مدل پیشگیری از بازگشت بر پایۀ ذهن آگاهی (MBRP)
یکی از جدیدترین درمان هایی که هم عنصر ذهن آگاهی را دارا است و هم به خصوص برای جلوگیری از عود مصرف مواد ابداع شده است «پیشگیری از بازگشت بر پایۀ ذهن آگاهی»[۱] می باشد. (هیز و همکاران، ۲۰۰۶) بیان می دارند که ویتکی ویتز، مارلات، و واکر در سال ۲۰۰۵ این مداخلۀ جدید شناختی رفتاری را برای اختلالات سوء مصرف مواد پیشنهاد کرده اند، این درمان رفتاری جدیدی است که فنون پیشگیری از بازگشت شناختی رفتاری سنتی را با مراقبۀ ذهن آگاهی برای درمان اختلالات سوء مصرف مواد ترکیب می کند. در واقع این درمان، عناصر مهمی را از درمان های مختلف که در خود عنصر ذهن آگاهی را دارا هستند گرفته و آنها را با هم ترکیب کرده است.
بوئن و همکاران (۲۰۰۹) بیان می دارند که درمان «پیشگیری از بازگشت بر پایۀ ذهن آگاهی» عناصر اساسی جلوگیری از عود مصرف مواد را با تمارینی که از «درمان شناختی بر پایۀ ذهن آگاهی» و «کاهش استرس بر پایۀ ذهن آگاهی» گرفته شده است در هم ادغام می کند، افراد علائم اولیه خطر برای عود مصرف مواد را تشخیص می دهند و آگاهی خود را از عوامل داخلی (مانند هیجانی و شناختی) و خارجی (مانند موقعیتی) که قبلاً با سوء مصرف مواد در ارتباط بوده است، افزایش می دهند، در نتیجه مهارت های انطباقی موثر و خود کارآمدی کسب می شود. ویتکی ویتز و بوئن (۲۰۱۰) هم بیان می دارند که «پیشگیری از بازگشت بر پایۀ ذهن آگاهی» برنامۀ جلوگیری از عود مصرف شناختی رفتاری مارلات را با تمرین های ذهن آگاهی (با کاربرد ساختاری مشابه MBCT) ترکیب می کند.
این درمان طوری طراحی شده است که مستقیماً خلق منفی، ولع مصرف، و نقش آنها در فرایند عود را هدف قرار دهد. اگرچه مدت زمان زیادی از ابداع این روش درمانی نمی گذرد اما در عمل سودمندی و کارآمدی خود را به اثبات رسانده است. بوئن و همکاران (۲۰۰۹) بیان می دارند که نتایج تحقیقشان مدارکی دال بر عملی بودن و کارآمدی این روش درمانی ارائه می دهد و حمایت تجربی را برای این درمان به عنوان جایگزین درمان استاندارد بر پایه ۱۲ گام[۲] و یا دیگر برنامه های مرتبط که در درمان اعتیاد استفاده می شوند، فراهم می آورد.
۲-۲-۹-۲ خود- طرحواره درمانی معنوی (۳-S)
درمان «سه اس»[۳] برگرفته از بودا و روان شناسان شناختی منتها با تأکید خاص بر تئوری که هر فرد، طرحی خاص برای خود دارد، می باشد. بودا طی کردن ۸ جادۀ معنوی را برای دستیابی به شادمانی ضروری می داند؛ این اصول پایه و اساس خود- طرحواره درمانی معنوی می باشد که با به کارگیری تکنیک های شناختی رفتاری زمینۀ تغییر در افراد مهیا می شود (آوانتز و مارگولین[۴]، ۲۰۰۴). مارکوت[۵] (۲۰۰۳) بیان می دارد که درمان «سه- اس» بر اساس خود- طرحواره درمانی شناختی[۶] است و هدفش کمک به بیماران برای خلق، ارزیابی، و دسترسی به خود- طرحواره معنوی شناختی[۷] می باشد که با مصرف مواد و رفتارهای جنسی خطرزایی که خطر ابتلاء به ایدز را بالا می برد در تضاد است. مارکوت همچنین دریافت که این درمان منجر به تسهیل شیفت شناختی از فعال شدن عادات مرتبط به اعتیاد، به خود- طرحواره معنوی شناختی و رفتارها و عقاید کاهندۀ آسیب و پاک باقی ماندن از مواد می شود. در واقع علاقۀ فزاینده به ادغام عقاید مذهبی و معنوی افراد در درمان های جلوگیری از اعتیاد و ابتلاء به ایدز باعث توسعۀ درمان «سه- اس» شد (آوانتز و مارگولین، ۲۰۰۴).
