فصل دوم:پیشینه پژوهش
2-1-هوش هیجانی.. 15
2-1-1- تاریخچه هوش هیجانی.. 16
2-2- تعاریف هوش هیجانی.. 20
2-3- نظریه ها و الگوهای متفاوت هوش هیجانی.. 23
(EQ). 29
2-5- جایگاه هوش هیجانی در انسان. 31
2-6- هوش هیجانی و آموزش و پرورش… 31
2-7- اختلالات رفتاری.. 33
2-8-تعاریف اختلالات رفتاری از دیدگاه های گوناگون. 33
2-9- دسته بندی و بررسی چگونگی اختلالات رفتاری.. 36
2-10- دسته بندی اختلالات رفتاری.. 36
2-10-1-گروه بندی براساس مزاج.. 36
2-10-2- گروه بندی بر اساس رفتارهای اولیه و ثانویه. 38
2-10-3- گروه بندی بر اساس سن.. 38
2-10-4- گروه بندی بر اساس سبب شناسی.. 39
2-10-5- گروه بندی از دیدگاه روانپزشکان. 39
2-10-6-گروه بندی از دیدگاه متخصصان آموزش و پرورش… 41
2-11- عملکرد تحصیلی.. 42
2-12- پیشینه پژوهش… 43
2-12-1- پیشینه پژوهش های خارجی.. 43
2-12-2- پیشینه پژوهش های داخلی.. 51
فصل سوم: روش پژوهش
3-2- روش پژوهش… 55
3-3-جامعه، نمونه، روش نمونه گیری.. 56
3-4- نمونه گیری.. 56
3-5- ابزارهای پژوهش… 57
3-6-عملکرد تحصیلی.. 63
3-7- روش اجرای پژوهش… 64
3-9- روش تجزیه و تحلیل داده ها 65
فصل چهارم:یافته های پژوهش
4-1- برخی ویژگی های جمعیت شناختی اعضاء نمونه. 67
4-2-یافته های توصیفی.. 72
4-3- بررسی مفروضه های تحلیل کو واریانس… 76
فصل پنجم:بحث و نتیجه گیری
5-2- محدودیت های پژوهش… 99
5-3-پیشنهاد های پژوهش… 100
5-3-4- پیشنهاد های کاربردی.. 101
منابع. 102
منابع فارسی.. 102
منابع انگلیسی.. 107
ضمائم. 115
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول 3-1 طرح آزمایشی گسترش یافته پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه ……………………………………………………………55
جدول 3-2 ضرایب پایایی سیاهه رفتاری کودک، به روش آلفای کرونباخ و تصنیف در پژوهش حاضر………………………….. 59
جدول 3-3 روایی سیاهه رفتاری کودک و خرده مقیاس های آن با استفاده از روایی ملاکی در پژوهش حاضر…………………60
جدول 3-4 ضرایب پایایی سیاهه بهره هیجانی کودکان و نوجوانان، به روشهای آلفای کرونباخ و تنصیف در پژوهش حاضر………………. ………………………………………………………………………………………………………………………………………………..61
جدول 3-5 مراحل آموزش مهارت های هوش هیجانی……….. …………………………………………………………………………………..63
جدول 4-1 فراوانی و درصد شغل پدرهای گروه های شرکت کننده در پژوهش…………………………………………………………. 69
جدول 4-2 فراوانی و درصد شغل مادرهای گروه های شرکت کننده در پژوهش حاضر………………………………………………. 69
جدول4-3 فراوانی و درصد تحصیلات پدرهای گروه های شرکت کننده در پژوهش حاضر…………………………………………. 70
جدول 4-4 فراوانی و درصد تحصیلات مادرهای گروه های شرکت کننده در پژوهش حاضر…………………………………………71
جدول 4-5 فراوانی و درصد قومیت گروه های شرکت کننده در پژوهش حاضر…………………………………………………………. 72
جدول 4-7 میانگین و انحراف معیار خرده مقیاسهای اختلالات رفتاری در گروه آزمایش و گروههای گواه…………………… 74
جدول 4-8 میانگین و انحراف معیار خرده مقیاسهای هوش هیجانی در گروه آزمایش و گروههای گواه……………………….. 75
جدول 4-9 ضرایب همبستگی بین پیش آزمون های متغیرهای پژوهش حاضر……………………………………………………………. 77
جدول4-10 آزمون لوین جهت همگنی واریانس ها بین متغیرهای وابسته در گرو های آزمایش و گواه………………………….. 78
