پیشینه پژوهشی ATT
سوگیری توجهی، گرایش به توجه انتخابی به محرکهای مرتبط با اختلال است، که در سببشناسی و حفظ آسیبهای روانشناختی موثر است (هنریچز[۱] و هافمن، ۲۰۰۱؛ هافمن، ۲۰۰۷؛ راپی و هیمبرگ، ۱۹۹۷؛ ویلیامز و همکاران، ۱۹۹۷). سوگیری توجهی به سمت تهدید اجتماعی مکانیزم مهمی است که تصور می شود باعث حفظ اضطراب اجتماعی می شود (بوگلز و مانسل، ۲۰۰۴؛ راپی و هیمبرگ، ۱۹۹۷). درنتیجه، راهبردهای آموزشیای به وجود آمدهاند که توجه سوگیرانه را در افراد مبتلا به SAD تغییر دهند و بررسی این راهبردها با نتایج امیدوارکننده ای همراه بوده است (نئوبار و همکاران، ۲۰۱۳).
مطالعات زیادی اثربخشی برنامهی ATT را در کاهش اضطراب افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی بررسی کرده اند. بطور مثال، لی[۲] و همکاران (۲۰۰۸) مشاهده کرده اند که در مقایسه با گروه کنترل، ۷ روز آموزش توجه به سمت چهره های مثبت، سوگیری توجه به سمت چهره های منفی و ترس خودگزارشی از تعاملات اجتماعی را در افراد مبتلا به هراس اجتماعی کاهش داده است. همچنین، امیر و همکاران (۲۰۰۸) افراد مبتلا به هراس اجتماعی را که یک آموزش توجه تکجلسهای به سمت چهره های خنثی را کامل کردند با آنهایی که یک تکلیف کنترل را که در آن هیچ ارتباطی بین کاوشگر و نشانهها نبود، کامل کرده بودند، مقایسه کردند. افرادی که تحت برنامهی آموزش توجه بودند، نسبت به آنهایی که تکلیف کنترل را کامل کردند، کاهش اضطراب را در پاسخ به یک سخنرانی فیالبداهه گزارش کردند. در ایران نیز، تکنیک آموزش توجه در مطالعات معدودی مورد استفاده قرار گرفته است و تاثیر آن در کاهش اضطراب افراد مبتلا به بیماری قلبی (هاشمزاده و همکاران، ۱۳۹۰) و بهبود عملکرد کودکان مبتلا به اختلال یادگیری[۳] (LD) (عابدی و همکاران، ۱۳۹۱) به اثبات رسیده است. اما اثربخشی آن برروی اختلال اضطراب اجتماعی هنوز در ایران مورد بررسی قرار نگرفته است.
تا امروز، ۴ مطالعه اثربخشی ATT را در افراد دارای تشخیص SAD در آزمایشگاه بررسی کرده اند (امیر و همکاران، ۲۰۰۹؛ هرن و همکاران، ۲۰۱۱؛ هرن و همکاران، ۲۰۱۲؛ اسمیت[۴] و همکاران، ۲۰۰۹). در مطالعه اسمیت و همکاران (۲۰۰۹)، شرکتکنندگان بصورت تصادفی در دو گروه ATT و کنترل قرار گرفتند. هر دو گروه ۸ جلسهی ۱۵ دقیقهای مبتنی بر الگوی اصلاحشدهی dot probe را بصورت دوبار در هفته تکمیل کردند. در گروه آموزشی (ATT) افراد آموزش میدیدند که توجهشان را از چهره های ناخوشایند دور کنند و به سمت چهره های خنثی برگردانند، در حالی که هیچ دستکاری توجهی در گروه کنترل وجود نداشت. شرکت کنندگان گروه ATT در مقایسه با گروه کنترل، یک هفته و چهار ماه پس از آموزش، کاهش معناداری را در نشانه های اضطراب اجتماعی نشان دادند. همچنین آنها با احتمال بیشتری فاقد ملاکهای تشخیصی SAD در ارزیابی پس از درمان (۲۸% در مقابل ۸۹%) و پیگیری (۲۵% در مقابل ۶۴%) بودند.
