-تاریخچه هیپنوتیزم. 33
– سوءتفاهم ها درمورد هیپنوز. 42
– بی دردی وهیپنوز. 46
-تحقیقات انجام شده درداخل کشور. 52
– تحقیقات انجام شده درخارج ازکشور. 59
جامعه آماری.. 68
-نمونه مورد مطالعه وروش نمونه گیری.. 68
-ابزارگردآوری اطلاعات.. 68
-شیوه اجرای پژوهش.. 70
-روش تجزیه وتحلیل داده ها 70
– داده ها
– توصیفی..
– استنباطی..
–تفسیروتبیین فرضیه های پژوهش…………………………………………………………………………………………….83
– خلاصه. 83
– بحث.. 83
– نتیجه. 88
– محدودیت ها 89
– پیشنهادها 89
پیوست………………………………………………………………………………………………………………………….102
مقیاس سنجش تخیلات خلاق……………………………………………………………………………………………………102
مقیاس اضطراب اسپیل برگر…………………………………………………………………………………………………..105
مقیاس سنجش عددی درد……………………………………………………………………………………………………….113
مقدمه
واکنشهای هیجانی دربرابرموقعیت های تنش زاگوناگون اندازشعف وشادمانی گرفته دربرابررویدادهای تلاش برانگیزودرعین حال قابل حل وفصل تا هیجانهای معمولی اضطراب وخشم وناامیدی وافسردگی .وقتی موقعیت تنش زا استمرار بیابد آنگاه بسته به میزان موفقیت شخص درمقابله با آن،ممکن است شخص از لحاظ هیجانی دچارنوسان شود.بعضی واکنشهای هیجانی معمول در برابر فشارروانی اضطراب ،خشم وپرخاشگری،بی احساسی وافسردگی واختلال شناختی است(اتکینسون ،اسمیت ،بم وهوکسما1385).
هرکسی دچار اضطراب می شود وآن تشویشی فراگیر،ناخوشایند ومبهم است که اغلب ،علایم دستگاه خودکار (اتونوم)نظیر سردرد ،تعریق ،تپش قلب ،احساس تنگی در قفسه سینه ،وناراحتی مختصر معده نیز با آن همراه است.فرد مضطرب ممکن است احساس بی قراری هم بکند که نشانه اش این است که نمی تواند به مدت طولانی یک جا بنشیند یا بایستد،مجموعه علایمی که در حین اضطراب وجود دارد،اغلب در هر فرد به گونه ای متفاوت از دیگران است(جیمزسادوکوویرجینیاسادوک ،ترجمه رضاعی، 2007).
اضطراب بیشترآینده گرا وکلی است وبه حالتی اشاره دارد که به موجب آن فرد بیش از اندازه درباره اتفاق افتادن چیز وحشتناکی در آینده نگران ،تنیده وناراحت است اضطراب هم عنصر شناختی وهم عاطفی دارد ومصداقی از رفتارهای عاطفی است(هالیجینوویتبورن 2003،ترجمه محمدی، 1388).
اضطراب هشداری است که فرد را گوش به زنگ می کند،یعنی به فرد هشدار می دهد که خطری در راه است وباعث م
ی شود که فرد بتواند برای مقابله با خطر ،اقداماتی به عمل آورد.ترس هم هشداری است که فرد را گوش به زنگ می کند،ولی باید آن را از اضطراب متمایزساخت .ترس در پاسخ به خطری معلوم ،بیرونی،معین ،یا با منشا غیر تعارضی ایجاد می شود،حال آنکه اضطراب در پاسخ به تهدیدی پیدا می شود ،که نامعلوم ،درونی ومبهم است یا از تعارض منشا گرفته است.اضطراب وترس علایم هشدار دهنده ای هستند که خطر بیرونی ودرونی را اعلام می کنند.اضطراب را می توان پاسخی بهنجار وانطباقی تلقی کرد که موجب حفظ حیات می شود وخطر وقوع صدمه جسمی ،درد ،بی پناهی ،احتمال مجازات ،برآورده نشدن نیازهای اجتماعی یا جسمانی ،خطر جدایی از محبوب،خطر بروز مانعی در برابر ارتقای موقعیت یا منزلت فرد ،وسرانجام خطراتی رااعلام می کند که در برابر کلیت ویکپارچگی فرد وجود دارد.اضطراب باعث می شود فرد برای پیشگیری از آن خطرات وتهدیدها یا برای تخفیف عواقب آنها کاری بکند.این آماده سازی با افزایش فعالیت دستگاه اتونوم وپیکری همراه است که تحت کنترل تعامل دستگاه عصبی سمپاتیک وپاراسمپاتیک قرار دارد.سختکوشی با هدف کسب آمادگی برای امتحان دادن ،جا خالی دادن وقتی که توپی را به طرف شما پرتاب کرده اند،خزیدن در رختخواب پس از اعلام خاموشی در خوابگاه برای پیشگیری از مجازات ،ودویدن برای رسیدن به آخرین قطاری که شما رو به مقصد می رساند ،همه نمونه هایی از محدود ساختن خطر وتهدید در زندگی روزمره است.یعنی اضطراب فرد را گوش به زنگ می کند تا اقداماتی انجام دهد که از خطر جلوگیری شود.بنابراین اضطراب از واردشدن صدمات پیشگیری می کند.احساس اضطراب دو مولفه دارد:با خبر شدن فرد از تغییرات جسمی (مثل تپش قلب و تعریق)وبا خبر شدن از اینکه عصبی شده است یا ترسیده است.یکی از جنبه های مهم هیجان اثری است که بر انتخابی بودن توجه می گذارد.