تئوری ویژگیهای درک شده نوآوری (PCI)
تئوری ویژگیهای درک شده نوآوری که در حقیقت مدل توسعه داده شده تئوری انتشار نوآوری است، توسط مور و بنباست (۱۹۹۱) ارائه شد. برخی از تحقیقات انجام شده در زمینههای مختلف با بهره گرفتن از تئوری انتشار نوآوری راجرز، به نتایج متناقضی دست یافتند. مور و همکارش علت احتمالی این ناسازگاری نتایج را، تمرکز تئوری انتشار نوآوری روی ویژگیهای اولیه نوآوری به جای تمرکز روی ویژگیهای درک شده نوآوری میدانند. ویژگی اولیه نوآوری به خود نوآوری وابسته، و مستقل از ادارک پذیرندگان بالقوه میباشند. چون پذیرندگان بالقوه مختلف، ادراکات متفاوتی از ویژگیهای اولیه نوآوری دارند، مطالعه ویژگیهای درک شده نوآوری (ویژگیهای ثانویه) نتایج صحیحتری را بوجود میآورد.
در این راستا مور و بنباست سه ویژگی تئوری اصلی انتشار نوآوری یعنی مزیت نسبی، سازگاری و قابل امتحان بودن را در تئوری ویژگیهای درک شده نوآوری در نظر گرفتند و با هدف توسعه ابزاری برای سنجش اولیه و انتشار احتمالی نوآوری فناوری اطلاعاتی دوسازه جدید تصویر و اختیار را به مدل افزودند. تصویر که در تئوری انتشار نوآوری جزء ابعاد مزیت نسبی در نظر گرفته میشد، به علت اهمیت تاثیرش در پذیرش نوآوری بصورت سازهای جدا در نظر گرفته شد. و در نهایت سازه مشاهدهپذیری تئوری انتشار نوآوری را به دو مولفه قابل رویت بودن و نتایج قابل شرح تجزیه کردند (۱۱۵p ،۲۰۰۸، Ong et.al). مور و بنباست روابط متقابل بین محرکهای فوق و پذیرش تکنولوژی را در یک چارچوب جامع و یکپارچه که شامل هشت پارامتر است ادغام کردهاند که عبارتند از : (۲۸۶p ،۲۰۰۸، Gounaris et.al).
- مزیت نسبی[۴]: میزان و حدی که نوآوری بهتر از دیگر گزینهها درک میشود و فرد معتقد است موجب بهبود عملکرد وی میگردد.
- سهولت کاربرد[۵] (پیچیدگی): میزان و درجهای که شخص معتقد است یادگیری نحوه استفاده و کار کردن با نوآوری نیازمند تلاش اندکی است.
- سازگاری[۶]: میزان و حدی که شخص معتقد است، نوآوری با ارزشهای موجود، تجربیات گذشته و نیازهایش سازگار است.
- قابل امتحان بودن[۷]: میزان و حدی که نوآوری قبل از پذیرش واقعی میتواند آزمایش شود.
- نتایج قابل شرح: میزانی که کاربران بالقوه معتقدند، توضیح نتایج استفاده از نوآوری برای دیگران آسان می باشد.
- قابل رویت بودن: حدی که کسی میتواند آنهایی را که از قبل نوآوری را پذیرفته یا استفاده میکنند، بشناسد.
- تصویر[۱۰]: میزانی که کاربران بالقوه معتقدند، استفاده از نوآوری تکنولوژی محور، موجب ارتقاء وجهه و اعتبارشان در جامعه میگردد.
- اختیار: میزانی که کابران بالقوه معتقدند پذیرش نوآوری تکنولوژی محور اختیاری/ اجباری است.
تمامی این متغیرها با قصد پذیرش رابطه مثبتی دارند. باید دانست که مور و بنباست با ارائه تئوری ویژگیهای درک شده نوآوری دو کمک نظری عمده نمودند. اول اینکه، از طریق در نظر گرفتن ویژگیهای سودمندی مدل پذیرش تکنولوژی، قابلیت تئوری انتشار نوآوری را برای توضیح نوآوریهای تکنولوژیکی محور افزایش دادند و دوم، با در نظر گرفتن جنبههای اجتماعی و روانی پذیرش تکنولوژی، مدل پذیرش تکنولوژی را به یک چارچوب نظری معنادار توسعه دادهاند. بنابراین تئوری ویژگیهای درک شده نوآوری یک چارچوب نظری جامع و مطلوب برای توصیف بهتر پدیدههای پیچیدهتر پذیرش نوآوری مثل بانکداری اینترنتی میباشد (۲۸۶p ،۲۰۰۸، Gounaris et.al).
۲-۱۶- تئوری تجزیه شده رفتار برنامهریزی شده (DTPB)
در زمینه تکنولوژی اطلاعاتی، تیلور و تد (۱۹۹۵) مدلی را تحت عنوان تئوری تجزیه شده رفتار برنامهریزی شده مطرح میکنند که مفاهیمی را از دو خط تحقیقی مجزا، یعنی تئوری انتشار نوآوری و تئوری رفتار برنامهریزی شده مطرح میکند. این تئوری به شکل کاملتری ابعاد نگرش، هنجارهای ذهنی و ادارک از کنترل رفتاری را توسط تجزیه آنها به باورهای خاص توضیح میدهد. تئوری تجزیه شده رفتار برنامهریزی شده بیان میکند که ترکیب تمایل رفتاری و ادراک از کنترل رفتاری، رفتار را تعیین میکنند. این تئوری مانند تئوری رفتار برنامهریزی شده ادعا میکند که تمایل رفتار را تعیین میکند و نگرش، هنجارهای ذهنی و ادراک از کنترل رفتاری به سازههای سطح پائینتری تجزیه شده و به ما کمک میکنند تا درک بهتری از روابط متغیرهای پیش بینی کننده وجود داشته باشد و به شکل دقیق تری عواملی که روی پذیرش و استفاده از تکنولوژیهای جدید اثر میگذارند آزمون شوند(۲p ،۲۰۰۸، Harsthorne et.al).
