“
– عقاید از قبل توسط اعضای گروه تعیین میشوند.– از هر کسی انتظار می رود که عقیده ای خصوصی داشته باشد.– قوانین وحقوق بنابر گروه متفاوت هستنقوانین و حقوق برای همه یکسان هستند.
– تولید ناخالص ملی پایین.– تولید ناخالص ملی بالا.– نقش غالب دولت در سیستم اقتصادی– نقش محدود دولت در سیستم اقتصادی.– اقتصاد مبتنی بر منافع جمعی.– اقتصاد مبتنی بر منافع فردی.– قدرت سیاسی توسط منافع گروه ها اعمال می شود.– قدرت سیاسی توسط رأی دهندگان اعمال می شود.– مطبوعات به وسیله دولت کنترل میشوند.– آزادی مطبوعات.– تئوری های اقتصادی وارداتی که بسیار نامرتبط اند زیرا قادر به برآورده نمودن منافع جمعی وخصوصی نیستند.– تئوری های بومی اقتصادی مبتنی بر تعقیب منافع فردی.– ایدئولوژی های برابر بر ایدئولوژی های آزادی فردی غالب هستند.– ایدئولوژی های آزادی فردی بر ایدئولوژی های برابری غالب هستند.– هارمونی وسازگاری در جامعه اهداف نهایی اند هستند.– خودشکوفایی فردی یک هدف نهایی میباشد.
مقایسه مدل های هافستده – گری – مک کیون[۱۴] و ترنر و ترامپنرز[۱۵]
نمودار ۱-۲ مدل هافستده
نمودار ۲-۲ مدل گری
نمودار ۳-۲ مدل مک کیون
۷-۲- مدلهای بررسی تغییرات حسابداری
۱-۷-۲- مدل مک- کینون
مک- کینون بر اساس نظریه سیستم های اجتماعی وکار اسمیت[۱۶] یک مدل نظری به منظور مطالعه توسعه وتحول حسابداری در یک زمینه تاریخی ارائه کرد. چهارچوب مذکور در نمایشگر ارائه شده است.در این چهارچوب با نام «چهارچوب برون- منشاء اصلاح شده» مقررات حسابداری مالی وگزارشگری شرکتی به عنوان اجزای متشکله یک سیستم اجتماعی دیده شده است که فرمول بندی واجرای آن توسط واحدهای اجتماعی با هدف انجام وظایف صورت میگیرد.
سیستم حسابداری شامل مقامات مجازی است که وظیفه قانون گذاری را بر عهده دارند وبه عنوان یک سیستم مجزا، ولی به صورت جزئی از کل محیط ساختاری کشور مورد مطالعه دیده شده است واز این رو توسط سایر سیستم های اجتماعی نظیر سیستم مالی احاطه شده وبا آن ها در تعامل است. نهایتاًً اینکه فرهنگ کشور بر همه سیستم ونه فقط حسابداری اثر میگذارد.
در مدل مذکور هم عناصر نظریه های برون- منشا وهم درون- منشا، در یک قالب ترکیب میشوند وسعی می شود بر محدودیت های ذاتی هر رویکرد غلبه شود. لذا یک مدل برون- منشا اصلاح شده، پیشنهاد شده است که در آن هم محرک های بیرونی تغییر وهم پاسخ خای درونی سیستم به نیروهای تغییر دهنده قابل مطالعه است (عبدلی و رویایی ،۱۳۸۸،۷۴)۱.
این مدل به منظور مطالعه تغییر حسابداری به کار می رود که بدین شکل تعریف می شود: «توالی رویدادهایی که طی دوره ای اززمان منجر به گذار در سیستم مورد مطالعه میگردند. گذار عبارت از جایگزینی یا اصلاح ویژگی های قبلی موجود در سیستم است.» مک- کینون پنج تحول کلیدی حسابداری را (با عنوان رویدادهای منشا تحول کلیدی) تعیین وآنها را در سه فاز تحلیل کرد:
– فاز منشا : شامل رویدادهایی است که سیستم را در راستای تحول فعال میکنند. این رویدادها معمولاً در بیرون از سیستم قرار دارند .
– فاز اشاعه: شامل رویدادهایی است که نیروهای محرک تحول را با شرایط وفق میدهند وآنها را در سیستم اشاعه میدهند. این رویدادها نیز معمولاً در خارج از سیستم جای دارند.
