ازجمله رخدادهای مهم در زندگی زنان بارداری وزایمان است که تغییرات جسمی وروانی زیادی برای مادر به همراه دارد، این تغییرات میتواند زندگی خانوادگی واجتماعی او را تحت تأثیر قرار دهد. بارداری دوران خاصی است که طی آن بدن دچارتغییرات زیادی میشود.
در طول حاملگی تغییرات اساسی درشکل ووزن بدن ایجاد میشود (باسکاگلیاواسکات ریس[۱]۲۰۰۳). بررسیها نشان میدهد زنان در این دوره نگرش منفی نسبت به بدن خود پیدا میکنندواین نگرش منفی محدود به دوران بارداری نبوده واین زنان در آینده در معرض خطراتی چون چاقی، کاهش اعتماد به نفس، افسردگی و…قرار دارند.
نگرانی در مورد پایدار ماندن تغییرات ظاهری نامطلوب در دوران بعداز زایمان شامل نگرانی درباره بزرگ ماندن شکم، باقی ماندن لکه هاوتیرگی پوست و کاهش زیبایی شکم ازمهمترین نگرانیهای زنان است (گروسی، نعمت الهی ورفسنجانی۱۳۹۲).
مطالعه نوروزی وهمکاران نشان دادزنان باردار نگرشهایی مبنی برپایدارماندن تغییرات بدن در دوره بعداز زایمان تجربه میکنند وبرای بازگشت به فرم بدنی قبل از بارداری تصمیم به تغییر در زندگی ورفتار خودمیگیرند، بخصوص برای کسب رضایت همسر. آنها از جمله نگرانیها را نگرانی درباره بزرگ ماندن شکم وکاهش زیبایی شکم ذکر کردندوازجمله تغییرات رفتاری، جهت کاهش تنش ناشی ازتغییرات بدن تصمیم برای رژیم گرفتن در دوران شیردهی، انجام ورزش، پوشیدن لباسهای تنگ، استفاده از لوازم آرایش، مراجعه به پزشک جهت درمان ذکر کردند (نوروزی۱۳۸۵).
در دوره بعد از زایمان بیشتر زنان مشکل اضافه وزن پیدا میکنند، همچنین ضعف بدنی وعضلانی بویژه در شکم ولگن خاصره از مشکلات شایع این دوره بشمار میرود (کائینی، نوروزی ووطنی۱۳۸۶).
عدم رضایت ازوزن وابعاد بدنی، احتمال رفتارهای مخاطره آمیزاز نظر سلامتی مانندرژیمهای غذایی نادرست ودر نتیجه دریافت ناکافی مواد مغذی را افزایش میدهد، یافتهها نشان میدهد بین تصویر ذهنی بدنی ودریافت مواد غذایی رابطه وجود دارد بطوری که میانگین مصرف همه گروههای غذایی در گروه با تصویر بدنی نامطلوب، کمترازگروه دیگراست (امیدواروهمکاران۱۳۸۱).
حاملگی ودوران بعداز زایمان زمانی است که تغییرات قابل ملاحظهای در وزن، رضایت ازشکل بدن وعادات خوردن دربسیاری از زنان رخ میدهد (نوروزی۱۳۸۵).
این تغییرات میتواند ناشی ازعوامل متعدد باشد، نوع زایمان ممکن است از طریق تأثیر بر تصویر بدن یکی از عوامل زمینهای یاتشدید کننده این تغییرات ورفتارهای زنان در دوران بعداززایمان باشد.
دلمشغولی ودغدغه ذهنی وروحی، تصویرنامطلوب ذهنی از بدن وعدم رضایت از وضعیت جسمانی، زنان را درگیرمشکلاتی میسازد تا تمام انرژی ووقتشان را به خود معطوف نموده از دستیابی وحتی توجه به مسا ئل وموضوعات حیاتیتر زندگی بازداشته شوند، همچنین این موضوع میتواند برمیزان اعتمادبه نفس زنان وسلامت روانی واجتماعی آنان بسیار مؤثر باشد (کیوان آرا، حقیقیان وکاوه زاده۱۳۹۱). لذا شناسایی عوامل مؤثر بر تن انگاره منفی زنان دراین دوره وگسترش عوامل ورفتارهایی که همراه با تصویر ذهنی مثبت در خلال حاملگی و بعداز زایمان برای محققان و عاملان بهداشتی حائزاهمیت است.
۲-۳- پیشینه مطالعات
مطالعات درمورد کیفیت زندگی وتن انگاره بدلیل جدید بودن مفاهیم مزبور محدود است، بخصوص در ایران درحوزه کیفیت زندگی زنان وعوامل مؤثر برآن مطالعات زیاد نیست، در مورد تأثیر نوع زایمان برکیفیت زندگی زنان مطالعات بسیارمحدود است وتنها چند مطالعه درمورد کیفیت زندگی بعداز زایمان، استرس واضطراب بعداز زایمان ومسائل جنسی بعداز زایمان صورت کرفته است، همچنین مطالعات در مورد تن انگاره چه در سطح جهانی وچه در ایران بیشتر حول عوامل اجتماعی مؤثر برتصویر بدن واعمال جراحی زیبایمتمرکز است ومطالعات خارجی بدلیل تفاوتهای فرهنگی وتفاوت در امکانات وابزار پزشکی قابل تعمیم در کشورما نیست. در ایران تنها چند مطالعه در مورد تن انگاره در دوران بارداری، ارتباط تن انگاره با درماندگی روانشناختی، ارتباط تن انگاره باعزت نفس، ارتباط تن انگاره با رضایت جنسی، انجام شده است، اما در موردتأثیر نوع زایمان بر تن انگاره زنان دردوران بعداز زایمان مطالعهای یافت نشد وبرای اولین بار است که این موضوع در استان ایلام بررسی میشود. با توجه به مطالب بالا در ذیل به برخی مطالعات داخلی وخارجی در این زمینه ونتایج آنها اشاره میشود.
[۱]Boscaglia&Skouteris