خودشی انگاری
نظریه های فمینیستی بر نقشی که هنجارهای فرهنگی و انتظارات جنسیتی [۱]در شکل گیری تصویر بدنی بازی می کنند، تاکید می ورزند (پولیوی و هرمن، ۲۰۰۴؛ گیلبرت و
تامپسون، [۲]۱۹۹۶؛ به نقل از سیرز، ۲۰۰۷). تاثیر این متغیرها به ویژه بر زندگی دختران و زنان جوان که در حال ساختن و بازسازی و رشد هویت هستند و از طرفی رشد فیزیکی – جنسی را تجربه می کنند بیشتر است (بومبری، ۱۹۹۷؛ تورن و لوریا، ۱۹۹۹؛ به نقل از سیرز، ۲۰۰۷). یکی از نظریه های خاص فمینیستی که نارضایتی بدنی را در بافتار فرهنگی می بیند نظریه شی انگاری است. فردریکسون و روبرتس [۳](۱۹۹۷) نظریه شی انگاری را به عنوان تبیینی برای نارضایتی تصویر بدنی و اهمیت ظاهر برای زنان مطرح کردند، آنها مدعی شدند که زنان و دختران براساس معیارهای اجتماعی می آموزند که خودشان را بر مبنای ظاهر فیزیکی شان ارزیابی کنند، معیارهایی که دیگران برای قضاوت برای آنها به کار می بندند، بر مبنای این نظریه بعضی از تاثیرات اجتماعی – فرهنگی زنان را به سمت شی انگاری سوق می دهند. آرمان های اجتماعی که به اهمیت ظاهر زنانه توجه می کنند و این تمایل در فرهنگ غربی که زن باید به عنوان یک شی [۴]در نظر گرفته شود نه به عنوان یک وسیله کارکردی [۵](استرلان، مهافی و تیگمن، [۶]۲۰۰۳؛ به نقل از هافشیر، [۷]۲۰۰۳) نمونه هایی از این تاثیرات محسوب می شوند.
۲-۲-۲-۲-۴- علت های بین شخصی
۲-۲-۲-۲-۴- ۱-روابط با همسالان و نارضایتی بدنی
نظریه پردازان تحولی و محققان بالینی هر دو تاکید کرده اند که در دوران جوانی افراد به نگرش ها، عقاید و رفتارهای همسالانشان اهمیت می دهند (کولمن [۸]۱۹۸۰، به نقل از هاتچینسون و رپی، [۹]۲۰۰۶). نظریه پردازان نشان داده اند که همسالان در شکل گیری صفات شخصیتی افراد، ویژگی های جسمانی و تمایلات رفتاری به ویژه در دوران جوانی موثر هستند. تحقیقات تجربی نشان داده اند که افراد جوان تمایل دارند که از نظر ظاهر، اسنادهای اجتماعی، علایق، نگرش ها و رفتارها شبیه دوستان شان باشند. آشکار است که مشابهت ها در نگرش های افراد در تعیین جذابیت های بین شخصی مهم هستند. یافته هانشان داده اند که تاثیر ادراک شده از همسالان در نگرش های بدنی افراد جوان مهم است، آنها از طریق مکالماتی که با دوستان شان درباره ظاهر می کنند، شیوه های پردازش وضعیت ظاهری را فرا می گیرندف این مکالمه ها مستقیما متوجه موضوعات مرتبط با ظاهر است، که ارزش و اهمیت ظاهر را مهم می کند و ایجاد آرمان های ظاهری را افزایش می دهد. در واقع دختران و پسرانی که مکالمه ها ی فراوان تری با دوستان شان درباره ظاهر گزارش می کنند، نارضایتی بدنی بیشتری را ابراز می کنند. همچنین نظرخواهی ها ومورد تمسخر واقع شدن درباره ظاهر توسط دوستان به عنوان یک عامل مهم دیگر در فهم نارضایتی بدنی است. تجربه تمسخر در صورتی که زیاد باشد منجر به تفسیرهای منفی درباره خود شخص در یک دوره آسیب پذیر رشد و تشکیل هویت می شود. سربه سر گذاشتن فعلی و گذشته درباره ظاهر با نارضایتی بدنی و افزایش آن همراه است (پاکستون و همکاران، ۲۰۰۶، آیزنبرگ و همکاران، ۲۰۰۶، گلیسون و همکاران، ۲۰۰۰، وارتانیان و همکاران، ۲۰۰۱؛ به نقل از باردون – کان و همکاران، ۲۰۰۸).