افراد مضطرب مستعد آن اندکه به برخی چیزهادر دوروبر خودبه طور انتخابی توجه کنند واز بقیه آنها صرف نظر کنند.آنها با این کار می کوشند اثبات کنند که اگر دارند موقعیت خود را ترس آور تلقی می کنند،محق اند ولذا دارند واکنش درستی نشان می دهند.اگر آنها ترس خود را به غلط موجه جلوه دهند،اضطرابشان با این واکنش انتخابی تقویت می شود وبه این ترتیب دور باطلی از اضطراب به وجودمی آید که یک سرآن ادراک تحریف شده آنهاست وسردیگرش تشدید اضطرابشان اما اگر بر عکس با نوعی تفکر انتخابی به خود اطمینان خاطر ببخشند ،اضطراب بجای آنها ممکن است تخفیف یابد ودیگرنتواننداحتیاطهای لازم را درپیش بگیرند( سادوک،ترجمه رضاعی2007 ).
به طورکلی زنان بیشتر ازمردان از بیماری های روانی رنج می برند.به جز اختلالات سایکوز کنشی ،اختلالات مربوط به سوءمصرف مواد والکل در سایر اختلالات زنان آمار بیش تری را به خود اختصاص می دهند .علی رغم پیشرفت های علمی در زمینه مشکلات جسمی دوران بارداری ،مشکلات روانی همچنان موضوعی مهم در بهداشت زن باردار به شمار می آید.در مورد علت هم زمانی اختلالات روانی با بارداری اطلاعات کمی وجود دارد اما می توان پیش بینی نمودکه بی ثباتی عاطفی وافزایش نیازهای شخصی،اجتماعی وروانی در این دوره می تواند زمینه ساز مشکلات روانی باشد.بارداری برای بسیاری از زنان دوره ای پراسترس ونیازمند نوعی سازگاری روانی است.افسردگی ،گوشه گیری ،اضطراب ،ترس مرضی،سوءمصرف مواد،بی ثباتی عاطفی ،تحریک پذیری ،اختلال در خواب وروابط جنسی از جمله اختلالات روانی هستند که ممکن است همراه با بارداری دیده شوند.بررسی ها نشان می دهد که شیوع کلی اختلالات روانی در زنان باردار 15 درصد میباشد.اختلالات خلقی واضطرابی به طور معمول در سنین باروری بیشتر دیده می شوند(44-18).تا سالهای اخیر وجود اختلالات اضطرابی همراه با بارداری ودوره پس از زایمان زیاد مورد توجه قرار نمی گرفت.اما باید پذیرفت که اختلالات اضطرابی جزءمشکلات شایع بهداشت روانی هستند ودرزنان بیشتر ازمردان شیوع دارند.بسیاری از اختلالات اضطرابی قبل یا طی بارداری شروع می شوند.شایع بودن اختلال پانیک در اواخر جوانی تا اواسط دهه سوم عمر ،شروع اولین اپیزود اختلال اضطراب اجتماعی در اواسط جوانی وشیوع اختلال وسواسی-جبری بین سنین 20 تا 29 سالگی نشان می دهد که تعداد زیادی از زنان از اختلالات اضطرابی رنج می برند که ممکن است هم زمان بااختلالات اضطرابی ،بارداری را نیز تجربه نمایند.حاملگی زمان تغییر وسازگاری فیزیولوژیک وروانی است.حاملگی موقعیتی جدید ومنحصر به فرد است که مادر به شکل خاصی آن را تجربه می کنند.در گذشته تصور می شدکه زنان باردار درمعرض خطر کمتری برای ابتلا به اختلالات اضطرابی هستند،اما تحقیقات جدید اثرات متفاوت بارداری ودوره پس از زایمان را روی اختلالات اضطرابی نشان داده اند .گرچه بیش تر بارداری ها خواسته است ،اما به هر صورت برای خیلی از زنان بارداری با استرس های اجتماعی وفیزیولوژیک همراه است.گرچه ممکن است علایم اختلالات اضطرابی در بعضی زنان درحین تجربه بارداری کاهش پیداکند،اما آن چه مشخص شده است این است که علایم بیماری اضطراب در عمده زنان ادامه پیدا می کند لذا دوره پس از زایمان عموما با تداوم علایم یا حتی افزایش علایم اختلالات اضطرابی همراه می باشد.هرچند محققین زیادی درمورد اضطراب مادران باردار تحقیق نموده اند ،اما به نتایج یکسانی دست نیافته اند.بعضی معتقدند سطح اضطراب در سه ماهه اول وسوم افزایش می یابد وبعد از تولد کاهش می یابد.بعضی نیز معتقدند در سه ماهه دوم کاهش ودر سه ماهه آخر افزایش می بیند.تحقیقات نشان می دهد بیشترین اضطراب در سه ماهه سوم بارداری و3 روز پس از تولد دیده می شود.بی شک افزایش سطح اضطراب تحت تاثیر عوامل مختلفی از جمله ازدواج ناخواسته،سطح اقتصادی اجتماعی پایین ،بیکاری وارتباطات ضعیف خانوادگی قرار می گیرد.نیازهای نوزاد ،خستگی مادر ،محرومیت از خواب ،مشکلات جسمی ،دردهای پس از زایمان،حسادت فرزندان بزرگ تر ویا حتی همسر می توانند حین ویا پس اززایمان سبب اضطراب منتشر ،اختلال پانیک،ترس مرضی وافکار وسواسی گردند(جنتی،خاکی،1389).