تئوری تجزیه شده رفتار برنامهریزی شده در شکل (۲-۶) نشان داده شده است.
شکل ۲-۶- اجزای تئوری تجزیه شده رفتار برنامهریزی شده
ویژگیهای نگرشی به سه فاز اقتباس شده از ادبیات ویژگیهای درک شده نوآوری تجزیه شده است که عبارتند از: (۷۶p ،۲۰۰۶، Harsthorne et.al).
– ادراک از سومندی[۱۵]: بهمیزانی که پذیرش نوآوری بهتر از استفاده از جایگزینهایش درک میشود اشاره دارد.
– سهولت استفاده[۱۶]: به میزانی که نوآوری در فهم و یادگیری و عمل، دشوار درک میشود اشاره دارد.
– سازگاری[۱۷]: به حدی که شخص معتقد است نوآوری با ارزشهای موجود، انتظارات و نیازها مطابقت دارد اشاره دارد.
هنجارهای ذهنی با توافق و عدم توافق گروههای مرجع اصلی در یک محیط سازمانی (همکاران، مافوقها و زیردستان) مرتبط است. باورهای کنترلی نیز به دو گروه تجزیه شده است که عبارتند از: (۷۶p ،۲۰۰۶، Harsthorne et.al).
– خود اثربخشی[۱۸]: با ادراک از توانایی در استفاده از تکنولوژی جدید مرتبط است.
– شرایط تسهیلی[۱۹]: به در دسترس بودن منابع فیزیکی (پول و زمان) و منابع تکنولوژیکی اشاره دارد.
تئوری تجزیه شده رفتار برنامهریزی شده چند مزیت نسبت به سایر مدلها دارد. اول اینکه فهم روابط بین رابطهها، نگرشها و تمایلات را آسانتر و شفافتر میکند. دیگر اینکه از آنجایی که تجزیه، مجموعه استوار و ثابتی از باورها را ایجاد میکند، میتوانند در انواع زمینهها به کار روند. سوم اینکه با تمرکز روی باورهای خاص و نشاندادن عواملی که ممکن است روی تمایل یا استفاده تاثیر بگذارد در شرایط مدیریتی مناسب است؛ و در نهایت اینکه تئوری تجزیه شده رفتار برنامه شده در مقایسه با مدل پذیرش تکنولوژی، با وجود اشتراکات بسیار، مدل بهتری برای درک استفاده از فناوری اطلاعات است؛ چون تئوری تجزیه شده رفتار برنامهریزی شده عوامل مختلفی را در نظر میگیرد که نشان داده شده است تعیین کنندههای مهم رفتار میباشند (۴۸۶p ،۲۰۰۳، Teo et.al).
-۱۷- مدل تکامل یافته پذیرش تکنولوژی (TAM2)
در جهت رفع محدودیتهای قبلی مدل پذیرش تکنولوژی، دیویس و ونکتش (۲۰۰۰) مدل پذیرش تکنولوژی ثانویه را مطرح نمودند که نسخه جدیدی از مدل اصلی پذیرش تکنولوژی میباشد. مدل پذیرش تکنولوژی ثانویه سازههای تئوریک در بردارنده فرایندهای تاثیر اجتماعی (هنجار ذهنی، اختیار و تصویر) و فرایندهای شناختی (ارتباط شغلی، کیفیت خروجی، نتایج قابل شرح و ادراک از سهولت استفاده) میباشد.
در مجموع مطالعاتی که در این زمینه انجام شد، به آشکار کردن عواملی که بر ادارک از سهولت استفاده و ادراک از سودمندی تاثیر میگذارد، کمک نمود و مدل توسعه یافته پذیرش تکنولوژی به عنوان یک تئوری برجسته و مهم، اساسی برای مطالعات و تحقیقات بعدی گردید. به طورکلی این مدل در طول زمان بطور مستمر در حال تکامل بوده است. اخیرا ونگ در سال ۲۰۰۳ مدل تعدیل شدهای از پذیرش تکنولوژی را برای بررسی عوامل تعیین کننده پذیرش بانکداری الکترونیکی مورد استفاده قرار دادند. این مدل در شکل زیر نشان داده شده است.
[۱]. Perecived Characteristics of the Innovation
[۲]. Moore
[۳]. Benbasat
[۴] – Comparative Advantage
[۵] – Ease of use
[۶] – Compatibility
[۷] – Examinable
[۸]. Result demonstrability
[۹]. Visibility
[۱۰] -Image
[۱۱]. Voluntariness
[۱۲]. Decomposed Theory of Planned Behavior
[۱۳]. Taylor
[۱۴]. Todd
[۱۵] – useful Perception
[۱۶] – Ease of use
[۱۷] – Compatibility
[۱۸] -Self- effectiveness
[۱۹] – Facilitating conditions
[۲۰]. Wang