۲-۲-۲-۲-۴- ۲-روابط صمیمی و نارضایتی بدنی
یک خطر بالقوه برای روابط نزدیک درتعامل های اجتماعی ساده شکل می گیرد: زنی که از همسرش اظهار نظر می خواهد یا می خواهد ظاهرش را ارزیابی کند از نظر عرفی این تعامل به نظر معمولی میرسد. آیا زنانی که دیدگاه ضعیف تری نسبت به ظاهرشان دارند بیشتر احتمال دارد که چنین فیدیک هایی را درخواست کنند؟ آیا این زنان در جستجوی اطمینان مجدد هستند (فیدبک مثبت) یا در جستجوی فیدبکی هستند که دیدگاه خودشان را تائید کند (فیدیک منفی)؟
بعضی محققان تلاش کرده اند فرایندهای خاصی را که در روابط وجود دارد و موجب نارضایتی بدنی می شود شناسایی کنند. کش، تریالت، و آنیس میلکویز[۱۰](۲۰۰۴) نشان دادند که زنان دچار نارضایتی تصویر بدنی، ترس بیشتری از صمیمیت در روابط رمانتیک دارند و اهمیت بیشتری به ظاهر فیزیکی شان در موقعیت های اجتماعی و غیراجتماعی می دهند. همچنین آکارد، کرنی، و پترسون (۲۰۰۰) گزارش کردند که زنان دچار نگرانی تصویر بدنی در تعامل های جنسی با شریک شان کمتر با بدنشان راحت هستند. تمرکز بر نگرانی های ظاهر در روابط صمیمی بزرگسالان ممکن است انرژی منفی بر تصویر بدنی داشته باشد. عقیده اصلی نظریه خود تاییدی [۱۱]این است که افراد ترجیح می دهند از دیگران فیدبک هایی دریافت کنند که نظر خودشان (مثبت یا منفی) راتایید کند. نظریه های اولیه تعامل اجتماعی ماهیت بین شخصی قضاوت ظاهر را برجسته کرده اند، برای نمونه کولی [۱۲](۱۹۸۶) تعامل های پویا بین دو فرایند را مورد بحث قرار داد: ۱) تاثیری که دیگران بر دیدگاه فرد نسبت به خود دارند ۲) اصلاح دیدگاه فرد نسبت به خود در پاسخ به دیدگاه دیگران، کولی معتقد است که این فرایندهای اجتماعی در روابط صمیمی بسیار قدرتمند هستند. سوان وهمکاران (گیسلر، ژوزف، و سوان ،[۱۳]۱۹۹۶) تحقیقات متعددی انجام دادند که نشان می دهد افراد با خودانگاره منفی غالبا ترجیح می دهند فیدبک های منفی دریافت کنند. در حوزه ظاهر فیزیکی جوینز[۱۴](۱۹۹۹) به بررسی این مساله پرداخت که آیا زنانی که ارزیابی منفی از خود در حوزه تصویر بدنی دارند وکسانی که نشانگان اختلال خوردن دارند تمایل به دریافت فیدبک های منفی دارند که مطابق با دیدگاه منفی شان نسبت به خود باشد؟ تحقیقات جوینر نشان داد که تمایل بیشتر برای فیدبک منفی از دیگران در مرحله یک پژوهش با افزایش نارضایتی بدین در مرحله دو مرتبط بود. این نتایج نشان می دهند که زنان دارای نارضایتی بدنی ممکن است ترجیح بدهند فیدبک های منفی از دیگران دریافت کنند که دیدگاه آنها را درباره خود تایید می کند و نارضایتی بدنی آنها را افزایش می دهد (قاسمی، ۱۳۸۸).
[۱]. Gendered Expectation
[۲]. Gilbert & Tompson
[۳]. Fredrickson & Robert
[۴] .Object
[۵]. functioning instrument
[۶] .Strelan, Meheffey &Tiggemnaa.
[۷]. Hofeshire
[۸] .Coleman
[۹]. Hutchlnson & Rapee
[۱۰]. Cash, Theriault, Annis& Milkewicz
[۱۱]. Self– verification theory
[۱۲]. Cooley
[۱۳]. Giesler, Josephs & Swann
[۱۴]. Joiner