کارکردهای اوقات فراغت
انسان ها برای تجدید قوای جسمانی و تأمین سلامت روانی جهت بهرهبردن از تواناییها و فرصتهای زندگی نیازمند اوقات فراغت هستند. بنابراین گسترۀ وظایف و عملکرد آن میتواند تبیین کنندۀ چگونگی استفاده از این اوقات واقع گردد.
در گذراندن اوقات فراغت نکات مشترک متعددی وجود دارد که بعضی از آنها عبارتند از :
– اوقات فراغت مخصوص قسمتی از اوقات فراغت آزاد فرد است، نه اوقات کار و درس. برای کسی که شغل مناسبی نداشته باشد و با اتلاف وقت به از دست دادن فرصتها میپردازد، اوقات فراغت مفهوم روشنی ندارد.
– نحوه گذراندن این اوقات آزاد و انتخابی است.
– درنتیجه گذراندناوقاتفراغت نوعیرضایتخاطروآرامشونیز رفعخستگیحاصل میشود.
ژوفردومازیه [۱]۱ (۱۹۶۸) برای شناخت مفهوم فراغت سه کارکرد برای آن بیان نموده است:
۱- ایجاد استراحت که موجب رفع خستگی، جبران صدمات جسمی و روانی ناشی از هیجانات مداوم کار و انجام وظایف گوناگون میباشد.
۲- تفریح که موجب رهانیدن انسان از کسالت ناشی از یکنواختی و انجام وظایف روزانه در محل کار، خانه و مدرسه است.
۳- رشد شخصیت. دومازیه میگوید: فراغت انسان را از کارهای روزمره و قالب های زاییده خود کاری و یا تخصصی شدن امور روزانه میرهاند، استعدادهای بدنی و ذهنی فرد را پرورش میدهد که در شکل گیری شخصیت فرد مؤثر خواهد بود.
هاشمیان (۱۳۸۲) کارکردهای عمدۀ اوقات فراغت را چنین بیان میکند:
۱- کارکرد اصلاحی و متعالی
کثرت فعالیتهای ذهنی و عملی در زندگی روزانه، درگیری و اشتغال شدید، بدون بهرهگیری از فرصتهای آزاد برای بازنگری به عملکردها و نحوۀبرخورد با افراد در مواجه با پدیدههای مختلف ممکن است به تدریج موجب پیدا شدن بعضی عادات یا رفتارهای نامطلوب در انسان شود. در این صورت اوقات فراغت را میتوان به عنوان مناسبترین زمینه برای اصلاح از مشکلات رفتاری در نظر گرفت.
۲- شکوفایی خلاقیت
مطالعات انجام شده در زمینۀ ویژگیهای افراد خلاق نشان میدهد که آنان علاوه بر این که از هوش سرشار و روحیه انعطاف پذیری برخوردارند، از اوقات فراغت نیز حداکثر بهره را گرفته، با آزاد اندیشی و تفکر واگرا مسائل مختلف را بررسی میکنند و به راه حلهای جدید دست مییابند.
