1-3- اهمیت و ارزش تحقیق……………………….. 5
1-4- کاربرد نتایج تحقیق……………………….. 7
1-5- اهداف تحقیق……………………………… 7
1-5-1- هدف کلی……………………………….. 7
1-5-2- اهداف فرعی…………………………….. 7
1-6- سوالهای پژوهش……………………………. 8
1ـ7ـ تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها و اصطلاحات……. 8
1-7-1- تعاریف مفهومی………………………….. 8
1-7-1-1- آسیبشناسی تعاملی……………………… 8
1-7-1-2- مهارتهای ارتباطی……………………… 8
1-7-1-3- رابطه والد-کودک………………………. 8
1-7-1-4- استانداردسازی………………………… 9
1-7-2- تعاریف عملیاتی…………………………. 9
1-7-2-1- آسیبشناسی تعاملی……………………… 9
1-7-2-2- بستهی آموزشی…………………………. 9
1-7-2-3- استانداردسازی………………………… 9
فصل دوم: پیشینه پژوهش
مقدمه……………………………………….. 10
2-1- پیشینه نظری……………………………… 10
2-1-1- گفتار اول: تعریف ارتباط…………………. 10
2-1-2- اهمیت ارتباط…………………………… 12
2-1-3- تعریف رابطه والد- فرزند…………………. 13
2-1-4- اهمیت رابطه والد – کودک…………………. 13
عنوان صفحه |
2-1-6- منابع نیاز برای ارتباط کودک……………… 14
2-1-7- مراحل برقراری ارتباط کودک با جهان پیرامون…. 15
2-1-7-1- دوره پیش- تاریخ ارتباط (مرحله نوزادی)…… 15
2-1-7-2- شکل میان فردی- موقعیتی ارتباط «یک تا شش ماه» 16
2-1-7-3- شکل عملی- موقعیتی ارتباط «شش تا هیجده ماهگی» 16
2-1-7-4- شکل موقعیتی- عملی ارتباط «هیجده ماهگی تا سه سالگی» 16
2-1-7-5- شکل شناختی– فرا موقعیتی ارتباط «سه تا شش سالگی» 17
2-1-8- شیوههای برقراری ارتباط با کودکان…………. 18
2-1-8-1- ابراز محبت به کودک……………………. 19
2-1-8-2- بازی با کودک…………………………. 19
2-1-8-3- سلام کردن به کودک……………………… 20
2-1-8-4- تأمین امنیت………………………….. 20
2-1-8-5- آشناسازی فرزند با واقعیتها…………….. 21
2-1-8-6- برقراری ارتباط عاطفی و کلامی……………. 21
2-1-8-7- ایجاد احساس امنیت روانی……………….. 22
2-1-8-8- اعتدال………………………………. 22
2-1-8-9- پذیرش و احترام دوسویه…………………. 23
2-1-8-10- تشویق و تایید کردن…………………… 24
2-1-8-11- تعدیل انتظار به میزان توان فرزند………. 25
2-1-8-12- رازداری…………………………….. 25
2-1-8-13- قاطعیت و جدیت……………………….. 25
2-1-8-14- هماهنگی تربیتی والدین………………… 26
2-1-8-15- عمل گرایی…………………………… 26
2-1-9- ارتباط مناسب از دید کودکان………………. 27
2-1-10- تعامل والد-کودک……………………….. 28
2-1-11- پدر و مادر شدن………………………… 30
2-1-12- تعامل مادر- فرزند……………………… 31
2-1-13- تعامل پدر- فرزند………………………. 36
عنوان صفحه
2-1-14- تأثیر فرزندان بر والدین………………… 38
2-1-15- عوامل موثر در آسیبهای تعاملی والد-کودک…… 38
2-1-15-1- وابستگی مادر-کودک……………………. 38
2-1-15-2- سبک مادری و پدری…………………….. 39
2-1-15-3- جنسیت کودک………………………….. 40
2-1-15-4- اختلافات زناشویی……………………… 41
2-1-15-5- ناهماهنگی والدین…………………….. 42
