اهمیت رضایت شغلی در سازمان
اهمیت رضایت شغلی از آن جا ناشی می شود که بیشتر افراد تقریباً نیمی از ساعات بیداری خود را در محیط کاری میگذارنند. حدی از احساسات و نگرشهای مثبت که افراد نسبت به شغل خود دارند را رضایت شغلی میگویند. وقتی که شخص میگوید دارای رضایت شغلی بالایی است، این بدان مفهوم است که او واقعاً شغلش را دوست دارد، احساسات خوبی درباره کارش دارد و برای شغلش ارزش زیادی قائل است. نتایج تحقیقات نشان میدهد که کارکنان با رضایت شغلی بالاتر، از نظر فیزیک بدنی و توان ذهنی در وضعیت خوبی قرار دارند.(کندان[۱]، ۱۹۹۸).
نیازهای فرد، محرک و برانگیزاننده او در اقدام به کار جهت رفع این نیازها می باشد. اما چرا برخی از مردم بیشتر از دیگران کار می کنند؟رابینز در این باره معتقد است که اگر هدفی برای فرد از ارزش و اهمیت بیشتری برخوردار باشد فرد برای دستیابی به آن فعالیت بیشتری انجام خواهد داد. تا حدی که همتایان با استعدادتر را از میدان بدر کند. برآورده شدن رضایت خاطر فرد را به وجود میآورد و این احساس رضایت منجر به تحریک فرد برای تلاش بیشتر و کارآیی مطلوبتر می شود. اگر انتظارات فرد از حرفه اش برآورده شود و به هدفی که از انتخاب شغل خود داشته است برسد، در او ایجاد رضایت شده و خود را موفق احساس می کند (کبیری، ۱۳۶۹: ۵۰).
کوهن[۲] معتقد است اگر انگیزههای اصلی و مهم فرد در زمینه شغل او و کارهایی که انجام می دهد ارضاء شوند هر چه فاصله بین نیازهای شخصی فرد و ادراک یا نگرش او نسبت به توانایی بالقوه شغل برای ارضاء این نیازها کمتر باشد رضایت شغلی نیز زیاد خواهد بود ( ساعتچی، ۱۳۷۲: ۲۴).
کاتزل و تامپسون[۳](۱۹۹۰) بر این باورند که وجود انگیزش در شغل برای ادامه اشتغال لازم و ضروری است و اگر فرد به شغل خود علاقمند نباشد و در انجام وظایفش برانگیخته نشود ادامه حرفه برایش ملامتآور خواهد بود. ولی برآورده شدن نیازها از طریق حرفه، احساس رضایت نسبت به شغل ایجاد می کند. بسته به اهمیت و شدت وجود نیاز و میزان ارضاء آن توسط حرفه، احساس رضایت نیز بیشتر خواهد بود، بنابراین افرادی که از کارشان رضایت دارند و به آن علاقهمند هستند، از انگیزه زیادی در کارشان برخوردارند.( به نقل از لوکنر و هانکس[۴]، ۲۰۰۳).
۲-۳-۳- انواع رضایت شغلی و ابعاد آن
گینزبرگ[۵] و همکارانش (۱۹۱۵) که رضایت شغلی را از دیدگاه های گوناگون مورد توجه قرار دادند به دو نوع رضایت شغلی اشاره میکنند:
۱- رضایت درونی که از دو منبع حاصل میگردد: اول، احساس لذتی که انسان صرفاً از اشتغال بکار و فعالیت عایدش میشود. دوم، لذتی که بر اثر مشاهده پیشرفت و یا انجام برخی از مسئولیتهای اجتماعی و به ظهور رساندن توانائیها و رغبتهای فردی به انسان دست میدهد.
۲- رضایت بیرونی که با شرایط اشتغال و محیط کار ارتباط دارد و هر آن در حال تغییر و تحول است. از عوامل رضایت بیرونی، به عنوان مثال شرایط محیط کار، میزان دستمزد و پاداش، نوع کار، و روابط موجود بین کارگر و کارفرما را میتوان نام برد. عوامل درونی که خصوصیات و حالات فردی را شامل میشود در مقایسه با عوامل بیرونی که شرایط کار و اشتغال را در برمیگیرد، از ثبات بیشتری برخوردار هستند. لذا رضایت درونی پایدارتر از رضایت بیرونی است. رضایت کلی نتیجه تعاملی بین رضایت درونی و بیرونی است. (بهروز اسکویی،۱۳۸۱).
رضایت شغلی خود یک مفهوم پیچیده و مشکل برای اندازهگیری به طور واقعی است. سطح رضایت شغلی تحت تأثیر یک دامنه وسیع از متغیرهای مربوط به عوامل محیطی، سازمانی، فرهنگی، اجتماعی و فردی است. (مولینز[۶]،۱۹۹۶).
– عوامل فردی شامل شخصیت، آموزش، هوش و تواناییها، سن، وضعیت تأهل و درک وضعیت شغلی.
– عوامل اجتماعی[۷] شامل روابط با همکاران، کار کردن گروهی و هنجارها، فرصتها برای تعامل و سازمان های غیررسمی.
– عوامل فرهنگی[۸] شامل نگرشها، باورها و ارزشهای زیربنایی.
– عوامل سازمانی[۹] شامل ماهیت و اندازه، ساختار رسمی، رویهها و خط مشیهای پرسنلی، روابط کارمندان، ماهیت کار، تکنولوژی و سازمانکاری سرپرستی و سبکهای مدیریت و شرایط کاری.
– عوامل محیطی[۱۰] شامل اثرات دولت و فنآوری، اجتماع و اقتصاد.
این عوامل مختلف رضایت شغلی افراد را تحت تأثیر قرار میدهد. بعضی از کارگران یا کارمندان ممکن است با جنبههای خاصی از کارشان راضی شوند، ولی از جنبههای دیگری از آن ناراضی باشند.
از سوی دیگر، نیز به نظر میرسد یک نظریه جامع و کلی که رضایت را توضیح دهد وجود ندارد. با این حال، دامنه گستردهای از عوامل همانطور که در شکل (۲-۱) نشان داده شده است، رضایت شغلی را تحت تأثیر قرار میدهند (بحرالعلوم،۱۳۷۸).
شکل۲-۱: چهارچوب مطالعات رضایت شغلی
منبع: (بحرالعلوم،۱۳۷۸)
[۱] Candan
[۲] Kohlen
[۳] Katzell, RA. Thampson
[۴] Luckner, J., Honks
[۵] Ginzberg
[۶] Mullins
[۷] Social factors
[۸] Cultural factors
[۹] Organizational factors
[۱۰] Environmental factors