این تأثیر و تأثر از سده نوزدهم و در خلال نیمه نخست سده بیستم خیلی بیش از پیش ادامه پیدا کرد. انقلاب صنعتی در اروپا و نیز در ایالات متحده واحدهای ملی ایجاد کرد و برای آن ها امتیازهای تکنولوژیک و نظامی وسیعی بر عالم اسلام تحت استعمار به بار آورد. در نتیجه به قول ایلگن:
«غرب اساساً آنچه خود میخواست به خاورمیانه داد و خاورمیانه چارهای نداشت جز آن که چیزهایی را بگیرد که در دسترس بود، اما با شرایطی که به انتخاب خودش نبود.»
در سده بیستم استقلال ملی کشورهای خاورمیانه سیاستی را به دنبال آورد که معطوف به صنعتی شدن منطقه بود. با این حال تأسیس اوپک در سال ۱۹۶۰ و افزایش بهای نفت در سال ۱۹۷۳ بود که برای کشورهای نفتخیز خاورمیانه و همسایگانش نفوذ سیاسی و اقتصادی جدید ایجاد کرد. همین واقعه وابستگی قبلی اقتصادی کشورهای صنعتی را به خاورمیانه افزایش داد.
برتری تکنولوژیک از آن غرب بود، اما بسیاری از کشورهای اسلامی دلارهای نفتی خود را صرف این کردند که محصولات و تکنولوژیهای مورد نیاز را بر اساس برنامه های توسعه و نوسازیشان تأمین کنند.
بیشتر تکنولوژی صنعتی که به کشورهای منطقه وارد شد با آن دسته از طرحهای سرمایهگذاری ارتباط داشت که هدف آن ها ایجاد واحدهای بزرگ برای افزایش ظرفیت تولید صنعتی بود.
با وجود انتقالهای وسیع به خاورمیانه، روندهای توسعه تکنولوژی بومی[۱۲] و دانش فنی همین اهمیت را نداشته است. در نتیجه کشورهای اسلامی خاورمیانه از مزایای کامل سرمایهگذاری کلان مالی که در مدت دو دهه گذشته انجام داده اند، بهرهمند شدهاند. با وجود این، انتقال مکرر کالاها و یا محصولات سرمایهای مشابه جذب تکنولوژی محدود بوده است. بهای این گونه انتقال کالاهای سرمایهای به ویژه هنگامی که با روند جذب تکنولوژی[۱۳] همراه نبود، سنگین بوده است (محنک، ۱۳۷۳).
۲-۱-۱۵ موانع توسعه علم و تکنولوژی در منطقه خاورمیانه
علم و تکنولوژی فقط جایی عمل و رشد می کند که این عوامل موجود باشد:
-انبوه محققان – تسهیلات
– جریان اطلاعات – بودجه تأمین شده
از این رو علم و تکنولوژی در بیشتر کشورهای خاورمیانه جایگاه امن ندارد و نمیتواند به وظیفهاش کاملاً عمل کند. نبود سیاست و تسهیلات کارآمد بیشتر، پژوهشگران توانا را به مهاجرت واداشته و مانع ترغیب پژوهشگران آینده در محل شده است.
پس نایابی نیروی انسانی واجد شرایط و دانشمندان سبب شده و خواهد شد که کشورهای خاورمیانه از لحاظ صنعتی، علمی و تکنولوژیکی تقریباً به طور کامل به کشورهای پیشرفته وابسته بمانند. به همین دلیل برای استراتژی با معنای هر گونه برنامه ریزی علمی و تکنولوژیک ضرورت دارد که از پیامدهای وابستگی تکنولوژیک با توجه به هدفهای توسعه اجتماعی- اقتصادی تصویری روشن داشته باشند (محنک، ۱۳۷۳).
۲-۱-۱۶ روند تغییر سبکهای مدیریت از نظر تاریخی در رابطه با تکنولوژی
از نظر تاریخی، دوره های مختلف انقلاب صنعتی متأثر از سبکهای جداگانه مدیریت و کنترل می باشد.
۱-دوران قبل از تبلور یا دوران انتقال: در این دوره عادتهای کاری، مقررات و انگیزه های جدیدی ایجاد شدند. همچنین وظیفه مدیریت از حالت خانوادگی و فامیلی خارج شده و مدیریت جدید مسئولیت تعیین کارگران، نظم و انضباط در محیط کار و تنبیه و تشویق کارکنان را به عهده گرفت.
