مبانی مسئولیت دارنده وسیله نقلیه
مسئولیت شخص را در قبال خساراتی که توسط خود او یا اقرار تحت مراقبت او یا اشیاء تحت تصرفش به دیگری وارد میشود، مسئولیت مدنی مینامند.[۱]
با مداقه در این تعریف سه نوع مسئولیت مدنی بر اساس انتساب فعل زیانبار از یک دیگر قابل تفکیک میباشند:
- «مسئولیت ناشی از فعل شخص» و نوع عادی مسئولیت مدنی است و قاعده عام حقوقی را تشکیل میدهد و نظام حاکم بر آن به عنوان اصل پذیرفته شده است.
- «مسئولیت ناشی از فعل دیگری» که بر اساس آن شخص مسئول نتایج افعال زیانبار دیگری است، به خاطر رابطه حقوقی خاص که با او دارد.
- و در نهایت «مسئولیت ناشی از مالکیت و تصرف اموال» که در آن شخص مسئول جبران خساراتی است که از رهگذر شیء تحت تصرف و مالکیت وی به دیگران وارد میآید.[۲]
در هر سه قسم از انواع مسئولیت مدنی اضرار به گونهای منسوب به مسئول است با این تفاوت که در قسم اول این انتساب مستقیم و بلاواسطه ولی در دو قسم دیگر با واسطه یا مفروض است به همین جهت آن ها را مسئولیت خاص یا مختلط مینامند. مسئولیت دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی ر باید از جمله مصادیق مسئولیت نوع سوم دانست، با این تفاوت که قواعد عام مسئولیت به شکل موسوم خود در آن قابل اجرا نمیباشد؛ زیرا غالب تخلفات رانندگی یا ناشی از اشتباهاتی است که از هر انسان معقولی سر میزند و هیچ سرزنشی را در بر نمیگیرد و یا ناشی از عیبی در وسیله نقلیهای است که هر انسان معقولی را دچار سانحه کند ولی با این وجود ضمانآور است.[۳]
این که مسئولیت مدنی دارنده وسیله نقلیه از نظر حقوقی و فقهی با کدام مبانی و اصولی قابل توجیه است؟ از جمله مسائل مهم در ارتباط با موضوع بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه است که در این فصل مورد بحث واقع میگردد.
گفتار اول : مبانی حقوقی
در این بخش در حدود پاسخگویی به این سؤال خواهیم بود که ضمان دارنده وسیله نقلیه موتوری زمینی مذکور در قانون بیمه اجباری با کدام یک از مبانی حقوقی ارائه شده در ارتباط با مفهوم مسئولیت مدنی انطباق و همگامی دارد:
بند اول: نظریه تقصیر
قدیمیترین نظریهای که در خصوص مبنای مسئولیت مدنی دیده می شود نظریه تقصیر است. این نظریه مبتنی بر این باور است که مسئولیت انسان در جایی است که تقصیر و خطایی مرتکب شده باشد.
قانون مدنی ایران در ماده ۹۵۳ تقصیر را شامل تعدی و تفریط میداند. بر اساس این ماده تعدی عبارت است از تجاوز نمودن از حدود اذن و متعارف نسبت به مال یا حقوق دیگری و تفریط به معنای ترک عملی است که به موجب قرارداد یا متعارف برای حفظ مال غیر لازم است.
نتیجه و اثر حقوقی نظریه تقصیر آن است که زیاندیده در صورتی می تواند به خسارت خود برسد که تقصیر و خطای عامل زیان را در رابطه با زیانی که متوجه او شده است به اثبات برساند. عامل زیان نیز به نوبهی خود از این حق برخوردار است تا با توسل به دلایل گوناگون بی تقصیری خود یا بیارتباطی خسارت را با عملش ثابت نماید و از جبران زیان معاف شود.[۴]
به موجب این نظریه تنها دلیلی که میتواند مسئولیت کسی را نسبت به جبران خسارت توجیه کند وجود رابطه بین تفصیر وی و ضرر است یعنی زیاندیده حادثه باید ثابت کند که تقصیر مدعی علیه باعث ورود خسارت شده که در این صورت را اثبات تقصیر به دوش زیاندیده میباشد.
