طبقه بندی هدف های آموزشی روانی- حرکتی – تربیت بدنی
حوزه روانی- حرکتی به زمینه مهارت های حرکتی یا فعالیت های بدنی ارتباط دارد. به عبارت دیگر، هر فعالیتی که علاوه بر جنبه روانی دارای جنبه جسمانی هم باشد، در این حوزه جای دارد (سیف، ۱۳۸۰).
رمضانی نژاد (۱۳۸۶) معتقد است اهداف این حیطه جزء اهداف درجه اول و بسیار مهم تربیت بدنی و ورزش است. همه حرکات آدمی براساس یک نظم منطقی درشش سطح حرکات بازتابی[۱]، حرکات بنیادی[۲]، توانایی های ادراکی[۳]، توانایی های جسمانی[۴]، حرکات مهارتی[۵] و ارتباط غیر کلامی[۶] قرار گرفته است. در هر یک از این طبقات، حرکات و تواناییهای بسیار زیادی وجود دارد. بنابراین اهداف وفعالیت های حیطه روانی- حرکتی از اهمیت زیادی در رشته تربیت بدنی و ورزش برخوردار است و بخش مهمی از اهداف اختصاصی آن را تشکیل می دهد.
۲-۵- مبانی برنامه درسی[۷]
برنامه درسی با هدف ایجاد تغییرات مطلوب در رفتار یادگیرندگان محور و قلب فعالیت های تعلیم وتربیت به شمار می آید. قبل از پرداختن به تدوین برنامه های درسی ممکن است سؤال شود چه کسانی باید تغییر یابند؟ این تغییر در کدام جامعه و با چه مقاصدی عمل می شود؟ و جامعه دارای چه مشخصات و ویژگی هایی می باشد؟ در پرداختن به سوال اول باید سراغ یادگیری برویم و ببینیم ویژگی ها و مشخصات رشد چیست و رشد ذهنی، جسمانی، عاطفی و اجتماعی در سنین مختلف دارای چه کیفیاتی است و اصولا تعبیر از یادگیری و ماهیت آن چیست و چه عواملی در افزایش وکاهش یادگیری اثر گذارند. طبعاً برای پاسخ دادن به این سؤالات باید سراغ علم روانشناسی به ویژه روان شناسی تربیتی برویم. برای پاسخ دادن به سؤال دوم؛ باید سراغ مباحث فلسفی و نگرش های جامعه که ابعاد وزمینه های تعلیم وتربیت را آشکار می کند برویم و برای پی بردن به فرهنگ و ارزش های موجود در جامعه و نیازهای مشخص آن باید به مبانی جامعه شناسی بپردازیم (جوادی پور،۱۳۸۵؛ب).
۲-۵-۱- مبانی فلسفی وتربیت بدنی
برنامه درسی با هدف ایجاد تغییرات مطلوب شناختی، عاطفی و مهارتی در فراگیران، نگرش های فلسفی خود را درباره ماهیت دانش آموز، جامعه، ارزشها، یادگیری، منابع کسب معرفت در انسان را از فلسفه دریافت می نماید (همان منبع). برخی از دیدگاهها ومکاتب فلسفی که بیشترین تأکید را در تعلیم و تربیت داشته به عنوان مبانی فلسفی برنامه درسی(تربیت بدنی ) به شمار می آیند شامل مکاتب زیر می باشند:
۲-۵-۱-۱- ایده آلیسم: یکی از مکاتب فلسفی است که افکار واندیشه های او ریشه در تفکرات افلاطون دارد. این مکتببه ذهن یا روح اهمیت می دهد (شریعتمداری، ۱۳۶۷) و آن را به عنوان امر واقعی تلقی می کند. تعلیم و تربیت در ایده آلیسم شامل دو قسمت است: موسیقی که شامل همه زمینه های هنر وادبیات نیز می شود و تربیت بدنی که شامل همه تمرین های بدنی برای ورزیدگی و نیرومندی است. در ایدالیسم رشد و توسعه بدنی به دلیل پیوند با امور فکری و روحی (اصل وحدت) از اهمیت برخوردار است. بنابراین رشد و توسعه بدنی مساوی است با رشد فکری و روانی به منظور ایجاد پندارهای واقعی تر از پدیده ها(آذربانی وکلانتری، ۱۳۸۵).
