نقش محیط در تاب آوری
علاوه بر ویژگی های فردی که در مورد تاب آوری بیان شد، ذکر این مطلب مهم به نظر می رسد که برخی از مولفه های محیطی در رشد و پرورش افراد تاب آور موثر هستند. این ویژگی ها عبارتند از:
۱- روابط حمایت گر و توام با توجه و وجود شبکه ای از افراد که از یکدیگر حمایت می کنند؛
۲- معیارها و انتظارات بالا اما معقول خانواده و جامعه در مورد رفتار فرد؛
۳- ایجاد فرصت مشارکت در فعالیتهای اجتماعی توسط والدین برای فرزندان (بهبهانی،۱۳۹۱).
در آخر ذکر این مطلب ضروری به نظر میرسد که تاب آوری فقط داشتن فهرستی از ویژگی ها نیست بلکه یک فرایند است که در زندگی واقعی تاب آفرینی نامیده می شود. همه انسانها دارای توانایی ذاتی برای تاب آوری هستند اما رفتار تاب آورانه رفتاری اکتسابی و یادگیرانه است. برخی از ویژگی ها ی تاب آوری درونی است و انسان آن را دارد یا می تواند به دست بیاورد اما بعضی دیگر فقط با پرورش آنان در محیطی تاب آفرین ( مانند خانه و مدرسه ) به دست می آید بنابراین به شما خواننده عزیز توصیه می شود که برای بهبود سطح کیفی بهداشت روانی خود به این موارد توجه داشته باشید که در رویارویی با عوامل تنش زا به نقاط قوت افراد، خانواده ، مدرسه ، محیط و جامعه توجه شود یعنی در برابر موقعیتهای مختلفی که برای شما پیش می آید به جای اینکه به نقاط ضعف و ناتوانایی های خود تمرکز داشته باشید به فرایند حل مسئله بپردازید یعنی به تعریف دقیق مشکل یا مشکلات پرداخته تا دقیقاً بدانید مشکلات فعلی شما چه چیزهایی هستند و بتوانید هر کدام را در یک سطر توضیح دهید. سپس به اولویت بندی مشکلات پرداخته و بدانید کدام مشکلات مهم تر یا فوری تر هستند و باید تا دیر نشده فکری به حالش بکنید و کدام مشکلات مزمن تر یا بی اهمیت تر هستند. سپس برای حل مشکل فکر کنید و هر راه حلی رابه ذهنتان می رسد یادداشت کنید. از ساده ترین و خنده دارترین گرفته تا معقول ترین راه حل ها، همه رافهرست کنید و در مرحله بعد به اولویت بندی راه حل ها بپردازید و به راه حل هایی که در اختیار دارید امتیاز مثبت و منفی بدهید و آنها را براساس بیشترین نمره ای که می گیرند، اولویت بندی کنید. روانشناس ها می گویند که «تاب آور»ها در هر شرایط آسیب زایی هم که قرار بگیرند، باز روانشان آسیبی نمی بیند اما این چطور ممکن است؟تاب آوری به زبان خیلی ساده یعنی اینکه انسان در یک محیط پر از آسیب زندگی کند اما از بیشتر آنها سربلند و سالم بیرون بیاید. اما منظور ما این نیست که تاب آوری فقط مربوط به دوره کودکی است. هر کسی در طول زندگی اش حتی تا سالمندی می تواند تاب آوری را از تجربه هایش بیاموزد و حتی دوز تاب آوری اش بالا و پایین برود (خزائلی پارسا،۱۳۸۸).
رابطه تاب آوری با خودکار آمدی
منابع باورهای خودکارآمدی
به نظر بندورا (۱۹۸۶) اکتساب انتظارات کار آمدی ۴ منبع اصلی دارد:
الف) دستاوردهای عملکرد: انتظارات کارآمدی در تجربیاتی که شخص در آن مهارت دارد ریشه دارد. افراد موفق تمایل دارند که انتظارات سطح بالا ایجاد کنند. یک بار که انتظارات کارآمدی قوی و بالا ایجاد شد احتمال اندکی وجود دارد که شکست های موقتی تاثیر زیادی برقضاوتهای فرد در مورد قابلیت های خود داشته باشد. برعکس وقتی که انتظارات کارآمدی پایین و ضعیف ایجاد شد، موفقیت هایی که به صورت گاهگاهی بوجود می آیند، در قضاوت افراد از قابلیتهای خودشان چندان موثر نیستند. به هر حال انتظارات سطح پایین می توانند به وسیله موفقیتهای فراوان و مکرر تغییر یابند. موثرترین و با نفوذترین منبع خودکارآمدی، دستاوردهای عملکرد است. افراد در کارها و فعالیتهایی که مشغول می شوند نتنیجه اعمالشان را تفسیر می کنند و از این تفسیرها برای گسترش باور ها وعقاید درباره تواناییشان برای درگیر شدن در کارها وفعالیتهای بعدی استفاده می کنند. معمولا نتایجی که به عنوان نتایج موفق تفسیر می شوند، خودکارآمدی را افزایش می دهند و آن دسته که به عنوان نتایج ناموفق تفسیر می شوند آن را کاهش می دهند.