در نظام حقوقی کامنلا که کشورهای آمریکا و انگلیس نیز جزئی از آن هستند مسئولیت ناشی از حوادث رانندگی بر مبنای شبه جرم تقصیر استوار میباشد و در این زمینه همان قواعد عام مسئولیت مدنی را در تصادفات و حوادث ناشی از رانندگی اعمال مینمایند.[۵]
طی سالیان دراز نظریه تقصیر در ممالکی که در آن ها میزان مسئولیت مدنی یکهتازی میکرد وافی به مقصود بود و جبران خسارت زیاندیدگان را میسر میساخت زیرا دعاوی مسئولیت مدنی ساده بود و در قضایای مطروحه عامل تقصیر به آسانی نمایان و آشکار میگشت. اما از نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی با پیدایش ماشین و حوادث ناشی از آن که در برخی از موارد ناشی از یک نقص فنی غیر قابل پیشبینی بود که تقصیر را مخدوش میساخت، ستارهی اقبال نظریه تقصیر رو به افول نهاد و موجبات تجدیدنظر و حصول تحول در آن را فراهم ساخت.[۶]
لذا عدهای از علاقمندان این نظریه در تلاش برای تعدیل و کارآور نمودن آن، همگام با تحولات و تغییراتی که در جامعه بوجود آمده بود، اقدام به ارائه قالبهای جدیدی از این نظریه نمودند که از جمله آن ها میتوان به نظریات «تقصیر حفاظت» دارنده شیء خطرناک که در اینجا وسیله نقلیه است اشاره نمود. به موجب این نظریه دارندهی شیء خطرناک مسئول نگهداری و حفاظت از آن میباشد به گونهای که موجب اضرار دیگران نشود.
از آنجا که تعهد مسئول، تعهد به نتیجه است و وقوع حادثه زیانبار به منزله تخلف از تعهد حفاظت و به نوعی تقصیر است، لذا مقنن در اثبات تقصیر و نیازی به اماره قانونی ندارد.[۷]
در مورد این نظریه باید گفت هرچند از نظر یکسان کردن نظام مسئولیت مدنی، مفید و منطقی است ولی بر پیشفرض تکیه دارد که ما را از نظریه تقصیر دور میکند زیرا تکمیل حفاظت اتومبیل، آن هم به صورت تعهد به نتیجه به معنای ایجاد مسئولیت مطلق است، در حالی که در قانون بیمه اجباری مسئولیت مطلق بر دارنده تحمیل نمیشود. بنابراین نظریه نمیتواند به عنوان مبنای مسئولیت دارنده، در قانون اخیرالذکر تقلی گردد.
نظریه « فرض تقصیر» بر مبنای حکم غالب استوار است و این یعنی در اکثر حوادث رانندگی، دارنده اتومبیل کم و بیش بیاحتیاطی کرده است. کسانی هم که از طرف دارنده اقدام به راندن وسیله نقلیه کردهاند، در واقع به مسئولیت او دست به این کار خطر آفرین زدهاند. پس مقنن این حکم غالب را اماره بر تقصیر دارنده اتومبیل قرار داده است.
این نظریه حاصل کار عملی-قضایی دادرسان فرانسوی است. بدین معنا که برای یافتن راه حل در زمینه جبران دادگرانه خسارتهای ناشی از حوادث این کشور چنین استنباط کردند که دارنده شیء خطرناک، مسئول جبران خسارت وارد به دیگران است. در واقع رویه قضایی فرانسه در شرایط زندگی صنعتی دست به ابتکاری حقوقی زد و فرض مسئولیت را از مواد یک قانون قدیمی استنباط و استخراج کرد. بر اساس این نظریه، اصل بر مسئول بودن عامل زیان است مگر آنکه او، خلاف آن را به اثبات برساند.[۸]
ایرادی که به این نظریه وارد است این میباشد که فرض تقصیر برای دارندگان وسایل نقلیه در صورت صحیح و معتبر است که امکان اثبات خلاف آن برای آن ها امکان پذیر باشد در حالی که بر اساس قانون بیمه اجباری دارنده حتی با اثبات بیتقصیری خود در وقوع حادثه از مسئولیت مبری نمیشود مگر آنکه وجود یک سبب خارجی در قالب قوه قاهره عامل اصلی حادثه باشد.[۹]
با توجه به مطالب عنوان شده، چنین نتیجه میگیریم که قرار دادن مسئولیت دارنده وسیله نقلیه بر مبنای نظریه تقصیر و نمونههای اصلاح شده آن مانند فرض و تقصیر حفاظت باعث میشود که بسیاری از خسارات ناشی از حوادث رانندگی جبران نشده باقی بماند و این با هدف قانون بیمه اجباری مسئولی مدنی دارندگان وسایل نقلیه که همانا حمایت از حقوق زیاندیدگان چنین حوادثی میباشد در تعارض آشکار است. بنابراین باید مبنای دقیقتری برای توجیه مسئولیت دارنده وسیله نقلیه، بر اساس قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه جستجو نمود.
