1-6-1-2 عوامل خطر دیابت نوع 1………………… 30
2-6-1-2 عوامل خطر دیابت نوع 2…………………. 30
7-1-2 علائم دیابت……………………………. 34
8-1-2 معیارهای تشخیص دیابت…………………… 34
9-1-2 عوارض بیماری دیابت……………………… 36
1-9-1-2 عوارض حاد (زودرس) دیابت………………. 36
2-9-1-2 عوارض مزمن (دیررس) دیابت …………….. 38
10-1-2 زخمهای دیابتی………………………… 41
11-1-2 ورزش و دیابت…………………………. 42
12-1-2 رژیم غذایی و دیابت……………………. 43
13-1-2 درمان دیابت…………………………… 44
2-2 عوارض چشمی بیماری دیابت………………….. 44
1-2-2 آسیبهای شبکیه چشم (رتینوپاتی)…………… 45
2-2-2 بیماریهای چشم دیابتی (رتینوپاتی)………… 48
3-2-2 درمان رتینوپاتی دیابتی…………………. 48
3-2 مفهوم بهزیستی روانشناختی…………………… 49
4-2 مفهوم تابآوری ………………………………………………………………………………………………………..54
1-4-2 عوامل مؤثر بر تابآوری ………………….. 56
2-4-2 مدلهای تاب آوری ……………………….. 58
5-2 مفهوم امید به زندگی……………………….. 62
6-2 مروری بر پژوهشهای انجام شده ………………. 69
1-6-2 پژوهشهای انجام شده در رابطه با ارتباط بهزیستی روانشناختی و تابآوری …………………………………… 69
2-6-2 پژوهشهای انجام شده در رابطه با ارتباط بهزیستی روانشناختی و امید به زندگی………………………………. 70
7-2 خلاصه و جمع بندی …………………………. 71
فصل سوم: روش تحقیق
1-3 روش پژوهش………………………………… 74
2-3 جامعه آماری………………………………. 74
3-3 نمونه آماری و روش نمونه گیری……………… 74
4-3 اطلاعات جمعیت شناختی ……………………… 74
5-3 ابزارهای پژوهش……………………………. 77
1-5-3 مقیاس بهزیستی روانشناختی………………… 77
2-5-3 پرسشنامه تابآوری……………………….. 78
3-5-3 پرسشنامه امید به زندگی………………….. 79
6-3 ملاحظات اخلاقی…………………………….. 79
7-3 روش اجرا………………………………… 80
8-3 روش تجزیه و تحلیل اطلاعات………………….. 80
فصل چهارم: یافتههای پژوهش
1-4 مقدمه…………………………………… 82
2-4 یافتههای توصیفی ………………………….. 82
3-4 یافتههای استنباطی………………………… 86
1-3-4 بررسی فرضیه1 ………………………. 87
2-3-4 بررسی فرضیه 2………………………. 88
3-3-4 بررسی فرضیه فرعی…………………… 89
4-4 خلاصه فصل………………………………… 91
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
1-5 خلاصه پژوهش……………………………….. 94
2-5 بحث و نتیجه گیری پیرامون فرضیههای پژوهش……… 95
3-5 نتیجه گیری………………………………. 104
4-5 محدودیتها و موانع پژوهش……………………. 105
5-5 پیشنهادات پژوهشی…………………………. 106
6-5 پیشنهادات کاربردی………………………… 107
پیوستها
پیوست شماره (1) پرسشنامه بهزیستی روانشناختی……… 109
پیوست شماره (2) پرسشنامه تابآوری……………….. 111
پیوست شماره (3) مقیاس امید به زندگی…………….. 113
منابع
الف) منابع فارسی……………………………… 116
ب) منابع لاتین………………………………… 119
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول 1 – 3 اطلاعات جمعیتشناختی بر حسب رده سنی و رده شغلی بیماران……………………………………… 75
جدول 2 – 3 اطلاعات جمعیتشناختی بر سطح تحصیلات و وضعیت مسکن بیماران……………………………………… 76
جدول 3- 3 اطلاعات جمعیتشناختی بر حسب وضعیت تأهل و داشتن بیماری غیر از دیابت بیماران دیابتی …………………… 76
جدول 1-4 مقادیر جمع نمرات ، میانگین ، انحراف استاندارد ، حداقل و حداکثر متغیرهای امید به زندگی ، تاب آوری ، بهزیستی روان شناختی و خرده مقیاسهای مربوطه جهت کل آزمودنی ها به تفکیک جنسیت……………………………………….. 83
