۲-۷-۳- مرحله اشراق (بینش)
در این مرحله تفکر شکل گرفته و حل مسأله روشن میشود. فرد خلاق در طول کار طبیعتاً با موانعی برخورد میکند که کار را دچار وقفه میسازد ولی ناگهان موضوع عاطفی روشن میگردد و فرد میتواند همه موانع را از سر راه بردارد، این مرحله تؤام با جنبههای عاطفی است. چون فرد با تحقق مسأله ای که از آن جدا بوده است احساس لذت میکند و این امر، خود انگیزه تلاش و کار بیشتر میکند.
۲-۷-۴- مرحله اثبات (مقابله)
در این مرحله پدیده ای که در مرحله سوم به دست میآید مورد ارزیابی قرار میگیرد، تا در صورت داشتن اعتبار پذیرفته شود و در غیر این صورت رد شود. البته باید به این نکته اشاره کرد که مراحل چهار گانه از نظر نظم و توالی انعطاف پذیرند و ممکن است در مواردی به مراحل قبلی دوباره بازگشتی صورت گیرد. لوبرت (۲۰۰۱) فرایند تفکر خلاق را شامل چهار مرحله شناسایی مسأله، آمادگی،تولید پاسخ و اعتبار پاسخ میدادند.
۲-۸- ویژگیهای افراد خلاق
در این باره که افراد خلاق چه ویژگی شخصیتی دارند، پژوهشهای زیادی انجام گرفته است (استاین[۱۱۹]، ۱۹۷۴، به نقل از سیف،۱۳۸۷) مطالعات انجام شده درباره ویژگی افراد آفریننده را مورد بررسی قرار داده است و برای آنان ویژگیهای زیر را یافته است: انگیزه پیشرفت سطح بالا، کنجکاوی فراوان، علاقهمندی زیاد به نظم و ترتیب در کارها، قدرت ابراز وجود خود کفایی، شخصیت غیرمتعارف، غیر رسمیو کامروا، پشتکار و انضباط در کارها، استقلال، طرز فکر انتقادی، انگیزه های زیاد و دانش وسیع، اشتیاق و سرشار از احساس، زیبا پسندی و علاقه مندی به آثار هنری، علاقه کم به روابط اجتماعی و حساسیًت زیاد نسبت به مسایل اجتماعی، تفکر شهودی و قدرت تأثیر گذاری بر دیگران. تورنس (۱۹۹۸) در پاسخ به این پرسش که ویژگی شخصیتی چه نقشی در آفرینندگی ایفا میکند گفته است که شخصیت هم میتواند خلاقیت را آسان سازد و هم مانع آن شود. ویژگی هایی از قبیل آمادگی برای خطر کردن، کنجکاوی و جستجوگری، استقلال اندیشه، پشتکار و پایداری، شهامت، استقلال رأی، خود آغاز گری و ابتکار، پرسشگری درباره موقعیتهای گونا گون و درگیر شدن با امور دشوار از جمله ویژگیهای آسان ساز خلاقیت شمرده شده اند. هر عملی که ما برای تشویق اینگونه رفتارها انجام میدهیم شخص را در جهت خلاقیت بیشتر سوق میدهد. در مقابل ویژگیهای شخصیتی بالا که موجب سهولت خلاقیت میشوند ویژگیهای دیگری وجود دارد که از بروز خلاقیت جلوگیری میکنند. گیلفورد(۱۹۸۷) در این باره، ویژگیهای زیر را نام برده است: سلطه گری، منفی بافی، مقاومت، ترس، عیب جویی، انتقاد از دیگران، سازش کاری، تسلیم در برابر قدرت و کم رویی.
۲-۹- عوامل مؤثر بر خلاقیت
خلاقیت رفتاری است که در طول زندگی توسعه و تکامل مییابد. به نظر محققین عوامل مختلف در دوره های گوناگون زندگی ممکن است منجر به تغییر و تحول در فعالیتهای خلاق شود.
۲-۹-۱- عوامل خانوادگی مؤثر بر خلاقیت
برخی از این عوامل خانوادگی از ترتیب تولد، حضور و عدم حضور والدین و شیوه های تربیتی، به عنوان عوامل مؤثر بر تغییر و تحول خلاقیت یاد میشود. در خانواده های افراد خلاق مادران بیشتر شاغل هستند، آن ها بیشتر خصوصیات مطلوب کودکان توجه دارند و از شیوه های تربیتی خودشان خشنود هستند (گنزلتس[۱۲۰] و جکسون[۱۲۱]، ۱۹۶۲؛ به نقل از بهروزی، ۱۳۷۵) خلاقیت بالقوه مستلزم این است که فرد در معرض تجارب متنوعی قرار گیرد که قیود تحمیلی را تضعیف میکنند. همچنین دچار تجارب چالش انگیزی شود که به پایداری وی کمک کند.