ب) تجربه های جانشین : افراد علاوه بر تفسیر نتایج اعمالشان، باور های خودکار آمدیشان را از طریق تجربه جانشینی مشاهده اجرای اعمال دیگران شکل می دهند. این منابع اطلاعات از دستاورد های عملکردی ضعیف تر است. اما وقتی که افراد از توانایی هایشان مطمئن نیستند یا وقتی که تجربه قبلی محدودی دارند، نسبت به آن حساس تر می شوند.تاثیرات مدلسازی به طور ویژه ای به این زمینه مربوط می شود، بخصوص زمانیکه شخص در مورد انجام کاری تجربه قبلی کمی دارد. اگر مدلها راه های بهتر انجام کارها را به افراد آموزش دهند، با این وجود حتی افراد با تجربه وخودکارآمد، خودکارآمدیشان را در سطح بالایی افزایش می دهند. تجربه جانشینی زمانی قدرتمند است که ناظران شباهت هایی را در بعضی ویژگیهای مشاهده شونده ببینند. مشاهده موفقیت های چنین مدلهایی به مشاهده گر کمک می کند که توانایی های خود را باور کند (اگر آنها می توانند چنین کاری را انجام دهند پس من هم می توانم). یک مدل مهم ومشخص در زندگی یک نفر می تواند به القا کردن باورهای شخصی که راه وروش زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد کمک کند.
ج) ترغیب کلامی: افراد باورهای خودکارآمدی را به عنوان نتیجه تشویقها و حمایتهای اجتماعی که از دیگران دریافت میکنند ایجاد می کنند وگسترش می دهند. تشویقهای اجتماعی و پیشنهادهای کلامی می توانند به افراد کمک کنند تا تلاش بیشتری به کار ببرند و پشتکار مورد نیاز برای موفقیت را تداوم بخشند و این امر به رشد پیوسته مهارتها وکارآمدی شخصی منجر می شود ترغیب کلامی یا قانع سازی کلامی (یعنی اینکه به افراد گفته می شود که آن شخص توانایی رسیدن به هر چیزی را که می خواهد به آن برسد را دارد ) و میتواند کارآیی شخص را افزایش دهد. این ممکن است از ۴ منبع اطلاعاتیِ دیگر رایج تر باشد و معمولا توسط والدین، معلمان، همسران، دوستان و درمانگران عمل می شود. برای اینکه قانع سازی کلامی موثر افتد باید واقع بینانه باشد.
د) حالتهای فیزیولوژیک.
شرایط جسمی و عاطفی مانند اضطراب ،استرس ،انگیزش وشرایط روحی اطلاعاتی را در مورد باور های خودکارآمدی فراهم می کنند. فشارهای روانی و تنش اغلب به عنوان شاخص های آمادگی برای شکست تفسیر می شوند. همچنین خلق فرد نیز می تواند تاثیر عمده ای روی باورهای خودکارآمدی داشته باشد.خوشبین و خلق مثبت باورهای خودکارآمدی را افزایش می دهند و ناامیدی و افسردگی باورهای خودکارآمدی را کاهش می دهند (پاجاریز[۱]،۲۰۰۲؛ به نقل از ایزدی،۱۳۸۹).
با توجه به این چهار منبع می توان نتیجه گرفت که تنظیم رفتار به وسیله اهداف از پیش تعیین شده وآگاهانه می باشد. این تعیین هدف شخص تحت نفوذ خود ارزیابی فردی قرار دارد (بندورا ،۱۹۹۳؛ نک ،۱۹۹۷؛واینر ،۱۹۹۰؛ به نقل از کندری، ۱۳۸۱).
در این قسمت به بررسی سلامت روان و نظریه های مختلف درباره آن پرداخته می شود.
[۱] -Pajareyz