مبحث دوم:شرایط اختصاصی ورود به خدمت
علاوه بر شرایط عمومی ورود به خدمت که جزحداقل های ورود به سیستم اداری می باشد،داوطلب باید از لحاظ شرایط اختصاصی هم تایید شود(ماده۴۴ ق.م.خ.ک)در سیستمهای اداری معمولا نیاز به مستخدم در سطح محدودی است واین درحالی است که شمار داوطلبان بسیار زیاد است.نهادهای عمومی با برگزاری مسابقه سعی میکنند شایسته ترینها را برای اداره به خدمت بگمارند وبا تکلیف اداره بر نشر آگاهی کردن برای اینکه همه از برگزاری مسابقه مطلع شوند،حق شخصی ضایع نمیشود وعدالت استخدامی رعایت میشود.
براساس ماده ۱۶ ق.ا.ک “مسابقه و امتحان ورودی داوطلبان استخدام رسمی بوسیله سازمان صورت میگیرد.”از نکات خوب ومثبت هردو قانون،سپردن برگزاری مسابقه وامتحان به سازمان میباشد.زیرااولااین سازمان بدلیل تخصص وتجربه در این زمینه به بهترین وجهی ازعهده این مسئولیت برمیآیدو ثانیا بدلیل استقلال حقوقی وفنی که سازمان از ادارات دیگر دارد بدون هیچگونه اعمال نفوذ وگروه بازی میتواندبه انجام این مسئولیت بپردازد.البته در تبصره ذیل ماده ۱۶ به سازمان این استقلال را دادهاست که درصورت اقتضا باحفظ حق نظارت،برگزاری این مسابقات وامتحانات را به دستگاه استخدام کننده واگذارکند.این درحالیست که قانون م.خ.ک به بهترین نحوی سعی کرده این مسئولیت رابهسازمان محول کند زیرا در راستای متمرکز کردن این مسئولیت در سازمان از دادن استقلال به سازمان برای واگذاری به نهادهای دیگر اجتناب کرده وبدین ترتیب از تشتت وتنوع وگوناگونی مسابقات وامتحانات دوری شدهاست.(موسی زاده،۱۳۷۷، ص۱۰۳)
گفتاراول:مفهوم مسابقه و امتحان ورودی
مسابقه یا امتحان روشهای انتخاب وبکارگیری مستخدم برای اداره میباشد.بند ب ماده۱آیین نامه امتحانات ومسابقات استخدامی در تعریف مسابقه چنین مقرر داشتهاست:”مسابقه عبارت از انتخاب بهترین داوطلب به ترتیب امتیازات مکتسبه است.”این شیوه پذیرش داوطلب در اداره دارای ویژگیهای خاص خود میباشد.یکی ازین ویژگیهای محوری،نیاز اداره برای استخدام میباشد.درواقع میزان پذیرش افراد در امتحان،به میزان نیاز اداره برای حضور افراد در پستها بستگی دارد.در این موقعیت دانش وآگاهی افراد تحت شعاع نیاز اداره قرارمیگیرد،هرچند اداره این حق را برای خود محفوظ میدارد درصورتی که فرد از دانش کافی برای تصدی پست برخوردار نباشد از پذیرش داوطلب سرباز زند،هرچند تنها همان فرد تنها داوطلب امتحان باشد زیرا باید شکل رقابتی امتحان ورودی همواره حفظ شود.ودر پایان امتحان داوطلبان براساس نمره کسب شده رتبه بندی میشوند.ودست به انتخاب دربین این افراد زدهمیشود.البته هیات متخصصی که برگزاری این مسابقات را برعهده دارد وبه انتخاب افراد براساس دانش واگاهی افراد میپردازد مستقل از مقامی است که حکم انتصاب را صادر میکند.
گفتاردوم:استثناهای مسابقه ورودی
در قانون استخدام کشوری دو استثنا وجود دارد:
۱-تبصره ماده۱۳ق.ا.ک مقرر میدارد:”وزارتخانهها وموسسات دولتی مشمول این قانون میتوانند باموافقت سازمان امور اداری واستخدامی کشور در قبال داوطلبان یا دانشجویان آموزشگاههای اختصاصی یا دورههای تربیتی مربوط ودانشگاهها وموسسات عالی آموزشی تعهد استخدامی به عمل آورند.” این تبصره گویای نیازاداره به داوطلبان تربیت یافته میباشد وبه همین علت آنها راتشویق میکندتا دوره آموزشی را طی کنند وبا شرایط آسانتری استخدام شوند.(ابوالحمد ص۲۰۸)
۲-ماده۶۸ق.ا.ک:”هرگاه مستخدمی که طبق ماده۶۴ از خدمت استعفاء نمودهاست داوطلب خدمت در گروه مورداشتغال سابق خود یا گروه پایینتر باشد وزارتخانه یاموسسه دولتی استخدام کننده میتواند داوطلب را از گذراندن دوره آزمایشی معاف دارد.”
