عوامل موثر بر کارآفرینی در سازمان:
مطالعات در مورد عوامل مؤثر بر فعالیتهای کارآفرینانه در سازمان در ۲۵ سال اخیر رشد بسیاری کرده است.
پترسون و برگر (۱۹۷۲)، در مطالعاتشان سعی کردند تا عوامل مختلف سازمانی و محیطی که فعالیت های کارآفرینانه را در درون شرکت تحت تأثیر قرار می دهند شناسایی کنند. بعد از آنها محققان دیگری نیز سعی کردند تا میان متغیرهای سازمانی استراتژیکی و محیطی با فعالیت های کارآفرینانه در سازمان پیوندهایی برقرار کنند. که حوزه هایی مانند محیط پیرامونی، استراتژی های سازمان و فعالیت های مدیریت به عنوان عواملی مطرح شده اند که کارآفرینی سازمان را تحت تأثیر قرار می دهند. از سویی دیگر فرهنگ سازمانی نیز کارآفرین را تحت تأثیر قرار می دهد همچنین افراد عامل کلیدی محسوب می شوند که مهارتها و نگرش های فردی تمایل کارآفرینان بالقوه را در سازمان توصیف می کنند. پژوهش های صورت گرفته نشان می دهند که شش عامل اصلی وجود دارند که توسعه کارآفرینی سازمانی را فراهم می کنند که عبارت اند از:
الف) تامین حمایت مدیریت عالی: ارزش ها و فلسفه مدیران و میزان حمایت مدیران ارشد از افراد ریسک پذیر و نوآور در سازمان های کارآفرین اهمیا بسزایی دارد.[۷۳]
این حمایت می تواند با اهمیت دادن سازمان به توسعه و خلاقیت کادرهای مدیریتی و با این هدف شکل دادن به ساختار سازمانی و روابط سازمانی برای رسیدن به این هدف تامین شود. عناصر اصلی مفهوم پشتیبانی مدیریتی، نشان دادن درک و افکار ایجاد شده از طرف کارمند، باز کردن جلوی روی این فکر برای امکان بالندگی و شاید جهت دهی آن و با هدف امتحان در کوتاهترین زمان ممکن در یک پروژه آزمایش یا اجرا پشتیبانی کرده است.[۷۴]
ب) شناختن امکان تفویض اختیار به کارکنان در تصمیم گیری: مدیران باید کارآفرینان و گروه های کاری آنان را یاری کنند تا در حد ممکن بسیاری از تصمیمات اخذ کننده به جای این که تصمیمات در سطوح عالی سازمان اخذ شود. هدف از این عمل تسهیل و توسعه سریع ایده ها همراه با تعهد بین اعضای سازمان است .[۷۵]
ج) تشویق و پاداش۱: در این شیوه به خاطر افزایش اثربخشی آن، معیارهای تشویق و یا پاداش باید به طوری روشن به اطلاع عموم کارکنان برسد و اساساً نوآوری، کارگروهی و رفتار فعالانه مورد تشویق قرار گیرد.
سایکس و بلاک۲معتقدند در سازمان ها باید برای غلبه بر موانع بورکراتیک و حرت به سوی کارآفرینی یک سیستم پاداش هدفمند در نظر گرفته شود، که تاکید آن بر اعطای پااش بر اساس عملکرد افراد باشد. استراتژی های حمایتی از افکار نو در سازمان موجب می شود تا سازمان از تحول کافی برخوردار شود و بتواند خود را با محیط متغیر خارجی هماهنگ سازد.[۷۶]
د) برداشتن موانع سازمانی : موانع سازمانی می تواند فیزیکی یا به عبارتی دیگر، محدودیت های تعیین شده قوانین سازمان باشد. علاوه بر این موانع می تواند رویکردهای فکری محدودی باید که کارمند در ذهن خویش مجسم می کند و یا یک نتیجه رفتارهای اجرا شده برای انجام دادن این تجسم باشد. چنین موانعی مانع می شود که کارمند مشکلات مرتبط با کار خود را مثل اینکه از بیرون می نگرد، مشاهده و درک کند. در خصوص اینکه کارکنان بتوانند به سازمان و کارها با یک چشم انداز گسترده تر و با یک دید عینی تر بنگرند، باید به آنها جسارت داده شود.
