1-10- تظاهرات پرخاشگری درسنین کودکی.. 12
1-11- تفاوت جنسیت در پرخاشگری.. 13
1-12- اهداف پرخاشگری در کودکان.. 13
1-13- پرخاشگری در کودکان پیش دبستانی.. 14
1-14- مشکلات کودکان پرخاشگر. 16
1-15- عوامل پرخاشگری کودکان.. 17
1-16- تشخیصهای افتراقی.. 22
1-17- درمان پرخاشگری در کودکان.. 22
1-18- مسائلی که والدین محترم باید جهت درمان کودک پرخاشگر خود رعایت نمایند: 23
مروری بر مطالعات مشابه. 28
فصل دوم: مواد و روشها 32
2-1- بیان مسأله. 33
2-2- اهداف… 34
2-2-1- هدف کلی.. 34
2-2-2- اهداف ویژه 34
2-3- فرضیهها 34
2-4- تعیین نوع و تعریف متغیرها 35
2-5- نوع و روش مطالعه. 35
2-6- حجم نمونه. 36
2-7-جامعه مورد بررسی.. 36
2-8- معیارهای ورود. 36
2-9- معیارهای خروج.. 36
2-10- روش جمع آوری داده 36
2-11- مکان و زمان انجام مطالعه. 37
2-12- روش اجرا 37
2-13- روش تجزیه و تحلیل داده 37
2-14- محدودیت و شرایط اجرایی.. 37
فصل سوم: نتایج و یافتهها 39
3-1- یافتهها 40
3-2- جداول.. 41
فصل چهارم: بحث ، نتیجهگیری ، پیشنهادات… 57
4-1- بحث… 58
4-2- نتیجه گیری.. 66
4-3- پیشنهادات… 67
4-4- محدودیتها 68
منابع.. 69
ضمائم.. 76
فهرست جدولها
عنوان صفحه
جدول 2-1- متغیرها 35
جدول 3-1- میانگین نمره کلی پرخاشگری برحسب جنس…. 41
جدول 3-2- میانگین نمره کلی پرخاشگری برحسب سن.. 42
جدول 3-3- میانگین نمره ابعاد پرخاشگری بر حسب جنس…. 43
جدول 3-4- میانگین نمره ابعاد پرخاشگری بر حسب سن.. 44
45
جدول 3-6- میانگین نمره ابعاد پرخاشگری بر حسب وضعیت اشتغال مادر 47
جدول 3-7- میانگین نمره ابعاد پرخاشگری بر حسب تمایل به خشونت در بازیهای رایانه ای.. 49
جدول 3-8- میانگین نمره ابعاد پرخاشگری بر حسب وضعیت والدین از نظرمرگ یا طلاق.. 51
جدول 3-9- میانگین نمره ابعاد پرخاشگری بر حسب مدت زمان تماشای تلویزیون.. 52
جدول 3-10- میانگین نمره ابعاد پرخاشگری بر حسب مدت زمان بازی با رایانه. 54
جدول 3-11- ضریب همبستگی پیرسن بین ابعاد مختلف پرخاشگری.. 56
فصل اول: مقدمه و مروری بر مطالعات مشابه
1-1- مقدمه
امروزه خشونت و پرخاشگری به عنوان یک مشکل عمده در نظر گرفته شده و آثار مخرب روانی و جسمانی آن در سطوح فردی و اجتماعی مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به اینکه ریشه بسیاری از جرایم ، نابسامانیها، انحرافات و حتی جنگها را باید در پرخاشگری و خشونت جستجو کرد، متخصصان بر ضرورت مطالعه ی علمی پرخاشگری و خشونت به منظور شناسایی عوامل ایجاد کننده و برانگیزاننده آن و همچنین ارائه راهکارهای پیش گیرانه تاکید کردهاند [1].
خشم و پرخاشگری از شایع ترین مشکلات کودکان و از دلایل مهم ارجاع آنها به مراکز مشاوره و روان درمانی است. متاسفانه در حال حاضر به دلیل ناتوانی والدین در برابر کودک پرخاشگر این موضوع ازدغدغههای والدین شده است [2].
سالها است که محققان به اهمیت پرخاشگری اولیه کودکی در پیش بینی مشکلات سازگاری روانی – اجتماعی آینده آنها پی بردهاند[3]. بدان جهت نیز پژوهشهای زیادی برای درک عوامل مؤثر بر شیوع رفتار پرخاشگرانه انجام دادهاند [4].
پرخاشگری را میتوان به عنوان رفتاری تعریف کرد که منجر به آسیب یا صدمه زدن به دیگران میشود[5] و کودکان به عنوان یکی از گروههای سنی آسیب پذیر در معرض انواع اختلالات روانشناختی قرار دارند[6].
دوران پیش دبستانی سالهای مناسبی برای تشخیص مشکلات کودکان ، مداخله بهنگام و پیش گیری از مشکلات عاطفی، اجتماعی و تحصیلی آینده آنان است . مداخله بهنگام و تغییر رفتارهای ناسازگار کودک در این دوره حساس ، موجب افزایش مهارتهای اجتماعی و محبوبیت نزد همسالان و بزرگسالان شده و کودک را برای پذیرش مسئولیتهای تحصیل دبستانی آماده میسازد[7].
1-2- اختلال سلوک
اختلال سلوک طیف وسیعی از رفتارهای ضد اجتماعی چون اعمال پرخاشگرانه، سرقت، خرابکاری، حریق عمدی، دروغگویی، ولگردی و فرار را در بر میگیرد که ویژگی مشترک آنها زیرپا گذاشتن مقررات و انتظارات اجتماعی است[8].