درقانون مدیریت خدمات کشوری چنین استثناهایی وجود ندارد.
گفتارسوم:مواردی که امتحان جانشین مسابقه ورودی میشود
هنوز به این علت که آیین نامه یا دستورالعملی در زمینه امتحان یا مسابقه برای قانون مدیریت استخدام کشوری به تصویب نرسیدهاست،ارجاعی برای بررسی وتحقیق نداشتیم.
اما باتوجه به ماده ۳آیین نامه امتحانات ومسابقات استخدامی میتوان موارد جانشینی را چنین دسته بندی کرد:”۱-مواردی که داوطلبان برابر یاکمتر از شمار موردنیاز اداره باشد۲-در استخدام دانشآموختگانی که از آموزش رایگان استفاده کردند درجهت ایفای تعهدات۳-کسانی که با تایید ومعرفی بنیادشهید،خانواده شهید،جانبازان وکسانی که تحت تکفل شهید نبودند ولی سرپرستی خانواده شهید یا جانباز را برعهده دارند،داوطلب ورود به خدمت دولتی میباشند.۴-در مشاغل تخصصی وحساسی که به تایید وزیر یا رئیس موسسه و تایید سازمان میرسد.(زارعی، ص ۴۳)
مبحث سوم:رسیدگی به شکایات
متاسفانه قوانین استخدامی کشورمان در این مورد به طور مشخص تعیین تکلیف نکردهاست،ومرجعی برای رسیدگی مشخص نکردهاست.در قانون مدیریت خدمات کشوری هم چنین مرجعی مشخص نشدهاست.”اما چون دیوان عدالت اداری مرجع نهایی رسیدگی به شکایتهای مستخدمان وزارتخانه،موسسات عمومی… در مورد تضییع حقوق استخدامیشان میباشد وهرداوطلبی که از شرکت در امتحان ومسابقه وروودی محروم شود،میخواهد وارد استخدام رسمی شود درواقع یک مستخدم رسمی احتمالی میباشد ودیوان عدالت اداری میتواند مرجع رسیدگی به اینگونه شکایات باشد.
فصل سوم:انواع مستخدمان
ماده۴ قانون استخدام کشوری مستخدمین دولتی را به دو دسته رسمی وپیمانی تقسیم نمودهاست،در زمان تصویب این قانون در سال۱۳۴۵ انواع دیگری ازمستخدمان که درخدمت دستگاههای اجرایی بودند (مثل روزمرد،حکمی،خریدخدمتی)براساس ضوابط مقرر در قانون ا.ک به مستخدم رسمی تبدیل شدند.اماپس از آن هم مستتخدمان دیگر(غیررسمی وغیرپیمانی) به عنوان مستخدم دولتی در دستگاهها استخدام شدند.
اما طبق ماده۴۵ قانون مدیریت خدمات کشوری،استخدام را تنها به دو شکل رسمی وپیمانی محدود کردهاست ودر ماده ۵۲ به کارگیری افراد در دستگاههای اجرایی خارج از این دو حالت رسمی وپیمانی را ممنوع نمودهاست.
مبحث اول:مستخدم رسمی
طبق ماده۵ قانون استخدام کشوری :”مستخدم رسمی کسی است که به موجب حکم رسمی در یکی از جداول حقوق موضوع ماده۳۰ برای تصدی یکی از پستهای سازمانی وزارتخانهها یا موسسات دولتی مشمول این قانون استخدام شده باشد.”بنابر این تعریف مستخدم رسمی برای تصدی یک پست ثابت سازمانی بوجود میآید.پستهای ثابت ومستمر هم به مشاغغل حاکمیتی اختصاص دارد.در قانون مدیریت خدمات کشوری استخدام رسمی تعریف نشدهاست اما شرایطی را برای ایفای این پست مقرر کردهاست.
بنابرمجموع این تعاریف در دو قانون شاخص استخدام رسمی،وجودشغل حاکمیتی،ثبات واستمرارآن استکه به موجب حکم صادره ازمقام صلاحیتدار بصورت رسمی به آن شغل منصوب میشود.