جدول 4-11خلاصه نتایج کوواریانس چند متغیری (مانکوا)روی پس آزمونهای اختلالات رفتاری ، هوش
هیجانی و عملکرد تحصیلی گروه آزمایش و گروه های گواه ، با کنترل پیش آزمون ها…………………………………………………. 79
جدول 4-12 خلاصه نتایج کوواریانس یک راهه در متن مانکوا روی پس آزمونهای اختلالات رفتاری ، هوش هیجانی و عملکرد تحصیلی گروه آزمایش و گروه های گواه ، با کنترل پیش آزمون ها……………………………………………………………….. 80
جدول 4-13 نتایج آزمون پیگیری بنفرونی برای مقایسه میانگین های گروهآزمایش و گروه های گواه در متغیرهای اختلالات رفتاری ، هوش هیجانی و عملکرد تحصیلی………………………………………………………… ………………………………………………. 81
جدول 4-14 خلاصه نتایج کوواریانس چند متغیری روی پس آزمون های مولفه های اختلالات رفتاری گروه آزمایش و گروه های گواه با کنترل پیش آزمون ها………………………………………………………… ……………………………………………………………… 83
جدول 4-15 نتایج تحلیل کوواریانس یک راهه، در متن مانکوا بر روی پس آزمون های مولفه های اختلالات رفتاری در گروه آزمایش و گروه های گواه با کنترل پیش آزمون ها……….. ……………………………………………………………………………….. 84
جدول 4-16 نتایج آزمون پیگیری بنفرونی برای مقایسه میانگین های گروه آزمایش و گروه های گواه در مولفه های اختلالات رفتاری…… ………………………………………………………… …………………………………………………………………………………………….. 85
جدول 4-17 خلاصه نتایج کوواریانس چند متغیری روی پس آزمون های مولفه های هوش هیجانی گروه آزمایش و گرو های گواه ،با کنترل پیش آزمون ها………………………………………………………… …………………………………………………………….. 87
جدول 4-18 نتایج تحلیل کواریانس یک راهه در متن مانکوا بر روی پس آزمون های مولفه های هوش هیجانی در گروه آزمایش و گروه های گواه با کنترل پیش آزمون ها………………………………………………………… ……………………………………….. 88
جدول 4-19 نتایج آزمون پیگیری بنفرونی برای مقایسه میانگین هی گروه آزمایش و گروه های گواه در مولفه های هوش هیجانی………………………………………………………… ………………………………………………………… ………………………………………. 89
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش هوش هیجانی بر اختلالات رفتاری ، هوش هیجانی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پسر دوره ابتدایی شهر نوراباد بود . جامعه آماری این پژوهش را کل دانش آموزان پسر سال پنجم و ششم ابتدایی شهر نوراباد که در سال تحصیلی 1393-1394 مشغول به تحصیل بودند تشکیل می دهد. نمونه پژوهش به صورت تصادفی مرحله ای انتخاب شد. تعداد 60 نفر دانش آموزی که بر اساس مصاحبه بالینی و سیاهه رفتاری کودک (CBCL) دارای اختلالات رفتاری تشخیص داده شده بودند، به شیوه تصادفی ، در دو گروه آزمایش و گروه گواه اول قرار گرفتند . از بین دانش آموزانی هم که بدون اختلالات رفتاری تشخیص داده شده بودند 30 نفر به شیوه تصادفی انتخاب و در گروه گواه دوم گمارده شدند. از هر سه گروه پیش آزمون گرفته شد . گروه آزمایش 12 جلسه آموزش مهارت های هوش هیجانی را دریافت کردند ، اما دو گروه گواه آموزشی دریافت نکردند. پس از پایان جلسات آموزشی ، از هر سه گروه پس آزمون به عمل آمد. داده های حاصل از این پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج بیانگر آن بود که آموزش هوش هیجانی ، در کاهش اختلالات رفتاری و افزایش هوش هیجانی و عملکرد تحصیلی موثر واقع شده است.
