فرصتهای در اختیار:
منظور از فرصتهای در اختیار، فشار و نظارت وارد بر کارکنان و مدیران، از سوی سیستم سازمانی، در راستای سوق دادن آنان به اخلاقیات و تصمیم گیری اخلاقی از یک سو و از سوی دیگر فرصتهای سوء استفاده و فساد در سازمان میباشد.
رهبران با توجه به موقعیت شغلی یکسانی که دارند، در محیط و فضای مشاغل خود بخش عظیمی از اعمال فشار را در حین کارتجربه می کنند. استرس اتخاذ تصمیم از مراحل پیچیده تکامل را محدود می کنند و ضمنا عوامل محیطی منتج به فشار غیر ضروری و باعث می شود که تصمیم گیری اخلاقی بالعکس وبه صورت منفی عمل کند. نه تنها فشار یک عامل هدایتکننده در انواع مدلهای فساد محسوب می شود، بلکه ارتباط بین فشار و هدایت غیر اخلاقی در قالب تعدادی از تحقیقات عملی نشان داده شده است. جاسان اف (۱۹۹۳) در تجزیه تجلیل کیفی خود از یک سوءمدیریت و سوءهدایت علمی صحبت می کند که تولید فشار در میان سایر متغیرهای محیطی در نتیجه سوءمدیریت اخلاقی سازماندهی شده و بوجودآمده است. هنگامیکه مردم در سازمانها تحت فشار قرار دارند، شعار ” برنده شدن به هر قیمتی ” سر داده که دقیقا این هنگامی است که تصمیم گیری اخلاقی در آن ضعیف اتفاق می افتد. همچنین نیل شیل برآسکای و پل تیر(۲۰۰۴) در مطالعات خود در سال به این نتیجه رسیدند که زمانیکه فشار رقابت افزایش مییابد همزمان تصمیم گیری غیراخلاقی دانش آموزان نیز افزایش مییابد (تدین، ۱۳۸۵).
۲-۲-۱۰-۱۱-۳٫ شدت باورمندی اخلاقی:
شدت باورمندی اخلاقی بر ثبات و میزان پایداری افراد در اتخاذ تصمیم اخلاقی اشاره دارد. نتایج تحقیقات این متغیر را امری درونی نشان داده که افراد سازمان آن را به همراه خود به درون سازمان میآورند (اکپارا و واین، ۲۰۰۸) از این رو این شاخص جزء شاخص های ساختاری احصاء گردیده است.
تعارض درون شخصی می تواند متغیر محیطی دیگری باشد که بویژه در تصمیم گیری اخلاقی رهبر (مدیر) اثر میگذارد. بعلاوه محققین در مطالعات خود به این نتیجه رسیدند که ” تعارض درون شخصی ” یکی از مهمترین ایجادکنندگان استرس در محیط شغلی است. این شاخص که از آن تحت سرفصل شدت باورمندی اخلاقی یاد میکنیم، تحتتاثیر تعارض در نقش و ابهام در نقش میباشد ( زارعی متین، ۱۳۹۲؛)
تجربه تعارض درون شناختی در محل کار به طور منفی در تصمیم گیری اخلاقی موثر و با آن ارتباط دارد. آنان در مطالعات و بررسیهای خود، نویسندگان و دانشجویان مقطع دکترا را بواسطه تجربیات گذشته آنها و چگونگی ارتباط تجربه در تصمیم گیری اعتقادی را مورد بررسی قرار دادند. آنها در این مطالعه و بررسی به این نتیجه رسیدند که تجربه در ” تعارض درون شخصی ” صرفا ابعاد احساس عمومی را شا مل بوده است که آنان بررسی نموده، بدلیل اینکه قدرت و ارتباط منسجم (و در حقیقت به عنوان عامل منفی) در تصمیم گیری اخلاقی را داشته باشند. بر این اساس از آنجائیکه تعارض درون شخصی دقیقا به پیچیدگی فضای سازمانی کمک می کند، نشان داده است که اثر منفی در تصمیم گیری اخلاقی را نیز بدنبال دارد (کاویانی، ۱۳۸۳).
۲-۲-۱۰-۱۱-۴٫ سیستمهای اداری:
مسلما، مقررات وقوانین سازمانی فشار و پیچیدگیهای اضافی را ایجاد می کند که برروی ارتباط بین تصمیم گیری اخلاقی و رفتار اخلاقی اثرگذار میباشد. محققین نمایش دادند که فشار موجود در سیستم غیر رسمی به طور واضحی بر فرایند تصمیم گیری اخلاقی تاثیر دارد. همچنین مدیران به اندازه زیادی تحت فشار دستیابی به کارایی و عملکرد بالا میباشند که با تصمیم گیری اخلاقی در تعارض میباشد. برای مثال در سیستم اداری مربوط به کشور روسیه کنترل و پایش زیادی نسبت به عدالت و تساوی در پرداختها در درون سازمان و میان سازمانهای متفاوت وجود دارد، حال آنکه در سیستم آمریکایی این موضوع در راستای سیستم حداکثرسازی سود تلقّی شده و امری اخلاقی لحاظ میگردد (اسونسون و وود، ۲۰۰۷).
ومر و دیگران (۱۹۸۷) رفتار اخلاقی را به عنوان یکی از انواع رفتار در حوزه رفتار سازمانی میباشد. که مطابق با سایر تئوریهای مذکوردر حوزه اخلاق، این رفتار را تحت تاثیر تصمیم گیری اخلاقی معرفی نموده اند. بر این اساس در ابتدا مدل تصمیمکیری اخلاقی را تحت تاثیر ۶ دسته عوامل از جمله ویژگیهای فردی، محیط فردی، محیط حرفهای، محیط کار، محیط سیاسی و دولتی، و همچنین محیط اجتماعی معرفی مینمایند. بر این اساس هر یک از این ۶ عامل بر فرایند تصمیم گیری اخلاقی موثر بوده و منجر به رفتار اخلاقی یا غیر اخلاقی خواهد بود. تصویر این مدل در صفحه بعد آمده است (قراملکی، ۱۳۸۷؛).