حرکت غنیسازی ازدواج در انقلاب های اجتماعی دهه ۱۹۶۰ بوجود آمد که از چند منبع سرچشمه گرفت. در همان زمان که گابریل کالو[۲]، یک کشیش کاتولیک در بارسلون اسپانیا، زوج ها را راهنمایی می کرد به عنوان آغاز رویارویی زناشویی به حساب می آید. هربرت اتو[۳] یک حرکت انسانی کار با زوج ها را در کالیفرنیا پایه ریزی کرد. در اکتبر ۱۹۶۲ دیوید و ورا میس[۴] یک گروه از زوج های کویکر[۵] را در مرکزی در پنسلوانیای غربی مورد راهنمایی قرار می دادند. میس یک پیشرو در رشد مشاوره ازدواج در برتانیا و ایالات متحده بود. میس در سال ۱۹۷۳ انجمن غنی سازی ازدواج برای زوج ها را (آ، سی، ام، ای) بوجود آمورد و مدل غنی سازی ازدواج که میس بوجود اورد، الگوی اصلی این برنامه شد. در دهه۱۹۶۰،اسمیت[۶] آزمایشگاهی را برای ارتباط زوج ها طراحی کرد. در اوایل دهه۱۹۷۰، میس و اسمیت برنامه هایشان را ترکیب کردند.برنامه های این پیشروان از نظر چهارچوب و روش تفاوت دارند اما آنها در دو باور اصلی مشترکند: ۱- رابطه زناشویی کلید زندگی خانوادگی موفقیت آمیز است. ۲- مداخله های پیشگیری موثرتر و مفید تر از درمان هستند(برگر و هنا، ۱۹۹۹).
حتی پس از گذشت حدود ۴۰ سال، اصطلاح غنی سازی ازدواج دارای تعریف دقیق و استانداردی نیست. بیشتر افرادی که در این حوزه کار می کنند، در این زمینه اتفاق نظر دارند که غنی سازی ازدواج عبارت است از برنامه هایی که برای آن دسته از زوج هایی طراحی می شوند که کارکرد رابطه ای خوبی دارند، اما مایلند رابطهشان را هر چه بیشتر رضایت بخشتر نمایند. میس عقیده داشت که هریک از زوج ها یک ظرفیت طبیعی برای کامل شدن و رشد دو سویه را دارند که در بیشتر موارد در حد نامناسبی باقی می ماند. او عقیده داشت در بسیاری از موارد ازدواجها به این دلیل با شکست روبرو می شوند که زوج ها نمی توانند منابع بلقوه خویش را به فعلیت برسانند. از این رو برنامه طراحی می شوند تا به زوج هاکمک کنند که توانمندی های بالقوه خویش را به ظهور رسانند. این برنامه ها نه تنها می توانند از شکست ازدواج در بسیاری از موارد جلوگیری کند، بلکه کیفیت بسیاری از رابطه ها را بهبود می بخشند(فقیرپور،۱۳۸۳).
کاترون[۷] مفهوم غنی سازی ازدواج را در شکل(۲-۶) نشان می دهد.
تصور کنید که تجارب زندگی در یک پیوستار از درمان تا غنی سازی توزیع شده است. افراد زیادی برای حل یک مشکل طبی، عاطفی یا زناشویی نیازمند درمان هستند. در این حالت آنها در یک جو درمانی قرار می گیرند. هدف درمان حرکت دادن بیمار با مراجع از حوزه درمان به حوزه عملکرد بهنجار است. فضای کارکرد بهنجار عبارت است از توانایی مقابله با مسائل و خواسته های زندگی روزانه. پیشگیری در این فضا قرار میگیرد. زیرا در اینجا برای جلوگیری از برگشت یک فرد یا یک زوج به داخل حوزه درمان برنامه ریزی می شود. بیشتر افراد دو فضای نخست را تجربه می کنند. بنابراین این دو فضا عموماً قابل فهم هستند. اگر شما در فضای بهنجار نباشید، احتمال دارد که در فضای درمانی قرار داشته باشید. کاترون عقیده دارد که پیوستار از درمان و مقابله فراتر می رود و غنی سازی را نیز در بر می گیرد. غنی سازی حرکت به طرف رشد رابطه زناشویی است. رشد رابطه زناشویی عبارت است از تقویت رابطه زناشوی از طریق ایجاد اهداف و جهتها برای ازدواج(فقیرپور،۱۳۸۳).