از جمله درمانهای اضطراب، فنون رفتاری شامل پسخوراندزیستی،آرمیدگی،مراقبه وورزشهای نفس گیراز جمله فنون رفتاری کنترل ومقابله با پاسخهای فیزیولوژیایی دربرابرموقعیت های تنش زارا می توان نام برد.رفتاردرمانی شناختی درپی شناساندن آن دسته از موقعیت های تنش زا است که در شخص نشانه های بیمارگون فیزیولوژی یا هیجانی ایجاد می کند وبرآن اساس تغییرشیوه های حل وفصل آن موقعیت ها را مدنظردارد(اتکینسون وهمکاران 1385).
ازجمله دیگر روشهای درمانی اضطراب در زنان باردار، هیپنوتراپی است.هیپنوتیزم تکنیکی برای القاء حالت خاصی از هشیاری است.دراین حالت تمرکزبیماربه طورفزاینده برروی تصاویر،کارکردهای فکری-حرکتی وادراکات حسی تلقین شده ،متمرکز می شود.حافظه وآگاهی محدودشده یا گسترش یافته واجازه می دهد تا سفری به گذشته یا آینده کند.این حالت خلسه نامیده می شود(شیهان،1988 به نقل ازنصراصفهانی ،نوحه سرا،خادم الرضاوقهاری ،ص 46 ،1390).
برخلاف حساسیت زدایی منظم می توان از هیپنوز برای ایجاد سریع آرمیدگی جسمی بدون عبور از مراحل تدریجی آرمیدگی وتصویرسازی استفاده کرد.القای خودهیپنوتیزم به سرعت قابل اجرا است وبرخلاف حساسیت زدایی منظم همراهی آرمیدگی با یک محرک ترسناک نیازمند رعایت سلسله مراتب خاصی نیست اغلب شیوه های هیپنوتراپی اختلالات اضطرابی با بکارگیری توامان آرمیدگی جسمی وتصویرسازی،رهنمودهای بازسازی شناختی وآرمیدگی جسمی را در هم می آمیزند،در هیپنوتراپی نیز هماننددرمان اختلالات اضطرابی به روش حساسیت زدایی منظم یا آرمیدگی عضلانی پیشرونده،درمانگر ضمن آموزش بیمار جهت حفظ حس فیزیکی آرامش(به کمک تجسم شناور بودن)محرک اضطراب آور را برای بیمار تصویر سازی می کند، به جای دستور مستقیم شل کردن عضلات،تعلیم آرمیدگی باید شامل تصویری باشد که به خودی خود کاهش تنش راتداعی کند مثل تجسم شناور بودن یا سبکی.عبارات ودستورات مستقیم که اصطلاحات شناختی ترمحسوب می شوند،در واقع به دلیل جلب توجه بیمار به اجرای مناسب دستورات، ممکن است اضطراب بیشتری را موجب شوند.درحالیکه همراهی تلقینات با یک استعاره جسمی معمولا موجب کاهش تنش می گردد(هربرت اشپیگلودیوید اشپیگلومارسیا گرین لیف 2005)
درپژوهش خورسندی (1387)با عنوان تاثیر تن آرامی برکاهش ترس وانجام زایمان طبیعی در زنان نخست زا نتایج نشان داد که زنان نخست زایی که تحت آموزش تن آرامی قرار گرفتند،نمره ترس پایین تری نسبت به گروه شاهد داشتند،نتایج تحقیق اهمیت آموزش مهارت تن آرامی را درکاهش ترس زایمان وافزایش زایمان طبیعی تایید می نماید.