۲-دوران تولید انبوه: دورانی که آن را فقط نقطه پایان محدودیتهای تکنولوژی مینامند. در این دوران طراحی کارخانه و سیستمهای اقتصادی به عهده مدیریت و اداره نیروی کار نیز به سرپرستان قوی تفویض می گردد. این دوران که مدیون تبلور و پیروان او می باشد، موجب به وجود آمدن حرفه جدید مهندسی صنایع گردید. این دوران شاهد تکامل شیوه های مدیریت علمی در سطح وسیع بود و روشهایی مانند (EOQ [۱۴], MRP[15] , CPM[16] , PERT[17]) برای تخصیص منابع و زمانبندی اجرای کار و همچنین اندازه گیری آن مدیون این دوران است.
۳-دوران تولید انعطافپذیر[۱۸]
این دوران، دوران قبول اهمیت استراتژیک تکنولوژی و وارد نمودن اصل انعطافپذیری در سیستم تولید است. وظیفه مدیریت نیز تغییر کردهاست و وظیفه اصلی آن تصمیم گیری تکنولوژی (به جای این که زیردستان او این کار را انجام بدهند) و ایجاد سازمانهای مسطح و ترکیب انعطافپذیر می باشد (جعفرنژاد، ۱۳۷۸).
۲-۱-۱۷ مشکلات معاصر تکنولوژی
از مشکلاتی که در اثر تکنولوژی پیش می آید، اولین چیزی که به ذهن میرسد، محیط طبیعی می باشد. اثرات تکنولوژی بر محیط زیست عبارتند از:
۱-آلودگی هوا
-اثر گلخانهای
– از بین رفتن لایه اوزون
– تأثیر انتشار گازهای نیتروژن ، اوزون، اکسید سولفور
۲-آلودگی آب
-فاضلاب و مواد شیمیایی
-کودهای شیمیایی که در مزارع استفاده می شود
۳-سایر آلودگیها (براون، ۱۳۷۹)
۲-۱-۱۸ شرایط ورود تکنولوژی
ورود تکنولوژی و سرمایهگذاری خارجی فقط باید بر اساس شرایط زیر و از طریق انتخاب مجاز باشد:
۱-نیاز اثبات شده؛
۲-تکنولوژی در کشور موجود نباشد؛
۳-زمانی که برای ایجاد تکنولوژی بومی صرف می شود، قابل توجه باشد؛
تکنولوژی وارداتی باید وابستگی کلی یا جزیی به واردات را از بین ببرد و کارایی تولید موجود را افزایش دهد. جایگزین تأسیسات قدیمی بشود. موافق قوانین و مقررات مربوط به محیط زیست باشد. و به طور کلی روی بخشهای دیگر تأثیر بگذارد و صادرات را افزایش دهد (محنک، ۱۳۷۳).
۲-۱-۱۹ انواع تکنولوژی
۲-۱-۱۹-۱ تقسیمبندی تکنولوژی از نظر ترکیب
۱-سختافزار که عبارتند از مواد، ماشینآلات، نقشههای کار و امثال آن ها
۲-نرمافزار که عبارتند از مدیریت، استعدادها، مهارتها، بازاریابی و امثال آن ها
۲-۱-۱۹-۲ تقسیمبندی تکنولوژی بر اساس سرمایه و نیروی کار
۱-تکنولوژی سرمایهبر: در هر فعالیت صنعتی و عرضه خدمات نسبت معین از سرمایهگذاری و نیروی انسانی وجود دارد. چنانچه نسبت سرمایهگذاری به نیروی انسانی در صنعتی از مقدار معین تجاوز کند، آن صنعت و در نتیجه تکنولوژی وابسته به آن صنعت را سرمایهبر مینامند.
۲-تکنولوژی کاربر: صنایعی که در آن ها نسبت نیروی انسانی به سرمایهگذاری از حد معینی بیشتر باشد، به صنایع کاربر معروفند و در نتیجه تکنولوژی وابسته به آن را نیز تکنولوژی کاربر میگویند.
۲-۱-۱۹-۳ تقسیمبندی تکنولوژی از نظر کاربرد
۱-تکنولوژی مصرفی: تکنولوژیهایی هستند که میتوان آن ها را به شکل موجود در جهت ارضاء نیازهای مردم مورد استفاده قرار دهد.
۲-تکنولوژی تولید: عبارتند از تکنولوژیهایی که برای ایجاد تکنولوژیهای دیگر اعم از مصرفی یا تولیدی مورد استفاده قرار می گیرند.
۲-۱-۱۹-۴ تقسیمبندی تکنولوژی از دیدگاه سیر تاریخی
۱-تکنولوژی سنتی یا بومی: تکنولوژیهایی که طی سالهای متمادی در یک کشور به وجود آمده و صنعت مربوط به آن نیازی به ماشینآلات و یا نیروی انسانی و یا دانش خارج از کشور ندارد.
۲-تکنولوژی صنایع اساسی یا به عبارت دیگر تکنولوژی پایه ای یا زیربنایی که منظور از آن ها تکنولوژیهایی هستند که برای کارهای زیربنایی و خدمتدهی مورد نیاز جامعه هستند.
“