روش های حل تعارض زناشویی
الگوهای ارتباطی
واتزلاویک، بیان و جکسون (۱۹۶۷) معتقدند که رفتار، متضادی ندارد. یعنی، مفهومی با عنوان «بی رفتاری» وجود ندارد. به عبارت ساده تر، فرد نمی تواند رفتاری از خود بروز ندهد. به دنبال این عقیده، اگر تمام رفتارها در یک موقعیت تعاملی پیامی را به دنبال داشته باشد، پس خواه ناخواه در یک رابطه تعاملی نمی توانیم ارتباط نداشته باشیم. گاهی حتی با سکوت هم، معنایی را منتقل می کنیم.
گلدنبرگ (۲۰۰۰) رابطه را دارای دو بخش می دانند: یکی محتوا، که مانند گزارش است، و بعد ارتباطی، که تقاضایی را بیان می کند. این پیام ها هستند که الگوهای ثبات روابط را تعیین و قواعد خانوادگی را تعریف می کنند. الگوهای ارتباطی، نوع رابطه گیرنده و فرستنده را نشان می دهند. وقتی رابطه ای بر اساس تساوی برقرار می شود، الگوی تعاملی قرینه ای است. چنین الگویی هم می تواند باعث تغییر سالم دیدگاه ها شود و هم رقابتی شدید را به دنبال داشته باشد. اگر بافت ارتباطی به صورت تقابلی باشد، الگو تکمیلی است. در این الگو یک نفر دارای موقعیت برتر، است در حالی که دیگری موقعیت حقیرتری دارد. روابط قرینه ای دارای ویژگی های تساوی گرایی و کاهش تفاوت بین طرفین می شود. در حالی که روابط تکمیلی، بر اساس عدم مساوات و افزایش تفاوت طرفین می شود (پروچاسکا و نورکراس، ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۱). اگر اعضای یک خانواده نحوه برقراری ارتباط خود را تغییر دهند، دیدگاه های آنها نسبت به خود و دیگران نیز تغییر خواهد کرد (مینوچین، ترجمه ثنایی، ۱۳۸۱).
هی لی (۱۹۹۷) نیز ارتباط را به دو قسمت کلامی یا کمی و غیر کلامی یا استعاری تقسیم می کند. او معتقد است که ارتباطات در سطوح مختلف روی می دهد، که فرا ارتباط در بالاترین سطح قرار دارد.
۲-۶ تجزیه و تحلیل تعارض
برای حل هر تعارض نیاز داریم به سه سوال اساسی پاسخ بدهیم :
- چه کسی درگیرتعارض است؟
- منبع تعارض چیست؟
- سطح تعارض چه میزان است؟
[۱] – Watzlavick
[۲] – Bion
[۳] – nonbehavior
[۴] – Digital Communication
[۵] – Analog Communication
روش های حل تعارض
پس از تجزیه و تحلیل تعارض باید به حل آن پرداخت. برخی از روش های حل تعارض بشرح ذیل می باشند:
مذاکره
در این روش طرفین راه حل های مختلف را جهت حل تعارض بررسی می کنند تا به راه حلی که برای هردو قابل قبول است دست یابند به طور کلی دو نوع مذاکره وجود دارد :
۱-رویکرد برد- باخت
که یکی از طرفین می برد و دیگری می بازد . راهبرد های غالب در این روش ، زور ، تقلب و امتناع از اطلاع رسانی ضعیف است.
۲-رویکرد دوم برد – برد
که بدنبال به حداکثر رساندن نقاط مشترک است و راهبرد حاکم آن مشارکت است.
میانجیگری
دراین روش ، شخص ثالث به عنوان میانجی سعی می کند که به طرفین در یافتن راه حلی برای رفع تعارض کمک کند. داوری
اگر در فرایند میانجیگری طرفین قادر نباشند که از طریق میانجیگری به راه حلی برسند ،آنگاه میانجیگری تبدیل به داوری می شود و شخص ثالث بی طرف راه حل ارائه می دهد و طرفین باید آن را بکار گیرند .
۲-۸ سبک ها و استراتژی های حل تعارض
پس از تشخیص تعارض و علل آن، نکته کلیدی در مدیریت تعارض ، انتخاب استراتژی و سبک مناسب است. پنج سبک اصلی برای مدیریت تعارض بکار می رود . ارائه تمثیل از حیوانات کمک می کند تا تفاوت سبکها را بهتر به یاد داشته باشید.
مشارکتی یا تشریک مساعی( سبک جغد)
انتخاب این سبک به افراد کمک می کند تا به گونه ای کنار هم کار کنند که همه برنده باشند . یعنی هم روابط با دیگران وهم منافع خود مهم می باشد و حل تعارض به سود طرفین است ، علی رغم مزایای این روش ، تلف شدن زمان و تضعیف توان و انرژی افراد از معایب آن است. جغدها بخاطر دانایی و هوشیاری که دارند این روش را انتخاب می کنند.
رقابتجویی و زور (سبک کوسه)
انتخاب این سبک بدین معناست که فرد به طور یک طرفه علایق و خواسته های خود را مقدم بر خواسته های دیگران می داند . این روش ممکن است تعارض را به طور موقت حل کند اما در استفاده از آن باید محتاط بود چرا که ممکن است تعارض را افزایش دهد و بازنده را به اقدامات تلافی جویانه وادار سازد.
اجتناب یا بی تفاوتی (سبک لاک پشت)
وقتی افراد احساس کنند هم هدفهای خودشان ، هم ارتباط با دیگران برای آنها اهمیتی ندارد ممکن است به راحتی از تعارض کنار بکشند . از این شیوه معمولاً زمانی استفاده می شود که موضوع پیش پا افتاده و جزئی باشد و درگیر شدن در تعارض به صدمات زیادی منجر نشود. البته همانطور که لاک پشت تا ابد نمی تواند در لاک خود پنهان بشود اجتناب در تعارض نیز همیشگی نمی باشد.
گذشت یا تطبیق (سبک خرس کوچولو)
افرادی که این سبک را انتخاب می کنند از علایق و خواسته های خود می گذرند و به دیگران اجازه می دهند به خواسته هایشان دست یابند . در واقع تمرکز این سبک بر حفظ روابط شخصی با دیگران است. البته ممکن است با این روش ما اعتبار و نفوذ آتی خود را از دست بدهیم.
مصالحه یا توافق (سبک روباه)
زمانی از این روش استفاده می شود که بدنبال بدست آوردن تمام خواسته ها و علایق خود نیستند ، یعنی ارضای برخی نیازها برایشان کافی است. در این روش ، انعطاف پذیری ، مبادله و مذاکره جایگاه ویژه ای دارند.
انتخاب استراتژی و سبک مدیریت تعارض ، بستگی به اعتماد به نفس فرد، میزان شناخت او از خواسته ها و اهداف طرف مقابل، میزان اطلاعات موجود و قابل افشا درباره طرفین و حس همکاری و مشارکت آنها دارد(دکترعلیرضا رزقی رستمی–سیروس آقایار،۱۳۸۹).
اولین نشانه های شادمان نبودن در زندگی مشترک زمانی بروز پیدا می کند که زوج ها، چهار اشتباه مهلک را انجام دهند:
اول این که : همسرم را مجبور به انجام کاری که دوست ندارد، می کنم .
دوم این که : همسرم من را مجبور به کاری که دوست ندارم، می کند.
سوم این که : خودم مجبورم کاری را که دوست ندارم، انجام دهم و
چهارم این که : هر دو در حال مجبور کردن همدیگر به کاری که دوست نداریم، هستیم.