همچنین در پژوهش متولی (1381)با عنوان بررسی تاثیر نمایش فیلم زایمان بر اضطراب مادران نخست حامله وطول مرحله دوم زایمان آنان در بیمارستانهای شهرستان سنندج،نتایج نشان می دهد که نمایش فیلم تاثیر معنی داری بر کاهش اضطراب مادران نخست حامله وطول مرحله دوم زایمان آنان نداشت وتاثیر اضطراب پنهان مادران بر اختلاف اضطراب بدو ورود به تحقیق ویک هفته پس از آن نیز معنی دار نگردید.همچنین بین وزن ،دور سر نوزاد وطول مرحله اول زایمان مادران با طول مرحله دوم زایمان آنان همبستگی معنی دار ،مشاهده نشد.
درپژوهش شهیدی وابهری (1375) با عنوان هیپنوتراپی اختلالات اضطرابی نتایج پژوهش نشان داد،به دلیل امکان دست یابی به تن آرامی بیشتر ،آرامش عمیقتر ودرواقع کنترل مناسب تر ارتباط تن وروان هیپنوتراپی می تواند جایگاه ویژه ای در مداوای این اختلالات داشته باشد.
همچنین در پژوهش ایریناهیدویکیوبارباراکارسینون (2013)با عنوان تاثیر هیپنوتیزم بر درمان بیماران مبتلا به اختلالات اضطرابی ،هیپنوتیزم نقش مهمی در درمان اختلالات اضطرابی دارد .نتایج به دست آمده نشان داد که هردونوع دخالت مبنی بر روشهای شناختی-رفتاری واستفاده از هیپنوتیزم بالینی به همراه درمان شناختی رفتاری منتهی به کاهش اضطراب وکاهش درجه افسردگی وکاهش درجه خلق منفی در گروههای آزمایشی شدواینکه مداخلات درمانی موثرتر از عدم مداخله می باشدوهمچنین گروهی که هم تحت مداخلات هیپنوتیزم درمانی وهم مداخلات درمانی شناختی-رفتاری قرارگرفتند،تاثیرقابل توجه قوی از درمان را نشان دادندکه کاهش معنی دار نشانه های اختلالات اضطرابی را به همراه داشت.این کاهش اضطراب،افسردگی وسطح خلق ناکارآمدبه طور آماری اختلاف معنی داری در مقایسه با گروه شاهد داشت.وبه طور کلی یافته های آنها نشان می دهد که درمان ترکیبی شناختی-رفتاری به همراه هیپنوتیزم درمانی بسیار مقرون به صرفه در درمان اختلالات اضطرابی است.
احساس درد ومحنت به ادراکات فردی اشخاص مربوط می گردند وهرکس به صورتی نسبت به این پدیده ها عکس العمل نشان می دهددرسال 1896فون فری نظریه ای را ارائه دادکه ادعامی کرد در زیرپوست ،انتهای آزادگیرنده های حس درد قرار دارند واینچنین بود که تئوری اختصاصی حس درد به وجود آمدوهمزمان با نظریه اختصاصی ادراک درد نظریه دیگری هم مطرح گردیدکه بر اساس آن ادراک درد درنتیجه تجمع وتمرکز ادراکات متعددی به وجود می آید که پس از اینکه این جمع بندی یا نتیجه گیری نهایی به مرحله خاصی رسید ادراک درد حاصل می شود این نظریه تنها به ادراکات محیطی بسنده نکرده بلکه سیستم عصبی مرکزی را هم در این جمع بندی یا نتیجه گیری موثر دانسته است، درسال 1965،ملزاک ووال یک نظریه دوقسمتی جدید را ارائه دادندکه به نام تئوری کنترل دروازه معروف شد پس از اینکه یک محرک برقسمتی از بدن تاثیرگذاشت ،براساس نظریه کنترل دروازه ای ادراکات حاصل از طریق دونوع سلول عصبی که درراههای حسی نخاع شرکت دارند به قسمتهای بالا منتقل می شوند.یکی از این دو سیستم عمدتا آگاهی دهنده بوده واطلاعاتی درباره محل درد وشدت درد به مراکز بالاتر منتقل می سازد وبه این تشکیلات سیستم ممیز درد هم گفته می شود.سیستم دیگرعمدتا به ساختارهای نزدیک مغزمربوط بوده وبا مفاهیمی مانند انگیزه وعاطفه مربوط است وسیستم انگیزشی –عاطفی نامیده می شوداین سیستم بیشتر به درک رنج وعذاب می پردازد تادرد.عوامل دیگری هم مانند ترس واضطراب وجود دارد که می توانند برروی احساس درداثربگذارند( به نقل ازژوزفین هیلگاردوارنست هیلگارد،ترجمه جمالیان،1375).
