ریشه ادغام شرکتهای دولتی و یا حقوق عمومی و دولتی به بعد از انقلاب اسلامی بر میگردد. بر طبق تبصره ۱۸ قانون بودجه سال ۱۳۵۸، به دولت اجازه داده میشود در سال ۱۳۵۸ هرگونه حذف، ادغام و تبدیل شکل حقوقی که در دستگاهای اجرایی اعم از مرکزی و محلی لازم میداند به عمل آورد و سازمان برنامه بودجه نیز مکلف است به تبع تغییرات و اقدامات مذکور اعتبارات مصوب را بین دستگاههای اجرایی نقل و انتقال دهد.
این امر در جهت بهبود ساختار دستگاهای دولتی و شناسایی اموال و داراییها و سازمان دهی و مدیریت اشخاص حقوقی از جمله موسسات دولتی و شرکتهای عمومی مرتبط با دولت قبل از انقلاب وضع گردیده. ولی ظرفیتهای این قانون در جهت ترمیم و احیای دولت جدید و انتقال اموال نامشروع به دولت انقلابی استفاده گردید. بعد از جنگ تحمیلی در قانون برنامه دوم توسعه اقتصادی، ادغام دستگاهای اجرایی از جمله شرکتهای تجاری پیش بینی گردید، اما صراحت و تسری آن به شرکتهای تجاری محسوس نبود . با وجود مراتب فوق به طور واضح، در قانون برنامه چهارم توسعه، ادغام شرکتهای تجاری بدون تعریف و بیان ماهیت آن پیش بینی شده است و در ماده ۱۰۵ قانون برنامه ی پنجم توسعه ادغام شرکتهای تجاری را، مادامی که موجب تمرکز و بروز قدرت انحصاری نشود و به شکل یک جانبه یا ادغام دو یا چند جانبه در چارچوب اساسنامه آن شرکت در سایر شرکتهای تجاری موضوع ادغام مجاز دانسته است.
در بند ۱۶ ماده یک قانون اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم (۴۴) قانون اساسی ادغام بدین شکل تعریف شده است : اقدامیکه براساس آن چند شرکت، ضمن محو شخصیت حقوقی خود، شخصیت حقوقی واحد و جدیدی تشکیل دهند یا در شخصیت حقوقی دیگری جذب شوند.
در زمان اجرای قانون برنامه چهارم و پنجم توسعه، قانون اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی در مورخ ۲۵/۳/۱۳۸۷ از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب رسید که همان طور که بیان گردید اولین تعریف ادغام در بند ۱۶ ماده یک قانون مذکور بیان گردیده است. همچنین در همین راستا به موجب ماده ۱ آیین نامه اجرایی روش واگذاری[۱]، ادغام دو یا چند بنگاه صد در صد دولتی را بر اساس تصمیم وزیر امور اقتصاد و دارایی مجاز دانسته است و وزارت امور اقتصاد دارایی را مکلف دانسته نسبت به واگذاری بنگاههای ( شرکتهای مشمول واگذاری) نموده است. لذا شرط لازم جهت ادغام شرکتهای دولتی مشمول واگذاری ارائه مجوز از سازمان خصوصی سازی وکسب نظر وزیر اقتصاد میباشد.
همانطورکه در گفتارهای قبلی بیان گردید، یکی دیگر از مواردی که در متاسفانه بدون در نظر گرفتن مسلمات و جایگاه حقوقی در قانون اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی بیان شده است، ماهیت نادرست و اشتباه در خصوص بانکها و موسسات مالی و اعتباری میباشد. در قانون مذکور ایجاد و تاسیس بانکها و موسسات مالی و اعتباری را فقط در قالب شرکت سهامی عام جایز دانسته است[۲]، در حالی که ماهیت موسسه و شرکت سهامی عام متفاوت میباشد، پس چگونه میتوان موسسه مالی و اعتباری را در قالب شرکت سهامی عام ایجاد نمود. این موضوع زمانی اهمیت بیشتری دارد که در راستای سیاستهای کلی نظام پولی و بانکی، موسسات مالی و اعتباری در حال ادغام در بانکها میباشد، بدون اینکه قانونگذار مجوز ادغام موسسه در شرکت سهامی عام (بانک) را پیش بینی نموده باشد و ابهام مذکور نیز در این امر را دو چندان می کند.
