ماهیت آزادی در نظام حقوقی ایران:
درحقوق اسلامی ،آزادی به عنوان اصل پذیرفته شده است (اصاله الاباحه).انسان باعقل خودمی تواندراه پرپیچ وخم زندگی خودراطی کند،مشروط براینکه ازاحکام الهی تجاوزنکند.یکی ازشاخه های مهم اصل اباحه ،که درحقوق عمومی اهمیت فراوانی دارد،این است که هیچ کس بردیگری ولایت ندارد،مگراینکه دلیلی درقانون براین ولایت تصریح شده باشد(مانندولایت پدربرفرزندان:ماده۱۱۸۰ق .م.).قانون اساسی ،دربند۶اصل دوم ،ترکیبی ازآزادی وتکلیف راعنوان کرده است که به ظاهرمتناقص است:این بند،یکی ازپایه های نظام جمهوری اسلامی را(کرامت وارزش والای انسان و آزادی توأم بامسؤلیت اودربرابرخدا)قرارمی دهد.
اگر قدرتمداران آزادی مردم را که موجب رشد و شکوفایی استعدادهاست ازآنان سلب کنند در واقع حیات را ازآنان گرفتند.
از اصول حقوق اساسی انسان در اسلام و در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:
۱-اصل کرامت:
اصل کرامت و ارزش والای انسان قرآن انسان را میان دو بینهایت معرفی کرده:
الف: بعد حیوانی ب: بعد انسانی،
بشر از جنبه مثبت انسانی، موجودی برتر، آگاه، امانتدار، خلیفهی خدا در، روی زمین و صاحب فضیلت و کرامت است این اصل ریشه در تفکر توحیدی و جهان بینی دارد، نه تفکر مادی. اسلام انسان را والاترین و برترین موجودات و جانشین خدا و حاکم زمین معرفی می کند.
هیچ فرد گروه یا مقامی حق ندارد به اسم آزادی به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و نظامی ایران خدشهای وارد کند .
سرچشمهی همه حقوق و آزادیهای سیاسی، اصل کرامت و شرافت ذاتی انسان است.
۰ علًم الانسان مالم یعلم؛ به آدم آنچه را که نمیدانست تعلیم داد.
۰ ….انی جاعل فی الارض خلیفه ؛من در زمین خلیفه ای (ازبشر) خواهم گماشت.
۰ ولقدکرمنا بنی آدم وحملنا هم فی البرًوالبحر؛ و ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم آنها را به مرکب برً و بحر سوار کردیم. این اصل در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در، ردیف اصول اعتقادی و بنیادی نظام جمهوری اسلامی آورده شده،بندششم ازاصل دوم این قانون ،به آن تصریح کرده است. حقوق، آزادی و مسؤلیت انسان، قسط و عدل، نفی ستمگری و ستمکشی و مانند آن، ابعاد حرکتی این اصل است.
۲- اصل آزادی:
زیباترین موهبت الهی که به انسان رسیده، آزادی و ارادهی اوست که به موجب آن می تواند سرنوشت خود را تعیین کند. از منظر اسلام، انسان موجودی خردمند است که توانایی شناخت نیک و بد را دارد و از آزادی و اختیار برخوردار است، اما مسؤل سرنوشت خویش است. این همان آزادی توأم با مسؤلیت ا ست که درآیات متعدد قرآنی برآن تأ کید شده است.
۰ من عمل صالحا فلنفسه و من أساء فعلیها ثمً الی ربکم ترجعون؛هرکس کار نیک کند به نفع خود و هرکه بد کند به زیان خویش کرده است آنگاه به سوی خدای خود باز میگردید.
فضیلت و برتری انسان بر دیگر مخلوقات همین است. خداوند با همهی قدرت و سیطرهاش برجهان، انسان را همچون سایر حیوانت محکوم به مبادی طبیعی وغریزی نکرده ، بلکه تنها با امر و نهی و ارشاد به عواقب امور او را به نظم و انضباط مطلوب هدایت کرده است و این خود انسان است که با انتخاب و اختیارخویش سرنوشت خود را رقم میزند و در این انتخاب خود مسؤل است. آزادی در هر دیدگاه و مکتبی، اعم از الهی و مادی، حدود ویژهای دارد. بنابراین آزادی به معنای بیدینی نیست و نباید با این خیال با آن مخالفت کرد.
