2-1-2-1 تعریف بودجه. 11
2-1-2- 2 تعریف بودجهریزی. 12
2-1-2- 3 تفاوت بین بودجه ریزی دولتی با بودجه ریزی خصوصی 13
2-1-2-4 فرآیند بودجهریزی در سازمانهای دولتی 14
2-1-2-5 روشهای بودجهریزی. 15
2-1-3 انگاره نگاری شناختی. 31
2-1-3-1 تاریخچه نقشه شناخت. 31
2-1-3-2 تعریف انگاره نگاری شناختی. 33
2-1-3-3 تعریف نقشه شناخت. 34
2-1-3-4 انواع نقشههای شناخت. 34
2-1-3-5 تعریف عملگرها در روابط علّی. 36
2-1-3-6 نقشههای شناخت فازی. 41
بخش دوم:. 51
پیشینه تجربی پژوهش. 51
-4-1 تحقیقات کاربردی در زمینه بودجه 52
2-2-4-2 حوزه های کاربرد نقشه های شناخت 54
2-3 جمع بندی. 59
فصل سوم. 60
3-1 مقدمه. 61
3-2 جامعه و نمونه تحقیق. 61
3-3 شیوههای جمعآوری اطلاعات. 61
3-4 فنون تحلیل دادهها. 63
3-4-1 نقشه شناخت. 63
3-4-2 فرایند تحلیل سلسله مراتبی. 72
3-4-3 فرایند تحلیل شبکهای. 88
فصل چهارم. 89
4-1 مقدمه. 90
4-2 فرایند تحلیل سلسله مراتبی. 90
4-2-1 محاسبه سازگاری ماتریسها. 90
4-2-2 تعیین اولویتها. 93
4-3 فرایند تحلیل شبکهای. 96
4-3-1 اولویت بندی فرایندها با فرایند تحلیل شبکه 97
4-3-2 اولویتبندی ورودیها با استفاده از فرایند تحلیل شبکه 98
فصل پنجم. 100
5-1 مقدمه. 101
5-2 نتایج تحقیق. 101
5-3 پیشنهادات کاربردی. 110
5-4 پیشنهادات برای تحقیقات آتی. 111
فهرست منابع. 112
پیوست. 121
1 مقدمه
کمبود منابع مالی یک محدودیت عمده در بخش دولتی میباشد. بدون توجه به جایگاه مالی، هیچ دولتی نمیتواند از ایجاد نوعی مصالحه بین اهدافش دوری کند. اگر گزینههای منطقی با آگاهی کامل شکل بگیرند سیاستهای دولتی به اثربخشترین شکل، تعیین خواهند شد. برای نیل به چنین آگاهی و دانشی، باید اطلاعات کمی و کیفی به طور منظم گردآوری، سازماندهی و تحلیل گردد تا پیامدهای هزینهها از منابع مالی محدود دولت مشخص گردد.
توسعه حیطه و افزایش پیچیدگی خدمات دولتی، مشکلاتی را در هدایت و هماهنگی وظایف دولت ایجاد کرده است. در شرایط کمبود منابع دولت برای تأمین اهداف و پوشش کلیه نیازها و تقاضاها، تصمیمگیرندگان دولتی مجبور هستند بین برنامههای گوناگون دست به انتخاب بزنند. یک فرایند منطقی تصمیم گیری برای تأمین مناسب علایق و منافع عمومی تنها از طریق استفاده از ابزار مناسب تصمیمگیری دولتی امکانپذیر است( مهدوی 1386).
بودجهریزی عملیاتی روش نوینی در بودجهریزی دولتی است که دو بعد کارایی و اثربخشی را در تخصیص منابع مالی محدود مدنظر قرار میدهد و از این روی سعی در مرتفع ساختن ضعف نظام بودجهریزی سنتی دارد. این نظام بودجهریزی پیوستاری از ورودیها، فرایندها ، خروجیها و پیامدهای یک سازمان را مد نظر قرار می دهد و در پی ایجاد ارتباط بین تخصیص منابع و خروجیها و پیامدهای سازمان میباشد. در راستای شناسایی عناصر ذکر شده و روابط بین آنها میتوان از انگاره نگاری شناختی به عنوان ابزاری قدرتمند در این زمینه بهره گرفت.