لذا بنظر میرسد هیات و یا شورای واگذاری شرکتهای مشمول واگذاری قبل از هر گونه واگذاری موسسات غیر تجاری نسبت به اصلاح ساختار ان از قبیل تغییر ماهیت، اقدام نمایند. این موضوع در خصوص برخی از موسسات غیر تجاری از جمله موسسه راه آهن، صورت پذیرفت و قبل از هر گونه اقدام ابتدا موسسه مذکور به شرکت سهامی خاص و با رعایت قانون تجارت تبدیل و سپس نسبت به واگذاری آن اقدام گردید.
بر طبق بند ۱۶ ماده یک قانون اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی مصوب ۱۳۸۷ مجمع تشخیص مصلحت نظام، ادغام بدین شرح تعریف گردیده است : اقدامی که براساس آن چند شرکت ضمن محو شخصیت حقوقی خود، شخصیت حقوقی واحد و جدیدی تشکیل دهند یا در شخصیت حقوقی دیگری جذب شوند.
گفتار پنجم: ادغام شرکتهای تعاونی
همانطورکه در مقدمه پایان نامه بیان گردید، اولین مباحث مربوط به ادغام در خصوص شرکتهای تعاونی وضع گردیده است. در این قوانین نیز بدون تعریف جامع از ادغام شرکتهای تعاونی مقرر گردیده است، هر شرکت تعاونی یا هر اتحادیه تعاونی میتواند با توجه به قوانین و مقررات مربوط به آن شرکت و یا اتحادیه تعاونی دیگر به شرطی که از یک نوع و با هدف و عملیات مشترکی باشند ادغام شود. ادغام شرکتهای تعاونی در ماده ۵۳ قانون بخش تعاونی اقتصاد پیش بینی شده است و نحوه اجرای آن را موکول به رعایت مواد آیین نامه نموده است. در فصل دوم آیین نامه اجرایی قانون بخش تعاون اقتصاد جمهوری اسلامی ایران مصوب هیئت وزیران مورخ ۱۴/۵/۱۳۷۱ بحث ادغام شرکتهای تعاونی، تشریح گردیده است. شرکتهای تعاونی میتوانند با رعایت مقررات آیین نامه مذکور با یکدیگر ادغام شوند، مشروط بر اینکه هنگام ادغام، مجموع زیان انباشته این شرکتها از مجموع سرمایههای ذخیرههای تعاونی و اندوخته آنان بیشتر نباشد.
برای ادغام شرکتهای تعاونی لازم است هیت مدیره یا بازرس یا حداقل یک سوم اعضای آن پیشنهاد ادغام را به همراه گزارش توجیهی لازم جهت تصمیم گیری به مجمع عمومی فوق العاده ارائه نماید. سرمایه ذخایر قانونی و اندوختههای شرکتهای تعاونی جدید نباید از مجموع سرمایه ذخیرههای قانونی و اندوخته شرکتهای ادغام شونده کمتر باشد. اداره ثبت شرکتها مکلف است نسبت به ثبت ادغام مطابق مقررات اقدام نماید و ضمن باطل کردن ثبت شرکتهای ادغام شده به شرکتهای تعاونی جدید که از ادغام دو یا چند تعاونی تاسیس شده است، شماره ثبت جدید بدهد [۳].
پس از ثبت شرکتهای تعاونی جدید هیئت مدیره موظف است بلا فاصله به دفترهای قانونی جدید اقدام و اقلام دارایی، بدهیها و تعهدات مندرج در دفترهای هر یک از شرکتهای ادغام شده را در دفترهای قانونی شرکت ثبت و منعکس نماید. تعاونی جدید از هر جهت مسئول تعهدات و دیون شرکتهای ادغام شده میباشد. [۴]
بر طبق آیین نامه اجرایی نحوه تشکیل و نظارت بر شرکتهای تعاونی سهامی عام در اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی، ارائه مجوز ثبت هر گونه اوراق سهام و تصمیمات شرکت مذکور، هرگونه تغییر در سرمایه، اساسنامه و ادغام میبایستی با نظارت وزارت تعاون صورت پذیرد.