درد زایمان وترس از آن از شایعترین عللی است که منجر به فرار وترس زنان اززایمان طبیعی میشود.لاو(2002)دریک بررسی هنرمندانه بر این نکته تاکید کردکه احساس درد لیبر(روندی که کودک از طریق آن به طور طبیعی اتفاق می افتد لیبر نامیده می شود) ،بازتابی کاملا فردی از محرکهایی متغیراست که هریک از زنان بر اساس وضعیت خود، آنهارابه صورت منحصر به فرد دریافت و تفسیر می کنند.ترس ومسایل ناشناخته سبب تشدید درد می شوند.زنانی که عاری از ترس هستند وبه افرادی که مراقبت ازآنان را عهده دارهستند اعتماد دارند ،معمولا به مقادیر کمتر آنالژزی نیازپیدا می کنند(به نقل ازکانینگهم،هوث،لونو،گیلسترپ،بلوم،ونستروم ترجمه قاضی جهانی،2005).
مرحله اول لیبر همان مرحله افاسمان (نازکی دهانه رحم) ودیلاتاسیون سرویکس(بازشدن دهانه رحم) است وهنگامی آغاز می شود که انقباضات رحمی که فاصله زیادی با هم دارند واز تعداد،شدت ومدت کافی برخوردارهستند،برای ایجاد افاسمان درسرویکس وارد عمل می شوند.این مرحله لیبر هنگامی پایان می پذیرد که برای عبور سر جنین ،سرویکس به طور کامل حدود 10سانتی متر متسع شده است.مرحله دوم لیبر که از کامل شدن دیلاتاسیون سرویکس آغاز وبا زایمان جنین خاتمه می پذیرد ومرحله سوم لیبر همان مرحله جدا شدن وخارج شدن جفت است. احساس درد لیبر ،بازتابی کاملا فردی از محرکهایی متغیر است که هریک از زنان بر اساس وضعیت خود آنها را به صورت منحصر به فرد دریافت وتفسیر می کنند.شرایط و وضعیتهای احساسی ،انگیزشی،شناختی ،اجتماعی و فرهنگی این محرکها را تعدیل می کنند.در نتیجه انتخاب یکی از روشهای موجود از میان انواع روشهای تخفیف درد وانتخاب روش بر اساس ویژگیهای هر فرد،روش مطلوبی محسوب می شود.روشهای غیر فارماکولوژیک (غیر دارویی) کنترل درد: ترس ومسایل ناشناخته سبب تشدید درد می شوند.زنانی که عاری از ترس هستندوبه افرادی که مراقبت از آنان را عهده دار هستند اعتماد دارندمعمولا به مقادیر کمتر بیدردی نیاز پیدا می کنند.شدت درد در مرحله لیبر تا حد زیادی با تنش احساسی ارتباط دارد.بهتر است به زنان در مورد فیزیولوژی وضع حمل وانواع روشهای بیمارستانی که قرار است در طی لیبر وزایمان تحت این اعمال قرار گیرند،آگاهی کاملی داده شود.متعاقبا لاماز ،روش سایکوپروفیلاکتیک خود را توصیف کرد که در آن بر روند زایمان به عنوان یک روند فیزیولوژیک طبیعی تاکید می شود.با آموزش تنفس آرام به زنان حامله وتکنیکهای حمایت فیزیولوژیک به همراه لیبر ،اغلب می توان به کاهش درد کمک کرد.هنگامی که زنان با انگیزه برای زایمان آماده می شوند،دیده می شود که درد واضطراب در طی لیبر به میزان قابل توجهی کاهش می یابد ولیبر کوتاهتر می شود.علاوه بر این حضور حمایتگر شوهر یا یکی دیگر از اعضای خانواده ،حضور همراهان هوشیار لیبر وحضور متخصص هوشمند زنان که حمایت از زن را سر لوحه کار خود قرار می دهد همگی کمک قابل توجهی به روند کار می کنند،تنس وزایمان درآب نیز از موارددیگر بیدردی های غیر دارویی است.(روشهای دارویی کنترل درد):هنگامی که انقباضات رحم ودیلاتاسیون سرویکس (باز شدن دهانه رحم) سبب ایجاد ناراحتی می شوند،تسکین درد با یکی از داروهای آرام بخش مانند پرومتازین با تجویز پزشک متخصص می تواندروش مناسبی باشدکه به داروهای تزریقی مانند مپریدین ،بوتورفانول،فنتانیل،ونالوکسان می توان اشاره نمود.گاز اکسید نیتروکه مخلوطی از 50درصد اکسیژن و50درصد اکسید نیترواست در بسیاری از زنان بیدردی رضایت بخشی را در جریان لیبر فراهم می کند.از بیمار می خواهیم نفسهای عمیق وآهسته بکشد،به وی می گوییم30 ثانیه قبل از انقباض قابل انتظار بعدی شروع به دم کندوهنگامی که انقباض شروع به پسرفت کرد ،به تنفس خاتمه بدهد.از انواع بلوکهای عصبی که برای کاهش درد در جریان لیبروزایمان ابداع شده اند وآنالژزیکهای منطقه ای می توان به بیحسی اپیدورال (بلوک نخاعی ساب آراکنوئید با تزریق ماده بی حسی به فضای آن)اشاره نمود(کانینگهم وهمکاران ،ترجمه قاضی جهانی، 2005).