تاریخچۀ موضوع
در زیر تاریخچۀ مختصری از متغیرهای مورد مطالعه در پژوهش آورده می شوند.
۲-۲-۹ تاریخچۀ مواد مخدر منجمله شیشه
نژاد انسانی همیشه به دنبال چندین هدف در زندگی خود از قبیل رهایی از درد، تسلط بر دیگران و مواردی از این قبیل بوده است. در مورد رهایی از درد، او به ارزش موادی که او را از این درد و رنج می رهاندند پی برد. (برایسون و فراست[۸]، ۲۰۱۲) در کتاب خود در بارۀ تاریخچۀ مواد مخدر اینگونه بیان می کنند:
اپیوم[۹] یا تریاک احتمالاً اولین ماده ای بوده است که در سومر[۱۰] (قدیمیترین تمدن شناخته شده) در حدود ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح به کار می رفته است، سومریان این اجازه را داشته اند که محصولات زیاد که بدون شک تریاک یکی از آنها بوده است کشت و ذخیره کنند، این ماده نه تنها برای درد بلکه برای لذت و خواب هم به کار می رفته است…. تریاک در طی سالهای ۱۲۹۲ تا ۱۵۵۰ قبل از میلاد مسیح به مصر آورده شد، گفته می شود که فراعنه آنها را در باغ های خود می کاشتند و این ماده در نقاشی های باستان به تصویر کشیده شده است، کاربرد «پاپی»[۱۱] برای کاهش رنج و فراموشی غم ها در ایلیاد و اودیسه هومر[۱۲] هم شرح داده شده است…. پزشکان یونان هم کاربرد این ماده را در آثار خود شرح داده اند. (صص ۴-۳)
با گذشت زمان انواع مختلف مواد مخدر و با اثرات جدید روی کار آمدند. بنا به گفتۀ برایسون و فراست (۲۰۱۲)، به تدریج و با گذشت زمان پزشکان بخصوص در ارتش به این نکته پی بردند که انرژی و تحمل از ماده ای به نام کوکائین ایجاد می شود و از آن برای خود و سربازان استفاده کردند، البته پزشکان دیگری هم بودند که با دسترسی عمومی افراد به اینگونه مواد جنگیدند.