۳- بهداشت روانی
فشارهای ناشی از اشتغال ممتد ذهنی و جسمی نه تنها ممکن است همراه با از دست دادن نشاط و تعادل حیاتی فرد باشد بلکه در مواقعی عامل مهمی در بروز بسیاری از اختلالات روانی، به ویژه از نوع بیماری های روانی تنی میگردد. (هاشمیان،۱۳۸۲)
۲-۴- اوقات فراغت ازدیدگاه فرهنگی، اجتماعی واقتصادی
فراغت پدیده ای است فرهنگی-اجتماعی که از هنگام پیدایش جامعه وفرهنگ اجتماعی به شکل های مختلف در زندگی اجتماعی وفردی افراد جامعه مطرح شده است، اماتحولات اجتماعی سبب شده که در دهه های اخیر وبه خصوص از سال۱۹۷۰به بعد، مسئله ی گذران اوقات فراغت هدف دار وموثر، به عنوان موضوعی مهم واساسی دغدغه ذهنی دانش جامعه شناسی باشد.(سلطان حسینی ونادریان،۱۳۸۲)
این موضوع درایران ازاهمیت ویژه ای برخوردار است.رشد بی رویه جوامع شهری، رشد بیکاری، افزایش رفاه نسبی شهروندان وجهانی شدن بسیاری ازپدیده های فرهنگی واجتماعی باعث شده است که فرصت های جدید والگوهای جدیدی برای گذراندن اوقات فراغت پدید آید.بخش های وسیعی ازجامعه مانندجوانان وبازنشستگان به نحوی روزافزون، فراغت رابیش ازکار،کانون زندگی تلقی کرده اند.حتی برای کسانی که شغل تمام وقت دارند، وجودتعطیلاتی که مزدآنهاپرداخت می شود کم نیستند.وجودیک تادو روز تعطیل رسمی درهفته دربسیاری از جوامع به رسمیت شناخته شده است.تحقیقات ومطالعات نشان می دهدکه افراد درجامعه ایران به طورمتوسط درشبانه روزحدود سه الی چهارساعت وقت آزاددارند.به عبارت دیگریک ششم الی یک هفتم از عمرافراد جامعه می بایست بابرنامه های مناسب و مفید،جداازبرنامه های زندگی روزمره برنامه ریزی شود. از آنجاکه تمدن نوین وجامعه توسعه یافته سبز فایل،کاهش زمان کار ودرمقابل بهره برداری هر چه بیشتر ازگذراندن اوقات فراغت راتوصیه می کند، ایجاد زمینه های آن ونهایتاًدست یابی به آن،خود می تواندچرخه توسعه اجتماعی رابه گونه ای مستمربه حرکت درآورد.(سلطان حسینی ونادریان،۱۳۸۲)
گذراندن اوقات فراغت به معنای عام آن، مفهومی جدید وزاییده عصر صنعت است که درجوامع مختلف، متناسب با شرایط فرهنگی، توسعه یافتگی ورفاه اجتماعی وپاسخ های متفاوتی به آن داده میشود، تسهیلات خاصی برای گذراندن فراهم می شود ومکانیزم های متفاوتی متناسب باآن طراحی وتعبیه می شود. امروزه کشورها(به ویژه جوامع صنعتی)همان طورکه برای اشتغال سرمایه گذاری می کنند، برای گذراندن اوقات فراغت نیزسرمایه گذاری می کنند.(زارع،۱۳۹۱)