نئوبار و همکاران ( ۲۰۱۳) اشاره می کنند که بر اساس اطلاعات ما، سه کوشش دیگر برای تکمیل این یافته ها وجود داردکه بدانها اشاره میکنیم. امیر و همکاران (۲۰۰۹) نتایج چشمگیر مشابهی را در گروهی از افراد مبتلا به هراس اجتماعی به دست آوردند. علاوه بر کار اسمیت و همکاران (۲۰۰۹)، آنها تأثیر آموزش بر روی یک مقیاس مستقل سوگیری توجه، به نام تکلیف پونسر[۵] (پونسر، ۱۹۸۰) را نیز مورد ارزیابی قرار دادند. در اینجا نیز، آموزش منجر به برگرداندن توجه از تهدید اجتماعی در گروه ATT شد. و نهایتاً تحلیلها نشان دادند که تغییر در سوگیری توجه پس از درمان نسبت به قبل از درمان، با تغییر در نشانه های بالینی اضطراب اجتماعی مرتبط است که دلالت بر این دارد که این می تواند یکی از مکانیزم های زیربنایی کاهش نشانه های مشاهدهشده باشد.
در یک طرح تا اندازهای متفاوت، هرن و همکاران (۲۰۱۲) نیز حمایتهایی را در جهت اثربخشی ATT با بهره گرفتن از مقیاسهای خودگزارشی، رفتاری و فیزیولوژیکی اضطراب به دست آوردند. نویسندگان از یک تکلیف تشخیص کاوشگر مبتنی بر الگوی dot probe در ۴ جلسه استفاده کردند که در هر جلسه آزمونهای بیشتری نسبت به سه مطالعهای که دارای ۸ جلسه بودند، مورد استفاده قرار گرفت. ۵۷ فرد مبتلا به اضطراب اجتماعی به صورت تصادفی در سه گروه قرار گرفتند و برای توجه به چهره های مثبت، تهدیدکننده یا هر دو نوع آموزش دیدند. افرادی که برای توجه به محرکهای مثبت آموزش دیده بودند، در مقایسه با دو گروه دیگر، نه تنها بر اساس مقیاسهای خودگزارشی، بلکه بر اساس مقیاسهای رفتاری و فیزیولوژیکی اضطراب اجتماعی نیز به طرز معناداری بهبود یافتند. همچنین آنها کاهش بیشتری را در سوگیری توجه نسبت به دو گروه دیگر نشان دادند. این نتایج امیدوارکننده نشان میدهد که آموزش توجه به سمت محرکهای غیرتهدیدکننده می تواند منجر به تغییر در هر سه سیستم پاسخ هیجانی (رفتاری، شناختی، فیزیولوژیکی) بشود. بر خلاف کلامپ[۶] و امیر (۲۰۰۹) که به این نتیجه رسیده بودند که هر دو نوع آموزش به سمت تهدید و به دور از تهدید منجر به کاهش اضطراب در پاسخ به یک سخنرانی در نمونه ای از افراد مضطرب اجتماعی می شود، هرن و همکاران (۲۰۱۲) شواهدی یافتند مبنی بر اینکه جهتگیری آموزش توجه می تواند تعیینکننده باشد، هرچند هیچ مصاحبهی بالینیای برای ارزیابی پیامد استفاده نشد و شرکتکنندگان فقط دو هفته پس از درمان مورد پیگیری قرار گرفتند.
همچنین هرن و همکاران (۲۰۱۱) اثربخشی و مکانیزم های تغییر زیربنای ATT یک جلسهای را برای اضطراب اجتماعی مورد بررسی قرار دادهاند. محققان به این نتیجه رسیدند که به نظر میرسد آموزش برگرداندن توجه از تهدید اجتماعی (بطور مثال چهره های ناخوشایند) مکانیزم اصلی در ATT باشد که نقطهی مقابل آموزش توجه به محرکهای غیرتهدیدکننده است. برای تعیین اثربخشی، پاسخهای خودگزارشی و رفتاری به یک تکلیف سخنرانی در حضور یک عامل اضطرابزای اجتماعی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که شرکتکنندگانی که به وسیلهی یک تکلیف کاوش، آموزش دیده بودند که توجهشان را از تهدید اجتماعی برگردانند، در مقایسه با گروه کنترل و افرادی که آموزش دیده بودند توجهشان را به سمت نشانه های غیرتهدیدکننده معطوف کنند، نشانه های اضطرابی رفتاری و خودگزارشی کمتری را نشان دادند. البته این مطالعه نیز فقط تغییر در نشانه های خودگزارشی را ارزیابی کرده است و شامل ارزیابی پیگیری نبوده است.
[۱]Heinrichs, N.
[۲] Li, S.W.
[۳] Learning Disorder
[۴] Schmidt, N. B.
[۵]Posner, M. I.
[۶]Klumpp, H.