ادراک و مهارت های ادراکی – حرکتی
«ادراک» ناظر است بر فرایندهای شناختی که به درون داد حسی نظم ، شکل و معنا می دهند . ادراک یک فرایند روان شناختی است که کنش اجرایی بر درون داد حسی دارد . «مهارت های ادراکی و حرکتی» به عنوان فعالیت های فیزیکی دارای هماهنگی در مهارت های حرکتی و ادراکی تعریف می شوند . برای مثال ، تکلیفی که از کودک ترسیم یک مربع را طلب می کند ، مستلزم توانایی درک ارتباطات بین خطوط مربع و فعالیت حرکتی هماهنگ در ترسیم شکل است . اغلب فعالیت های حرکتی و جسمانی نیازمند نوعی هماهنگی یا یکپارچه سازی این دو واکنش اند . مهارت های حرکتی ظریف[۱] و درشت[۲] بنیاد مهارت های ادراکی – حرکتی اند . مهارت های ادراکی – حرکتی بر پایه توانایی های اساسی ادراکی استوارند . به کودکی بیندیشیدکه با تعدادی بلوک در حال ساختن یک برج است . کودک باید بلوک ها را به شیوۀ سه بعدی ادراک کند و از مهارت های حرکتی ظریف و درشت برای دستکاری بلوک ها چنان استفاده نماید که بر روی یکدیگر قرار گیرند . برج باید ساختاری عمودی داشته باشد . برای تکمیل چنین تکلیفی کودک باید قادر به یکپارچه سازی مهارت های حرکتی ظریف و درشت باشد . در این زمینه مهارت های ادراکی – دیداری و مهارت های حرکتی ظریف باید در هم ادغام شوند (کله ، چان ؛ ترجمه ماهر ، ۱۳۷۲).
مؤلفه های ادراکی – حرکتی
فعالیت های حرکتی برحسب کیفیت های ادراکی- حرکتی که می بایست ارتقا یابند ، یعنی ؛ آگاهی فضایی ، آگاهی جهت یابی و آگاهی زمانی دسته بندی می شوند . در حقیقت فعالیت هایی طراحی شده که برای ارتقا این توانایی ها در برنامه های منظم تربیت بدنی مورد استفاده قرار می گیرد . اما نخستین هدف کسب مهارتهای حرکتی به جای اکتساب ادراکی – حرکتی است . توسعه و پالایش جهان فضایی و جهان زمانی کودکان دو عامل اصلی در برنامه های آموزش ادراکی – حرکتی است به نظر می رسد در این مورد توافق عمومی وجود دارد . لیکن کیفیات ادراکی حرکتی زیر از جمله مهمترین آنها به شمار می رود که بایستی در کودکان تقویت گردد :
الف)آگاهی بدنی
واژه آگاهی بدنی اغلب در رابطه با واژه هایی چون : تصور بدنی و طرحواره بدنی به کار می رود . هر واژه نسبت به توسعه ظرفیت یک کودک به تمایز دقیق میان اجزای بدن اطلاق می شود . توانایی تمایز میان اجزا بدن و کسب آگاهی بیشتر از ماهیت بدن در سه حوزه رخ می دهد . نخست دانش اجزا بدن است ، آگاه شدن دقیق از اینکه هر جز در چه جایی نسبت به دیگر اعضا قرار دارد . دوم اطلاع از اینکه هر جز چه کاری می تواند انجام دهد . این امر به توسعه بازشناسی کودک از چگونگی اجزای بدن در یک عمل خاص اطلاق می شود . سوم آگاهی از حرکت مؤثر اجزا بدن است . این امر به توانایی بازشناسی اجزا بدن برای یک عمل حرکتی ویژه و انجام دادن یک تکلیف حرکتی اطلاق می شود .
ب)تصویر بدنی
این تصویر با تصویر درونی شده ای که یک کودک از بدن خود دارد و اندازه مطابقت با واقعیت آن تصویر مرتبط است . ادراک فرد از قد ، وزن ، شکل و ویژگی های فردی در خصوص چگونگی مقایسه فرد با دیگران اثربخش است . ایجاد یک تصویر بدنی واقع گرایانه در کودکی و پس از آن اهمیت دارد .
ج)آگاهی فضایی
آگاهی فضایی از مؤلفه های اساسی رشد ادراکی- حرکتی است که ممکن است به دو مقوله تقسیم شود :
- آگاهی از مقدار فضایی که توسط بدن اشغال می شود و ۲- توانایی مؤثر بدن در فضای خارجی .
آگاهی از مقدار فضایی که بدن اشغال می کند و ارتباط بدن با شیء خارجی ممکن است از طریق فعالیت های حرکتی متنوع رشد یابند .
د)آگاهی جهت یابی
از جمله حوزه هایی است که مورد توجه بسیاری از معلمین مدارس است . به واسطه آگاهی جهت یابی کودکان قادر به ارائه ابعاد شیء در فضای خارجی می شوند . مفاهیم چپ- راست ، بالا- پایین ، سر – ته ، داخل- خارج و مقابل- عقب از طریق فعالیت های حرکتی که بر جهت تأکید دارند ارتقاء می یابد (گالاهو ، اوزمون ؛ ترجمه بهرام و شفیع زاده ، ۱۳۸۴ ) .
آگاهی جهت یابی معمولاً به دو مقوله برتری جانبی و جهت شناسی تقسیم می گردد :
- برتری جانبی : به آگاهی یا احساس درونی برای ابعاد مختلف بدن با توجه به مکان و جهت اطلاق می شود . کودکی که مفهوم برتری جانبی وی به قدر کافی رشد یافته برای تعیین جهت شیء نیازی به تکیه روی نشانه های خارجی ندارد .
۲) جهت شناسی : برون نمایی خارجی برتری جانبی است و آن دادن بعد به اشیاء در فضا می باشد . جهت شناسی برای والدین و معلمین امری بسیار مهم است زیرا از جمله مؤلفه پایه ای برای چگونگی یادگیری خواندن است . کودکانی که جهت شناسی کاملی در آنها ایجاد نگردیده اغلب در تشخیص حروف الفبایی دچار مشکل می شوند .
ه)آگاهی زمانی
آگاهی زمانی بطور پیچیده ای با تکامل هماهنگ سیستم های مختلف عضلانی و واسطه های حسی مرتبط است . واژه های هماهنگی چشم- دست و چشم – پا سالهاست برای منعکس نمودن ارتباط درونی این فرایندها استفاده شده اند . ما به فردی که ابعاد زمانی وی بخوبی رشد یافته ، هماهنگ می گوییم . فردی که چنین بعدی در او بطور کامل ایجاد نشده ، به عنوان خام حرکت یا ناشی نامیده می شود ( گالاهو ، اوزمون؛ ترجمه بهرام و شفیع زاده ، ۱۳۸۴، ص۱۹۰)
[۱] Fine Motor Skills
[۲] Gross Motor Skills