فراغت می تواند نقش نیرومند و در عین حال دوگانه در تحول سطح فرهنگی جامعه داشته باشد، به این معنا که می تواند در ارتباط با نیازهای فکری و عملی انسان سازگاری یاناسازگاری اجتماعی و پیشرفت یا واپسماندگی فرهنگی باشد. فعالیت های فراغتی می تواند با رفع خستگی، صدمات جسمی و روانی ناشی از هیجانات مداوم کار و انجام وظایف اجتماعی را جبران نماید و با تفریح از کسالت ناشی از یکنواختی کار روزمره رهایی یابد و فرصتی برای پرورش استعدادهای ذهنی و روانی، جسمی و عاطفی خود فراهم سازد لذا فعالیت فراغتی می تواند باعث ارتقاء فرهنگ جامعه یا سقوط آن گردد. همانگونه که کار جوانان را از گناه و افسردگی می رهاند، فراغت نیز بر نشاط، شادی و طراوت آنان می افزاید و اراده آنان را برای تداوم زندگی تقویت می بخشد. پس بجای پر کردن اوقات فراغت باید به پر بار کردن آن اندیشید.(آبکار،۱۳۸۹)
واقعیت این است که گذراندن اوقات فراغت همانندبسیاری ازجنبه هاومظاهردیگرزندگی اجتماعی ازطریق تقسیمات طبقاتی، جنسیتی، نژادی وقومی تجربه می شود. این امردرجوامع سرمایه داری که صنعت گذراندن اوقات فراغت، تجارتی شده است، بستگی به این داردکه فردچقدر درآمد دارد، دارای چه پایگاه اجتماعی است(آیاازسوی سایراعضای باشگاه قابل پذیرش است)وآیاقیودی اجتماعی برای ممانعت ازاوبرای پرداختن به چنین فعالیت های وجود داردیانه؟همان گونه که می دانید برخی از ورزش ها اساساًتجارتی هستند.به عنوان مثال درایران رشته های ورزشی بیلیارد، اسکواش،گلف واسب سواری فعال هستند.پرداختن به چنین ورزش هایی در اوقات فراغت نیاز به صرف هزینه دارد.حتی پرداختن به فعالیت های ورزشی مانندشنا، تیراندازی نیز متحمل هزینه های مربوط به خوداست.به علاوه اصولاًافرادی که به چنین فعالیت هایی می پردازند، ازیک طیف وطبقه اجتماعی خاص هستندوبه اصطلاح، غریبه ها(سایر طبقات فرهنگی، اجتماعی ویا اقتصادی)درجمع چنین افرادی،قابل پذیرش نیستند.بررسی هانشان می دهدچنان چه محیط مساعدومناسب فعالیت های ورزشی قابل دسترسی برای افراد تدارک دیده شود،۶۴درصدازجوانان جامعه شهری تمایل دارنداوقات آزاد خود را به ورزش های تفریحی بگذرانند. البته هنوز بسیاری از افراد آن چنان درآمدی ندارندتابتوانندباهزینه های شخصی به فعالیت های ورزشی تفریحی دلخواه بپردازند.بنابراین دولت در این زمینه می بایست اقدامات لازم راانجام دهد.براساس اصول ومنشور تربیت بدنی وورزش، این پدیده همواره به عنوان فعالیتی فرهنگی وتربیتی درجامعه مطرح بوده، بنابراین قبل ازاینکه جنبه طبقاتی به خودبگیردبایست عناصر فرهنگی درخود داشته باشد.درحالی که عملاًدربرنامه های اجرایی چنین نیست وکسانی که دارای ثروت بیشتری هستند، فرصت های بیشتر وبهتری رابرای پرداختن به ورزش های تفریحی در جامعه دارند. این موضوع حتی درآن دسته ازامکانات وتاسیساتی که درانحصاردولت است مصداق دارد.(سلطان حسینی ونادریان،۱۳۸۲)
برای پی بردن به اهمیت ساعات فراغت لازم است، تأثیرات بهره برداری مطلوب از این اوقات را از دیدگاه های فرهنگی، اجتماعی واقتصادی مورد بررسی قرار داد.میزان اوقات فراغت،چگونگی اندیشیدن دربارۀ آن ونحوه مصرف ونوع مصرف این اوقات بخشی از فرهنگ عمومی هر ملتی است. اوقات فراغت دلپذیر ترین اوقات فرد است.