اشنایدر[۱۳] (۱۹۷۴، به نقل از کرینگ و همکاران، ترجمه شمسی پور، ۱۳۸۸)، در بارۀ تاریخچۀ تولید آمفتامین ها چنین بیان می کند:
در دهۀ ۱۹۲۰، داروشناس آمریکایی چینی تبار به نام کو کیوئی چن[۱۴] در جستجوی درمانی برای آسم، توصیف داروها را در چین باستان مطالعه کرد. وی دریافت که از برگ های یک درختچۀ بیابانی به نام ماهو آنگ[۱۵] (از خانواده افدرا) به عنوان دارویی موثر بارها تمجید شده است. چِِن پس از تلاش نظام مند توانست الکالوئیدی به نام افدرین را از این گیاه جدا کند که واقعاً در درمان آسم بسیار موثر از آب درآمد. اما اتکا به این درختچه برای بدست آوردن دارو چندان ثمربخش قلمداد نشد، و به همین دلیل تلاش ها برای ساخت جایگزین مصنوعی شروع شد. آمفتامین ها نتیجۀ این تلاش ها بود. اولین آمفتامین، یعنی بنزدرین[۱۶] در سال ۱۹۷۲ به طور مصنوعی ساخته شد و آمفتامین های دیگر مدت کوتاهی پس از آن ساخته شدند…. (ص ۳۹۴)
ترکیبات آمفتامین و از جمله متامفتامین از انواع جدید مواد مخدر هستند که به صورت جهانی و منجمله در ایران به معضل بزرگی تبدیل شده است. بر اساس گفتۀ کرینگ و همکاران (۲۰۰۷، ترجمۀ شمسی پور، ۱۳۸۸)، «مت آمفتامین در شکل کریستالیِ شفاف خود، معمولاً «مت کریستالی» یا «یخ[۱۷] » گفته می شود که هَوَس آن بسیار شدید است و اغلب چند سال پس از قطع مصرف آن ادامه می یابد» (ص ۳۹۶). بنا به گفتۀ سادوک و سادوک (ترجمه رضاعی، ۱۳۸۷)، «آمفتامین ها در بریتانیا، استرالیا، آسیا، و چندین کشور اروپای غربی پس از حشیش و ماری جوانا رایج ترین داروی غیرمجاز هستند» (ص ۵۰۹). کاربرد متامفتامین مشکل رو به گسترش و قابل توجهی در آمریکا است (آنجلینا و همکاران، ۲۰۰۰) و یا موسسه ملی راهکارهای کنترل مواد مخدر[۱۸] (۲۰۰۳) اعلام می دارد که کاربرد متامفتامین در آمریکا به صورت اپیدمی درآمده و هم اکنون مشکل برجسته در بین مواد مخدر دیگر است که بیشتر هم بر نواحی روستایی و نیمه روستایی تأثیر گذاشته است. فارل و همکاران (۲۰۰۲)، در کتاب خود در مورد تاریخچۀ مت آمفتامین در نواحی آسیا اینگونه بیان می کنند:
…. گذشته از ژاپن، امروزه در دیگر نواحی از قبیل چین، اندونزی، مالزی، فیلیپین، سینگاپور و تایلند هم مصرف مت آمفتامین به معضل اجتماعی تبدیل شده است…. در تایلند، مت آمفتامین اولین بار به صورت فرآوردۀ دارویی به نام «متدرین»[۱۹] در دسترس بوده است که به تدریج در بین رانندگان کامیون، کارگران کارخانه، و دیگر گروه های حرفه ای به نام «یاما»[۲۰] با نقش سر اسب بر روی قرص محبوب شد و در نهایت منجر به کنترل های حکومتی بر روی این ماده شد. (صص ۱۱-۱۰)
یکی از عوامل شیوع باور نکردنی مصرف مت آمفتامین در سطح جهانی سهولت ساخت آن است. بر اساس گفتۀ کرینگ و همکاران (ترجمه شمسی پور، ۱۳۸۸)، «زمانی مواد شیمیایی لازم برای ساخت مت آمفتامین مانند افدرین به راحتی در دسترس بود، تصویب قوانینی مانند حکم سال ۱۹۹۶ در بارۀ کنترل مت آمفتامین باعث کاهش عرضۀ این ماده شد اما افدرین کاذب[۲۱]، مادۀ مشترک در بسیاری از داروهای ضد احتقان بدون نسخه، جایگزین آن شد که به راحتی در دسترس عموم می باشد» (ص ۳۹۷).