2-1-15-6- آسیبهای رسانهای……………………… 44
2-1-15-7- نگرشهای فرزندپروری…………………… 45
2-1-15-7-1- انواع نگرشهای فرزندپروری…………….. 46
2-2- گفتار دوم: تاریخچه نگاه به دوران کودکی……… 47
2-2-1- کودک چیست؟…………………………….. 47
2-2-2- فلسفه کودکی……………………………. 47
2-2-3- ویژگیهای دوران پیش از دبستان…………….. 48
2-3- گفتار سوم: نظریات موجود درباره رابطه والد- کودک 51
2-3-1- روان تحلیلی……………………………. 51
2-3-2- نظریه شناختی پیاژه……………………… 51
2-3-3- نظریه اجتماعی- فرهنگی ویگوتسکی…………… 52
2-3-4- نظریه ذهن و فراشناخت……………………. 53
2-3-5- نظریهی روانی- اجتماعی اریکسون……………. 54
2-3-6- نظریه کارن هورنای………………………. 55
2-3-7- نظریه یادگیری………………………….. 56
2-3-8- نظریه پاترسون و رالینز………………….. 56
2-3-9- نظریه خانواده درمانی……………………. 57
2-3-10- رویکرد منظومهای……………………….. 58
2-3-10-1- دیدگاه عمل گرایی…………………….. 58
2-3-10-2- رویکردهای منظومهای بومشناسی…………… 60
-3-10-3- دیدگاه روابط میان فردی……………….. 60
2-3-11- نظریه دلبستگی…………………………. 60عنوان صفحه
2-3-12- نظریه طرحواره درمانی…………………… 62
2-3-12-1- نیازهای هیجانی………………………. 62
2-3-12-1-1- نیاز به دلبستگی ایمن به دیگران……….. 62
2-3-12-1-2- خودگردانی کفایت و هویت (حوزه خودگردانی و عملکرد مختل) 63
2-3-12-1-2-1- مرزهای خانوادگی…………………… 63
2-3-12-1-2-2- تعریف هویت……………………….. 64
2-3-12-1-2-3- مادران مضطرب و نگران………………. 64
2-3-12-1-3- نیاز به آزادی در بیان خواستهها و هیجانهای سالم 64
2-3-12-1-4- نیاز به شادی و تفریح………………… 65
2-3-12-1-5- نیاز به محدودیتهای واقعبینانه و خویشتن داری 65
2-3-12-2- خلق و خو (مزاج)……………………… 65
2-3-13- سبکهای فرزندپروی………………………. 66
2-3-13-1- شیوه اقتدار منطقی……………………. 69
2-3-13-2- شیوه استبدادی……………………….. 71
2-3-13-3- شیوه سهلگیرانه………………………. 74
2ـ2ـ تحقیقات انجام شده………………………… 76
2ـ2ـ1ـ پژوهشهای انجام شده در داخل کشور………….. 76
2ـ2ـ2ـ تحقیقات خارج از کشور……………………. 78
جمعبندی……………………………………… 84
فصل سوم: روش پژوهش
3-1- مقدمه…………………………………… 85
3-2- روش پژوهش……………………………….. 85
3-2-1- بخش اول……………………………….. 85
3-2-1-1- روش کیفی…………………………….. 85
3-2-1-2- روش کمی……………………………… 87
3-2-2- بخش دوم پژوهش………………………….. 87
صفحه
3-3-1- جامعه آماری……………………………. 87
3-3-2- نمونه و روش نمونه گیری………………….. 88
3-3-2-1- نمونهگیری در مرحله اول (روش کیفی)………. 88
3-3-2-2- نمونهگیری در مرحله دوم (روش کمی)……….. 88
3-3-2-3- نمونهگیری در مرحله سوم (استانداردسازی بسته آموزشی) 89
3-4- ابزارهای پژوهش…………………………… 90
3- 4-1- ابزار پژوهش در مرحلهی کیفی……………… 90
3-4-2- ابزار پژوهش در مرحلهی کمی……………….. 90
3-5- روش تجزیه و تحلیل………………………… 94