انور خوئی درمقاله ای تحت عنوان تربیت در اوقات فراغت می نویسد:اوقات فراغت دارای نقش اساسی در تکوین شخصیت انسان وبلکه در کلییت وجود آدمی دارد.(شهیدی،۱۳۸۲)
جامعه شناسان اوقات فراغت رابه عنوان یکی ازنهادهای اجتماعی ودرارتباط باسایرنهادهای اجتماعی مورد بررسی قرار می دهند واز آنجا که فراغت یک فعالیت است، مانندهر فعالیت دیگربه روابط اجتماعی وابسته است.درجهان امروز برای رهایی ازفشارها وتنش های ناشی ازشیوه دشوار زندگی،گذران مثبت اوقات فراغت امری ضروری است.دراین حالت افراد می بایدبه این آگاهی برسندکه تمام زندگی فقط کاروکوشش نیست وآنان برای اینکه بتوانندازانرژی وتلاش خودبه نحو موثرتراستفاده کنند، ناچار هستندکه ازاوقات فراغت شان به شکلی مثبت بهره گیرند.(شهیدی،۱۳۸۲)
منافع اقتصادی اوقات فراغت از دو جهت قابل توجه است:
اول اینکه بهره برداری مناسب از این اوقات فراغت بازده بسیار مطلوبی رابرای انسان ها به همراه داردوبه همین مناسبت است که شرکت های بزرگ تجارتی وصنعتی به اوقات فراغت کارکنان وتفریحات آن توجه خاص دارند.مورد دوم، هزینه هایی است که مردم برای استفاده مطلوب از اوقات فراغت شان می پردازند.مطالعات نشان داده است در جوامع در حال توسعه، به علت کمی درآمد، اوقات فراغت نیز کم است وبیشتر وقت انسانها، صرف کار کردن می شود، ولی درجوامع پیشرفته، به علت بالا بودن سطح درآمد، ساعات کار کمتری ومیزان اوقات فراغت بیشتر است.به هر حال ازدیدگاه اقتصادی موضوع اوقات فراغت وپرداختن هزینه های مربوط به آن از جانب هرفردکه باشد، منجر به تجدید قوا، احساس رضایت،لذت بخش شدن زندگی وبهره مندی کامل از نعمت عمری است که خداوند سبحان به ابناء بشرداده است.(کوشافر،۱۳۷۴)
اهمیت ورزش وتربیت بدنی به عنوان یکی ازموجبات سلامتی جسمی وروحی ونیزافزایش طول عمربسیار روشن است. از لحاظ جسمانی، منشأ بسیاری ازبیماری های شایع، ممکن است فقرحرکتی ونبودتحرک وورزش کافی باشد. ازلحاظ روحی نیز عدم تحرک وبازی به میزان کافی، موجب سستی وخمودگی شده، شخصیت فردرامتزلزل می نماید.ورزش موجب سلامتی وشادابی مردم جامعه است خودموجب پیشگیری از بیماری ها بوده وکمکی است به اقتصاد جامعه. امروزه، در عصرپیشرفت علم وتکنولوژی که نیازمندی هاواحتیاجات وشرایط جدیدی رابه وجودآورده، ازورزش به منظور تولیدو بازدهی صنعتی بیشتر واقتصاد قوی تر وشکوفاتر نیز استفاده می شود.برای مثال، دربسیاری ازکشورهای صنعتی، دسته هاوگروهای ورزشی وواحد های خاص ورزشی، متشکل ازکارگران وکارکنان کارخانه هاومراکزتولیدی واقتصادی وتجاری شکل می گیرد وازورزش برای تجدیدقوای فکر ومغز، رفع خستگی دماغی وفکری برای افزایش توان عمومی و آمادگی عمومی جسمی وروحی استفاده شده، درنتیجه بازده اقتصادی بیشتر راتضمین می کند. البته دربرخی از جوامع صنعتی که روابط اجتماعی راتشکیل می دهند، نوعی از ورزش وتربیت بدنی، متناسب باهدف های اقتصادی این گونه جوامع به وجودمی آید.برای مثال، باایجادهمبستگی میان کارگران وکارکنان موسسات صنعتی واقتصادی در این کشورها وتحکیم روابط اجتماعی میان آنها، باتلقین این فکرکه همانند تیم ورزشی همه از یک مرکز تولیدبوده ولی برای تولید دسته جمعی وبرتربردیگر مراکز تولیدی بیشتر تلاش نمایند، برای افزایش محصولات استفاده می کنند. انتقال مسابقه در رقابتهای فردی وگروهی،کسب رکورد وموفقیت و وجهه اجتماعی برتر از میدان ورزشی به محیط کار وتولید، روش های است که برای بالا رفتن تولید محصولات صنعتی واقتصادی استفاده می شود.
[۱] Joffer Dumazdier