استفاده از هیپنوز در مامایی وجراحی جدید نیست وبیش از یک قرن مسمریسم یا هیپنوتیزم یکی از تکنیکهای اصلی برای کنترل درد زایمان بوده است.از امتیازات استفاده از هیپنوز در مامایی : ترس مادر قبل از زایمان ودرد قبل ودر طی لیبر را کاهش می دهد،آستانه تحمل درد مادر را بالا می برد،استفاده از داروهای شیمیایی وبیدردی ها را در گروههایی که قابلیت هیپنوتیزم پذیری خوبی دارند کاهش می دهدواینکه مرحله اول زایمان را در زنان نخست زا 3 ساعت و در مولتی پارها 2 ساعت کاهش می دهدو اینکه هیچ خطری برای مادر وبچه ندارد(اس کروجر،2008).
از تعاریف رایج هیپنوتیزم،حالتی است که در نتیجه توجه وپذیرش متمرکز ایجاد می شود وطی آن به درجات مختلف سه نما وحالت ،همزمان باید وجود داشته باشد:1-تجزیه یا انتزاع2-جذب3-تلقین پذیری .مدیریت بخش روانشناسی هیپنوتیزم انجمن روانشناسی امریکا ضمن تلاش برای نداشتن سوگیری ،هیپنوتیزم را چنین تعریف می کند:روشی است که طی آن تغییراتی در حواس ،ادراک ،افکار،احساسات یا رفتار القا وایجاد می شود(هاموند ،1998ترجمه فاضل1388).
دریک کار تحقیقاتی که توسط آگوست وهمکارانش در سال 2009 به چاپ رسید 295 مورد زایمان بدون درد باروشهای مختلف هیپنوزاداره گردید.94 درصد زایمان ها فقط با روش هیپنوز،بدون درد وموفقیت به انجام رسید(به نقل از آگاه،89).
ودر پژوهش هاریسون وهمکاران(2009)با عنوان اثربخشی هیپنوتیزم برکاهش درد در طی لیبر وزایمان در زنان باردار ایرانی،که درآن 6 نفر زن باردار جهت آموزش خودهیپنوتیزم برای زایمان انتخاب شدندونتایج با استفاده از روش کلایزی مورد بررسی قرار گرفت وزنان احساسات خود را در مورد نتایج هیپنوتیزم به این صورت شرح دادند:یک حس آرامش وشلی،حس اعتماد به نفس،واحساس رضایت وتغییر در احساس درد به صورت فشار کاهش ترس از زایمان طبیعی،عدم خستگی وعدم اضطراب.آنها همچنین افزایش تمرکز بر عضله رحم وسرویکس ،آگاهی از تمام مراحل لیبر وداشتن افکار مثبت را شرح دادندوزایمان نسبت به تجارب قبلی آنها بسیار رضایت بخش بود.امید است این تحقیق بتواند گامی روشن در جهت حمایت از زایمان به روش طبیعی وتشویق مادران وکاهش ترس واضطراب آنان از زایمان طبیعی و درد زایمان، باشد
بیان مسأله
تولد کودک شامل دوره شروع انقباضات منظم رحمی تا خروج جفت است. روندی که تولد کودک از طریق آن به طور طبیعی اتفاق می افتد،لیبر نامیده می شود.احساس درد لیبر ،بازتابی کاملا فردی از محرکهایی متغیر است که هریک از زنان بر اساس وضعیت خود آنها را به صورت منحصر به فرد دریافت وتفسیرمی کنند.شرایط و وضعیتهای احساسی ،انگیزشی،شناختی ،اجتماعی و فرهنگی این محرکها را تعدیل می کنند .همانطور که اشاره شددرد زایمان وترس از آن از شایعترین عللی است که منجر به فرار وترس زنان اززایمان طبیعی میشود(کانینگهم وهمکاران ،ترجمه قاضی جهانی، 2005).