جدول 2-4 مقادیر جمع نمرات ، میانگین ، انحراف استاندارد ، حداقل و حداکثر متغیرهای امید به زندگی ، تاب آوری ، بهزیستی روان شناختی و خرده مقیاسهای مربوطه جهت کل آزمودنیها….. 84
جدول 3-4 ماتریس همبستگی پیرسون جهت بررسی رابطه بین متغیرهای پژوهش ………………………………………. 85
جدول 4-4 آزمون رگرسیون خطی به روش همزمان ( inter ) 87
جدول 5 – 4 آزمون رگرسیون خطی به روش همزمان ( inter ) 88
جدول 6 – 4 اثر پیلایی ، لامبدای ویلکز ، اثر هتلینگ و بزرگترین ریشه روی…………………………………….. 89
جدول 7- 4 تحلیل واریانس چند متغیره برای بررسی تفاوت بهزیستی روان شناختی در مردان و زنان بیمار دیابتی با آسیب شبکیه چشم……………………………………………. 90
پیشبینی بهزیستی روانشناختی بر اساس تابآوری و امید به زندگی
در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم
نگارش: ندا شیبانی
چکیده:
پژوهش حاضر با هدف پیشبینی بهزیستی روانشناختی بر اساس تابآوری و امید به زندگی در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم صورت گرفت. جامعهی آماری این پژوهش شامل کلیهی بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم شهر شیراز در سال 93 که به بیمارستان چشم پزشکی دکتر خدادوست مراجعه کردهاند، بود که از بین آنها تعداد 100 نفر (46 مرد و 54 زن) از بیماران دیابتی با آسیب شبکیه با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و با کمک همراهانشان یا محقق (به دلیل آسیب بینایی و عدم توانایی نوشتن) به تکمیل پرسشنامه بهزیستی روانشناختی، پرسشنامه تابآوری و پرسشنامه امید به زندگی پرداختند. نتایج به دست آمده نشان داد که متغیر تابآوری میتواند بخشی از بهزیستی روانشناختی را در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم به صورت مثبت پیشبینی نماید. متغیر امید به زندگی نیز میتواند بخشی از بهزیستی روانشناختی را در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم به صورت مثبت پیشبینی کند. همچنین نمرات بهزیستی روانشناختی و ابعاد آن در مردان و زنان، تفاوت معنیداری نداشتند.
واژههای کلیدی: بهزیستی روانشناختی، تابآوری، امید به زندگی، بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم.
1-1- مقدمه
دیابت نه تنها به عنوان یک بیماری شایع بلکه یک مشکل بزرگ بهداشتی است که در دنیای معاصر پراکندگی گستردهای پیدا کرده است. دیابت یا بیماری قند یک اختلال متابولیک (سوخت و سازی) در بدن است. در این بیماری توانایی تولید انسولین در بدن از بین میرود و یا بدن در برابر انسولین مقاوم شده و بنابراین انسولین تولیدی نمیتواند عملکرد طبیعی خود را انجام دهد. نقش اصلی انسولین پایین آوردن قند خون توسط مکانیزمهای مختلفی است. دیابت دو نوع اصلی دارد. در دیابت نوع یک تخریب سلولهای بتا در پانکراس منجر به نقص تولید انسولین میشود و در نوع دو مقاومت پیشرونده بدن به انسولین وجود دارد که در نهایت ممکن است به تخریب سلولهای بتای پانکراس و نقص کامل تولید انسولین منجر شود. در دیابت نوع دو مشخص است که عوامل ژنتیکی، چاقی و کمتحرکی نقش مهمی در ابتلای فرد دارند (مراسکین، 2012).