فصل چهارم: یافتههای پژوهش
4-1- مقدمه…………………………………… 95
4-2- بخش اول…………………………………. 96
4-2-1- یافتههای کیفی………………………….. 96
4-2- یافتههای کمی پژوهش……………………….. 100
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
5-1- مقدمه…………………………………… 109
5 ـ2ـ خلاصه طرح و نتایج تحقیق…………………… 109
5-3- بحث و نتیجهگیری………………………….. 110
5-4- محدودیتهای پژوهش…………………………. 120
5-5- پیشنهادات……………………………….. 121
5-5-1- پیشنهادات کاربردی………………………. 121
5-5-2- پیشنهادات پژوهشی……………………….. 121
پیوست 1……………………………………… 122
پیوست 2……………………………………… 219
پیوست 3……………………………………… 221
منابع و مآخذ…………………………………. 223
مقدمه
خانواده مهمترین و اصلیترین نهاد تربیتی جامعه است، استحکام خانواده و روابط آن منجر به شکلگیری سلامت روانی مطلوبتر برای افراد خانواده در ورود به جامعه بزرگتر میشود. هر گونه معضل و مشکلی که استحکام خانواده را خدشهدار نماید، سلامت جامعه را نیز تحتالشعاع قرار میدهد (بیرجندی، 1375).
خانواده سالم، خانوادهای است که میان اعضای آن به ویژه والدین و فرزندان رابطه درستی حاکم باشد. برای رسیدن به رابطه انسانی سالم، اصول و شیوههایی وجود دارد که والدین باید دانایی و مهارت لازم را داشته باشند تا بتوانند با این اصول پیوند روحی و فکری با اعضای خانواده برقرار نموده و نقش تربیتی خود را اعمال نمایند (امیر حسینی، 1390).
برای کودک در سالهای اولیه تنها روابط موجود رابطه با والدینش میباشد او بیشترین اوقات خود را در خانواده به ویژه در کنار مادر میگذراند و بهترین و مؤثرترین نتایج را در سلامت و بهداشت روانی او خواهد داشت، بنابراین موثر بودن والدین (به ویژه مادر) یکی از پر اهمیتترین وظایف زندگی او به شمار میآید (کرنبرک، 1976، به نقل از گلادینک، ترجمه بهاری، 1382).
کودک برای رشد و تحول و آیندهای کارآمد نیاز به فراهم شدن محیطی مساعد دارد، محیطی که کلید اصلی آن مراقبت والدین است، مراقبت یعنی درک کردن، شناختن، دوست داشتن، پذیرفتن، تأمین نیازهای – تغذیهای، پوشاک و بهداشت و هر آنچه برای سلامت جسمی و روانی کودک لازم است از جمله مراقبت برای رشد و تکامل کودکان، آموزش خوداتکایی و داشتن زندگی مستقل درآینده لازم است (شیخ سامانی، 1385).
بهترین ملاک و معیاری که بر اساس آن میتوان تربیت را ارزیابی کرد، همان شبکه ارتباطی اعضای خانواده با یکدیگر است. به همین اعتبار، خانواده را امروزه به «سیستم ارتباطی» تعریف میکنند که سلامت جامعه، بازتابی از سلامتی سیستم ارتباطی خانواده است (فرهادیان، 1390).
یکی از نیازهای اساسی والدین در امر تربیت و پرورش کودکان، برقراری ارتباط سالم با آنهاست. ارتباط صحیح بین پدر و مادر و روابط سالم آنان با کودکان اولین و مهمترین زمینه رشد کودکان است (مایاایوانا، 1978، ترجمه مدبرنیا، 1375).