سازمان ها هنگامی که کارهای مهم خود را اجرا می کنند، باید از اجرای دقیق و حساس روش های استاندارد، از وابستگی به تعاریف کاری با قالب محدود و از استانداردهای بدون تغییر عملکرد دو رشد و اجتناب کنند. ساختار سازمانی باید بر روی اصول پشتیبانی کننده و خلاق بنا شود.
ه) تامین زمان کافی برای امکان پدیدار ساختن خلاقیت کارمند: فرایند پدید امدن افکار خلاق، فرایندی مانند مرغ بر روی تخم مرغ ها زمان بر است. به عبارت دیگر، برای اینکه بتوان افکار خلاق را تولید کرد لازم است که کارمند به حد کافی زمان داشته باشد سازمان ها باید برای بروز خلاقیت در کارکنان خود برنامه ریزی کرده و برای خلاقیت باید فرصت کافی به آنها داده شوند. سازمان ها نباید برای تمام گامهای کاری کارمند محدوده زمانی بگذارد. هنگام حل و فصل کردن مسائل و مشکلات و فعالیت کردن دراز مدت با هم با کارکنان دیگر باید با اشتیاق نگریسته شود. علاوه بر آن کارمند باید برای توجه به نوآوری و خلاقیت فرصت کافی داشته باشد .[۷۴]
و) انگیزش کارکنان: برای ترغیب خلاقیت ، نوآوری و کارآفرینی بایستی محرکهای انگیزشی مناسب در سازمان ایجاد شود تا افراد، روحیه و انگیزه کافی برای ایده های جدید و تعهد کارآفرینانه داشته باشد .[۷۳] انگیزش کارکنان۱، با گردهمایی۲ تمامی عوامل و ابعاد بحث شده ومی تواند به وجود بیاید. معیارهای انگیزش فردی متغیرند. انگیزش کارمند، کاملاً به متغیرهای فردی، سازمانی و محیطی بستگی دارد.[۷۴]
حمایت مدیریت عالی |
تفویض اختیار به کارمندان |
عوامل موثر در کارآفرینی سازمانی |
حمایت مدیریت عالی |
حمایت مدیریت عالی |
برداشتن موانع سازمانی |
حمایت مدیریت عالی |
نمودار۲-۷-عوامل سازمانی تاثیر گذار بر کارآفرینی سازمانی
۲-۴۵- تاثیر متقابل فرهنگ و کارآفرینی:
فرهنگ یک جامعه می تواند، موجبات تقویت بنیان های کارآفرینانه را فراهم ساخته و بستر مناسب و مساعد را برای رشد و توسعه کارآفرینی به ویژه در سازمان ها به وجود آورد. از سوی دیگر کارآفرینی از طریق تحریک بخشیدن به جامعه و ایجاد زمینه های توسعه همه جانبه، باعث رشد و ارتقای ارزش های اجتماعب شده و با تولید ثروت، امکان سرمایه گذاری بیشتر، در تمام ابعاد از جمله امور فرهنگی را میسر می سازد بدیهی است که برای نفوذ فرهنگ کارآفرینی در عمق جامعه، باید تمام خرده فرهنگ های مرتبط یعنی: فرهنگ کار، فرهنگ مشارکت و کار گروهی، فرهنگ خلاقیت و نوآوری، فرهنگ سرمایه کاری به ویژه سرمایه گذاری خطر پذیر، و فرهنگ جسارت پروری و خطر پذیری در جامعه شکل گیرد.[۶۰] از سوی دیگر همان طور که فرهنگ جامعه بر فرایندها و پدیده های کارآفرینی تاثیر دارد، به طور متقابل کارآفرینی نیز دارای نقش تعیین کننده ای بر فرهنگ جامعه می باشد و اصولاً کارآفرینی یکی از عوامل اصلی فرهنگ سازی محسوب می گردد. به عنوان مثال، هنگامی که اختراعاتی مانند لامپ، برق، تلفن، و …. با اقدامات کارآفرینانه به مرحله تولید انبوه و استفاده عمومی و همگانی رسیدند، تاثیرات کاملاً بنیادی در شکل زندگی انسان داشته و باعث به وجود آمدن شکل های تمدنی جدید شده اند.
