مالکیت دولتی
همان گونه که از نام آن پیداست به رابطهی میان دولت که در مفهوم کلی و عام آن شامل تمامی وزارتخانهها و ادارات و دستگاههای دولتی و اشیاء مادی (مال) اطلاق میشود که دلالت بر تعلق آن مال به نهاد دولتی می کند که این مالکیت، مالکیتی مثل سایر اشخاص بر این اموال است، مانند کشتیهای تجاری.
لازم به ذکر است که مالکیت دولت مانند مالکیت خصوصی اشخاص خصوصی نیست، بلکه تصویب برخی قوانین تصرفات دولت را در این اشیاء تا اندازهای محدود کرده است. مثلاً دولت در خرید و فروش اموال از طرفی آزاد و از جهت دیگر قیود معاملات اشخاص حقوق خصوصی را ندارد.[۱]
بر طبق قانون و مقررات خصوصاً قانون محاسبات عمومی برای اموال دولتی خصوصیاتی حاکم میباشد که آن را از سایر اموال خصوصی و عمومی متمایز میسازد، این خصوصیات به شرح ذیل میباشند:
-
- معاملات وزارتخانهها و مؤسسات دولتی اعم از خرید و فروش و اجاره و استیجاره و پیمانکاری و اجرت کار و غیره (به استثناء مواردی که مشمول مقررات استخدامی کشور میباشند) باید بر حسب مورد از طریق مناقصه یا مزایده انجام شود، مگر در موارد خاص که در قانون پیشبینی شده است.
- معاملات دولت به سه جزء تقسیم میشوند: معاملات جزئی، معاملات متوسط و معاملات عمده.
- حفاظت و حراست و نگهداری حساب اموال منقول دولتی در اختیار وزارتخانهها و مؤسسات دولتی یا وزارت امور اقتصادی و دارایی است.
- انتقال بلاعوض اموال منقول دولت از یک وزارتخانه به وزارتخانهی دیگر علاوه بر موافقت وزارتخانهای که مال را در اختیار دارد باید به تأیید وزارت امور اقتصادی و دارایی نیز برسد.
- فروش اموال منقول وزارتخانهها و مؤسسات دولتی که اسقاط شده و یا مازاد بر نیاز تشخیص داده شده و مورد نیاز سایر وزارتخانههای دولتی نباشد، با اطلاع قبلی وزارت امور اقتصادی و دارایی و اجازهی بالاترین مقام دستگاه اجرایی با رعایت مقررات مربوط به معاملات دولتی مجاز میباشد.
- کلیهی اموال منقول و غیر منقولی که از محل اعتبارات طرحهای عمرانی برای اجرای طرحهای مزبور خریداری، ایجاد و تملک میشود تا زمانی که اجرای طرح خاتمه نپذیرد متعلق به دولت است.
- کلیهی اموال و داراییهای منقول وزارتخانهها و مؤسسات دولتی متعلق به دولت میباشد و حفظ و حراست آنها با وزارتخانه و مؤسسه دولتی است که مال را در اختیار دارد.
- فروش اموال غیر منقول وزارتخانهها و مؤسسات دولتی که مازاد بر نیاز تشخیص داده میشود به استثناء اموال غیر منقول مشروحه ذیل:
اول: اموال غیر منقول که از نفایس ملی میباشد.
دوم: تأسیسات و استحکامات نظامی و کارخانجات اسلحه و مهماتسازی.
سوم: آثار و بناهای تاریخی.
چهارم: اموال غیر منقول که در رابطه با مصالح و منافع ملی در تصرف دولت باشد که فروش آنها ممنوع میباشد. بنابه پیشنهاد مدیر مربوطه با تصویب هیأت وزیران و با رعایت سایر مقررات، مجاز میباشد و وجوه آن به حساب آمد عمومی کشور واریز میشود.
- مالکیت خصوصی: این نوع مالکیت که بر اساس تلاش و کار انسان بنا شده است، نشانگر این است که انسان به طور طبیعی تمایل دارد که مالک حاصل کار خویش شود و بر آن تسلط داشته باشد و همین علت تملک و تصرف بر مبنای کار از عواطف و احساسات غریزی انسان سرچشمه میگیرد و حق طبیعی وی میباشد و این یک قاعده مسلم و پذیرفته شده است که در دو آیهی شریفه ذیل نیز بر همین موضوع تأکید شده است.
«و أن لیس للانسان الا ما سعی» یعنی ( و اینکه نیست برای انسان مگر آنچه تلاش و کوشش کرده).
و یا در آیهی دیگر می فرماید: «للرجال نصیب مما اکستبوا و للنساء نصیب مما اکتسبن» یعنی (برای مردان از آنچه به دست آوردند بهرهای و برای زنان از آنچه به دست آوردند بهرهای است).
در قوانین موضوعهی ایران مالکیت خصوصی مورد تأیید قرار گرفته و به رسمیت شناخته شده است که از جمله میتوان به اصول ۴۴، ۴۶ و ۴۷ قانون اساسی اشاره نمود.
[۱]. زردی نهر، رسول، پیشین، ص ۱۰٫