اگر در غرب آزادی از بند و بندگی استبداد، رهایی از قیود دین را به همراه داشته، به این دلیل بوده که استبداد و اختناق قرون وسطی به نام دین حاکم بوده و آزادیخواهی نخست رهایی از چنگال ظلم و ستم ارباب کلیسا بوده است. مسلم است اگر قدرتمداران آزادی مردم را، که سبب حیات انسانی آنان و موجب رشد و شکوفایی استعدادها، تعالی وترقی آنانند به هر نام و عنوا نی سلب کنند، در واقع حیات را از آنها گرفته اند (خفقان)، و بدیهی است که با عکسالعمل مردم مواجه شوند اما تعالیم اسلام خود مبلغ آزادی و آزادیخواهی است.
الناس کلهم احرار. درقانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آزادی، درکناراصل کرامت، در زمره اصول اساسی و مبانی اعتقادی نظام اسلامی است و در اصل نهم بر تفکیک ناپذیری اصول آزادی، استقلال و تمامیت ارضی تأکید شده است، به این معناکه هیچ فرد یا گروه یا مقامی حق ندارد به نام استفاده از آزادی، به استقلال سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و تمامیت ارضی کمترین خدشهای وارد کند، و هیچ مقامی حق ندارد به نام حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور، آزادیهای مشروع را، هر چند با وضع قوانین و مقررات باشد، سلب کند.
۳- اصل مساوات:
این اصل درتعالیم اسلامی، ودرعمل وسیره ی پیامبر(ص ) و امامان معصوم همواره مورد تأکید و توجه قرارگرفته است.
این مساوات بر چند قسم است .
الف: مساوات درخلقت و نژاد:
۰ و نفخت فیه من روحی. از روح خود در او بد میدم.
۰ یاایها الناس انا خلقناکم من ذکروانثی وجعلناکم شعوبا وقبائل لتعارفوا انً اکرمکم عندالله اتقیکم.
ای مردم ما همهی شما را نخست از مرد و زنی آفریدیم وآنگاه شعبههای بسیار و فرق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید بزرگوارترین شما نزد خدا با تقواترین مردمند.
ب: مساوات در حقوق و تکالیف:
نظام اسلامی نظام مبتنی برقانون الهی است و این قانون موضوع و تابعش انسان است و همهی افراد جامعه را در برمیگیرد. بنابراین، تمام افراد ملت بدون هیچ تبعیض و استثنایی در جمیع حقوق و تکالیف مقرر در آن قانون برابرند و شخص حاکم نیز در زمرهی آنان است.
سیرهی پیامبرگرامی اسلام(ص) و حضرت علی(ع) به صراحت نشان دهندهی شدت اهتمام آن بزرگواران به تقویت وتحکیم این اصل اساسی ومایهی سعادت فرد و جامعه است.
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که هدف آن ایجاد نظامی مبتنی بر قسط و عدل در ابعاد مختلف زندگی است بدیهی است که مساوات درحقوق، اصل قرار گیرد که در اصل نوزدهم آمده است: مردم ایران از هر قوم وقبیلهای که باشند، ازحقوق مساوی برخوردارند و رنگ، نژاد، زبان و مانند اینها سبب امتیاز نخواهد بود.
ج: مساوات در عقوبت و مجازات:
برابری در این باره، در واقع لازمه ومکمل برابری حقوق و تکالیف است، یعنی وقتی برابری حقوق وتکالیف تحقق مییابد که با موارد مشابه تعدی و تجاوز یکسان برخورد شود.
اگر حق یا تکلیفی از سوی زمامداران نقض گردید، باید آن گونه با او عمل شود که اگر از سوی پایینترین افراد جامعه اتفاق میافتاد، عمل میشد. مشاهده تبعیض در مؤاخذه و مجازات متخلفان به همان میزان در کام تلخ مینمایدکه مشاهده تبعیض در بهرهمندی ازحقوق و شاید تلخ تر و این میزان اهمیت را باید از رفتار پیامبر گرامی اسلام(ص) استنباط کرد که در لحظات آخر عمر شریف خویش با شدت بیماری بر فراز منبر بدن مبارک خویش را برهنه کردند تا تازیانهی قصاص را…. و این که فرمود: اگر از صدیقهی فاطمهی زهرا(س) سرقت سر زند، دست مبارکش را قطع خواهم کرد.
امام علی(ع) میفرمایند: به خدا سوگند اگر روی خارهای جان خراش شب را به روز رسانم و با غل و زنجیر روی زمین کشیده شوم، برای من گواراتراست از این که خدا و رسولش را روز قیا مت ملاقات کنم، درحالی که به بعضی از بندگانم ظلم کرده باشم.