باتوجه به مزایای زایمان طبیعی که میتوان به موارد زیر اشاره نمود
فوایدپزشکی:ا- پیشگیری از خطر مرگ :احتمالاً بزرگترین فایدهی زایمان طبیعی ،کاهش مرگ مادر است .زیرا جراحی سزارین مانند تما جراحیها دارای خطر مرگ ناشی از عوامل بیهوشی گزارش شده است که نسبت مرگ و میر پری ناتال زنان درسزارین، 7 برابر زایمان نرمال است.2- پیشگیری از خطر عفونت : در واقع شایعترین انواع عفونت پس از جراحی سزارین، عفونت رحم و عفونت محل زخم جراحی و عفونت مثانه است ولی در زایمان طبیعی عفونت رحم به ندرت دیده می شود .3 – پیشگیری از « از دست دادن خون » :به طور متوسط، خونی که در زایمان طبیعی از دست میرود حدود 700-500 میلیلیتر است و در مقابل خونی که در سزارین انتخابی از دست میرود حدود 1000 میلی لیتر است. 4– پیشگیری از آسیب دیدن دستگاه ادراری : در زایمان طبیعی احتمال آسیب دیدن به مثانه بسیارکم است . 5 – پیشگیری از آسیب دیدن روده: انسداد روده ، عارضه جانبی شایع هر جراحی است که برای مجاری دستگاه گوارش مشکل ساز است زیرا در این وضعیت حرکت رودهها کند و و یا در موارد نادر متوقف شده و محتویات روده داخل آن باقی میماند.6 – پیشگیری از لخته شدن خون در پاها: ترومبوفلبیت حالتی است که در آن خون داخل سیاهرگ لخته میشود و معمولترین محل تشکیل لخته، سیاهرگهای پا است . خطر ایجاد ترومبوفلبیت پس ازجراحی سزارین ، ده برابر زایمان طبیعی است . 7– پیشگیری از هیسترکتومی( برداشتن رحم ):سزارین قبلی در برخی موارد در حاملگیهای بعدی با پلاسنتاپرویا ویااکرتا همراه میشود . پلاسنتاپرویا (جفت سرراهی) حالتی است که در آن جفت در قسمت پایین رحم جایگزین میشود و مانع عبور نوزاد وزایمان طبیعی میشود . در پلانستااکرتا جفت به عمق دیوارههای رحم نفوذ میکند و پس از تولد نوزاد نیز به خودی خود خارج نمیشود، بنابراین در برخی موارد مجبور به درآوردن رحم می شوند وفواید روانی زایمان طبیعی : 1 – احساس خوشایند از توانایی در زایمان طبیعی2 – احساس مشارکت در زایمان و درک نحوه تولد نوزاد 3– احساس تسلط و حاکم بودن بر اتفاقات حین زایمان 4– احساس برقراری ارتباط فوری و پیوند احساسی با نوزاد پس از وضع حمل5 – احساس رضایت از پذیرفتن مسؤولیت های مادرانه و مراقبت از نوزاد وفواید زایمان طبیعی برای نوزاد : 1- از آنجا که فواید تغذیه طبیعی با شیر مادر مورد توجه است سزارین برای مادرانی که مایلند نوزادانشان را با شیر خود تغذیه کنند، مشکل ساز خواهد شد . اغلب زنانی که زایمان طبیعی میکنند بلافاصله پس از تولد نوزاد تغذیه با شیر خود را آغاز میکنند و شیردهی در زنانی که سزارین میشوند با تاخیرآغاز می گردد. 2 – با این که در زمینه خطرات جراحی سزارین،بحث بیشتری روی عوارض جانبی سوء بر روی مادرمتمرکزشده است قطعاً برای نوزاد نیز بیخطر نیست شاید بتوان گفت: خطرناکترین عارضه جانبی جراحی سزارین برای نوزاد، نارسی است، اصطلاح نارسی عموماً برای شرح دادن وضعیت نوزادی به کار میرود که به دلیل انتخاب زمان نادرست زمان سزارین، نارس به دنیا آمده است . مشخص شده است که نوزادانی که به روش سزارین انتخابی به دنیا میآیند به میزان چشمگیری در معرض خطر ابتلا به سندرم دیسترس تنفسی هستند . 3 – هنوز هم در اغلب بیمارستانها برای جراحی سزارین بیهوشی عمومی صورت میگیرد و متاسفانه داروی به کار رفته برای بیهوشی مادر از طریق جفت به بدن نوزاد میرسد . در این صورت گاهی نوزاد لمس و فاقد واکنشهای لازم به دنیا میآید . 4- یکی دیگر از عوارضی که به نظر میآید بر اثر سزارین در نوزاد بروز کند فقدان ایجاد فشار بر روی دستگاه تنفسی است در این حالت تخلیهی مایع از اعماق ریه نوزاد ،به طور کامل صورت نمیگیرد. به همین دلیل بروز مشکلات تنفسی در نوزادانی که به روش سزارین به دنیا آمده اند در مقایسه با زایمان طبیعی بیشتراست (فام،بروس.ترجمه جعفری،1378) .