۲-۳-۱-۱- ویژگی ها
مدل غنی سازی ازدواج (A. C. M. E) دارای ویژگی های زیر است:
۱- برنامه های غنی سازی ازدواج برای زوج هایی است که زندگی زناشویی سالم دارند. درعمل این برنامه ها برای زوج هایی است که در بحران زناشویی نیستند و به دلیل مشکلات بدنبال درمان نمی باشند.
۲- برنامه بوسیله یک نفر و یا بیش از یک نفر آموزش دیده با روش (آ،سی،ام،ای) و زوج های ثبت نام کننده، هدایت می شود و رهبر سبک تعاملی و مشارکتی را اعمال می کند.
۳- روش اساساً مبتنی برتجربه و پویاست، نه تعلیمی و استدلالی.
۴- زوج های شرکت کننده برای تعامل و گفتگوی خصوصی در یک زمینه گروهی فرصت دارند.
۵- ممکن است از تمرین های تجربی ساخت دار استفاده شود.
۶- زوج های شرکت کننده، اغلب در تعیین موادمورد بحث در برنامه نظر می دهند(آ،سی،ام، ای،۱۹۹۵؛ به نقل از برگر و هنا،۱۹۹۹).
۲-۳-۱-۲- ساختار برنامه
برنامه غنی سازی ازدواج از نظر ساختار متفاوت است. یعنی در بعضی زمینهها دارای انعطاف پذیری می باشد. همچنین در این مدل افراد مختلف با دیدگاه های ویژه خودشان ساختار برنامه را تغییر می دهند(برگر و هنا، ۱۹۹۹).
۲-۳-۱-۳- اهداف
برای برنامه های غنی سازی ازدواج اهداف عمومی زیر توسط انجمن غنیسازی ازدواج(A. C. M. E) پذیرفته شده است، اگرچه متناسب با موقعیت های خاص، ممکن است اهدافی نیز اضافه شود (برگر و هنا، ۱۹۹۹).
۱- افزایش آگاهی هر زوج از خود و همسرش با تاکید بر توانمدی ها و بالقوه های فردی و رابطه ای.
۲- شناختن جهت های رابطه برای رشد دان رابطه .
۳- رشد دادن و تشویق کردن استفاده از ارتباط اثربخشف حل مساله و مهارت های حل تعارض.
۴- یادگیری مهارتها و کشف راه هایی که از طریق آنها رشد به طور مثبت رخ دهد.
۵- <a href="https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?id=146906″ title=”افزایش صمیمیت“>افزایش صمیمیت دو سویه و همدلی.
۲-۳-۱-۴- مهارت ها
مهارت هایی که در A. C. M. E مورد توجه قرار می گیرند عبارتند از:
- نشان دادن نحوه مشارکت مثبت برای یک رابطه زناشویی سالم.
- نشان دادن همکاری و مشارکت با همسر.
- نشان دادن گرمی و توجه.
- برقرار کردن ارتباط موثر و داشتن فهم و بینش به دیگران.
- سهیم شدن تجارب زناشویی با دیدی باز.
- نشان دادن حساسیت به نیازهای دیگران در گروه.
- نشان دادن توانایی مقابله موثر با موقعیت مشکل در گروه.
- نشان دادن برنامه ریزی موثر و مهارت های طراحی برنامه.
۲-۳-۲- رویکرد ارتباط زوج (C. C) [8]
برنامه ارتباط زوج ها بیشتر تحت تاثیر نظریه های نظام های خانواده بوده است و چندین نفر در رشد این برنامه نقش اساسی داشته اند که از جمله می توان به افراد زیر اشاره کرد. روبن هیل[۹]، ویرجینیا ستیر و همکارانش، دان جکسون[۱۰]، پاول واتزلاویک[۱۱]، سیدنی جورارد[۱۲] و ویلیام هیل[۱۳].
اهداف کلی برنامه ارتباط زوج برای کمک کردن به زوج ها در موارد زیر می باشد: ۱- در موضوعات روزانه به طور موثرتر ارتباط برقرار کنند.
تعارضات را کنترل و حل کنند.
یک رابطه زنده و رضایت بخش بوجود آورند(فقیرپور،۱۳۸۳).
[۱] – Association for Couples in Marriage Enrichment (A. C. M. E)
[۲] – Gabriel Calvo
[۳] – Herbert Otto
[۴] – David & Vera Mace
[۵] – فرقه ای از پروتستانهای آمریکا
[۶] – Smith
[۷] – Cotron
[۸] – Couple Comminication(CC)
[۹] – Reuben Hill
[۱۰] – Don Jackson
[۱۱] – Paul Watzlawick
[۱۲]- Sydney Jourard
[۱۳]- William Hill