واژگان کلیدی: هوش هیجانی ، اختلالات رفتاری، عملکرد تحصیلی
فصل یکم
مقدمه پژوهش
1-1- مقدمه
انسان موجودی است رشد یابنده،هیجانی، آموزش پذیر و در عین حال آسیب پذیر که تنها از طریق تربیت صحیح و پرورش در محیط مناسب به شخصیت سالم دست می یابد. بنابراین، جا دارد تا حد امکان تلاش بی وقفه خود را نثار تعلیم و تربیت کودکان و کاهش مشکلات و موانع موجود در این راه کنیم؛ از آنجا که کودکان و نوجوانان آینده سازان جامعه هستند و سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی این قشر از اجتماع بسیار ارزشمند است .از سوی دیگر، یافتن راهی که تناقض ها و تردید های موجود در این زمینه را کاهش دهد،به متولیان آموزش و تربیت کودک در اتخاذ تصمیم های صحیح تر یاری می کند. و با توجه به اینکه مشکلات رفتاری دوران کودکی،علاوه بر اینکه بر یادگیری،شادکامی و روابط اجتماعی دوران کودکی موثرندو محیط خانواده را نیز تحت تاثیر قرار می دهند،اثرات مخربی بردوران بزرگسالی دارد،که بر اساس پژوهش های صورت گرفته با اختلالات روانی و رفتاری آن دوران در ارتباط است بنابر این لازم است که به برسی مسائل موجود در این برهه سنی پرداخته شود(افروز1394).همچنین با عنایت به اینکهاصلی ترین وظیفه تعلیم و تربیت، رساندن تمامی کودکان، اعم از عادی و استثنایی، به رشد و کمال مطلوب آنان است. در این رهگذر کودکان دارای مشکلات عاطفی و رفتاری، مستلزم دریافت بیشترین حمایت و توجه هستند که باید با به کارگیری علم روان شناسی و ارائه مراقبت های ویژه مسیر رشد آنان را هموار و هموارتر ساخت. برای رسیدن به این مهم، متخصصان امر نیازمند شناخت صحیح و دقیق فرآیند رشد و تحول روانی این کودکان هستند و این شناخت نیز بر پایه تخصص علمی و دانش و تجربه کافی میسر خواهد شد. در همین ارتباط، می توان گفت کودکی دارای مشکلات رفتاری است که رفتار و عملکردش نسبت به همسالان دارای نقصان باشد. این رفتارها ضمن نامناسب بودن با سطح سنی و هوش کودک، مزمن و مداوم بوده و گسترش آن از رفتارهای فزون کنشی و پرخاشگری تا رفتارهای گوشه گیری متفاوت است.اما این اختلالات رفتاری ناشی از چه عواملی می باشد،بر اساس تحقیقات انجام شده در این زمینه هم در داخل و هم در خارج از کشور به نقش برجسته هیجانات در بروز این اختلالات اشاره میشود(مکتبی1389) بنابراین جا دار در کنار شناخت مشکلات کودکان عوامل بنیادی و بروز دهنده این مسائل برسی شود که هیجانات و به طور خاص تر هوش هیجانی به عنوان عامل موثر مورد برسی قرار گرفته است.و بر اساس تعریفی از اختلالات رفتاری(سیف و نراقی1379) به رفتاری اختلال رفتاری می گویند که در دامنه سنی و اجتماعی فرد ناهنجار بوده و در افراد بهنجار این رفتار وجود نداشته باشدو این ویژگی ها بیشتر در افرادی که از هوش هیجانی پایین بر خوردارندو تسلط اندک بر هیجانات خود دارند مشاهده می شود.ویژگی های وجود دارد که نشان دهنده اختلال رفتاری در یک کودک یانوجوان می باشد، چنین کودکی در ایجاد و حفظ روابط اجتماعی مناسب و پاسخگویی صحیح به شرایط زندگی روزمره ناتوان است؛ به نحوی که شرکت او در کلاس درس، فرآیند یاددهی-یادگیری را مختل ساخته و به از هم گسیختگی و آشفتگی ذهنی سایر همسالان می انجامد و گاه معلم را با فشارهای روانی شدید رو به رو می سازد (بشاورد، 1382).از طرف دیگر ،رفتار های این کودکان اثرات منفی بر فرایند آموزش و پرورش آنها میگذارند،به نحوی که پیشرفت ناچیز در آموزش و پرورش برآیند مستقیم ،عینی و فوری رفتارهای این کودکان خواهد شد(نخست روان 1390).
اهمیت و ضرورت پژوهش
بسیار مشکل است که در مورد آنچه کودکان در سطوح متفاوتی با آن درگیر هستند، بی تفاوت ماند. بعضی از آنها با چالش هایی رو به رو می شوند که نه تنها موفقیت تحصیلی آنها را به مخاطره میاندازد، بلکه در مورادی بقای اولیه آنها را نیز به خطر می اندازد. یک نگاه به اخبار جهان، فهرست بلندی از موقعیت های سخت را آشکار میسازد، برای نمونه، سوء استفاده از کودکان، نرخ بالای طلاق، بارداری در سنین پایین، اعتیاد به مواد مخدر و بیماریهای مربوط به ظاهر افراد (چاقی، لاغری بیش از حد)، خشونت، خودکشی و زورگیری. جامعه نیازمند رسیدگی به این مسئله است که دست اندرکاران تعلیم و تربیت چه مسئولیتی در قبال بهتر کردن زندگی کودکان دارند. آیا می توانیم کودکان را به دانش و مهارت مورد نیاز برای موفق شدن در زندگی مجهز کنیم (مافینی و بهمن، 2008، ترجمه رستگارپور، 1388).