این رابطه استخدامی از هردو سو(مستخدم رسمی ودولت)بصورت قانونی مشخخص شدهاست وتمام اموراستخدامی مستخدم به تفصیل در قانون تعیین میشود وهیچ کدام از دوطرف اختیار دخلوتصرف در این امور راندارند.برهم زدن این رابطه بدون از دست دادن بعضی مزایا برای مستخدم امکانپذیر نمیباشد وهمینطور دولت هم نمیتواند هر زمان که بخواهد این رابطه را برهمزند.مستخدمان رسمی خود به دوگروه آزمایشی وقطعی تقسیم میشوند که در ذیل بررسی میشود.
گفتاراول:مستخدم رسمی آزمایشی
طبق ماده ۱۷ ق.ا.ک :”کسانی که در امتحان یا مسابقه ورودی استخدام رسمی قبول شدهاند قبل از ورود به خدمت رسمی یک دوره آزمایشی را طی خواهند کرد.”طبق تبصره ۲ این ماده این دوره از شش ماه تا دو سال در نوسان میباشد.باتوجه به مفهومی که از اصطلاح”آزمایشی”برمیآیددورهموقتی میباشد که در آن مستخدم لیاقت وکاردانی خود را اثبات کند تا اعتماد دولت را دربه عهدهگرفتن پست موردنظر جذب کند.کارمند هم باقرارگرفتن در محیط کاری خود را با آن سازگار میکند وبرای برعهدهگرفتن مسئولیتهای شغلش آماده میشود.
طبق ماده۴۶ قانون مدیریت خدمات کشوری،کسانی که شرایط ورود به استخدام رسمی را کسب میکنند باید یک دوره سه ساله آزمایشی را طیکنند که درصورت احراز شرایط مقرر در قانون از بدو خدمت جزء کارمندان رسمی منظور خواهدشد.
“افرادی که در دوره آزمایشی لیاقت وکاردانی وعلاقه به کار از خود نشان دهند در پایان دوره آزمایشی به موجب حکم وزارتخانه یا موسسه استخدام کننده وتایید سازمان امور اداری واستخدامی کشور از لحاظ تطبیق با مقررات استخدامی در عداد مستخدمین رسمی منظور و ازحقوق ومزایای قانونی آن برخوردار خواهندشد.”(ماده۱۹ق.ا.ک)
از نظر حقوق ومزایا به کارمندان رسمی که در مرحله آزمایشی قراردارندحقوق کامل تعلق میگیرد وتمام فوقالعاده وهزینهها پرداخت میشود واز این نظر هیچ فرقی با مستخدم رسممی که حکمش قطعی شده ندارد.سابقه خدمت آزمایشی این مستخدمان بعد ازقطعی شدن حکم مستخدم جزء سوابق خدمتی کارمند تلقی میشود.تنها تفاوتی که مستخدم رسمی آزمایشی با مستخدم رسمی قطعی دارد آن است که مستخدم رسمی قطعی را نمیتوان بدون حکم مراجع قانونی از تصدی پست برکنار کرد،اما مستخدم رسمی آزمایشی را میتوان بدون هیچگونه تعهدی درپایان دوره آزمایشی برکنارکند.البته همهی حقوق مرخصی ودیگرمزایا به فرد تعلق میگیرد.
تبصره ۱ ماده۴۶ قانون استخدام کشوری در مورد پایان این دروره آزمایشی تعیین تکلیف میکند:”درصورتی که درضمن یا پایان دوره آزمایشی کارمندان شراایط ادامه خدمت ویا تبدیل به استخدام رسمی را کسب ننمایند با وی به یکی از روشهای ذیل رفتار خواهد شد:
الف-اعطاءمهلت دو ساله دیگر برای احراز شرایط لازم
ب-تبدیل وضع به استخدام پیمانی
ج-لغوحکم”
بند الف این قانون به کارمندان فرصت دوبارهایی میدهد وبدین گونه مدت آزمایشی تا ۵ سال قابل افزایش است.بند “ب” و “ج” تتنبیه ومجازاتی است برای کارمندی که در کار خود سستی وکاهلی میکند.
گفتار دوم:مستخدم رسمی قطعی
به موجب ماده۱۹ق.ا.ک پس از گذراندن دوره آزمایشی اگر کارمند لیاقتوکاردانی از خود نشان دهد،در عداد یک مستخدم رسمی قرار میگیرد.مطابق ماده ۲۲ این قانون:”پس از اتمام دوره آزمایشی،انتصاب قطعی افراد به پستهای سازمانی باتوجه به شرایط احراز شغل و بارعایت تحصیلات وامتیازات حاصله از امتحانات ومسابقات ونحوهی کار در دوره آزمایشی وتجارب ایشان در قبل از ورود به استخدام رسمی صورت میگیرد.”