شرکتهای تعاونی میتوانند با رعایت مقررات این آییننامه، بدون نیاز بهتصفیه با یکدیگر به صورت یک جانبه و دو یا چند جانبه با رعایت شرایط زیر ادغام شوند.
الفـ شرکتهای مربوط باید از یک نوع و دارای هدفها و عملیات مشابه باشند.
بـ هنگام ادغام نباید مجموع زیان انباشته شرکتها از مجموع سرمایه، ذخیرههای قانونی و اندوختههای آنان بیشتر باشد.
پـ ترتیب تصفیه بدهیها، قابلیت قبول بستانکاران را داشته باشد.
تـ مجموع اعضاء و سهامداران غیرعضو و سرمایه شرکت ناشی از ادغام کافی برای انجام هدفها و برنامههای آن باشد.
ثـ وضعیت شرکت ناشی از ادغام منطبق با قوانین و مقررات ناظر به تشکیل و فعالیت تعاونیها باشد.
تبصره ـ اعضاء و سهامداران غیر عضو شرکتهای ادغام شونده یا طرف ادغام به ازای سهام خود و براساس ارزیابی و محاسبه سهام معاوضی، حسب مورد سهام شرکت پذیرنده ادغام یا شرکت جدید را دریافت میکنند[۵].
همانطور که بیان شد برای ادغام شرکتهای تعاونی لازم است هیئت مدیره یا بازرس هر یک از شرکتها یا حداقل یک سوم اعضای آن، پیشنهاد ادغام را همراه با گزارش توجیهی لازم، جهت کسب موافقت کلی به مجمع عمومی فوقالعاده ارائه نمایند. در صورت تصویب پیشنهاد ادغام، مجمع عمومی به هیئت مدیره مأموریت میدهد که ظرف سه ماه طرح مشترک ادغام را که متضمن جزییات ادغام به ویژه موارد زیر است جهت ارائه به مجمع عمومی مشترک تهیه و به تصویب هیئت مدیره همه شرکتهای طرف ادغام برسانند:
۱ـ توصیـف و ارزیابیها و تعهداتی که باید به شرکـت جدید یا پذیـرنده ادغام منتقل شوند.
۲ـ تاریخهایی که در آنها شرکتهای مربوط، صورتهای مالی مربوط به ادغام را قطعی و تنظیم نمودهاند.
۳ـ تعیین بستانکاران و نوع طلب آنها به تفکیک و نحوه ایفای تعهدات شرکت
۴ـ طرح اساسنامه شرکت جدید یا شرکت پذیرنده ادغام چنانچه تغییر و اصلاح اساسنامه شرکت پذیرنده ادغام مورد نظر باشد.
۵ ـ میزان و نسبت سهام در شرکت جدید یا پذیرنده ادغام در مقایسه با شرکت یا شرکتهای طرف ادغام یا ادغام شونده
۶ ـ تبیین شیوههای ارزیابی بکاررفته و محاسبه سهام معاوضی
۷ـ تعیین نحوه انتقال و ثبت داراییها از جمله به روش ارزش روز یا دفتری[۶] پیشنهاد ادغام باید همراه با قبول مطالبات بستانکاران به تصویب برسد.
