زمینه بحثهای مربوط به بدن را باید دررویکردهای مربوط به کنش متقابل نمادین جستجوکرد. در این رهیافت بدن قسمتی از خود است، که در رهگذر تبادل فردبا دیگران رشد میکند، بعبارت دیگر آگاهی یک شخص از خودش بازتاب افکاردیگران درباره خودش است، پس به هیچ رونبایداز خودهای جداگانه صحبت کرد. مفهوم خود ابتدا در دوران کودکی شکل میگیرد ودرطول زندگی فرد ودر موقعیتهای اجتماعی جدید، فرد تصور خود را رشد میدهد.
هربرت مید[۱]، به (دیگری تعمیم یافته) اشاره میکند که درآن فرد مطابق انتظاراتی که گمان میکند دیگران از او دارند رفتار میکند. ازنظر هافمن[۲]، مدیریت بدن در حفظ ونگهداری آشنایی بین افراد، نقشهاوروابط اجتماعی محوریت اساسی دارد و بعنوان یک حلقه در روابط بین هویت فردی وهویت اجتماعی ایفای نقش میکندوساختارگرایانی مانند ترنر[۳]، بدن رامحصول پیامدهای اساسی وتغییرات جوامع صنعتی غرب قلمداد میکند (کیوان آرا وهمکاران۱۳۹۲).
گیدنز، بدن را در ارتباط با دو مفهوم هویت وخود قرار میدهد، به باورگیدنز، خود دردرون بدن جای دارد و آگاهی نسبت به خویش بیشتر ناشی از تغییراتی است که در بدن احساس میشود، بدن تنها جسم مادی نیست بلکه وسیلهای برای کنار آمدن با اوضاع واحوال ورویدادهای بیرونی است، که در نتیجه آن بدن به ابزاری هویت سازدرتعاملات اجتماعی تبدیل میشود. تصور از بدن حاصل بکارگیری آن در کنشهای اجتماعی است، امروزه جنبه اجتماعی بدن برای ابراز هویت فردی، بیش از وجهه اجتماعی آن تقویت شده است (خواجه نوری، روحانی وهاشمی۱۳۹۱).
توماس کش بیان میکند که تصویر بدنی افراد به اینکه واقعاً چه کسی هستند وابسته نیست بلکه به رابطه شخصی افراد با بدنشان بخصوص به باورها، ادراکها، افکار واعمالی که به ظاهرجسمیشان مربوط است، وابسته است (کش۱۳۸۸). روان شناسان به این نکته دست یافتهاند که تصویربدنی منفی ریشه در گذشته تحولی افرادونیز فشارهایی دارد که در زندگی متحمل میشوند.
۲-۲-۷-۵- عوامل مؤثر بر تن انگاره
متغیرهای زیادی از لحاظ روان شناختی با تصویر بدنی رابطه دارند مانند خود پنداره، عزت نفس، سلامت عمومی، افسردگی وسبک زندگی، همچنین عوامل روانی اجتماعی مانند فشارهای اطرافیان به فرد برای داشتن بدنی ایدال ویا اثر رسانهها، بصری شدن هویت فردی و…
۲-۲-۷-۵-۱- پیامدهای تصویر بدنی منفی
توماس کش، پیامدهای تصویر بدنی منفی رابیان میکند.که برخی ازمهمترین آنها به قرارزیراست:
– تصویر بدنی منفی از لحاظ عاطفی رنج آور وناراحت کننده است.
– احساس افسردگی، شرمساری یا خجالت در باره ظاهربه توانایی افراد برای تجربه شادی در زندگی آسیب میزند.
– تصویربدنی منفی باعث میشودتاافراد با توسل به آن خودراازخودآگاهی وسایراحساسهای ناراحت کننده حفظ کنند، چنین رفتارهایی از دامنه وسیعی برخوردار است از جمله اجتناب ازموقعیتهای خاص تا روی آوردن به آداب آرایشی بیهوده، بسیاری ازاین ترفندهای حفاظتی میتواند افرادرادر چرخههای خودشکنانهای ازدرماندگی به دام اندازد، این ترفندها تصویربدنی فردرابدترخواهد کرد.
– عواطف برخواسته از تصویربدنی منفی، چون اضطراب، تنفر، یاس، خشم، حسادت، شرم یا خجالت در موقعیتهای مختلفی درافراد ظاهر میگردد.
– تصویربدنی ضعیف اغلب سبب عزت نفس پایین میشود، عزت نفس ضعیف به معنی احساس عدم کارآمدی بعنوان یک انسان است، چنین افرادی از احساس ارزشمندی پایینی برخوردارند. مطالعات نشان میدهد عزت نفس افراد به مثبت یا منفی بودن تصویر بدنیشان مربوط است، اگر شما بدنتان رادوست نداشته باشید مشکل میتوانید، فردی را که درآن زندگی میکند دوست داشته باشید.
– تصویربدنی از هویت جنسی شما یعنی احساس شمادرمورد مردانگی یازنانگیتان جداییناپذیر است، بعضی براین باورند که فاقد ویژگیهای ظاهری برای تجربه خود بعنوان زن یامرد هستند چنین باوری احساس آنهارا از خوشایند بودن بعنوان یک فرد، کاهش میدهد.
– تصویر بدنی منفی میتواند سبب اضطراب بین فردی شود اگرنتوانید ظاهرتان را بپزیرید بیشتر احتمال دارد فرض کنید دیگران هم ظاهر شما را دوست ندارندواین باعث میشود در تعاملات اجتماعی دچار مشکل شوید.
– اگراحساس خجالت وسرافکندگی ازوضعیت جسمانی به حریم روابط جنسی وخصوصی راه یابد رضایت جنسی فرد به مخاطره خواهد افتاد. وروابط صمیمانه متقابل را از بین میبرد.
– افسردگی وتصویر بدنی منفی اغلب با هم همراه است، افسردگی میتوان فرد را به سمت بیزاری از ظاهرش سوق دهد، همینطور خودپست انگاری وافکارهای حاوی یأس ودرماندگی از ظاهر، افسرده کننده است.
– تصویربدنی منفی میتواند اختلالات خوردن مانند بی اشتهایی ویا پراشتهایی روانی بوجود آورد. این مشکلات بتدریج ودر طول زمان بوجود میآیند.
[۱]Herbert mead
[۲]Hoffman
[۳]Turner