در دیابت، سرعت و توانایی بدن در استفاده و سوخت و ساز کامل گلوکز کاهش مییابد از اینرو میزان قند خون افزایش یافته که بهآن هایپرگلیسمی میگویند. وقتی این افزایش قند در دراز مدت در بدن وجود داشته باشد عوارض میکروواسکولار دیابت یا تخریب رگهای بسیار ریز در بدن ایجاد میشوند که میتوانند اعضای مختلف بدن همچون کلیه، چشم و اعصاب را درگیر کنند (شیفر، اندریو، لی و فلایشر، 2011).
رتینوپاتی دیابتی یکی از عوارض بیماری دیابت است که روی چشم ها تأثیر میگذارد. رتینوپاتی دیابتی به سه شکل ادم ماکولا (نشت عروقی منتشر و یا موضعی در ماکولا)، تجمع پیشرونده عروقی (میکروآنوریسم، خونریزیهای داخل شبکیه، خمیدگی عروقی) و انسداد شریانی شبکیه دیده میشود (بوید و همکاران، 2013).
از آنجا که کنترل نکردن دیابت میتواند با آسیبهای جدی از جمله آسیب به شبکیه چشم همراه باشد، لذا بررسی بهزیستی روانشناختی و عوامل مؤثر بر آن در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم از اهمیت بسزایی برخوردار است.
بهزیستی روانشناختی در دو دههی اخیر در ادبیات پژوهشی به وفور مورد بررسی قرار گرفته است و دامنهی مطالعات آن از حوزهی زندگی فردی به تعاملات اجتماعی کشیده شده است (کول، 2009). بهزیستی روانشناختی به عنوان یکی از جنبههای مهم بهزیستی به معنای تلاش برای استعلا و ارتقاست که در تحقق استعدادها و تواناییهای فردی متجلی میشود یا به عبارت دیگر، تلاش برای کمال در جهت تحقق تواناییهای بالقوهی واقعی فرد است (رایف، 1995). الگوها و نظرات مختلفی در خصوص بهزیستی روانشناختی توسط روانشناسان و صاحبنظران حوزهی سلامت روان مطرح شده است. یکی از مهمترین الگوهای تبیین بهزیستی روانشناختی الگوی رایف و کیز (1995) می باشد. در این الگو، بهزیستی روانشناختی به عنوان تلاشی برای رسیدن به کمال در جهت تحقق تواناییهای بالقوه واقعی فرد به شمار میرود که شش مؤلفهی خودپیروی، تسلط محیطی، رشد شخصی، رابطه مثبت با دیگران، هدف و جهتگیری در زندگی و پذیرش خود را در بر میگیرد.
خودپیروی به معنای عملکرد فرد بر اساس معیارها و عقاید خویش میباشد، هر چند که با عرف و رسم و رسوم پذیرفته شده در جامعه متناقض باشد؛ تسلط محیطی به معنای تحت کنترل داشتنِ جهان پیرامون است به طوری که فرد بتواند تا حد زیادی بر زندگی و محیط اطرافش احاطه داشته باشد؛ رشد شخصی شامل توانایی شکوفا ساختن کلیه نیروها و استعدادها و پرورش تواناییهای جدید در شخص است؛ رابطه مثبت با دیگران بر میگردد به برقراری روابط صمیمی و نزدیک با دیگران ضمن اشتیاق داشتن به برقراری چنین روابطی و نیز توانایی عشق ورزیدن به اطرافیان؛ هدف و جهتگیری در زندگی به معنای توانایی پیدا کردن معنا در زندگی و هدفمند بودن و تعقیب اهداف است؛ پذیرش خود نیز دربرگیرندهی نگرش مثبت شخص نسبت به خود است که نه به معنای خودشیفتگی یا عزت نفس بالا، بلکه به معنای احترام به نفسی است که با دانستنِ نقاط قوت و ضعف خود در فرد صورت میگیرد (ریف و کیز، 1995).
