یکم – تمدن یونانی : تاریخ چاپ نشان می دهد که یونانیان باستان به ضرورت پشتیبانی از مالکیت فکری پی برده بودند و به هنگام سپردن هر کدام از نسخه های دستاوردهای فکری شان به کتابخانه ملی دولتی مقرراتی برای پشتیبانی از نوآوری های مؤلفان وضع می کردند.[۱] بدین گونه، آتن در سده چهارم پیش ازمیلاد برای سپردن نگاشته ها، نظامی می شناخت و بسیاری دیگر ازکشورها از روی کتابخانه ملی یونان نمونه برداری کرده اند.[۲]
دوم – تمدن رومی : رومیان با پاره ای از اندیشه ها و مفاهیم وابسته به حق مالکیت به گونه ای همگانی ومالکیت فکری به گونه ای ویژه آشنایی داشتند. رومیان حق مالکیت را به این اعتبار که سرشتی مردمی دارد و همه مردم آن را می پذیرند به رسمیت می شناختند. درواقع قوانین فرانسوی پس از انقلاب کبیر با نشان پذیری از اندیشه های رومی بود که برای حق مولف، حق مالکیت در نظر گرفت و مالکیت فکری را به رسمیت شناخت.[۳]
سوم – تمدن اسلامی :پیامبر اسلام (ص) فرمودند: « برکه العلم غزوه إلی قائله»[۴] یعنی روش و فرخندگی دانش به برگرداندن آن به گوینده اش می باشد.[۵] واضح است که مالکیت بر آفریده فکری در اسلام شناسایی و مورد تاکید واقع شده است. حق مالی برای نویسنده و پدید آورنده ی کار فکری در اسلام از همان آغاز به رسمیت شناخته شده بود و برای آموزش قرآن و حدیث گرفتن دستمزد رایج بود.
دارالعلم بغداد محلی بود که نویسندگان و دانشمندان آثار خود را در آنجا ثبت می کردند تا از سرقت و تحریف جلوگیری شود و مهمتر از همه آن را جاودانه سازی می نمودند. در اینکه از چه زمانی برای خالق اثر فکری، حق مادی ومعنوی شناخته شدبه روشنی وصراحت نمی توان در دوران باستان اظهار نظر کرد. زیرا قواعد حقوق به طور معمول نتیجه تحولات اقتصادی، فکری، واجتماعی هستند که در خارج از قلمرو حقوق صورت می گیرد.
گفتار دوم : وضعیت حقوق مالکیت فکری در دوران میانی, جدید و معاصر
مالکیت فکری از پدیده های بسیار کهن جوامع بشری است. در زمان های قدیم، جایگاه مالکیت فکری روشن نبوده است و اغلب نیز مورد حمایت حکومت زمان قرار نمی گرفت.[۶] اگرچه در گذشته، استفاده و انتفاع از اثر دیگری، بدون رضایت واجازه ی او کاری ناشایسته تلقی می شد، لیکن حمایت قانونی از آن وجود نداشت. آثار نوشتاری به دلیل آنکه تاثیر شگرفی در افکار عمومی دارند همواره مورد توجه قرار گرفته اند. در نتیجه ی همین اهمیت، فرمانروایان، اعطای امتیاز انتشار آثار را در انحصار خود می گرفتند و آن را به هر کس که تمایل داشتند، می بخشیدند. نظام امتیاز درکشورهای اروپایی در راستای حمایت از حقوق مالکیت فکری ایجاد شد و گواهی نامه هایی تحت عنوان حق امتیاز از سوی سلاطین صادر می گردید که علاوه بر حفظ منافع دارنده، موجبات کنترل اندیشه ها را ازسوی حکام فراهم می ساخت.[۷] این امتیاز گاهی به خود مولفان واگذاری می شد و گاهی در اختیار چاپخانه ها و ناشران یا کتاب فروشان قرار می گیرد.اعطای این امتیاز در بعضی از کشورها مثل انگلستان، منبع درآمد سرشاری برای شخص پادشاه به شمار می آمد.