اختلالات رفتاری در کودکان به هر علتی که به وجود آمده باشد، عده زیادی از اقشار و نهادهای جامعه را با مشکل رو به رو می کند، چرا که نوع رفتارهایی که در کودکان دارای این اختلالات ظهور پیدا می کند در وهله اول خانواده و در یک سطح وسیع تر مربیان و متولیان امور آموزشی و سایر افرادی که با چنین کودکانی دارای ارتباط تنگاتنگ هستند را تحت تاثیر قرار می دهد و این تاثیرات در حدی است که در نهایت بازنده اصلی این تاثیر و تاثرات، کودکان هستند. به این معنیکه، نوع رفتار این کودکان باعث می شود که دیگران از آنها گریزان باشند و در نتیجه کیفیت و کمیت تعاملات اجتماعی آنها کاهش می یابد. از طرف دیگر، رفتارهای این کودکان اثرات منفی بر فرآیند آموزش و پرورش آنها می گذارند، به نحوی که پیشرفت ناچیز در آموزش و پرورش، برآیند عینی و فوری رفتارهای این کودکان خواهد بود. سیاروچی، دین و اندرسون (2002) عقیده دارند هر چه احتمال رفتارهایی که سلامت فردی، اجتماعی، هیجانی و تحصیلی فرد را به مخاطره اندازند، بیشتر باشد، تاثیر منفی بیشتری بر اجتماع خواهد داشت و احتمال سازگاری فرد کاهش می یابد.
در سالهای اخیر تحقیقات مختلفی به بررسی رابطه هوش هیجانی با اختلالات رفتاری و عملکرد تحصیلی پرداخته اند و گاهی نیز هوش هیجانی را به عنوان پیش بینی کننده اختلالات رفتاری مورد توجه قرار داده اند. اثر مداخله ای هوش هیجانی در درمان اختلالات مختلف رفتاری کمتر بررسی شده است. شناخت عوامل و همبسته های موثر در حل مشکلات و نابهنجاری های رفتاری کودکان و اقدام در زمینه برنامه ریزی به منظور اصلاح و بهبود این عوامل از جمله روش های بسیار موثر در پیشگیری از اختلالات روانی در بزرگسالی خواهد بود؛ که می تواند به اجتماعی سالم منجر شود از سویی، بار اقتصادی هنگفتی را از دوش جامعه بردارد. هوش هیجانی، از این جنبه، می تواند به عنوان یک عامل پیشگیرانه درنظر گرفته شود، که سازمان های مربوطه، مانند بهزیستی و آموزش و پرورش، می توانند از آن بهره فراوان ببرند. در این راستا، هامبورگ (1992) اظهار میدارد که دوران تحصیلی و به ویژه دوران مدرسه زمان مناسبی برای آموزش هوش هیجانی به دانش آموزان است. از دیگر سو، در صورت وجود تاثیر مثبت هوش هیجانی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان، می توان با آموزش هوش هیجانی به آنها با صرف کمترین هزینه و زمان به بهبود عملکرد تحصیلی آنان کمک کرد که این مهم خود زمینه ساز موفقیت های شغلی فرد در دوران بزرگسالی خواهد بود. در این صورت، آموزش و پرورش می تواند با اضافه کردن حوزه ای جدید برنامه درسی آموزش هوش هیجانی را در کنار برنامه درسی شناختی خود بگنجاند. در این بین، سالم سازی محیط خانواده که به واسطه کاهش اختلالات رفتاری ایجاد می شود نیز از اهمیت به سزایی برخوردار است. یافته های گاتمن (1997) نشان داد والدینی که در آماده سازی هیجانی به کودکان خود کمک کرده اند به رشد سلامتی و تندرستی و موفقیت آنها در دوره نوجوانی افزوده اند، به طوری که این کودکان توانسته اند در اوضاع و شرایط مختلف در برابر خشم، ترس، عصبانیت و استرس ها خود را تسکین داده و از نظر هیجانی خود را کنترل کنند.
طبق تحقیقات موجود (کوشان و بهنام وشانی، 1380) وجود کودکان با اختلالات رفتاری در محیط خانواده اثرات سوء بر کل خانواده دارد. بنابراین، در صورت تاثیر آموزش هوش هیجانی در کاهش این اختلالات با ایجاد محیطی برای رشد مناسب کود