یکی از معمول ترین عوامل ترک تحصیل،افزایش مشکلات انضباطی وحضور ضعیف است که منجربه عدم موفقیت در دروس وحفظ دانش آموز می شود . مورد دوم یکی از قوی ترین پیش بینی کننده های ترک تحصیل است . دانش آموزانی که از این تجربیات برخوردارند می تواننداز گسترش اهداف وطرح های عملی که به آنها در حل مشکلات درمحدوده این مسائل کمک می کند بهره برند برنامه « بازبینی کردن وپیوند دادن » سینکلر ودیگران ( ۱۹۹۸) که از نظر تجربی به اثبات رسیده است شامل چنین قسمتی است .
نمونه هایی از رفتارهای حامی استقلال معلم درکلاس های آموزشی
- کمک به دانش آموز درتعیین آنچه تا به حال می دانسته و آنچه که خواستار یادگیری درموردیک موضوع است
- فراهم آوردن فرصت های مناسب برای دانش آموزان جهت به بحث گذاشتن اهداف و علایق فردی
- اجازه دادن به دانش آموز برای انتخاب موضوع مطالعه ای که مطابق با علایق فردی اوست .
- توضیح درمورد اینکه دانش ، مهارت وتجربه چگونه می تواند به دانش آموز در رسیدن به اهداف فردی کمک کند .
- اجازه دادن به دانش آموز برای انتخاب از میان فعالیت های یادگیری وترتیب دادن به توالی
فعالیت ها .
- آموزش چگونگی تعیین یک هدف عملکردی چالش برانگیز اصلاحی برای تکالیف خاص
- اجازه دادن به دانش آموز برای انتخاب هدف اجرایی خود برای یک تکلیف
- گسترش تماس های عملکردی فردی با دانش آموز
- پیشنهاد منابع ،فعالیت ها وافرادی که می توانند در رسیدن به اهداف به دانش آموز کمک کنند
- آموزش راهکارهای دستیابی به هدف وحل مشکل به صورت آشکار وروشن
- واداشتن دانش آموز به ثبت نتایج عملکرد خود و تحت نظر داشتن پیشرفت خود به سوی هدف
- تحسین تلاش های دانش آموز دررسیدن به اهداف
- کمک به دانش آموز درتعیین آنچه به خوبی انجام داده است و درکجا به بهبود نیاز دارد .
- ابراز کردن این باور که دانش آموز می تواند با چالش ها روبروشود؛ واعمال حمایت درصورت نیاز
- جشن گرفتن موفقیت ها
حتی دانش آموزانی که الگوهایی از مشکلات مدرسه وحمایت محدود خانواده که اغلب منجر به ترک تحصیل می شود را دارا هستند ، ارزش دیپلم را می دانند و خواستار ماندن درمدرسه هستند ( بوندز[۱] و گولد[۲]، ۲۰۰۰، کورترینگ ،برازیل و تامپ کینز[۳]۲۰۰۲؛ همه به نقل از ایسن مان، ۲۰۰۷) این دانش آموزان ،نخستین کاندیداها برای یک برنامه پیشگیری از ترک تحصیل جامع براساس خود مختاری هستند که به آنها راهکارهای دستیابی به اهداف مشخص ومعینی را می آموزد . یکی از کاربردهای خاص ،مداخلات خود تعیین گری،شامل مستقیم هدف قرار دادن قصد واعمال دانش آموزان در رابطه با اتمام مدرسه می شود.
فین[۴] (۱۹۹۳) براین نکته تأکید می کند که عملکرد موفق دانش آموزان درمدرسه به حس تعلق آنها به مدرسه وشرکت آنان در فعالیت های مدرسه بستگی دارد . احتمال ماندن دانش آموزان در مدرسه زمانی افزایش می یابد که آنها ابزارهای لازم جهت پاسخگویی به ضروریات مدرسه را در اختیار داشته و در
فعالیت های فوق برنامه آموزشی مرتبط شرکت داشته باشند . این یافته ها توسط دان ودیگران (۲۰۰۴) ودرمطالعه آنها درخصوص متغیرهای موثر برتصمیم به ترک تحصیل دانش آموزان انعکاس یافته است . علاوه بروضعیت ناتوانی، عوامل پیش بینی کننده برای ماندن در مدرسه عبارتند از (الف)داشتن این تصور که دبیرستان یک آمادگی کلی برای زندگی بعد از مدرسه فراهم می نماید (ب) شناسایی یک فرد یاری رسان در مدرسه (ج) شناسایی یک کلاس سودمند متأسفانه ، از هر ۱۰ دانش آموز دارای ناتوانی موردارزیابی دردومین «پرسشنامه انتقال طولی ملی » (کامتو[۵]،۲۰۰۵) ،چهار نفر گزارش کردند، احساس نمی کردند که بخشی از مدرسه خود هستند . این گونه عوامل مشارکتی ، نشان دهنده اهمیت در نظرگرفتن روابط و فعالیت های اجتماعی درمدارس به عنوان یکی دیگر از اهداف مداخلات خود تعیین گری می باشد . به طور خاص،ترغیب دانش آموزان به بنیاد نهادن اهداف و طرح های عملی که شامل (الف) شرکت بیشتر در فعالیت های کلاسی و مدرسه ای (ب) روابط قوی تر با بزرگسالان می شود،می تواند پایداری آنها در مدرسه را به همراه داشته باشد. مداخلاتی که به طور عمد روابط اجتماعی دانش آموزان را هدف قرارنمی دهند ، ممکن است دانش آموزان را با مهارت های مهمی تجهیزکنند اما احتمالاً درترغیب مشارکت لازم برای نگه داشتن دانش آموز درمدرسه با شکست مواجه خواهند شد .
پیشینه پژوهشی
[۱] .Bounds.
[۲] .Gould.
[۳] .Tompkins.
[۴] .Finn.
[۵] .Cameto.