1-2- بیان مسئله
فرایند ارتباط در خانواده، یکی از زمینههای مورد علاقه مشاوران در خانواده درمانی است. ارتباط فرایندی است که از طریق آن پیامها صرف نظر از ماهیت وسیلهای که به کار برده میشود، از فردی به فرد دیگر انتقال پیدا میکند و به این ترتیب کنش متقابل امکانپذیر میشود مهارتها و تواناییهای کودکان در سالهای اولیه بیش از سالهای بعدی و نوجوانی دستخوش تغییر میشود مخصوصاً در دوره پیش از مدرسه تغییرات چشمگیری در تکامل فیزیکی، شناختی و احساسی کودک روی میدهد به این ترتیب این مدت برای والدین دوران استرسزای تغییر و تطبیق است (محسنی، 1379).
طبق نظر مینوچین (1974) خانواده رحمی است که فرد در آن شکل میگیرد و رشد میکنند. حوزهای است که نیرومندترین ارتباطات عاطفی در آن شکل میگیرد و زمینهای است که در آن زندگی فرد نمایش داده میشود و فرد در آن اولین تجارب خود را در ارتباط با روابط بین فردی تجربه میکنند. (ماسن، ترجمه پاسایی، 1370) در سنین اولیه زندگی، کودک تقلیدپذیری قوی دارد حرکات و رفتار اطرافیان در ضمیر او حک شده و شخصیت کودک تکوین مییابد، پدر و مادر اولین کسانی هستند که کودک از آنها تقلید میکند (عریضی، 1382).
شکلگیری این رابطه از زمان قبل از تولد یعنی زمانی که والدین نقش والد را میپذیرند آغاز شده و تحت تأثیر عوامل متعددی است. از جمله این عوامل میتوان به وضعیت سلامت روانی والدین، عوامل فرهنگی اجتماعی، خواسته یا ناخواسته بودن کودک اشاره نمود (محمودی قرایی، 1390).
والانس، کامینگز و هامفریز (1998) میگویند قابلیت ارتباطی مختل، موجب افت مهارتهای اجتماعی شده و این افت متقابلاً به بیرونی یا درونی شدن نشانهی شناختی منجر میشود (دانگل، ترجمه توزندجانی، 1377).
والدین میبایست افزون بر دانستن اصول، از شیوهها و راهکارهای مناسبی که در مقاطع سنی مختلف وجود دارد، آگاهی داشته باشند. دوران خردسالی ارتباطهای ویژهای را میطلبد زبان مهمترین عامل ارتباط انسانی است و کلام سادهترین و کاربردیترین وسیله تبادل و تفاهم انسانها به شمار میرود. کلمات، اهداف و نیتها را آشکار میکند والدین باید ارتباط مناسب و صمیمی با هم برقرار کنند. در غیر این صورت، ابتدا موجب خدشهدار شدن شخصیت خود و ایجاد رنجش عاطفی، تعارض و اختلاف با هم خواهند شد. تشدید این عوامل، بحران را به ارتباط با کودک هم خواهد برد و این ناهنجاری به صورت رفتارهای نابهنجار در محیط خانه و مهد کودک ظاهر میگردد (امیر حسینی، 1390).
یک موضوع مورد توافق عام در بین پژوهندگان رشد کودک و آسیبشناسان روانی رشد این است که رشد کودکان تحت تأثیر دامنهای از عوامل است که ورای رابطهی والد – فرزند است. کیفیت رابطه والد کودک اهمیت زیادی در رشد و تکامل دوران کودکی دارد. به طوری که ناایمنی این رابطه میتواند سلامت روانی کودک را به خطر اندازد (محمودی قرایی، 1390).