نقش عوامل حمایتی در کمک به افراد برای سازگاری فعالانه با رویدادهای استرسزا همواره مورد توجه پژوهشگران حوزهی روانشناسی بوده است. به طوری که آنها بر این باورند که افراد در برخورد با مشکلات میتوانند ضمن مبارزهی سرسختانه، قدرت و ظرفیت تحمل بیشتری را در خود به وجود آورده تا بدین طریق بتوانند بر مشکلات فائق آیند. در دو دههی اخیر پژوهشگران دریافتند که افراد موفق در برخورد با مسائل استرسزا و فشارها در مقایسه با افراد شکننده در برابر مشکلات، دارای خصوصیات و ویژگیهای متفاوتی میباشند که از این طریق میتوانند فشار کمتری را تحمل کرده و هر چه سریعتر به نقطهی تعدل روحی برسند. یکی از این ویژگیها در قالب مفهومی با عنوان تابآوری مطرح گردیده است. تابآوری یکی از سازههای عمده رویکرد روانشناسی مثبتگرا میباشد. در سالهای اخیر، این رویکرد با شعار توجه به استعدادها و توانمندیهای انسان (به جای پرداختن به اختلالات و ناهنجاریها) مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. تابآوری در برگیرنده مفاهیم مختلف است. اصطلاح تابآوری به صورتهای مختلف و متنوعی تعریف شده است: مانند توانایی سازگاری موفقیتآمیز در مقابل محیط در حال تغییر (داروین، 1989؛ سیچیتی و کوهن، 1995)؛ سرسختی و آسیبناپذیری (آنتونی، 1974؛ کوباسا، 1979؛ مدی و خوشابا، 1994)؛ و سازگاری موفقیتآمیز علیرغم استرس زیاد و شرایط ناگوار (استوارت، رید و منگهام، 1997). اما همه تعاریف دارای یک توصیف مشترک میباشند و آن هم «توانایی بازگشت به حالت اولیه» میباشد (به نقل از صحراگرد، 1386).
گارمزی و ماستن (1991) تابآوری را یک فرآیند، توانایی یا پیامد سازگاری موفقیتآمیز علیرغم شرایط چالشبرانگیز و تهدیدکننده میدانند. در تعریفی دیگر، تابآوری یعنی آشکارکردن شایستگی در افراد علیرغم تحت فشار بودن و استرس زیاد است (گارمزی، ماستن و تلگن، 1984). راتر (2001) معتقد است تابآوری، سازگاری مثبت در واکنش به شرایط ناگوار است.
امید به زندگی نیز به عنوان یکی از پیشایندهای بهزیستی روانشناختی دارای تعاریف گوناگونی است. جنانچه فرانکل (1984) معتقد است هنگامی که انسان به فعالیتهای مورد علاقهاش میپردازد، با دیگران ملاقات میکند، به تماشای آثار هنری و ادبی میپردازد، و یا به دامان طبیعت پناه میبرد، امید را در خود احساس میکند. همچنین هنگامی که احساس میکند وجود و هستیاش به یک منبع لاینزل پیوند خورده است و خود را متکی به چهارچوبها و تکیهگاههای گسترده و قابل اتکایی مانند مذهب میداند و فلسفهای برای زندگی کردن انتخاب کرده است زندگی را میبیند، آن را در مییابد و احساس میکند.
با توجه به اهمیت بررسی پیشایندهای بهزیستی روانشناختی در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم، پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی اثر پیشبینیکنندگی تابآوری و امید به زندگی بر بهزیستی روانشناختی بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم بپردازد.
2-1- بیان مسئله
سازمان بهداشت جهانی (2001)، سلامتی را به عنوان حالتی از بهزیستی کامل جسمی، ذهنی و اجتماعی و نه صرفاً نبود بیماری تعریف میکند. به بیان دیگر از نظر این سازمان، سلامت روانی حالتی از بهزیستی است که در آن فرد به تواناییهای خود، آگاه، با فشارهای روانی، سازگار و مثمرثمر در کار مفید برای خویش است (سازمان بهداشت جهانی، 2004). به رغم تأکید فوق بر مسایل مثبت غالباً متخصصان سلامت به قدری بر مشکلات افرادِ دچار بیماری متمرکزند که نیازهای افراد سالم را فراموش میکنند. به بیان دیگر مراکز سلامت روانی به جای توجه به جنبههای مثبت سلامت بیشتر درگیر درمان بیماریهای روانیاند (پیلگریم، 1997).