بند دوم: نظریه خطر
همانگونه که بیان شد، در اواخر قرن نوزدهم به دلیل افزایش حوادث و خسارتهای ناشی از زندگی صنعتی خصوصاً بعد استفاده از وسایل نقلیه، دیگر نظریه تقصیر و اعمال قواعد آن، در عرصهی مسئولیت مدنی کارساز نبود.
در این میان عدهای از وفاداران به نظریه مزبور، ضمن اینکه اصل نظریه را متین و منطقی میدانستند، کمر به ویرایش و اصلاح آن در جهت همگامی و انطباق با نیازهای روز هستند که شرح آن پیشتر بیان شد. لکن واکنش گروه دیگری از منتقدان، عدول از اعتماد به این ضابطه بود. اینان را اعتقاد بر این بود که چه لزومی دارد اسم بی مسمایی از تقصیر را نگه داریم در صورتی که عملاً به دلایلی از آن عدول کردهایم. به عقیده این گروه باید به طور کلی از عنصر تقصیر دست برداشت و مسئولیت را بر اساس معیارهای دیگری بنا نهاد.[۱۰] به این ترتیب بود که نظریه خطر در ارتباط با مسئولیت مدنی بوجود آمد.
بر اساس نظریه خطر، ارتکاب تقصیر شرط ایجاد مسئولیت مدنی نیست. بلکه هر کسی که بر اثر کردار و فعالیت خود، خطر یا محیط خطرزایی را ایجاد کند و موجب خسارت دیگران شود، مسئول جبران آن است. بنابراین در صورتی که بین عمل فاعل و زیان وارده رابطه علیت بر قرار رد حکم به جبران خسارت داده میشود. خواه عمل فاعل متضمن خطا باشد، خواه نباشد.
به نظر پیروان این عقیده، قبول تقصیر به عنوان پایه و اساس مسئولیت مدنی، وافی به مقصود نیست زیرا اعمال این نظریه سبب میشود که بسیاری از زیانهایی که زائیده تمدن جدید و توسعه زندگی ماشینی است و دارای منشأ ناشناخته است بدون جبران باقی بماند.[۱۱]
از سوی دیگر عدالت اجتماعی حکم میکند که زیان دیدگان حوادث جدید مانند کارگران و عابران مصدوم، که عموماً به طبقات محروم طبعه تعلق دارند در برابر صاحبان وسایل خطرآفرین که امکانات اقتصادی مناسبی در اختیار داشته و میتوانند با استخدام وکلای کارآموز به راحتی تقصیر خویش را اثبات نمایند، حمایت شوند.
از اعمال نظریه خطر نتایج زیر حاصل میشود:
- زیان دیده از اثبات تقصیر عامل زیان معاف است.
- عامل حادثه حتی با اثبات عدم تقصیر مسئول جبران خسارت است مگر در صورت اثبات دخالت قوه قاهره.
- زیاندیده باید ورود ضرر و وجود رابطه سببیت بین عمل فاعل و خسارت را ثابت کند.
نظریه خطر علیرغم مزایای انکارناپذیر از انتقاد بری نیست. اعمال این نظریه از لحاظ اخلاقی عواقب خطرناکی دارد و موجب میگردد افراد جامعه دیگر به فکر همنوع خود نبوده ودر رفتار خود جانب احتیاط را نگه ندارند. از سوی دیگر با گسترش روز افزور بیمه مسئولیت، عاملان ورود ضرر به دیکران عواقب اعمال خود را شخصاً تحمل نکرده و بدین ترتیب در بند خوب و بد اعمالشان نیستند.
