نظر قرآن در مورد اجتماعی بودن انسان
انسان موجودی است که نیازمند روابط اجتماعی است و بدون حضور در اجتماع هیچ گاه از عهده پاسخگوئی به نیازهای متنوع زندگی خویش برنمی آید. طبیعی است که پذیرفتن هر محیط و اجتماعی به معنای متعهد شدن نسبت به شرایط و مقررات ویژه آن محیط است. زندگی اجتماعی نیز بر محور اصول و آداب و قوانین و روابطی تنظیم شده است، اسلام نیز به عنوان دینی که پاسخگوی نیازهای ضروری روحی و جسمی انسان ها در تمام عصرها و مکان هاست نه تنها روابط سازنده اجتماعی را مورد تأیید قرار داده و امضاء کرده است بلکه با پایه گذاری برخی از اصول در روابط اجتماعی اهمیت آنها را به جامعه ایمانی گوشزد کرده است. از آیات کریمه قرآن استفاده می شود که اجتماعی بودن انسان در متن خلقت و آفرینش او پی ریزی شده است. در سوره مبارکه حجرات آیه ۱۳ می فرماید: « یا ایها الناس انا خلقنا کم من ذکر و انثی و جعلنا کم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم».ای مردم! شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را ملت ها و قبیله ها قرار دادیم تا به این وسیله یکدیگر را بازشناسید (نه اینکه به این وسیله بر یکدیگر تفاخر کنید).
در سوره فرقان آیه ۵۴ میفرماید : « و هو الذی خلق من الماء بشرا فجعله نسبا و صهرا». اوست که از آب، بشری آفرید و آن بشر را به صورت نسب ها ( رابطههای نسبی ) و خویشاوندی دامادی ( رابطههای سببی ) قرارداد. این آیه کریمه نیز روابط نسبی و سببی را که مایه پیوند افراد با یکدیگر و پایه بازشناسی آن ها از یکدیگر است، به عنوان طرحی که در متن خلقت برای حکمت و غایتی کلی قرار داده شده عنوان نموده است. در سوره مبارکه زخرف آیه ۳۲ میفرماید :« أهم یقسمون رحمه ربک ؟ نحن قسمنا بینهم معیشتهم فی الحیوه الدنیا و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات لیتخذ بعضهم بعضا سخریا و رحمه ربک خیر مما یجمعون ». آیا آنها رحمت پروردگارت را تقسیم میکنند ؟ ( آیا کار خلقت به آن ها واگذار شده که هرچه را به هر که بخواهند بدهند و از هر که نخواهند باز گیرند ؟ ) ما مایههای معیشت و وسایل زندگی (امکانات و استعدادها)را میان آنها در زندگی دنیا تقسیم کردیم و برخی را بر برخی دیگر از نظر امکانات و استعدادها به درجاتی برتری دادیم تا به این وسیله، و به صورت متقابل، برخی برخی دیگر را مسخر خود قرار دهند ( و در نتیجه همه به طور طبیعی مسخر همه واقع شوند )، و همانا رحمت پروردگارت ( موهبت نبوت ) از آنچه اینها گرد میآورند بهتر است.
به طور خلاصه میگوییم مفاد آیه کریمه این است که انسان ها از نظر امکانات و استعدادها، یکسان و همانند آفریده نشدهاند، که اگر چنین آفریده شده بودند، هر کس همان را داشت که دیگری دارد و همان را فاقد بود که دیگری فاقد است و طبعا نیاز متقابلی و پیوندی و خدمت متبادلی در کار نبود. خداوند انسان ها را از نظر استعدادها و امکانات جسمی و روحی و عقلی و عاطفی، مختلف و متفاوت آفریده است، بعضی را در بعضی از مواهب بر بعضی دیگر به درجاتی برتری داده است و احیانا آن بعض دیگر را بر این بعض، در بعضی دیگر از مواهب برتری داده است و به این وسیله همه را بالطبع نیازمند به هم و مایل به پیوستن به هم قرار داده و به این وسیله زمینه زندگی به هم پیوسته اجتماعی را فراهم نموده است. این آیه کریمه نیز دلالت دارد بر اینکه زندگی جتماعی انسان امری طبیعی است نه صرفا قراردادی و انتخابی و نه اضطراری و تحمیلی.
محورهایی که در موضوع مؤمن و روابط اجتماعی از دیدگاه قرآن مطرح است عبارتند از:
- مؤمن و التزام به آداب در مجالس عمومی
- مؤمن، تعاون و همکاری بر نیکی و تقوا
- مؤمن و کنترل چشم ها در روابط اجتماعی و پرهیز از زمینه سازی برای گناه
- مؤمن و تلاش برای وحدت، پرهیز از تفرقه، امر به معروف و نهی از منکر
- مؤمن و پرهیز از ناهماهنگی گفتار و رفتار
- مؤمن و پرهیز از آسیب پذیر کردن روابط سالم اجتماعی
- مؤمن و پرهیز از دوستی ها و روابط ایمان سوز
- مؤمن، مسئولیت در برابر خود و خانواده
- مؤمن و پای بندی به آداب در روابط اجتماعی(صغری،۱۳۷۰).
خداوند در مورد کنترل چشم ها در روابط اجتماعی و پرهیز از زمینه سازی برای گناه در سوره نور آیات ۳۰ و ۳۱می فرماید:« به مؤمنان بگو چشم های خود را از نگاه هوس آلودفرو گیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را جز آن مقدار که نمایان است آشکار ننمایند و اطرافروسری های خود را بر سینه خود افکنندتا گردن و سینه با آن پوشانده شودو زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان یا پدرانشان یا پدر شوهرانشان یا پسران همسرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان هم کیششان یا بردگانشان ( خدمتکاران زن) یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانشان دانسته شودو صدای خلخال که بر پا دارند به گوش رسدو همگی به سوی خدا بازگردید و توبه کنید ای مؤمنان تا رستگار شوید». جامعه ایمانی آنگاه حرکتی رو به کمال و رستگاری دارد و آنگاه می تواند از لذات و رهاوردهای باشکوه ایمان بهره مند شود که در حرکتی همگانی زمینه های پیدایش رشد فضائل اخلاقی، و شکوفه های ایمانی را ایجاد کند و با تمام جدیت و توان با آفات و موانع به مقابله برخیزد.
و راجع به پرهیز از آسیب پذیر کردن روابط سالم اجتماعی در سوره حجرات آیه۱۱ می فرماید : « ای کسانی که ایمان آورده ایدنباید گروهی از مردان شما گروه دیگر را مسخره کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند و نه زنانی زنان دیگر را شاید آنان بهتر از اینان باشند و یکدیگر را مورد طعن و عیب جویی قرار ندهید و با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را یاد نکنید، بسیار بد است که بر کسی پس از ایمان نام کفرآمیز بگذارید و آنها که توبه کنند ظالم و ستمگرند، یعنی انسان باایمان و جامعه ایمانی باید از هر کاری که حاکمیت دوستی و صمیمیت و اعتماد متقابل را از بین می برد یا آسیب پذیر می کند با جدیت پرهیز کند ودر صورت گرفتاری به این ناپاکی روحی از آن توبه کند تا عنایات الهی و رحمت بی کران حق مجدداً شامل آن ها شود.