۲-۴۶- ویژگی های سازمان کارآفرین:
سازمان های کارآفرین دارای ویژگی های زیر هستند:
۲-۴۶-۱- اصرار در استراتژی تهاجمی:
سازمان های موفق، نوآور و مبتکر هستند آنها به جای نشان دادن واکنش در برابر رویدادها و داشتن حالت انفعالی می کوشند پیش فعالانه و تهاجمی عمل کنند.
۲-۴۶-۲- صمیمت با مشتریان:
سخن گفتن با مشتریان با هدف آگاهی از خواسته ها، انتظارات و دیدگاه های آنها از رموز موفقیت در کسب و کار است.
۲-۴۶-۳- آزادی عمل و کارآفرینی:
در سازمان های کارآفرین، مدیران اجرایی افراد را تشویق می کنند که در چهارچوب چشم انداز سازمان، رهنمودها و استراتژی های موجود، مسئولیت تصمیمات را متقبل شوند. این به معنی آن است که چنین سازمان هایی اطمینان دارند، کارکنانشان از آنچه در سازمان می گذرد، آگاهند و در تفسیر و تحلیل برنامه ها و اقدامات سازمان، به ویژه در مورد مشتریان سهیم شده اند.
۲-۴۶-۴- تاکید بر ارزش های سازمان:
در سازمان های موفق همه با فلسفه و ارزش های سازمان آشنا هستند و وظیفه خود می دانند، باورهای سازمان را به آگاهی مشتریان و همکاران، به ویژه افراد تازه استخدام شده برسانند. در این باره اندازه سازمان چندان مهم نیست. در واقع این کار حتی در یک خرده فروشی کوچک نیز قابل اجرا است.
۲-۴۶-۵- تاکید بر فعالیت های تخصصی خویش:
سازمان های موفق معمولاً بر انجام فعالیت هایی تاکید می کنند که در آن متخصص و کارآزموده شده اند. این به معنای آن نیست که سازمان ها نباید فعالیت های خود را متنوع سازند، بلکه یادآور این امر مهم است که برای ورود به بازار جدید، باید با دقت برنامه ریزی کرد و بازارها را تجزیه و تحلیل نمود.
۲-۴۶-۶- ساختار ساده و نیروی کار اندک:
از ویژگی های سازمان کارآفرین، برخورداری از ساختاری ساده است، ساختاری که انجام کار را تسریع و تسهیل نماید. در یک سازمان پیچیده؛ غالبا مشتریان را از واحدی به واحدهای دیگر می فرستند، زیرا هرچه قدر سازمان پیچیده تر باشد، سیستم های ارتباطی پیچیده تر و دشوارتر عمل خواهند نمود.
۲-۴۶-۷- افزایش بهره وری از مجرای کارکنان:
از ویژگی های سازمان کارآفرین توجه به نقش یک یک افراد در کل سیستم و تشویق موفقیت ها در هر کجای
سازمان است. مدیران سازمان های کارآفرین می دانند که اگر موفقیتی حاصل شده، ناشی از تلاش و نوآوری کارکنان بوده است.
۲-۴۶-۸- اعمال کنترل بر ارزش ها و تامین مالی:
سازمان های کارآفرین بر این باورند که کارکنان رو در رو با مشتریان، باید از اختیارات لازم در مراحل تصمیم گیری برخوردار باشند. در عین حال که سازمان هم باید کنترل دقیقی بر ارزش ها و نحوه تامین منابع مالی اعمال کنند. در واقع مدیران کارآفرین به افراد آزادی عمل می دهند تا آنچه را که شایسته می دانند به انجام رسانند.[۶۴]
از منظر دیگر، امروزه توسعه ارتباطات به قدری با سرعت فزاینده و رو به رشدی رو به رو بوده که بحث دهکده جهانی مطرح است. و این به نوبه خود، باعث تبادل روز افزون اطلاعات گشته و فرصتی برای استفاده از دانش در جهت توسعه کارآفرینی به شمار می آید.