اختلال سلوک به الگوی رفتار ضد اجتماعی غیر قابل کنترل کودک یا نوجوان اطلاق میشود که با آسیب رساندن قابل ملاحظه در کارکرد روزمره در خانه یا مدرسه و نگرانی زیاد سایر افراد همراه است[8].
1-3- تعریف پرخاشگری
منشأ پرخاشگری خشم است . پرخاشگری رفتاری است که به دیگران آسیب میرساند یا بالقوه میتواند آسیب برساند. پرخاشگری ممکن است بدنی باشد ( زدن – لگد زدن – گاز زدن) یا لفظی (فریاد زدن، رنجاندن) یا به صورت تجاوز به حقوق دیگران( چیزی را به زور گرفتن) [9].
به هر حال، در لغت نامه فارسی، پرخاشگری به معنای «ستیزه جویی» آمده است. اتکینسون معتقد است که: «پرخاشگری رفتاری است که قصد آن، صدمه زدن جسمانی و زبانی به فرد دیگر و نابود کردن دارایی اوست [10].
برخی روانشناسان مدعی هستند پرخاشگری، رفتاری است که ریشه در ذات و سرشت انسان دارد. بسیاری دیگر هم در مقابل نظریه ذاتی دانستن پرخاشگری، طرفدار منشا اجتماعی آن هستند و معتقدند فکر ذاتی بودن پرخاشگری برای انسان خطرناک و مخرب است، زیرا داشتن چنین فکری سبب میشود پرخاشگری مانند میل به غذا یک واکنش اجتناب ناپذیر و یا بالاتر از آن نوعی نیاز طبیعی تلقی شود[10].
از دیدگاه ارونسون پرخاشگری رفتار آگاهانه ای است که هدفش اعمال درد و رنج جسمانی یا روانی باشد. به عبارت بهتر عمل آگاهانه ای است که با هدف وارد آوردن صدمه و رنج انجام میگیرد. این عمل ممکن است بدنی یا کلامی باشد. خواه در رسیدن به هدف موفق بشود یا نشود، در هر صورت پرخاشگری است[10].
هیلگارد و اتکینسون پرخاشگری را رفتاری میدانند که قصد آن صدمه زدن (جسمانی و کلامی) به فرد دیگر یا نابود کردن دارایی آنهاست. مفهوم اساسی در این تعریف قصد است. اگر کسی پای دیگری را لگد میکند قصد وی نشان دهنده پرخاشگرانه بودن یا نبودن رفتار است[11].
باندورا نیز پرخاشگری را رفتاری میدانست که از نظر اجتماعی مخرب و صدمه زننده است و ارونسون در این خصوص میگوید: پرخاشگری از ویژگیهای فطری و غریزی است و انسان، حیوانی پرخاشگر و ستیزه جو میباشد. اما بهترین و جامع ترین تعریفی که از پرخاشگری ارائه شده، تعریف براون است. از نظر او «هر عمل و رفتاری که به طور مستقیم در جهت هدفی و به منظور آزار و اذیّت رساندن به دیگران که مایل نیستند مورد آزار و اذیت قرار گیرند اعمال شود» پرخاشگری نامیده میشود[10].
در مجموع میتوان گفت پرخاشگری یک نوع مکانیسم روانی است که در آن، فرد به طور ناخودآگاه فشارهای ناشی از محرومیتها و ناکامیهای خود را به صورت واکنشهایی چون: حمله، تجاوز، رفتار کینه توزانه و پرخاشگرانه نشان میدهد و تنها در صورتی که این رفتارها تحت کنترل قرار گیرند، حرکت رشد، طبیعی و مطلوب خواهد شد[10].
البته باید به این واقعیت اعتراف کرد که پرخاشگری بخش مشترکی از زندگی اجتماعی است، زیرا کم تر کسی را میتوان یافت که با بیانهای تند و انتقادهای شدید به دیگران آزار نرسانده باشد یا در هنگام خشم، رفتار خشن انجام نداده باشد. هم چنین ممکن است فردی برای تلافی از دشمن منتظر فرصت مناسبی باشد تا کینه خود را خالی کند[10].
پرخاشگری را باید از جرأت ورزی متمایز دانست. جرأت ورزی، دفاع از حقوق یا متعلقات (مانند ممانعت کودک از این که کسی به اسباب بازی اش دست بزند) یا بیان امیال و آرزوها را بر میگیرد.مردم معمولاً شخص با جرأت را پرخاشگر می دانند، در صورتی که کسی که از حق خود دفاع می کند با جرأت است نه پرخاشگر[9].
1-4- پرخاشگرى و فرهنگها
صدق عنوان پرخاشگرى بر یک رفتار خاص بستگى به نوع فرهنگى دارد که در یک جامعه حاکم است. و بدین جهت، امروزه در جوامع غربى به هر نوع تندخویى پرخاشگرى اطلاق مىگردد. در حالىکه، سابقا در همین جوامع مفهوم پرخاشگرى همراه با حمله به فرد یا شىء به صورت مستقیم یا غیر مستقیم بوده است. همانطورى که امروزه در کشورهاى آسیایى مفهوم پرخاشگرى این چنین است.همچنین اینکه چه امرى سبب خشمگین شدن و رفتار پرخاشگرانه مىشود، بستگى به نوع فرهنگ جامعهاى دارد که فرد در آن زندگى مىکند. به عبارت دیگر، مردم در همه جاى دنیا خشمگین مىشوند اما خشمگین شدنشان مطابق با قواعد فرهنگى جامعهاى است که در آن زندگى مىکنند[12].