“
اثربخشی سازمانی به شکل عمیقی در ادبیات سازمانی جای گرفته و به عنوان موضوعی اصلی در تمامی تجزیه و تحلیل های سازمانی در نظر گرفته می شود (حسنی، سارمی، ۱۳۸۹: ۲۰۲).
رابینز در تعریف اثربخشی سازمانی هم به وسایل و امکانات (فرایند) توجه نموده و هم به نتایج حاصله (رابینز، ۱۳۸۸: ۵۳). اثربخشی سازمانی وضعیتی است که در آن سازمان مورد نظر منابع را به میزان محدود مصرف کند و قادر باشد به هدف یا اهداف، با توجه به معیارهای تعیین شده دست یابد (حسنی، سارمی، ۱۳۸۹: ۲۰۴).
اگر برای سازمان مدلی عقلایی قایل شویم میتوانیم اثربخشی سازمانی را توانایی سازمان برای دستیابی به اهداف دانست و اگر سازمان را یک سیستم اجتماعی تلقی کنیم میتوانیم اثربخشی را قابلیت سازگاری سازمان با شرایط محیطی دانست؛ و هدف از ایجاد سازمان را دستیابی به اهداف از طریق رفتارهای اثربخش دانست. در این مسیر می توان گفت سازمان ها به این منظور به وجود آمده اند که به عنوان موثرترین و کارسازترین واحدهای اجتماعی هدف های خود را در حد انتظارات جامعه تحقق بخشند. از این رو، تمام کوشش های سازمانی در جهت ترویج و تشویق رفتارهایی است که از لحاظ سازمان اثربخش، مولد و از لحاظ کارکنان سازمان، رضایت بخش و پاداش دهنده باشد (احمدی، سترگ، ۱۳۸۸: ۳۶-۳۵).
۲-۲-۳) مدل های اثربخشی سازمانی
مدل های مختلفی برای بررسی میزان اثربخشی سازمانی ایجاد شده اند. این تنوع در مدل ها به دلیل ماهیت مفهوم اثربخشی، به ویژه مرزهای نامشخص آن و به دلیل مفهومی سازی های متنوع سازمان هایی است که مدل های مختلف اثربخشی را به کار می گیرند:
۲-۲-۳-۱) مدل هدف[۴۷]
این رویکرد متداول ترین معیار ارزیابی اثربخشی سازمانی است و اثربخشی سازمانی را عمدتاً با نیل به یک یا چند هدف ویژه تعریف میکند و به طور گسترده در اکثر سازمان ها مورد استفاده قرار میگیرد. تمرکز این مدل بر برون دادهاست. کارکنان در این رویکرد به دنبال بهره وری، کارایی و سودآوری هستند (اردلان و دیگران، ۱۳۹۱: ۷۸). در واقع، در این رویکرد به اهداف سازمان توجه می شود و میزان هدف های تامین شده، معرف میزان اثربخشی سازمانی خواهد بود. این رویکرد روشی منطقی است چرا که سازمان ها، همواره می کوشند تا به سطح یا میزان معینی از اهداف دست یابند. در اجرای این رویکرد، میزان پیشرفت برای تحقق هدف های سازمان اندازه گیری می شود. اتزیونی (۱۹۶۰) هدف سازمانی را حالت مطلوب اموری میداند که سازمان سعی در به دست آوردن آن ها دارد. بر اساس رویکرد اتزیونی، زمانی یک سازمان اثربخش است که نتایج قابل مشاهده فعالیت های آن با اهداف سازمانی برابر بوده یا بیشتر از آن ها باشد. به طور کلی، مدل هدف (نیل به هدف)، اثربخشی را به عنوان تحقق کامل یا حداقل بخشی از اهداف سازمان تعریف میکند (زکی و دیگران، ۱۳۸۵: ۳۰).