۲-۲-۱۰ تاریخچۀ ذهن آگاهی
مفهوم «ذهن آگاهی» از مذهب بودا با سنت ۲۵۰۰ ساله از هند شروع شده است. کلمۀ «بودا» به معنی شخص بصیرت یافته است یعنی آنکه رهایی را تجربه کرده است، بدان عمل کرده است، و با تلاش خود به هدف نهایی دست یافته است (هارت[۲۲]، ۱۹۲۴، ترجمه گروه مترجمان، ۱۳۸۲). بودا در نزدیکی شهر بنارس[۲۳] در هند به دنیا آمد و در ابتدا فقط پنج پیرو داشت ولی به تدریج پیغام او به سرزمین های زیادی گسترش یافت و هم اکنون مذهب بیش از ۶۰۰ میلیون نفر در جهان می باشد؛ تنها اسلحۀ او عشق و محبت جهانی بود و به خاطر تعلیمات خاصش، پیغام او به تمامی فرهنگ ها نفوذ و وارد جهان متمدن شد (ترا[۲۴]، ۲۰۰۸). از نظر تاریخی، ذهن آگاهی «قلب»[۲۵] مراقبۀ بودایی است که در سنت به وسیلۀ کلمۀ سانسکریت[۲۶] «دارما» یا «دامما»[۲۷] که به معنی قانون طبیعت یا قانون رهایی است، شرح داده شده است؛ در واقع بودا هیچ نوع مذهب، فلسفه، یا نظام اعتقادی را آموزش نداده است ولی تعالیمش را دارما نامید (ویلیامز و کابات- زین[۲۸]، ۲۰۱۱). توانایی معنوی «ذهن آگاهی» در آموزش های بودا «ویپاسانا» نام دارد، ویپاسانا راهی ساده و منطقی برای رسیدن به آرامش راستین ذهن و یک زندگی سعادتمند و پربار است؛ این واژه از زبان باستانی «پالی»[۲۹] اقتباس شده و به معنای داشتن بصیرت و مشاهده ی هر چیز همان گونه که واقعاً هست، می باشد (هارت، ترجمه گروه مترجمان، ۱۳۸۲). اگرچه مفهوم «ذهن آگاهی» از مذهب بودا سرچشمه گرفته است ولی این تکنیک در دیگر مذاهب هم با عناوین دیگر وجود دارد، به عنوان مثال از «مراقبه» در مسیحیت به عنوان «دعا» یاد شده است و یا در اسلام به خصوص در صوفی از این مفهوم به عنوان «تفکر و تدبر» که به معنی تأمل در هستی است یاد شده است. تیچ نات هان[۳۰] اولین فردی بوده است که توجه غربی ها را به روش درمانی به وسیلۀ ذهن آگاهی جلب کرده است (کابات- زین، ۱۹۹۰). روش ذهن آگاهی از ریشه ی خود که مذهبی است جدا شده و هم اکنون به صورت مستقل از مذهب و فرهنگ تعلیم داده می شود. مارتین (۱۹۹۷، به نقل از هیز و همکاران، ۲۰۰۴) بیان می دارد که اگرچه ذهن آگاهی از آموزش های بودا اقتباس شده است اما مضامینی از تئوری های شناختی، رفتاری، تجربی و روان پویایی را در خود ادغام کرده است.
[۱]- Mindfulness-Based Relapse Prevention (MBRP)
[۲]- ۱۲ Step-Based Program
[۳]- Spiritual Self-Schema Therapy (3-S)
[۴]-Avants and Margolin
[۵]-Marcotte
[۶]- Self-Schema Cognitive Theory
[۷]- Cognitive Spiritual Self-Schema
[۸]-Bryson and frost
[۹]-Opium
[۱۰]- Sumerian
[۱۱]- Poppy (Opium Plant with Red Flowers)
[۱۲]- Homer’s Iliad and Odyssey (An ancient Greek epic poem and the oldest works of western literature that is dated to the eighth century BC)
[۱۳]-Schneider
[۱۴]- Ku Kuei Chen
[۱۵]- Mahuang
[۱۶]- Benzedrine
[۱۷]-Ice
[۱۸]- ONDCP
[۱۹]- Methedrine
[۲۰]- Ya-ma (Horse Pill)
[۲۱]- Pseudo Ephedrine
[۲۲]-Hart
[۲۳]- Benares
[۲۴]-Thera
[۲۵]- Heart
[۲۶]- Sanskrit
[۲۷]- Dharma or Dhamma
[۲۸]-Williams and Kabat-Zinn
[۲۹]- Pali
[۳۰]- Thich Nhat Hanh