راه های کسب مهارت بیشتر در قصه گویی:
یک قصه گو علاوه بر داشتن خصوصیاتی از قبیل: حافظه قوی صدای خوش طنین و رسا، عدم لکنت زبان و تیکه کلام، عدم حرکات تکراری اندام ها، نگاه نافذ وگویا، حوصله و ذوق سرشار، هوشمندی و تجربه، به منظور موفقیت بیشتر در کار خود می یابد به موارد و عوامل زیر توجه داشته باشد: هنرگوش دادن: از آن جا که قصه گویی، هنری شفاهی است، بهترین روش یادگیری داستان های جدید یا شیوه های تازه ای نقل داستانه ای کهن، شنیدن است و بس. قصه گوی تازه کار بیشتر باید به روش ها و شگردهای مؤثر قصه
گویان ماهر مثل مکثها، حرکات و اشاره ها، جمله بندیها و غیره توجه کند.
قصه گویی در خانه: یکی از بهترین مکانهای قصه گویی، خانه و خانواده است و نقل قصه ها توسط والدین طفل، تأثیر بسیار در رشد و تأمین نیازهای عاطفی – روانی او دارد. قصه گویی در محیط خانه و خانواده، به دلیل وجود صمیمیت و ارتباط عاطفی بیشتر میان قصه گو و مخاطبین، از قصه گویی در محیط
های رسمی بزرگتر ساده تر است و قصه گو می تواند مطالب خود را به صورتی طبیعی و با عبارات ساده و روان نقل کند تا بدان حد که شنوندگان تصور کنند که او، قصه را با بهره گیری از تخیلات، تصورات و تجربه خودش می گوید. همچنین خواندن قصه ها با صدای بلند باعث می شود که گنجینه لغات ذهنی قصه گو افزایش یابد.
صدای قصه گو: قصه گویی باید با صدای آرام انجام شود و نیازی به صداهای بلند و فریاد زدن نیست.
گفتن قصه: گفتن قصه زمانی مؤثر خواهد بود که قصه گو به آن قصه وکار وهنرخودش، عشق بورزد وبه فضا های داستان، آشنایی کامل داشته باشد.
لحن: درمواردی که فاصله سنی میان قصه گو و شنوندگانش زیاد است، لحن بیان او نباید به گونه ای باشد
که برتری وی را نسبت به مخا طبهایش نشان دهد(نانسی ملون،۱۹۹۲،ص۱۷۴).
۱۶-۲-۲- تفاوت قصه امروز بادیروز:
قصهگویی قدیمیترین شکل ادبیات است. از هزاران سال پیش از آنکه صنعت چاپ و خواندن و نوشتن به صورت پدیدههای همهگیر فرهنگی درآید تاکنون ادبیات شفاهی به شکل قصهگویی رواج داشته است. (چمبرز،۱۳۸۵). کودک امروز ایران با کودک دوره های قبل تفاوت چشمگیری یافته است. امروز کودکان بیشتر از هروقت دیگری از مسائل پیرامون خود آگاه بوده همپای بزرگترها در دهکده جهانی غوطه ورند. گسترش فناوریهای اطلاعاتی و در دسترس بودن انواع ابزارهای دسترسی به اطلاعات هم چون رایانه و اینترنت وغیره…، کودکان را با انبوهی از قصه های جوامع وگوناگون آشنا می سازد که برای آنها ترجمه می شوند. البته از جنبه مثبت و سازندۀ این قضیه نیز نباید گذشت. آشنا ساختن کودکان با فرهنگ و آداب و رسوم ملل مختلف در قالب قصه و داستان امری پسندیده بوده و می توان گفت یکی از دغدغه های متولیان امر و افراد درگیر در حوزه آموزش کودکان می باشد. اما نباید از نفوذ زیرکانه برخی آثار مخرب غربی غافل
بود. آثاری که کودکان جامعه امروز ایران را بیش از هر زمان دیگری مجذوب و شیفته خود ساخته و به الگوهای اخلاقی آنها تبدیل شده است. کودکان با مقایسه آثار غیر ایرانی با آثار داخلی، تازگی در محتوا و قصه های متناسب با دوره و زمانه خود را می بینند و قاعدتاً بیشتر جذب این گونه قصه ها می شوند. باید این نکته نیز اشاره کرد که تلاش برخی نویسندگان و قصه پردازان ایرانی در تولید قصه ها ی نابو تازه ستودنی است اما کافی نیست. و برای مبارزه با چنین شرایطی به خیزش اساسی و بنیادی نیازمندیم. تلاش قصه پردازان کشور مان بایستی در جهت تازه تر کردن و بکر کردن مفاهیم وموضوعات قصه های امروزی باشد.قصههایی که از بطن جامعه کنونی برخاسته و قهرمانان آن از دوره وعصر خودمان باشند. پرواضح است که جذابیت و سرعت و هیجان از شاخصه های اساسی در قصه پردازی است و کودکان به همان اندازه ی سرعت پیشرفت اطرافشان از سرعت و هیجان جاری در قصه لذت می برند. کودکان کتابهایی را دوست دارند که بتوانند آن را بفهمند و کاملاً هضمش کنند. موضوع ومطلب از زندگانی خود آنها گرفته شده باشد و چون حیوانات را دوست دارند کتابهایی که درباره حیوانات است برایشان جالب می آید. کودکان عاشق حادثه جویی اند(محمدی و قائینی،۱۳۸۸).