از لحاظ اقتصادی نیز اعمال این نظریه موجب رکود در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی میشود زیرا مسئول شناختن فاعل بدون توجه به تقصیر، صنعتگران و عاملان اقتصادی را با احتیاط بیش از حد در فعالیتهای تولیدی مواجه ساخت و بدین ترتیب انگیزههای سازنده در آن ها کمرنگ میشود.[۱۲]
با عنایت به مطالب بیان شده به عنوان نتیجه میتوان چنین گفت که با توجه به سابقه قانون بیمه اجباری و روح حاکم بر آن نظریه خطر میتواند مبنای مناسبی برای مسئولیت دارنده وسیله نقلیه تلقی شود.
این مسئله به صراحت از ماده ۱ قانون بیمه اجباری ۱۳۴۷ بر میآید. در واقع قسمت نخست ماده ۱ قانون مزبور با بیان این عبارت که “کلیه دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی و انواع یدک و جبران خسارات بدنی و مالی هستند در اثر حوادث وسایل نقلیه مزبور و یا محمولات آن ها به اشخاص ثالث وارد شود” مسئولیت نوعی و بدون تقصیر دارنده را مقرر کرده بود.
در قانون مصوب ۸۷ اگرچه این حکم منطقی حذف شده است و عبارتی مشابه با آن نیز تکرار نگردیده، اما تبصره ۲ ماده ۱ قانون با بیان این نکته که «مسئولیت دارنده وسیله نقلیه مانع از مسئولیت شخصی که حادثه منسوب به فعل یا ترک فعل او است نمیباشد در هر حال خسارت وارده از محل بیمه نامه وسیله نقلیه مسبب حادثه پرداخت میگردد.» مسئولیت را به دارنده حتی اگر حادثه منسوب به فعل یا ترک فعل شخص او نباشد تحمیل کرده است.
در پایان باید به این نکته اشاره کرد که عدم تکرار بند ۱ ماده ۴ قانون سابق در مورد عدم پوشش خسارات ناشی در قوه قاهره در ماده ۷ قانون جدید (که جایگزین ماده ۴ قانون سابق شده است) به معنای تلاش در جهت ایجاد یک مسئولیت مطلق برای دارنده وسیله نقلیه نیست بلکه ماده ۷ قانون جدید درصدد بر شمردن مواردی است که علیرغم ایجاد مسئولیت مدنی، بیمهگر تعهدی به جبران خسارت ندارد. از آنجا که در فرض وجود قوه قاهره مسئولیت مدنی اصولاً منتفی است[۱۳] لذا تصریح به متعهد نبودن بیمهگر در این مورد ضروری نبوده است.
[۱] . کاتوزیان، ناصر، وقایع حقوقی، ص ۱۳۹٫
[۲] . درودیان، علی حسن، ۱۳۸۰-۱۳۷۹جزوه درسی حقوقی مدنی ۴، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، ص ۴۰
[۳] . کاتوزیان، ناصر، ۱۳۸۵، الزامهای خارج از قرارداد: ضمان قهری، مسئولیت مدنی، غصب و استیفاء، دانشگاه تهران، چاپ پنجم، ص ۵۹۹
[۵] . جنیدی، لعیا، مسئولیت مدنی ناشی از حوادث رانندگی، ص ۶۰
[۶] . بو، روژه، حقوق بیمه، ص ۲۴
[۷] . کاتوزیان، ناصر، الزامهای خارج از قرارداد، ضمان قهری، ص ۶۱۲
[۸] . محمودصالحی، جانعلی، مفهوم ثالث و نقش بیمه در تحول حقوق ایران، ص ۱۷
[۹] . کاتوزیان، ناصر، مسئولیت خاص دارنده اتومبیل، ص ۴۲
[۱۰] . غمامی، مجید، تحول حقوق فرانسه در زمینه حوادث رانندگی، ص ۱۵۱
[۱۱] . ختایی، حسین، بیمه مسئولیت دارندگان وسایط نقلیه ص ۳۰
[۱۲] . درودیان، حسنعلی، جزوه مدنی حقوق، ص ۳۴
[۱۳] . بابایی، ایرج، حقوق بیمه، ص ۲۱۸