هیئت مدیره شرکتهای طرف ادغام و یا ادغام شونده و پذیرنده ادغام حسب مورد مکلفند ظرف یک هفته از تاریخ تصویب طرح مشترک در هیئت مدیره، نسخهای از آگهی دعوت و صورتجلسه مجامع عمومی مربوط را همراه با طرح مشترک مصوب هیئت مدیره، گزارش توجیهی و آخرین ترازنامه و صورت بدهیها و مطالبات و گزارش حسابرسی را که بدین منظور باید تهیه شود، برای وزارت ارسال نمایند. همچنین نسخهای از مصوبات مجمع عمومی هر شرکت باید به ترتیبی که برای دعوت مجامع عمومی آن پیش بینی شده به اطلاع اعضای سهامدار غیرعضو و بستانکاران رسیده و نیز در روزنامه رسمی کشور آگهی گردد. وزارت ظرف یک ماه از تاریخ دریافت مدارک فوق، نظر خود را دال بر تأیید یا رد ادغام و انطباق یا عدم انطباق مجامع با مقررات قانونی و اساسنامه مربوط به شرکتهای تعاونی مربوط ابلاغ می کند.در صورت تأیید ادغام توسط وزارت به ترتیب مقرر مجمع عمومی مشترک شرکتهای تعاونی مربوط باید با حد نصاب مقرر ماده (۳۵) قانون، ظرف یک ماه از تاریخ دریافت تأیید وزارت، تشکیل و اقدامات زیر را انجام دهد:
۱ـ تصویب طرح مشترک
۲ـ تعیین سرمایه شرکت جدید یا پذیرنده ادغام حسب مورد
۳ـ تصویب اساسنامه در ادغام دو یا چند جانبه (و در ادغام یک جانبه، چنانچه تغییر و اصلاح اساسنامه شرکت پذیرنده ادغام مورد نظر باشد)
۴ـ قبول تعهدات شرکتهای طرف ادغام یا ادغام شونده حسب مورد
۵ـ انتخاب اعضای هیئتمدیره و بازرسان در ادغام دو یا چند جانبه نحوه دعوت و تشکیل مجمع عمومی مشترک مطابق آییننامه موضوع تبصره (۳) ماده (۳۳) قانون خواهد بود.
اداره ثبت شرکتها نسبت به باطل کردن ثبت شرکتهای ادغام شده و اصلاح اسناد و مدارک ثبت به نام شرکت پذیرنده ادغام یا شرکت تعاونی جدید حسب مورد اقدام نموده و در ادغام دو یا چند جانبه شماره ثبت جدید میدهد. پس از ثبت ادغام در مرجع ثبت شرکتها، تمامی داراییها، حقوق، تعهدات، دیون، مطالبات و کارکنان شرکتهای موضوع ادغام به شرکت پذیرنده و یا شرکت جدید منتقل خواهد شد. هیئتمدیره شرکت جدید یا پذیرنده ادغام حسب مورد موظف است بلافاصله نسبت به تهیه دفاتر قانونی جدید یا اصلاح دفاتر قانونی خود اقدام و اقلام داراییها، بدهیها و تعهدات مندرج در دفاتر هر یک از شرکتهای ادغام شده را در دفترهای قانونی شرکت ثبت و منعکس نماید. شرکت تعاونی جدید یا پذیرنده ادغام از هر جهت مسئول تعهدات و دیون شرکتهای طرف ادغام یا ادغام شونده خواهد بود.
گفتار ششم : ماهیت حقوقی ادغام شرکتهای تجارتی
عدم پیش بینی و تشریح کامل ادغام شرکتهای تجاری در قوانین اصلی، ابهاماتی زیادی را در خصوص ماهیت آن به همراه دارد. در خصوص ادغام، بدوا مدیران شرکت موظفند موافقت کلی و اصولی مجمع عمومی فوق العاده شرکتهای سهامی یا مجمع عمومی شرکاء را در سایر شرکتها با فکر ادغام کسب کنند متعاقبا نامبردگان باید طرح مشترک ادغام را با همکاری و تصویب هیات مدیره همه شرکتهای طرف ادغام تهیه نمایند. لذا ادغام نوعی تفاهم نامه است.[۷]
برخی از حقوقدانان ماهیت ادغام شرکتهای تجاری را عقد بیع تلقی مینمایند و تفاهم و اداره ارکان تصمیم گیرنده شرکت ( مجامع عمومی ) برای ادغام در شرکت دیگر در چارچوب اساسنامه را امری الزام آور تلقی مینمایند.
اما با توجه به اینکه در ادغام شرکت تجاری، شخصیت حقوقی شرکتهای قبلی ادغام شونده از بین میرود و به نحوی محو میگردد و همچنین تشریفات خاص بیع در ادغام همچون عین بودن مبیع و مباحث مربوط به خیارات، در ادغام شرکت تجاری تسری ندارد و جایگاه خریدار و فروشنده به معنای واقعی آن نیز موضوعیت پیدا نمی نماید، لذا نمی توان ادغام شرکتهای تجاری را بیع تلقی نمود.
