مدل سرمایه فکری چن و همکاران
بر اساس دیدگاه چن[۱] سرمایه فکری از چهار بعد تشکیل شده است:
۱-سرمایه انسانی ۲- سرمایه مشتری ۳- سرمایه نوآوری ۴- سرمایه ساختاری
به عقیده وی این ساختار سرمایه فکری بسیار ضعیف و شکننده است. البته در صورتیکه روابط بین مولفه ها در سرمایه فکری تعریف شود، بهتر می توان تئوری سرمایه فکری را تببین کرد.
در این مدل، سرمایه انسانی پایه و اساس سرمایه فکری است. دانش، مهارتها و توانایی های کارکنان و طرز فکرهای کارکنان درباره کسب و کار است. به زعم وی سرمایه انسانی میتواند دانش را بوسیله تبدیل به سه جزء دیگر سرمایه یعنی سرمایه ساختاری، مشتری و نوآوری، به ارزش بازار و تجاری تبدیل کند . تعریف اجزای سرمایههای فکری از نظر آقای چن به شرح زیر است :
- سرمایه انسانی
دانش ضمنی در ذهن کارکنان است. سرمایه انسانی منبعی مهم از نوآوری، بازآفرینی یک شرکت است و سرمایه انسانی بصورت ترکیبی از شایستگیها، طرز فکر و خلاقیت کارکنان تعریف میشود.
شایستگی کارکنان در واقع بخش سختافزاری سرمایه فکری است که شامل دانش، مهارتهای و استعدادها کارکنان است. منظور از دانش، دانش فنی و دانش آکادمیک است. مهارتها ی کارکنان توانایی انجام وظایف و تکالیف عملی کارکنان است که از طریق ممارست یا تحصیلات بدست می آید.
شکل شماره ۱۱-۲ : مدل ابعاد سرمایه فکری و روابط بین ابعاد آن از دیدگاه چن
طرز فکر یا نگرش بخش نرمافزاری سرمایه فکری است که در برگیرنده انگیزه کار و رضایت شغلی است که به عنوان پیشنیاز برای بروز شایستگیها کارکنان است. خلاقیت، کارکنان را قادر میسازد تا از دانش خود استفاده کنند و بطور مستمر نوآوری داشته باشند و بنابراین عامل مهمی در گسترش و ایجاد سرمایه فکری یک شرکت است.
- سرمایه ساختاری
با سیستم و ساختارهای یک شرکت سروکار دارد و در واقع رویه های یک کسب و کار است. یک شرکت با سرمایه ساختاری قوی میتواند شرایط مساعد و مناسب را برای استفاده و بهرهبرداری از سرمایه انسانی را فراهم کند و به سرمایه انسانی اجازه دهد تا از توان بالقوه خود استفاده کند. بنابراین موجب افزایش سرمایه نوآوری و مشتری میشود. سرمایه ساختاری را میتوان بصورت فرهنگ، ساختار سازمانی، یادگیری سازمانی و فرایندهای عملیاتی و سیستمهای اطلاعاتی تقسیم کرد.
هرکدام از اجزاء سرمایه ساختاری میتوانند بر روی سه سرمایه دیگر و بخصوص سرمایه انسانی تأثیر بگذارند و متقابلاً از آنها تأثیر بپذیرند. برای مثال یک فرهنگ قوی میتواند عامل مهمی در انگیزش کارکنان باشد.
- سرمایه نوآوری
این سرمایه میتواند شامل محصولات جدید، تکنولوژی های جدید، بازار جدید و مواد و یا ترکیب جدید باشد. با افزایش اهمیت دانش، سرمایه نوآوری به رکن مهمی از سرمایه فکری تبدیل میشود و این سرمایه میتواند به سه جزء موفقیتهای نوآوری، مکانیسمهای نوآوری و فرهنگ نوآوری تقسیم شود.
- سرمایه مشتری
ارزش دانش درون کانالهای بازاریابی یک سازمان است که یک شرکت از طریق انجام کسب و کارخود، آنرا خلق و ایجاد میکند .در مقایسه با سه سرمایه دیگر این سرمایه دارای اثرات مستقیم بیشتر بر روی تحقق ارزش یک شرکت است. این سرمایه بصورت فزاینده به عامل مهمی در کسب و کارها تبدیل شده است (Chen et al., 2004).
[۱] Chen, 2004