– فاز عکس العمل : شامل رویدادهایی است که پس از فاز اشاعه و در نتیجه آن ایجاد میگردند وبه عنوان تعدیل کننده تأثیر تحول تلقی میگردند. این رویدادها غالباً در درون سیستم جای دارند.
سپس توصیفی از رویدادهای محرک تحول را برحسب چهار جنبه مهم ارائه کرد:
– رویدادهای مداخله گر: رویدادهای محرک تحول هستند که معمولاً از بیرون سیستم صادر میشوند و ویژگی های قبلی سیستم را کنار میزنند.
– فعالیت درون سیستمی: تعامل درونی همه سازهها واشخاص ذینفع در درون سیستم اجتماعی مورد مطالعه است. این نوع فعالیت ها، رویدادهایی را ایجاد میکنند که نشان دهنده پاسخ سیستم ها به محرک تحول هستند.
– فعالیت گذار سیستم ها: ارتباط اجتماعی بین محیط فرهنگی وسیستم مورد مطالعه را فراهم میکند وبه تعاملات مداوم بین سیستم های مجاور وسیستم مورد مطالعه اشاره دارد.
– محیط: مجموعه ای از شرایط فرهنگی واجتماعی است که هم سیستم مورد مطالعه هم سیستم های مجاور را در برمی گیرد.فرهنگ به عنوان عامل محیطی واحد دیده نشده است، که فقط بر سیستم حسابداری تأثیر میگذارد، بلکه جزیی از محیط عمومی است که بسیار پیچیده است وهمه سیستم های اجتماعی دردردون آن فعالیت میکنند. با بهره گرفتن از این چهارچوب اصلاح شده برون- منشا، مک-کینون به توصیف تغییرات مربوط به توسعه حسابداری ژاپن پرداخت.
با توجه به مباحث پیشگفته، مشاهده می شود که فرهنگ کشور، عاملی مهم تأثیر گذار بر سیستم حسابداری کشور است. چهار چوب هافستده- گری به یک روش معمول در بررسی تأثیر فرهنگ ب سیستم حسابداری مبدل شده است ومک کینون نیز چهارچوبی پیشنهاد کرد که از طریق آن تأثیر فرهنگ بر حسابداری از طریق بررسی تاریخی تحولات حسابداری قابل مطالعه است.
۲-۷-۲- ابعاد ارزشهای فرهنگی از دیدگاه ترنر وترامپنرز
ترنر وترامپنرز (۱۹۹۳) تحقیقی مشابه با تحقیق هافستده در ۱۲ کشور انجام دادند. البته تمرکز اصلی تحقیق آنان بر ارزشهای زیربنایی فرهنگ در ۷ کشور دارای نظام سرمایه داری (آمریکا، انگلستان، سوئد، هلند، آلمان، فرانسه و ژاپن) بوده است. ترنر و ترامپنرز با تحقیق خود هفت ارزش فرهنگی برای جوامع سرمایه داری معرفی کردند که به شرح زیر است(عبدلی و رویایی ،۱۳۸۸،۷۶)۱.
-
- عام گرایی در برابر خاص گرایی
-
- تجزیه در برابر ترکیب،
-
- فردگرایی در برابر جمع گرایی،
-
- درون مداری در برابر برون مداری ،
-
- توالی زمانی در برابر تقارن زمانی
-
- توجه به وضعیت اکتسابی در برابر توجه به وضعیت انتسابی افراد،
- برابری در برابرسلسله مراتب طبقاتی،
عام گرایی در برابر خاص گرایی: عام گرایی بیانگر تمایل جوامع به تدوین واجرای قوانین، نظامنامه ها، رویه ها، وتوجه به کارهای عادی است که باعث سامان یافتن عملیات سازمانها در جهت کسب ثروت می شود. در مقابل، خاص گرایی نشان دهنده ی تمایل جوامع برای توجه وحمایت از موارد استثنایی با توجه به استحقاق وشایستگی آن ها (صرف نظر از قانون) است.
تجزیه در برابر ترکیب: تجزیه گرایان عملیات سازمان را به صورت وقایع، اقلام، ارقام ووظایف واحدها تجسم میکنند. در حالی که، تأکید جوامع تجمع گرا بر کل سیستم وسعی می شود تا کل سیستم دارای شکل، طرح وسازماندهی مناسب باشد. مدیران تجمع گرا خواهان شکلدهی وتجمیع عملیات در غالب الگوها، روابط و… میباشند.
“