در خصوص تقارن ادغام با شرکت مدنی میتوان بیان نمود، هر چند ادغام شرکتهای تجاری با ماهیت شرکتهای مدنی تشابهاتی دارد، اما ماهیت این دو فرایند تفاوتهای اساسی نیز با هم دارد و این تفاوت در مخلوط شدن دارایی و ایجاد شخصیت حقوقی جدید متبلور میشود، در حالی که در شرکت مدنی شخصیت حقوقی جدید ایجاد نمی شود . لذا نمی توان ادغام شرکتهای تجاری را عقد شرکت مدنی تلقی نمود.
برخی دیگر از حقوقدانان ادغام شرکتهای تجاری را در قالب عقد صلح در نظر میگیرند بر طبق ماده ۷۵۸ قانون مدنی، صلح در مقام معاملات، هر چند نتیجه معامله را به جای آن واقع شده است میدهد، لیکن شرایط و احکام خاصه آن معامله را ندارد. صلح در حقوق ایران به عنوان ام العقود تلقی میگردد و میتوان تمامی عقود را در آن جاری نمود . اما با توجه به شرایط خاص ادغام شرکتهای تجاری و رعایت برخی از شرایط و مقررات جهت اعمال ادغام شرکتهای تجاری، تلقی نمودن ادغام شرکتهای تجاری به عنوان عقد صلح با اشکالات حقوقی مواجه میباشد. زیرا در ادغام نمی توان از برخی از تشریفات و الزامات حقوقی چشم پوشی نمود، در حالی که در عقد صلح میتوان با تراضی طرفین برخی از موارد را تعدیل نمود.
با جمیع موارد فوق، هر چند ادغام یک فرایند تجاری تلقی میگردد و بررسی ماهیت ان در قانون مدنی راه به بیراهه رفتن است و قانون مدنی در اصلاحات حقوقی ندرتا تطبیق دارد لکن بنظر میرسد بطور کلی ادغام شرکتهای تجاری را میتوان در قالب ماده ۱۰ قانون مدنی جزء عقود غیر معین تلقی نمود و احکام خاصی را بر آن جاری کرد. زیرا ادغام شرکتهای تجاری شرایط خاص خود دارد و نمی توان قالب عقود معینه در قانون مدنی را بر آن مترتب نمود.
بنابراین از لحاظ ماهیتی، در ادغام، شخصیت حقوقی شرکتهای ادغام شونده از بین میروند و تمامی تعهدات و حقوق و دیون شرکتهای ادغام شونده به شرکت جدید و یا شرکت ( ادغام پذیرنده ) منتقل میشود.
در تعریف فوق به محض ادغام شخصیت حقوقی، شرکتهای ادغام شونده محو میشود. همچنین با توجه به تعریف یاد شده، ادغام سایر اشخاص حقوقی در یکدیگر مانند ادغام موسسات مالی و اعتباری ویا سایر اشخاص پیش بینی نشده است.
همانطور که بیان گردید، ادغام شرکتهای تجاری میبایستی در چارچوب قوانین تجارت انجام گیرد. زیرا در ادغام شرکتهای تجاری، اموال و داراییها و مطالبات و سود و زیان و اعتبار و سایر امتیازات و تکالیف به شرکت تجاری دیگر و یا شرکت جدید منتقل میشود.
چگونگی ادغام شرکتهای تجاری، فرایند ارزیابی اموال و مطالبات و مرحله تصمیم گیری تا ثبت نزد مرجع ثبت شرکتها و وضعیت سرمایه و نحوه ادای دیون شرکتهای ادغام شونده، نحوه بکارگیری کارکنان و کارگران قبلی و سایر موارد میبایستی بصورت تفصیلی در قانون تجارت پیش بینی و مورد تحلیل قرار گیرد.
بدیهی است مسئولان امور شرکتها و مجامع عمومی صاحبان سهام در موقعی که تصمیم به اختلاط (ادغام )شرکت میگیرد، شرایط اصولی را که برای اختلاط و حفظ حقوق صاحبان سهام هر یک از شرکتها باید رعایت گردد، به صورت موافقت نامه ای تنظیم مینمایند که طبق آن عمل گردد[۸].