1-2 بیان مسئله
مدیران سازمان های انتفاعی و غیر انتفاعی به طور مستمر وظیفه تخصیص منابع به وسیله متوازن کردن هزینه ها، منفعت ها و ریسکها را برعهده دارند(بنا و فیلیپس، 2007). هدف از این مسئله تخصیص آن است که بودجه مورد نیاز هر یک از بخشهای سازمان به گونهای تعیین شود که مجموع منفعتهای شرکت یا سازمان حداکثر شود(تنگ، 2009). اما این کار سخت و پیچیده است زیرا گزینه های زیادی برای تخصیص منابع وجود دارد، سود و ریسک ندرتاً به عنوان تنها اهداف سازمان مطرح می شوند و نهایتاً اینکه ذینفعان متعددی با نظرات و منافع متفاوت بر سر منابع با هم رقابت میکنند(بنا و فیلیپس، 2007).
مسئلهای که از مدتها پیش کشور ما با آن روبهرو بوده و مورد توجه محققین و مسئولین امر قرار گرفته است نیز در خصوص همین مقوله میباشد. امروزه ناکارآمدی نظام سنتی بودجهریزی بر همگان اثبات گشته و تلاش برای تغییر نظام بودجهریزی کشور از اهم امور تلقی میگردد(جلال آبادی و همکاران 1384، پورطالعی و آتشک 1389) به طوری که نه تنها در برنامه چهارم توسعه این مهم مورد توجه قرار گرفته بلکه در برنامه پنجم توسعه در بند 193 صراحتاً ذکر شده است که وزارتخانه ها و موسسات دولتی موظفاند برنامه اجرایی و عملیاتی خود را در قالب بسته های اجرایی برنامه پنجم تهیه کنند. علاوه بر این در بند 195 دولت مکلف شده است که تا پایان سال دوم برنامه زمینههای تهیه بودجه به روش عملیاتی را فراهم کند به گونهای که بودجه سال سوم برنامه به روش مذکور تهیه گردد.
نظام بودجهریزی عملیاتی به عنوان یک نظام مدیریتی برای ارتقای کارایی و اثربخشی مصرف منابع سازمانی مورد توجه جدی دولت ها در سطوح ملی و محلی بوده است. در این نظام اعتبارات بودجهای بر مبنای عملکرد واحدهای سازمانی در راستای تولید خروجیها ( محصولات و خدمات ) یا همان اهداف کوتاه مدت و یا دستیابی به پیامدها و یا همان اهداف بلندمدت، تخصیص مییابد و بدین ترتیب سازمان به سمت افزایش شفافیت در نحوه مصرف منابع برای انجام فعالیتها، تولید خروجیها و دستیابی به اهداف و استراتژیها و نیز پاسخگویی بیشتر سوق مییابد.
بر اساس تعریفی که توسط صندوق بین المللی پول از بودجهریزی عملیاتی عنوان شده است، بودجهریزی عملیاتی عبارت است از:
روشها و ساز وکارهایی که ارتباط بین اعتبارات تخصیص یافته به دستگاههای اجرایی را با خروجی ها و پیامدهای آنها از طریق بکارگیری اطلاعات عملکردی در تخصیص منابع تقویت می سازد.( گروه پنکو)
با توجه به آنچه گفته شد این پژوهش قصد دارد به طراحی مدلی برای بودجه ریزی عملیاتی بپردازد که در این راستا از تلفیق دو تکنیک بهره خواهد گرفت.
روش تهیه بودجه فعلی در کشور ما، روش افزایشی بوده و در این روش بودجه هر دستگاه اجرایی و دولتی بدون انجام هیچگونه ارزیابی از عملکرد گذشته ، فقط با افزایش درصدی به بودجه سال قبل تهیه وتصویب میشود. این نوع اختصاص بودجه به دستگاهها دارای توجیهات علمی، عملی و قانونی نبوده و فاقد قانونمندیهای رایج در کشورهای پیشرفته است. لذا تغییر رویکرد بودجهریزی برای دستیابی به اهداف پیش بینی شده و جلوگیری از اسراف و تبذیر و توجه به نتایج مبالغی که هزینه میشود لازم و ضروری می باشد که با عنایت به خصوصیات و ویژگیهای رویکرد بودجهریزی عملیاتی ، این رویکرد در دستور کار مسئولین کشور قرار گرفته و الزامات قانونی آن نیز در قوانین بودجه سنواتی و برنامه چهارم توسعه آورده شده است تا اولا” ماموریتها و فعالیتهای دستگاههای اجرایی الویت بندی شوند و در ثانی ضمن توزیع مناسب منابع اعم از مادی و معنوی، از به هدر رفتن آنها جلوگیری شود( احمدی،1382).
1-3 اهداف
این تحقیق در پی تحقق اهداف زیر می باشد:
- طراحی نقشه شناختی بودجه ریزی عملیاتی مرکز آمار ایران
- طراحی مدل تصمیم گیری چند معیاره بودجهریزی عملیاتی برای مرکز آمار ایران
1-4