از قرن ۱۶ به بعد پدیده های مهمی نظیر : اختراع صنعت چاپ، جنبش اصلاح مذهب، دوره ی رنسانس و برقراری نظام های پارلمان به جای حکومت های مطلقه سلطنتی، وضعیت ناشی از این تحولات، به طوراساسی و جدی در رشد و توسعه ی آفرینش های فکری و احیای منزلت رفیع اجتماعی آفرینش گران، نقش بسزایی داشتند. این تحولات و پدیده ها و پیدایش جنبش های عظیم علمی و فرهنگی، رفته رفته اعتبار مالکیت های فکری و معنوی در بسیاری از کشورها مانند انگلستان و فرانسه وبلژیک وایتالیا و آمریکای شمالی و حتی برخی از کشورهای آسیایی به رسمیت شناخته شد، و موضوع معامله های متقابل و قرارداد های دسته جمعی قرار گرفت تا جایی که اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب ۱۹۴۸ مجموع عمومی سازمان ملل متحد از آن یاد کرد.[۸]
پس از نظام امتیاز و حمایت های خاص آن دوره کم کم وضع قوانین ملی صورت پذیرفت اولین قوانین در انگلستان، فرانسه و ونیز وضع شد. در سال ۱۴۷۴ اولین قانون موضوعه برای حمایت از اختراعات در ونیز تصویب شد، به دنبال آن در انگلیس قانون حمایت از اختراعات در سال ۱۶۲۴ و قانون حق مولف در سال ۱۷۰۹ وضع گردید.
قانون ثبت اختراعات فرانسه ۱۷۴۴ منتشر شد و قانون راجع به مالکیت ادبی وهنری مصوب ۱۹۵۷ تصویب گردید. در ایالات متحده قانون حق مولف در سال ۱۷۹۰ به تصویب رسید.[۹]
در ایران قوانین متعددی راجع به مالکیت فکری تصویب شده است. قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان مصوب ۱۳۴۸ هجری خورشیدی وقانون ثبت علائمو اختراعات مصوب ۱۳۱۰ از اولین قوانینی است که در ایران راجع به حقوق مالکیت فکری به تصویب رسیده است.
پس از توسعه داخلی، حقوق مالکیت فکری در سطح بین الملل مورد شناسایی قرار گرفت. در عرصه بین المللی دو کنوانسیون مهم تنظیم شد. اولین کنوانسیون هایی که به منظور حمایت از حقوق مالکیت فکری به وجود آمد، کنوانسیون پاریس برای حمایت از حقوق مالکیت صنعتی در سال ۱۸۸۳[۱۰] و پس از آن کنوانسیون برن برای حمایت از مالکیت ادبی و هنری[۱۱] در سال ۱۸۸۶ بود.
[۱] . ساکت، محمد حسین، حقوق مالکیت فکری تاریخچه ومبانی، مجله حقوقی دادگستری، بهار وتابستان ۱۳۸۴، شماره ۵۰ و ۵۱، صفحه ۸۲٫
[۲] . ماهر، محمد، المکتبات فی العالم تاریخها و قطور ها حتی مطلع القرآن العشرین، ریاض، دارالعلوم، ۱۹۸۱، صفحه ۶۵٫
[۳] . کنعان، حق المؤلف، المناذج المعاصره لحق المؤلف و وسائل حمایته، عمان، الطبعه ثالثه، صفحه ۲۰٫
[۴] http://fahimco.com/ShowArticle.aspx?ID=3505
[۵] . همان منبع، صفحه ۳۰٫
[۶] . کریمی فرد، علیار، حق مالکیت فکری، مجله علوم تربیتی، ۱۳۸۵ مرداد ماه، شماره ۵۳، صفحه ۷٫
[۷] . نصیری، مصطفی، حقوق مالکیت فکری، مجله دادرسی، مهر و آبان ۱۳۸۷، شماره ۷۰، صفحه ۲۴٫
[۸] . کریمی فرد، علیار، حق مالکیت فکری، مجله علوم تربیتی، ۱۳۸۵ مرداد ماه، شماره ۵۳، صفحه ۹٫
[۹] . نصیری، مصطفی، حقوق مالکیت فکری، مجله دادرسی، مهر و آبان ۱۳۸۷، شماره ۷۰، صفحه ۲۵٫
[۱۰] . Paris Convention for the Protection of Industrial Property 1883.