افلاطون دو جنبه برای تربیت قائل بود: تربیت فرد و تربیت جامعه. تربیت فرد نیز بر دو شاخه تقسیم می شود؛ تربیت جسم و تربیت روان. این دو شاخه از یکدیگر جدا نشدنی هستند (نقیب زاده،۱۳۸۱). پرورش جسم از طریق تغذیه و ورزش (ژیمناستیک) و پرورش روان از طریق موزیک(هارمونی) صورت می گیرد. تربیت بدنی در برنامه تربیتی افلاطون با بازی شروع می شود. بازی برای افلاطون صرفا ًجنبه سر گرمی نبوده بلکه نقش تربیتی دارد. دومین مرحله تربیت جسمانی در منظومه تربیتی افلاطون، دوره آموزش نظامی است که برای توانمند سازی جوانان و آمادگی آنها برای رزم است ودر سنین ۲۰- ۱۸ سالگی انجام می گیرد(میرزا محمدی، ۱۳۸۱).
۲-۵-۱-۲- رئالیسم: شعاری نژاد(۱۳۷۰) این مکتب فلسفی را مقابل ایدآلیسم و خاستگاه آن را در اندیشه های فلسفی ارسطو می داند، در این اندیشه برای اشیاء هویت مستقل قائل شده و آنهارا به صورت وجود خارج از ذهن تلقی می نمایند. رئالیسم در تعلیم و تربیت برکلیت فرد (جسمانی، روانی، اخلاقی و اجتماعی) تاکید و توجه دارد. فرد باید برای زندگی کامل در دنیای واقعی نه دنیایی مبتنی بر(ایده آلها و آمال دست نیافتنی) تربیت شود. برنامه آموزشی رئالیسم، مبتنی بر مطالبی کلی است که از طریق امکانات علمی توسعه می یابند. به دلیل کلیت نگری فرد در روش رئالیسم، برخلاف ایده آلیسم تربیت بدنی جایگاهی شایسته در تعلیم و تربیت تربیت بدنی دارد. در این روش علاوه بر تقویت جسم رشد و تکامل ابعاد دیگر وجود فرد را نیز در پی داشتهباشد(آذریانی وکلانتری، ۱۳۸۵). در این دیدگاه بنابراظهارات رمضانی نژاد(۱۳۸۶) تربیت بدن و جسم یک واقیعت عملی است، زیرا همان گونه که در اندیشه رئالیسم به دنیای مادی توجه می شود در تربیت بدنی نیز دنیا یا هویت جسمانی مورد توجه قرار می گیرد. تعلیم وتربیت برای زندگی است، تربیت بدنی هم برای زندگی، سلامتی و تندرستی است و در جهت نیل به آزادی، خودآگاهی و تحقق خویشتن قرار دارد. همچنین رئالیسم، طرفدار نظریه تخلیه انرژی مازاد یا اضافی است. براساس این نظریه ارگانیسم بدن انسان انرژی مازاد وفعالی را در خود ایجاد و انباشته می کند. طبعاً در مواقعی باید اجازه داد این انرژی آزاد شود وآن هنگام زمان بازی فرا رسیده است. عمل و واکنش دانش آموزان دبستانی و حرکات نیمه انفجاری آنان به هنگامی که زنگ تفریح زده می شود مثال مناسبی در رابطه با این تئوری است (رضوی، ۱۳۸۴).