در ادامه ممکن است، ادغام شرکتهای تجاری در برخی قوانین خاص ممنوع گردد که میتوان به موارد ذیل اشاره نمود :
هر گاه در جریان ادغام یا در نتیجه آن، اعمالی که منجر به اخلال در رقابت میشود از جمله ؛ احتکار و استنکاف از معامله، استنکاف فردی یا جمعی از انجام معامله و یا محدود کردن مقدار کالا یا خدمت موضوع معامله، وادار کردن اشخاص دیگر به استنکاف از معامله و یا محدود کردن معاملات آنها با رقیب، قیمتگذاری تبعیضآمیز، عرضه و یا تقاضای کالا یا خدمت مشابه به قیمتهایی که حاکی از تبعیض بین دو یا چند طرف معامله و یا تبعیض قیمت بین مناطق مختلف به رغم یکسان بودن شرایط معامله و هزینههای حمل و سایر هزینههای جانبی آن باشد.، تبعیض در شرایط معامله رخ دهد، ادغام ممنوع میباشد. همچنین هرگاه در نتیجه ادغام، قیمت کالا یا خدمت به طور نامتعارفی افزایش یابد و یا هرگاه ادغام موجب ایجاد تمرکز شدید در بازار شود و هرگاه ادغام، منجر به ایجاد بنگاه یا شرکت کنترلکننده در بازار شود، ادغام شرکتهای تجاری ممنوع میباشد. [۹]
پیش بینی مجدد و کلی فرایند ادغام شرکتهای تجاری در ماده ۱۰۵ قانون برنامه توسعه اقتصادی جای بسی تعجب میباشد. در حالی که در قانون برنامه ی چهارم، ادغام شرکتهای تجاری پیش بینی شده بود و فرصت پنج ساله جهت وضع قوانین مرتبط و یا پیش بینی آیین نامه و یا دستور العمل وجود داشته که متاسفانه به دلیل عدم تبیین شرایط و ضوابط آن ، عملا ادغام شرکتهای تجاری منتفی گردید و فقط شرکتهای دولتی یا شرکتهای خصوصی که دارای سهام مالکیت دولتی میباشند در برخی از موارد توانستند، از ظرفیتهای ادغام استفاده نمایید.
ادغام شرکتهای تجاری، مادامی که موجب ایجاد تمرکز و بروز قدرت انحصاری نشود در چارچوب اساسنامه امکان پذیر میباشد، هرچند که قانونگذار در قانون برنامه ی پنجم توسعه عدم انحصار وعدم ایجاد تمرکز را شرط ادغام در نظر گرفته است، اما سابقه ی ادغام شرکتهای بزرگ از جمله شرکتهای نفتی، پترو شیمی، سیمان و آب و فاضلاب، نشان دهنده ی ایجاد انحصار در زمان ادغام شرکتهای تجاری در ایران ایجاد میگردد.
سکوت قانونگذار در تبیین ادغام شرکتهای تجاری موجب ابهامات زیادی شده است. البته در لایحه جدید قانون تجارت که در اجرای اصل ۸۵ قانون اساسی به تصویب کمیسیون قضایی مجلس و رئیس مجلس شورای اسلامی رسیده است، مراحل و انواع ادغام شرکتهای تجاری پیش بینی شده است که مورد تایید شورای نگهبان قرار نگرفته است.
[۱] – موضوع ماده ی ۱۹ تصویب نامه ی شماره ی۱۸۱۴۵۹/ت۴۳۱۷۸ که مورخ ۴/۹/۱۳۸۸ کمیسیون موضوع اصل ۱۳۸ قانون اساسی
[۲] – قانون اساسی اجرای اصل ۴۴ ماده ۵
[۳] – قانون بخش تعاون جمهوری اسلامی ایران آیین نامه مواد۱۲ الی ۱۵
[۴] – قانون بخش تعاون جمهوری اسلامی ایران ایین نامه ماده ی ۱۴
[۵] – قانون بخش تعاون جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۹۲ ایین نامه اصلاحی ماده ۸
[۶] – قانون بخش تعاون جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۹۲ ایین نامه اصلاحی ماده ۹
[۷] – صقری محمد، حقوق بازرگانی ، شرکت ها ، انتشارات سهامی انتشار ، سال ۱۳۹۰ صفحه ۱۹۶
[۸] – ستوده تهرانی حسن ، حقوق تجارت جلد دوم ، انتشارات دادگستر ، چاپ چهارم ، سال ۱۳۸۰ ، صفحه ۲۴۶
[۹] – قانون اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی ماده ۴۸