مدل سنتی اثربخشی، متکی بر نوعی از سازمان به عنوان مجموعه ای از اجزایی است که گرایش به رسیدن به اهداف دارند. در این دیدگاه یا مدل، اثربخشی به عنوان رسیدن یا حصول به پیامدهای سازمانی تعریف میشود. در این مدل، تمرکز به طور زیادی بر رسیدن به اهداف و مقاصد است. هدف های عملی از جمله هدف های مهمی هستند که در این روش مورد توجه قرار می گیرند. اگر سعی شود از هدف های عملی (و نه هدف های رسمی) استفاده شود، نتایج بسیار بهتری به دست خواهد آمد. معمولا هدف های رسمی به صورت تجریدی و انتزاعی هستند و سنجش یا اندازه گیری آن ها مشکل است. هدف های عملی نشان دهنده فعالیت هایی هستند که سازمان واقعا آن ها را انجام میدهد. در سازمان های تجاری برای سنجش اثربخشی سازمان از روش مبتنی بر تامین هدف یا نیل به هدف استفاده می شود؛ زیرا میتوان هدف های تولیدی شرکت را به آسانی اندازه گیری کرد. معمولا سازمان ها عملکرد خود را برحسب سودآوری، رشد، سهم بازار و بازده سرمایه گذاری اندازه گیری میکنند (جواهری کامل، ۱۳۹۰).
۲-۲-۶-۲) مدل سیستمی[۴۸]
در این رویکرد، سازمان باید توانایی کسب درون دادها را داشته باشد. رویکرد سیستم منبع بر معیارهایی تأکید دارد که بقای طولانی مدت سازمان را افزایش خواهد داد. نظیر توانایی سازمان در کسب منابع، نگهداری از محیط داخلی خود به عنوان یک سازمان اجتماعی و تعادل موفق با محیط خارجی (اردلان و دیگران، ۱۳۹۱: ۷۸). در این رویکرد سازمان هم چون سیستمی تلقی می شود که دارای ورودی و خروجی هایی میباشد و فرآیندهای موجود، باعث انجام فعالیت های مورد نظر سازمان می شود. در این رویکرد به ورودی های سازمان توجه می شود. سازمان این اقلام را از محیط میگیرد و وارد مرحله تبدیل میکند. اساس رویکرد یاد شده آن است که سازمان در تحصیل و تامین منابع مورد نیاز و نیز در حفظ و نگهداری سیستم سازمانی باید موفق باشد تا بتواند در وضعی اثربخش باقی بماند. سازمان ها باید منابع ارزشمند را از دیگر سازمان ها بگیرند. در دیدگاه سیستمی، اثربخشی سازمانی عبارت است از: توانایی سازمان در بهره برداری از محیط خود در راه تحصیل و تامین منابع ارزشمند و کمیاب. هر اندازه که سازمان در تامین منابع مورد نیاز خود راحت تر و موفق تر باشد، بر میزان اثربخشی آن اثر مثبت خواهد داشت. یاچمن و سی شور (۱۹۶۷) با توجه به این که رویکرد مبتنی بر هدف را در تحلیل اثربخشی سازمانی ناکافی می دانند و رویکرد تامین منابع را جایگزین آن نموده اند (زکی و دیگران، ۱۳۸۵: ۳۱-۳۰). مدل سیستمی در حالی که اهمیت اهداف را نادیده نمیگیرد، بر ابزارهای مورد نیاز برای رسیدن به اهداف خاص، کسب منابع و فرآیندها تمرکز دارد. در این مدل، مفهوم سازمان در دیدگاه سیستم باز ریشه دارد؛ که درون دادها به فرآیندها تبدیل (درون داد به برون داد) شده و برون دادها به عنوان بخشی از یک کل نگریسته میشوند، نه به عنوان متغیرهای مستقل. رویکرد سیستمی نسبت به اثربخشی چنین اظهار میدارد که سازمان ها متشکل از قسمت های فرعی مرتبط به هم هستند. اگر قسمتی از این سیستم ضعیف عمل کند، اثر عملکرد ضعیف آن، بر عملکرد کل سیستم مؤثر واقع می شود. اثربخشی، مستلزم آگاهی و تعاملات مؤثر با عوامل محیطی است.
مدیریت نمیتواند روابط حسنه خود را با مشتریان، عرضه کنندگان مواد اولیه، مؤسسات و نهادهای دولتی، اتحادیه ها و عوامل مشابه که قدرت مخدوش نمودن عملیات باثبات سازمان را دارا هستند، نادیده بگیرد (جواهری کامل، ۱۳۹۰).
۲-۲-۶-۳) مدل ذی نفعان استراتژیک[۴۹]
“