مطالعات نشان داده است که رابطه والد- فرزند یک عامل حیاتی برای سازگاری روان شناختی فرزندان است وقتی از رابطه والد- فرزند بحث میشود، بسیاری از مواقع تعریف رابطه والد- فرزند به روشنی ساختاربندی نشده است، و عناصر و جنبههای رابطه والد- فرزند به خوبی تعریف نشده است. هنگام بحث کردن رابطه والد- فرزند، اصطلاحاتی مانند سلامتی یا دلبستگی/ پیوند به کار برده میشود. مطالعات تجربی کیفیت روابط والد- فرزند را اینگونه تعریف کردهاند: احساس باز بودن میان والدین و فرزندان، درجه باز بودن، میزان ارتباط و بحث مشکل و تعارض درک شده میان والدین و بچهها احساس طرد شدن به وسیله والدین، دشمنی/ پرخاشگری میان والدین و بچهها، رضایت در رابطه میان والدین و فرزندان. به طور کلی خوشحالی و خوشبختی در رابطه میان والدین و فرزندان درجه عاطفه نشان داده شده به وسیله والدین و زمان صرف شده با والدین و شیوههای والدینی که اغلب به کار برده میشود (لی، 2007).
بلسکی (1984) به سه عامل موثر در آسیبشناسی رابطه والد -کودک اشاره میکند:
1- خصوصیات والدین شامل سوابق ژنتیکی و محیطی و منابع و امکانات روان شناختی آنها
2- خصوصیات کودک، به ویژه نیمرخ خلق و خوی او
3- چهارچوب محیطی رابطه والد – کودک شامل استرسها و حمایتها.
بلسکی، کمپبل، کوهن و موری میگویند تعامل این سه عامل موثر، پدر و مادری کردن و ارتباط والد فرزندی را تعیین میکند؛ و همچنین رابطه زناشویی بر آرامش روانی والدین و در نتیجه بر مهارتهای پدر و مادری کردن تأثیر میگذارد (شردور و گوردون، ترجمه فیروز بخت، 1389).
یکی دیگر از مسایلی که بر رابطه والد کودک مؤثر است شیوهی فرزندپروری والدین است. چنانچه والدین از شیوه فرزندپروری مناسبی استفاده نمایند ارتباط مثبتی نیز میتوانند با کودکان خود برقرار نمایند. اساس فرزندپروری بر ایجاد محیط امن و مورد علاقه، یادگیری مثبت، انضباط قاطعانه و انتظارات واقعبینانه است. به این معنی که والدین اوقات خاصی را برای تعامل با فرزند خود در نظر بگیرند و در این اوقات فعالیتی را پایه ریزی نمایند که از حداکثر کیفیت برخوردار باشد به نحوی که والد و کودک هردو از این تعامل لذت ببرند (ملک پور، 1385)
مسایل و آسیبهای دوران پیش دبستانی تعاملی از ویژگیهای کودک (مزاج دشوار، واکنشی بودن به میزان بالا، عواطف منفی زیاد، توان محدود در تعدیل برانگیختگی و عواطف منفی، دلبستگی ناایمن، رشد شناختی تأخیری، نقص در مهارتهای اجتماعی) رفتار مراقبتی (غیر حساس نا پاسخگو بودن مراقب، در دسترس نبودن، فقدان صمیمیت و گرمی، انعطاف ناپذیری، تنبیه سخت، راهبردهای کنترلی بیش از حد اهمال کارانه، انتظارات رشدی نامناسب، راهبردهای کنترلی خشن و انعطاف ناپذیر) و عامل ترکیب تعاملی خانواده که شامل (مسایل خانواده تک والدی، اختلافات زناشویی، اختلال روان شناختی والدین، ناهماهنگی والدین در تربیت فرزند) و همچنین بافت محیطی /اجتماعی خانواده (پایین بودن تحصیلات، بیکاری، محدودیت مالی، کمبود حمایت اجتماعی، حمایت ناکافی از طرف موسسهها تسهیلات ناکافی برای مراقبت، فشار روانی خانواده، وضع نامساعد) میباشد (کمبل، ترجمه صیادلو، 1387).