دیابت یا بیماری قند یک اختلال متابولیک (سوخت و سازی) در بدن است. در این بیماری توانایی تولید انسولین در بدن از بین میرود و یا بدن در برابر انسولین مقاوم شده و بنابراین انسولین تولیدی نمیتواند عملکرد طبیعی خود را انجام دهد (مراسکین، 2012). بنابراین دیابت جزء بیماریهایی است که سلامت فرد را تهدید کرده و بر سایر اعضای بدن از جمله چشم تأثیر مخرب دارد (بوید و همکاران، 2013).
یکی از آسیبهای چشمی که ناشی از بیماری دیابت است با نام رتینوپاتی دیابتی شناخته شده است. این بیماری به طور مستقیم شبکیه چشم را هدف قرار داده و موجب رشد رگهای خونی غیرطبیعی در آن قسمت میشود. لذا باعث بروز مشکلات جدی در بینایی میگردد (بوید و همکاران، 2013).
بنابر آنچه ذکر شد، لزوم توجه به سلامت جسمی و روانی این بیماران آشکارتر میگردد. از این رو، شناخت عوامل تعیین کنندهی سلامت روانی افراد از مهم ترین مسائل علوم انسانی در سالهای معاصر است. نظریههایی مانند نظریههای خودشکوفایی مازلو، کارکرد کامل راجرز و انسان بالغ یا بالیدگی آلپورت در شکلبندی مفهوم سلامتی روانشناختی، این فرضیه بنیادی را پذیرفته و از آن بهره جستهاند (ریان و دسی، 2001). به دنبال ظهور این نظریهها و جنبش روانشناسی مثبت که در سلامتی روانی بر وجود ویژگیهای مثبت و رشد تواناییهای فردی تأکید داشتند، گروهی از روانشناسان به جای اصطلاح سلامتی روانی از بهزیستی رواشناختی استفاده کردهاند. زیرا معتقدند این واژه بیشتر ابعاد مثبت را به ذهن متبادر میکند (ریف و سنیگر، 1998) و در این راستا مدلهایی مانند مدل جاهودا مدل بهزیستی ذهنی، داینر و مدل شش عاملی بهزیستی روانشناختی ریف (1989) تدوین شدهاند که در تعریف و تبیین سلامت روانی به جای تمرکز بر بیماری و ضعف بر تواناییها و داشتههای فرد متمرکز هستند (کومپتون، 2001).
الگوی ریف (1995) است که از مهمترین مدلهای حوزه بهزیستی روانشناختی به شمار میرود. در این دیدگاه بهزیستی به معنای تلاش برای استقلال و ارتقاست که در تحقق استعدادها و تواناییهای فرد متجلی میشود. از این منظر، فردی که دارای بهزیستی روانشناختی است از ویژگیهایی مانند عزت نفس، ارتباطهای اجتماعی گسترده، احساس خودکارآمدی و حس استقلال برخوردار است (ریف و سینگر، 1998).
پژوهشگران در تحقیقات مختلف عوامل متعددی را اثرگذار بر بهزیستی روانشناختی دانستهاند که از آن جمله میتوان به نقش عوامل فردی، اجتماعی و خانوادگی اشاره کرد (دیمو و اکوک، 1996؛ فالسی، 1997؛ بل و بل، 2005؛ دسجردنیز، زلنسکی و کاپلان، 2008؛ سندهو، سینگ، تونگ و کاندرا، 2012؛ جاهودا، 1958؛ کاون، 2000؛ ویسینگ و وان ادن، 2002؛ کارادماس، 2006؛ ترینر و همکاران، 2012؛ کیمر، 2013). اما به طور خاص، برخی پژوهشها به بررسی نقش اثرگذار تابآوری (مک و وونگ، 2011؛ ولف، 2001؛ توماس و
هم