وعوارض سزارین:درکل میزان مرگ ومیرمادردرسزارین، 2برابرزایمان واژینال است.درگذشته،آسپیراسیون ،عفونت وخون ریزی شایعترین علل مرگ ومیرمادران متعاقب عمل جراحی بوده است اما با پیشرفت تکنیک وتمهیدات پیشگیرانه ازشیوع آن بسیارکاسته شده ودرحال حاضرشایعترین علت مرگ و میرمادران متعاقب عمل جراحی،حوادث ترومبوآمبولی درراس آنهاآمبولی ریوی است.عوارض مادری را می توان به دوگروه زودرس ودیررس تقسیم نمود.درحدود25 %بیماران دچارعوارض زودرس همچون تب با علت نامشخص ،اندومتریت،عفونت محل زخم،خون ریزی،آسپیراسیون،عفونت ادراری وترومبوفیلیت می شوند.عوارض اصلی دیررس عبارتند ازبازشدن محل بخیه وانسدادروده دراثرچسبندگی که هردودرسزارین شایع هستند(قره خانی وساداتیان، 1381). |
همچنین ،با توجه به اشتیاق مادران باردار برای استفاده از روشهای بیدردی به صورت غیردارویی ،وعلاقه برای ایجادشرایطی مطلوب جهت انجام زایمان طبیعی وکاهش ترس واضطراب مادران از زایشگاه وزایمان طبیعی،وهمچنین مزایای زایمان طبیعی که به آن اشاره گردید وعوارض سزارین ، وهمچنین با توجه به اینکه سالیانه 651هزار کودک ایرانی به روش سزارین در کشور به دنیا می آیندوبر اساس برآوردهای جمعیتی مرکز آمارایران در سال 89،بالغ بریک میلیون و82هزارکودک در کشور متولد می شوندکه بیش از 60درصدیا650هزارنفرازمادران آنها روش سزارین را برای تولد کودکانشان انتخاب می کنند واینکه آمار سزارین درکشور 3 برابراستانداردهای جهانی است واز دلایل عمده فرار زنان ایرانی از روش طبیعی زایمان وروی آوردن به سزارین ،ناشی از دردهای زایمان طبیعی است (امیری فراهانی،عباسی شوازی،1391).
واینکه همچنین تعداد انجام زایمان به روش سزارین درکشورهای مختلف جهان در نیمه دوم قرن بیستم میلادی افزایش یافته است و آمار سزارین درایران از 26%تا 60% وحتی در برخی مراکز خصوصی تا 87%گزارش شده است(مرآثی،فرج زادگان ،پیر دهقان وکاظمینی 1388).
واینکه دربررسیهای صورت گرفته درمورد اثرات اضطراب برروی دوران بارداری نتایج بیان داشتند که رویدادهای اضطراب زا در دوران قبل از زایمان نه تنها سلامت روانی کودکان را در دوران کودکیشان تحت تاثیر قرار می دهد بلکه با مشکلات سلامت روان در بزرگسالی همراه است واین موضوع اهمیت مساله وتاثیر عمیق آن رابر کل زندگی نشان می دهد.بسیاری از مطالعات ،رابطه بالا بودن سطح کورتیزول را که خود تحت تاثیر اضطراب است وزایمان بر ابتلای کودک به اسکیزوفرنی واختلالات عاطفی در آینده نشان می دهد.سطح بالای اضطراب با افزایش احتمال زایمان پیش از موعد ،تولد نوزاد کمتر ازوزن طبیعی (IUGR )،سقط خودبه خود وناهنجاریهای نوزاد همراه است.وجود اضطراب همچنین باعث پاسخ های نامناسب مادر به جنین در بارداری شده وباعث کاهش دلبستگی مادر به نوزاد می گردد(طوسی،اکبرزاده،زارع،شریف1390).
واینکه یکی از روشهای غیر دارویی ، برای ایجاد بیدردی استفاده ازهیپنوتیزم در زایمان طبیعی است.هیپنوتیزم روش درمانی جدیدی نیست واز دیر باز شناخته شده است. از تعاریف رایج هیپنوتیزم،حالتی است که در نتیجه توجه وپذیرش متمرکز ایجاد می شود وطی آن به درجات مختلف سه نما وحالت ،همزمان باید وجود داشته باشد:1-تجزیه یا انتزاع 2-جذب3-تلقین پذیری.مدیریت بخش روانشناسی هیپنوتیزم انجمن روانشناسی امریکا ضمن تلاش برای نداشتن سوگیری ،هیپنوتیزم را چنین تعریف می کند:روشی است که طی آن تغییراتی در حواس ،ادراک ،افکار،احساسات یا رفتار القا وایجاد می شود در سال 1955، انجمن پزشکی انگلیس وسپس در سال 1958، انجمن پزشکی ایالات متحده امریکا هیپنوتیزم را به عنوان روشی قابل قبول برای درمان ،مورد تایید قرار دادند.انجمن روانپزشکی ایالات متحده امریکا نیز در سال