متخصصان برای پیشگیری از مشکلات شایع دوران کودکی یا پیشگیری از تشدید آنها سعی کردهاند والدین را با رشد کودک و فنون مدیریت رفتار آشنا کنند. البته «تربیت والدین» و «آموزش والدین» فرق دارند: تربیت والدین روی پیشگیری از ایجاد رفتار ناکارآمد در کودک متمرکز است و آموزش والدین روی رفع اختلالات جدی کودکان بنابراین تربیت نوعی پیشگیری «همگانی» است و آموزش والدین، یک نوع پیشگیری «گزینشی» و «نشان شده» ولی در هر دو نوع برنامه از فنون اطلاع رسانی، تعلیم اصول یادگیری و رفتاری پرورش مهارتهای پدر و مادری کردن و مهارتهای ارتباطی و پرورش مهارتهای حل مسئله استفاده میشود. (شرودو و گوردون، ترجمه فیروزبخت، 1389).
این پژوهش درصدد است تا آن بخش از آسیبهایی را که در تعامل والد با کودک وجود دارد را شناسایی کند چه بسا اساس بسیاری از این آسیبها عدم آگاهی والدین به اصول و روشهای موثر در برقراری ارتباط با کودک میباشد به همین سبب بر اساس آسیبهای موجود در ارتباط والد -کودک بسته آموزشی مهارتهای ارتباطی برای والدین تدوین گردد و در طی یکسری جلسات مهارتهای ارتباطی مناسب را برای رفع آسیبهای مربوطه بیان نمودیم.
1-3- اهمیت و ارزش تحقیق
از نظر روانشناسی کودک، سالهای پیش از دبستان یکی از مهمترین دورههای رشد است چون بسیاری از قابلیتهای کودک در همین دوران پی ریزی میشود، مهارتها و تواناییهای کودکان در سالهای اولیه بیش از سالهای بعدی و نوجوانی دستخوش تغییر میشود، محیط خانه در طی این سالها اهمیت بسیاری دارد زیرا بسیاری از کودکان تجربه آموزشی دیگری غیر از محیط خانه ندارد و اگر خانواده از نظر ارتباطی سالم باشد در سلامت فرزندان، سپس سلامت جامعه، نقش مهمی دارند این نتایج نشان میدهد که اثر خانواده بر کودک از تمام نیروهایی که تا به حال شناخته شده بیشتر است، بر اساس تعاملات ارتباطی سازنده یا مخرب خانواده با فرزندان، رفتارهای سالم یا ناسالم در کودکان شکل میگیرد. از سوی دیگر اهمیت سنین قبل از دبستان، مورد تأکید و توجه بسیاری از نظریهپردازان و روانشناسان رشد کودک واقع شده است. آنها بر این باورند که کودک قبل از پنج سالگی به 80 درصد رشد نهایی خود میرسد و هوش، استعداد، مهارت، خلق و خو و شخصیت وی در این دوران شکل میگیرد.
گزلمعتقد است کودکان از سنین 5 تا 6 سالگی نسخه کوچک فردی هستند که در آینده خواهند بود. به عبارت دیگر، گزل بیشترین تأکید را بر اهمیت دوران پیش دبستانی دارد و سهم حیاتی این دوره را در شکلگیری شخصیت کودک گوشزد میکند. چرا که پایههای راستین شخصیت، در سنین پیش دبستانی استوار میشود.
مطالعات زیادی نشان میدهد که کاربستهای استثماری یا اهمالکارانه والدین میتواند عواقب بلند مدتی را در پی داشته باشد، اگر والدین با اصول و روشهای ارتباطی با کودک آشنا باشد و آنها را به کار بندد، در دوره نوجوانی با مشکلات کمتری روبرو خواهد شد، میتوان دریافت که آموزش والدین و آشنا ساختن آنها با روشهای صحیح ارتباطی تا چه اندازه در تأمین سعادت فردی و اجتماعی افراد جامعه موثر است نظر به اهمیت روز افزون مهارتهای ارتباطی و بررسی رابطه والد- کودک در مطالعات امروزی، یک ابزار پایا و روا در سنجش مهارتهای ارتباطی والد کودک و روان درمانی برای مشاوران، پژوهشگران و دانشجویانی که نیازمند بهکارگیری ابزاری مناسب در مورد بررسی مهارتهای ارتباطی هستند، کمک مینماید.
