سرقت, اغفال, تکدی گری, اعتیاد و قاچاق مواد مخدر, سوء استفاده های کاری و جنسی, روابط نامشروع, روسپیگری و خودکشی از آسیب هایی است که دختران فراری دچار آن می شوند.
کارشناسان معتقدند اختلاف بین والدین، طلاق و جدایی آنها، وجود ناپدری و نامادری، ناآگاهی, بیسوادی و فقر فرهنگی والدین, بی مهری, بی توجهی و تبعیض میان فرزندان, سختگیری و خشونت در خانواده, اعتیاد و فساد خانوادگی، اختلافات خانوادگی, توقع بیش از حد از نوجوانان، ترس از تنبیه و توبیخ شدن، سرزنش و شماتتهای مستمر، تحمیل ازدواج زود هنگام، ازدواج ناموفق، خیال پردازی و کسب شهرت، فقر مادی و فرهنگی، کمبود عواطف، عدم وجود محیط امن در خانواده، سوء ظن، شک و بدخلقی والدین، ناخواسته بودن کودک, کنجکاوی دوران نوجوانی نسبت به کشف مناسبات دنیای بیرون از خانه, داشتن دوستان ناباب و بسیاری عوامل دیگر از جمله دلایل فرار دختران از خانه محسوب می شود.
شرایط گذار جامعه از نظام سنتی به مدرن نیز تسریع کننده ایجاد این آسیب های اجتماعی در جامعه است، در جامعه سنتی نظارت شبکه خویشاوندی بر روی فرزندان زیاد بوده و نه تنها والدین بلکه منسوبان دیگر هم بر تربیت بچه ها نظارت داشتند اما در شرایط فعلی این نظارت داخلی به دلایل مختلف سست شده است. مطالعات متعدد نشان داده اند که شرایط نامساعد خانوادگی مهمترین عامل تاثیر گذار در فرار دختران از کانون خانواده است. در این سنین احساسات و هیجانات شدید و بحران بلوغ که همزمان با این دوره شروع می شود، نوجوانان را وا می دارد که به دنبال هویت خود باشد و اغلب آن را در گروه همسالان خویش می یابد. افسردگی و خمودگی دختران نیز محرکی برای برقراری ارتباط غیر متعارف با جنس مخالف و پیدا کردن جایگزینی برای پدر است. برخورد نامناسب والدین سبب تشویق و ترغیب آنان به تشدید ارتباط بیرون از خانه می شود که خود می تواند نهایتا به یکی از علل فرار تبدیل شود.
تحقیقات کارشناسان بر روی دخترانی که از خانه فرار کرده اند، بیانگر این امر است که اکثر قریب به اتفاق آنان از طرف سرپرست و یا سایر اعضای خانواده حداقل یکی از رفتارهای کتک زدن، توهین کردن، مراقبت شدید، زندانی کردن، مسخره کردن, سوء استفاده جنسی را تجربه کرده اند. در صورت بازگرداندن دختران به خانواده به سبب عدم تغییر شریط قبلی و نیز عدم آموزشهای لازم در برخورد اعضای خانواده با آنان نه تنها کمکی به این دختران نمی شود بلکه شرایط نامساعد قبلی بغرنجتر شده و امکان فرار مجدد را قویتر می کند. بسیاری از این دختران از برگشت دوباره به خانه وحشت دارند. آنها کتک خوردن، فحاشی و تحقیر شدن از جانب خانواده بخصوص پدران و برادران را علت آوارگی خود می دانند.
بسیاری از والدین به دلیل عدم آگاهی و آموزش لازم از طرف نهادهای مسئول و رسانه های گروهی، برخورد مناسبی با این دختران ندارند و به محض کوچکترین ناملایمتی مسئله فرارشان را مثل شمشیر بالای سرشان می گیرند. بسیاری نیز رضایت خانواده شان را در ازدواج با کسی که دوستش دارند شرطی برای برنگشتن به دنیای بیرون از خانه ذکر می کنند. آنها دلشان می خواهد مدام با کسی درد دل کنند. شنیدن حرف هایشان از جانب هر کسی بخصوص والدین و برادر و خواهر بزرگتر لذت بخش است. این دختران می خواهند دیده شوند. چون نه تنها زندگی شان را سیاه و بی اعتبار می بینند بلکه به شدت نا امیدند و در این مرحله است که اقدام به خودکشی در آنها به مرحله عمل می رسد.
دختران نوجوان و جوان پس از گریز از خانه در معرض خطرات بسیاری قرار می گیرند و اولین احساسی که به آنان دست می دهد, حس بی پناهی و احساس ترس از فقدان انسانی امین و قابل اعتماد است. به واسطه جنسیت زنانه، این افراد دائما در آستانه پیشنهاد برقراری رابطه جنسی هستند. این افراد پس از چندی دچار احساس بیزاری از خود و سپس احساس گناه و آلودگی می شوند, از این رو اعتماد به نفس خود را به طور کامل از دست داده و توان بازگشت به زندگی سالم را ندارند.
دختران فراری در بدو فرار, در پارکها و باغهای حاشیه شهرها برای تهیه مایحتاج زندگی و خوراک, مرتکب سرقت، اعمال منافی عفت و خودفروشی شده و ظرف مدت کوتاهی در پی آشنایی با باندهای فساد به فحشا کشیده شده و در این مرحله است که برای رهایی از فشار روانی، غم سرگردانی و کمبود محبت, بسیار سریع در دام مواد مخدر گرفتار می شو