در قانون مدیریت خدمات کشوری باطی دوره سه ساله وکسب شرایط مقرر در ماده ۴۶ اعتمادادارهبرای جذب کارمند جلب میشود واستخدام رسمی کارمند بصورت قطعی درمیآید.
باتوجه به تبصره ۲ ماده ۴۵،مشاغل موضوع استخدام رسمی باتوجه به ویژگیهای مقرر در ماده۸(امورحاکمیتی)این قانون بنا به پیشنهاد سازمان (منظور از سازمان در این قانون سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور میباشد. ماده ۱۲) به تصویب هیاتوزیران میرسد.
تعیین محل خدمت وشغل موردتصدی کارمندان رسمی به عهده دستگاه اجرایی ذیربط میباشد.
مبحث دوم:مستخدم پیمانی
همانطور که بیان شد مستخدمین دولت به دو دسته «مستخدمین رسمی» و «مستخدمین قراردادی» یا غیر رسمی و پیمانی تقسیم بندی میشوند.
«مستخدم پیمانی کسی است که به موجب قرارداد به طور موقت برای مدت معین و کار مشخص استخدام می شود». براساس بند ب ماده ۴۵ ق.م.خ.ک استخدام پیمانی برای تصدی پستهای سازمانی و برای مدت معین صورت میگیرد.
همانگونه که ماده ۶ قانون استخدام کشوری مقرر میدارد استخدام پیمانی به موجب قرارداد صورت میگیرد و رابطه مستخدم پیمانی با سازمان اداره کننده براساس قرارداد تنظیم میگردد، این نوع قرارداد از نوع قراردادهای حقوق عمومی است که درباره آن در قسمت ماهیت استخدام پیمان بیشتر سخن میگوییم.
اراده دولت در این نوع قرارداد نقش بسزایی را بازی می کند، تا پیش از تصویب «آییننامه استخدام پیمانی» مصوب ۱۵/۶/۱۳۶۸ آزادی عمل دولت بیشتر بود لیکن براساس مقررات جدیدتوافق طرفین (سازمان استخدام کننده و مستخدم پیمانی) بیشتر مورد توجه قرار گرفتهاست، به عنوان مثال ماده۶ آیین نامه در خصوص فسخ قرارداد مقرر میدارد: «فسخ قرارداد استخدام پیمانی توسط هر یک از طرفین قرارداد با یک ماه اعلام قبلی امکان پذیر خواهد بود مگر آن که در قرارداد مدت کمتری تعیین شده باشد»
تاکنون آییننامهای مطابق قانون مدیریت خدمات کشوری تصویب نشده است و اصولاً آییننامه استخدام پیمانی مصوب ۱۵/۶/۱۳۶۸ و اصلاحات بعد آن ملاک عمل خواهدبود، چنانکه ماده ۱ این آییننامه اعلام میدارد. «از تاریخ ابلاغ این مصوبه وزارتخانهها و مؤسسات دولتی مشمول قانون استخدام کشوری و دستگاههایی که از این آییننامه استفاده می کنند و در این آییننامه «دستگاه» نامیده میشوند، نیازهای استخدامی خود را از محل مجوزهای استخدامی برای تصدی پستهای موقت (موضوع تبصره ماده ۸ ق.ا.ک) و ثابت، به موجب قراردادی که طبق مقررات این آییننامه بین دستگاه و داوطلبان خدمت پیمانی منعقد می شود، با رعایت مادۀ ۶ قانون استخدام کشوری و تبصره ۲ ماده ۷ قانون نحوه تعدیل نیروی انسانی دستگاههای دولتی مصوب ۱۳۶۶، تأمین مینماید.» البته مطابق تبصره همین ماده انعقاد قرارداد طبق نمونه فرم ع-۱۲ (۸-۸۴) ت ۶ سازمان مدیریت برنامه ریزی کشور صورت میگیرد.(منصوریان، ص۳)
گفتار اول:ماهیت استخدام پیمانی