پژوهش حاضر درصدد است تا در حیطهی آسیبشناسی خانواده، چشم انداز روشنتری را از مشکلاتی که والدین در طی سالهای پیش از دبستان، تحت عنوان آسیبهای تعاملی، در ارتباط با کودکشان پیدا میکنند و در اختیار متخصصین این حوزه قرار دهد. این پژوهش بر آن است تا ضمن توجه به زیربنای تئوری موجود در خصوص موضوع تحقیق، آسیبهای تعاملی موجود را در نمونهای برگرفته شده از یک جامعهی ایرانی شناسایی کند و راهبردهای مقابلهای را در قالب بستهی آموزشی به گونهای تدوین نماید که پاسخگوی نیازهای این جامعه بوده و بدین وسیله خلأ پژوهشی موجود را که همانا نبود پژوهشها و منابع علمی مدون و معتبر، در خصوص ارتباط والد- کودک میباشد، تا حدی برطرف نماید. همچنین نتایج این پژوهش میتواند در گسترش متون نظری در حوزهی آسیبشناسی خانواده و فرزندپروی، آسیبشناسی ارتباط، مشاورهی کودک و مهارتهای ارتباطی در خانواده مورد استفاده قرار گیرد.
1-4- کاربرد نتایج تحقیق
سلامت روان کودکان بخشی از سلامت و رفاه عمومی جامعه است، هر اقدام جدی برای بهبود بهداشت روان کودکان مستلزم ارزیابی کیفیت رابطه والد- کودک است. وجود برنامهی آموزشی شامل مهارتهای ارتباطی که منجر به بالا بردن آگاهیها والدین در ارتباط با فرزندشان باشد، گامی موثر در گسترش بهداشت روانی والدین، افزایش تعامل مثبت والدین با کودکان، کاهش سوء رفتار با کودکان، تغییرات مثبت در درک و رفتار والدین از والد بودنشان، کاهش افسردگی و استرس مادران، افزایش رضایت والدین و کاهش تعارض والدین در مورد روش تربیت کودکان است و مداخله آموزشی، میتواند با ایجاد حس صلاحیت و افزایش سطح حرمت خود، ایفای صحیح نقش والدینی و والدگری را ارتقا بخشد و همچنین منجر به تقویت ارتباط والد- کودک شده و مستحکمتر شدن روابط آنها میگردد، و نتایج این پژوهش را میتوان در مراکز آموزشی، درمانی، مهد کودک و کارگاههای آموزش والدین استفاده کرد.
1-5- اهداف تحقیق
1-5-1- هدف کلی
تدوین و استانداردسازی بسته آموزشی مهارتهای ارتباطی والد- کودک «در مقطع پیش دبستانی»
1-5-2- اهداف فرعی
تعیین کیفی آسیبهای تعاملی مادر -کودک
تعیین کیفی آسیبهای تعاملی پدر -کودک
تعیین کمی آسیبهای تعاملی والد-کودک
تعیین کمی آسیبهای تعاملی مادر – کودک
تعیین کمی آسیبهای تعاملی پدر –کودک
تعیین شدن آسیبهای تعاملی والد-کودک
تعیین شدت آسیبهای تعاملی مادر- کودک
تعیین شدت آسیبهای تعاملی پدر- کودک
تعیین میزان تفاوت آسیبهای تعاملی مادر- کودک با آسیب تعاملی پدر- کودک
تدوین بسته آموزشی در خصوص مهارتهای ارتباطی والد –کودک
استانداردسازی بسته آموزشی در خصوص مهارتهای ارتباطی والد- کودک
1-6- سوالهای پژوهش
- از نقطه نظر کیفی چه آسیبهایی در تعامل مادر -کودک وجود دارد؟
- از نقطه نظر کیفی چه آسیبهایی در تعامل پدر – کودک وجود دارد؟
- از ن