۲-۹-۲- عوامل اجتماعی مؤثر بر خلاقیت
زمینه اجتماعی که بر تحول و توسعه خلاقیت مؤثرند عبارتند از: محیط بین فردی، محیط مربوط به رشته علمیو محیط اجتماعی فرهنگی (سیمونتون، ۲۰۰۲).
-
- محیط بین فردی: محیط بینفردی شامل انتظارات دیگران از فرد است که میخواهند تا رفتار خلاق از خود بروز دهد. تحقیقات نشان دادهاند که دادن پاداش به دانشآموزان رفتار خلاقه اش را افزایش میدهد (استرنبرگ، ۱۹۹۸).
-
- محیط مربوط به رشته علمی: خلاقیت در خلأ متحول نمیشود، بلکه رفتار خلاق در تعامل با افراد دیگر و همچنین یک رشته علمی، هنری و یا ادبی بروز میکند.
- محیط اجتماعی- فرهنگی: همانطوری که گفته شده محیط کاری و تعامل با همکاران در بروز خلاقیت مؤثر هستند. در سطحی بزرگتر عوامل اجتماعی –فرهنگی میتوانند در تحول خلاقیت مؤثر باشند. از میان عوامل اجتماعی- فرهنگی که بر خلاقیت تأثیر تخریب کننده دارند، محیط نا امن و پرآشوب اجتماعی است. به این صورت که زندگی کردن در محیطهای اجتماعی پرآشوب و وضعیت سیاسی متشنج همراه با کودتا با رشد خلاقیت سازگاری ندارد. از طرف دیگر، زندگی کردن در یک محیط تؤام با آرامش که گرو ههای مختلف که با مسالمت در کنار هم زندگی میکنند، میتواند منجر به شکوفایی خلاقیت در افراد آن اجتماع شود. همچنین جوامع و فرهنگ هایی که آغوش خود را برای پذیرش افکار جدید و متنوع باز میکنند و افراد اجازه دارند انتخابهای متنوعی داشته باشند، زمینه را برای بروز خلاقیت فراهم میکنند (سیمونتون، ۲۰۰۳).
۲-۹-۳- موانع خلاقیت
در یک طبقهبندی کلی میتوان عوامل مؤثر بر عدم بروز خلاقیت را به دو دسته کلی فردی و محیطی و یا درونی و بیرونی تقسیم کرد. منظور از عوامل درونی آن دسته عوامل و موانعی است که ناشی از ویژگیهای فردی و شخصی است و عوامل و موانع بیرونی، مربوط به موقعیتهایی میباشد که فرد در ارتباط با دیگران است.
همچنین آمابیل (۱۹۸۸، به نقل از جعفریان، ۱۳۸۷) اظهار میدارد که موانع محیطی خلاقیت عبارتند از جو نامساعد، محدودیت ارزیابی و فشار، رقابت، منابع ناکافی و طرح تحقیق ضعیف، موانع فردی در فرایند خلاقیت از نظر او عبارتند از عدم انگیزه، عدم مهارت یا عدم تجربه، عدم انعطاف، انگیزه بیرونی، عدم مهارت اجتماعی.
به علاوه سام خانیان (۱۳۸۱) موانع خلاقیت و نوآوری را در سه دسته به شرح زیر تقسیم نموده است:
-
- موانع فردی خلاقیت عبارتند از: عدم اعتماد به نفس، ترس از انتقاد و شکست، تمایل به همگونی، عدم تمرکز ذهنی، کم رویی، عدم توانایی در ابهام و تضاد، متعهد نبودن و انعطاف ناپذیری.
-
- موانع اجتماعی خلاقیت از قبیل عقاید و الگوهای تربیتی نادرست خانواده، شبکه ارتباطی نامناسب خانواده، فضای عاطفی ناسالم خانواده، تشویق به همرنگی و موضع گیری در برابر رفتار ابتکاری.
- موانع سازمانی خلاقیت که شامل عوامل مربوط به مدیریت، ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی میباشد.
۲-۹-۴- آموزش خلاقیت
همه روانشناسان پرورشی و متخصصان آموزشی معتقدند که تواناییهای خلاق و شیوه های فکری واگرا را میتوان به افراد به ویژه کودکان و نوجوانان آموزش داد (سیف، ۱۳۸۷). پیشنهادهای مهم این صاحب نظران درباره روشهای ایجاد خلاقیت در زیر اشاره شده است
-
- تجارب افراد را به موارد خاص محدود نکنید و فرصتهای تازه و متنوع به افراد بدهید. مانند اندیشههای متناقض و بحث انگیز.
“