براساس ماده۶ ق. ۱٫ک و نیز ماده۱ آئیننامه استخدام پیمانی، مستخدم پیمانی به موجب قرارداد مشغول کار شده و استخدام می شود. البته بسیار روشن است که این قرارداد با عقدهای حقوق خصوصی همانند نیست. قراردادهایی که اشخاص حقوقی و حقیقی حقوق خصوصی با هم میبندند از نظر قانون برابر بوده و فرض حقوقی بر این است که طرفهای قرارداد نیز دارای ارادههای برابرند. بر رغم این واقعیت، فرضیه برابری اراده در بستن قراردادها، یک فرض حقوقی است و در زندگی واقعی ارادهها برابر نیست؛ یعنی آنانی که موقعیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نیرومند و بالاتر دارند اراده خود را به کسانی که از دید اقتصادی، ناتوانتراند میپذیرانند. ولی اگر در قراردادهای حقوق خصوصی فرض بر این است که ارادهها برابرند در حقوق عمومی همانطور که در فصل اول ذکر شد اصل بر این است که اداره به عنوان پاسدار منافع عمومی نمی تواند در پایه برابر با اشخاص خصوصی باشد. در قرارداد استخدام پیمانی که یک قرارداد حقوق عمومی بوده، قدرت عمومی تمام شرایط کار و مزایا و تکالیف مستخدم را طبق نمونههایی که بر حسب نوع کار و مورد از پیش تهیه شده است به داوطلب تحمیل میکند. مستخدم پیمانی نمی تواند شرایط جدید و تازهای پیشنهاد کند ولی دولت می تواند حتی در جریان اجرای قرارداد از طریق وضع مقررّات در چارچوب اختیارات آییننامهای، پارهای شرایط پیمان را تغییر دهد چون به رابطه قراردادی حاکمیت قانون مستقر است و تغییر شرایط، شرایط جدید بر قراردادهای منعقده از قبل نیز اعمال میگردد(امامی و استوارسنگری، ۱۳۸۹، ص۲۰۳)
البته باید دانست که اگرچه قراردادهای اداری به علت درج شروط یک جانبه از طرف دولت، قراردادی نابرابر هستند، اما این رابطه نابرابر – البته به نحو بسیار کمتری همانطور که در بالا گفته شد – در همه قراردادها از جمله قراردادهای خصوصی نیز کم و بیش وجود دارند، ولی مخدوش کننده عنصر رضایت و توافق طرفین در پیوستن؛ به عقد نمیباشند. در هر حال رضایت مستخدم پیمانی برای ورود به خدمت دولت وجود دارد و از توافق و خواست دو اراده است که این قرارداد شکل میگیرد.
بند اول:اهداف ومزایا استخدام پیمانی
اهداف: هدف از اجرای استخدام پیمانی را میتوان در ۸ مورد بسیار کوتاه و موجز بیان کرد:
۱) استفاده از خدمات سرمایه انسانی و کارشناسی متخصص و سرپرستی برای مدت زمان مشخص به صورت کوتاه مدت
۲) افزایش انعطافپذیری در روش های جذب و استخدام نیروی انسانی
۳) زمینه سازی جهت استقرار نظام جبران خدمات متغییر و منعطف
۴) توسعه امتیازات مدیران در بهسازی نیروی انسانی
۵) ایجاد بستر مناسب جهت ارتقاء و سطح انگیزش کارکنان در انجام وظایف محوله
۶) ایجاد رقابت در بازار کار و تحقق اهداف شهروندمداری براساس دیدگاه مدیریت نوین دولتی
۷) ایجاد بستر لازم برای توانمندسازی مستمر سرمایه انسانی از طریق راهکارهای امنیت شغلی نسبی و جلوگیری از رکود و رخوت نیروی انسانی ناشی از امنیت شغلی مطلق
۸) برقراری پیوند و همبستگی میان جلب رضایت ارباب رجوع و موفقیت شغلی کارکنان دولت
البته به همراه اجرا و رسیدن به این اهداف میتوان مزایایی را برای این نوع جذب نیروی انسانی (کوتاه مدت) متصور شد:
مزایای طرح
۱) ایجاد فضای رقابتی در جذب و انتخاب نیروی انسانی
۲) حذف سایر روش های جذب نیرو و محدودسازی استخدامهای مادامالعمر
۳) متکی شدن ادامه مسیر خدمتی بر رضایت از خدمات مستخدم و توسعه قابلیتهای فردی
۴) افزایش نسبی پرداختها و جبران خدمات از طریق فوقالعاده مخصوص با اختیار وزیر یا بالاترین مقام اجرایی
۵) امکان جذب و نگهداری کارکنان توانمند، کارآمد و متخصص
۶) امکان ارائه خدمات کارکنان غیررسمی در بخش غیردولتی با احتساب سوابق بخش غیردولتی برای بازنشستگی
۷) افزایش امکان جا به جایی و تحرک شغلی و سازمانی