۲-۴۷- گام های موثر در مسیر کارآفرین نمودن سازمان
۲-۴۷-۱- اعتقاد به سازمان:
اگر سازمان خود را بهتر بدانید کافی نیست، باید اعتقادات راسخ داشته باشید که سازمانتان بهترین است. سازمانی این چنین بر خود می بالد و آرزوی کارکنانش آن است که سازمان مسیر رشد را ادامه دهد. سازمان های کارآفرین، تنها درباره موفقیت و کیفیت محصول حرف نمی زنند، بلکه همواره دارای این ویژگی ها هستند.
۲-۴۷-۲- ترسیم چشم انداز:
سازمان کارآفرین توانسته است، چشم اندازی از آینده خویش را در برابر دیدگان اعضای خود قرار دهد. احساس وجود یک آینده روشن همواره منشا پیشرفت خواهد بود و افراد را به تحقیق رویای خود ترغیب نماید. البته هدف ها باید قابل دستیابی و مشخص باشند، زیرا اگر اعضای سازمان، اهداف آتی را مبهم یا دست نیافتنی بدانند ناکام مانده، سرانجام با شکست رو به رو خواهند شد.
۲-۴۷-۳- شناخت کافی از مشتری:
در سازمان کارآفرین مشتری یک منبع ارزشمند اطلاعاتی است. در این سازمان شکایت های مشتریان مورد استقبال قرار می گیرد. زیرا هدف، آموختن درس های جدید و اقدامات اصلاحی در سایه اشتباهات گذشته است.
۲-۴۷-۴- تجزیه و تحلیل محیط:
اگر سازمان تلاش نکند عوامل فعال در محیط خارجی خویش را درک کند، هر قدر به بازار جهانی نزدیک می شود با این عوامل نا آشناتر می گرددو در نهایت بهترین فرصت ها را از دست خواهد داد.
۲-۴۷-۵ – درک سازمان:
سازمان های موفق هرگز تصویری ایده آل و مقدس از خود ترسیم نمی کند. درک سازمان به معنی شناسایی نقاط ضعف و اجرای سیاستهایی به منظور کاهاش نقاط ضعف است. یکی از زمینه های آسیب پذیری سازمان در رابطه با امور جاری و روزمره است. در مورد امور عادی سازمان باید مقرراتی وجود داشته باشد تا اطمینان یابیم که سازمان در کارهای روزمره نیز مانند فعالیت های کارآفرینی از تعهد لازم برخوردار است.
۲-۴۷-۶- محاسبه ریسک:
سازمان کارآفرین ریسک پذیر۲ است، ولی هنگامی پذیرای ریسک خواهد بود که نقش و اثر عوامل داخلی و خارجی را محاسبه نموده و ضریب موفقیت خود را بیش از هزینه های مربوط به شکست بداند.
۲-۴۷-۷- تحمل شکست و آموختن درس هایی جدید از آن:
هر سازمان که آماده ریسک پذیری است ممکن است روزی با تجربه ای تلخ مواجه شود و شکست بخورد. تلاش برای شناسایی علت شکست و تحلیل آن؛ نه به منظور شناسایی فرد خطا کار و سرزنش وی بلکه برای جلوگیری از تکرار اشتباه؛ از ویژگی های سازمان کارآفرین است.
۲-۴۷-۸- ارزش قائل شدن برای افراد و شاد نمودن محیط کار:
ممکن است افراد برای کسب پول به سازمان بپیوندند. اما اگر سازمان برای این افراد و مهارت آنها احترام کافی قائل نشود آنها از محیط کار خود لذت نبرند، وفاداری به سازمان به طبع، کاهش می یابد.
۲-۴۷-۹- اهمیت کالای روزانه و تقدیر از کسانی که این کارها را انجام می دهند:
کارکنان اداره که کارهای روزانه را انجام می دهند وظیفه درند از اقدام دیگران که حالت اقتدار و خلاقیت دارند حمایت کنند. در عین حال سازمان باید تلاش کند، کار همه افراد را مهم بشمارد و از این دیدگاه تلاش های آنان را مورد تقدیر قرار دهد.
۱ Encourage & reward
۲ Sykes & block
۱ Employee motivation
۲ Meeting
۱ Calculated risk
۲ Venture