۲-۵-۱-۳-ناتورالیسم: ناتورالیسم به طبیعت گرایی یا طبیعت دوستی معروف شده است و برخی آن را یک دیدگاه فلسفی نمی دانند اما نظرات تربیتی ناتورالیستها بر فلسفه تعلیم وتربیت تأثیرگذاشته است. درحیطه ی تعلیم وتربیت نیز همه چیز بر محور طبیعت گرایی است. عوامل ادراک و احساس –که اساس و پایه تعلیم و آموزش به شمار می روند حواس شخص هستند که تا رشد و تکامل نیابند نمی توانند به درستی نقش ایفا کنند. لذا تعلیم وتربیت با تربیت بدنی رابطه ای نا گسستنی دارد. تربیت بدنی و ورزش در این دیدگاه بیش از هر مکتب دیگری جایگاه می یابد. جسم به عنوان ماواء منزل قوای روانی و دماغی باید قوی باشد زیرا قدرت، عامل تنازع بقا در طبیعت است و تکامل قوای روانی نیز در گرو پرورش جسم است (آذربانی وکلانتری،۱۳۸۵). در همین رابطه رمضانی نژاد(۱۳۸۶) بیان می کند که بازی و ورزش طبیعی بدون استفاده از حرکات مصنوعی ژیمناسیک نیز می تواند به داشتن بدن سالم، چالاک و نیرومند منجر شود. طبیعت گرا یک طرفدار سرسخت تربیت بدنی طبیعی و مخالف جدی تمرین ها وبازی های مصنوعی است زیرا معتقد است که ممکن است این ابزارها و وسایل آسیب رسان باشند. نقیب زاده (۱۳۸۱)در کتاب نگاهی به فلسفه آموزش و پرورش در موردا صل طبیعی روسو اظهار می کند که از دیدگاه روسو، ورزش و بازی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در این زمینه با توجه به فقدان زمین بازی در آن زمان می نویسد: در آموزشگاه ها باید ورزشگاه هایی برای تمرین های بدنی برپا کرد این نکته که تا به این اندازه فراموش شده در نظر من مهم ترین بخش تربیت است. نه تنها از نظر سلامت بلکه بیش ازآن از نظر تربیت اخلاقی که یا آن را فراموش می کنند و یا دادن دستور های خشک و بیهوده را کافی می دانند. ویلیامز ومکلوی هم از صاحبنظران قرن بیستم در تربیت بدنی و ورزش هستند. حرکات طبیعی ویلیامز در تربیت بدنی معروف است. او معتقد بود بازگشت به طبیعت و توجه به قوانین طبیعی در اجرای حرکات و فعالیت های بدنی لازم است و به همین دلیل با بسیاری از حرکات مصنوعی، استفاده از وسا یل و ابزارهای مختلف ژیمناستیک و ورزش های متنوع تمرین مخالف بود. از نظر مکلوی مفهوم طبیعت گرایی در تربیت بدنی این است که بازی و ورزش به منزله پدیده ای سازگار با طبیعت انسان در برنامه آموزشی وارد شود. برخلاف ویلیامز، او معتقد است تجدید نظر در برنامه ژیمناسیک لازم است. مکلوی می گوید در اجرای یک فعالیت طبیعی باید تا حد ممکن فشار آورد. اوبا انتقاد از ورزشهای مصنوعی مانند بسکتبال برخی از حرکات و فنون آن را مطابق با ا صول طبیعت گرایی نمی داند و معتقد است در بسیاری از حرکات و روش های تفریحی باید تجدید نظر شود (نبوی و حق دوستی، ۱۳۸۲).
۲-۵-۱-۴-پراگماتیسم: تجربه اساس جهان شناسی این دیدگاه را شامل می شود. در این دیدگاه اعتقاد بر این است که جهان خارجی و ذهن هیچکدام تعیین کننده نیستند بلکه آن قسمت از جهان که پیرامون تجربه ما قرار دارد برای انسان واقیعت پیدا می کنند(شریعتمداری، ۱۳۶۷). رمضانینژاد(۱۳۸۶) در رابطه با دیدگاه عمل گرایی در تربیت بدنی بیان می کند که دوران مدرسه تا دانشگاه بهترین فرصت برای تجربه بیشتر در زندگی است. در این مرحله، فرد باید برای کل زندگی تربیت و هدایت شود. از آن رو هدف تربیت بدنی، در این مرحله از زندگی، فقط پرورش بدنی نیست بلکه باید شرایطی را برای هدایت شایسته فراگیران فراهم آورد. در تربیت بدنی، بهداشت، تفریحات سالم و ورزش امکان تحقق اهدا ف و ارزش های تعلیم وتربیت وجود دارد. نبوی و حق دوستی (۱۳۸۲) عنوان می کنند که در برنامه آموزشی پراگماتیسم، از تجربه های گروهی و همکاری حمایت بیشتری می شود و تجربه آموزشی ای مانند تریبت بدنی باید در خدمت اهدا ف اجتماعی وکلی قرارگیرد.
۲-۵-۱-۵-اگزیستانسیالیسم: آرمان تربیتی این مکتب روی فرد، آزادی هایش، مسئولیت هایش و فعلیت (عملکرد و اقدامات شخصی) وی تاکید دارد. دانش آموزان به دلیل آزادی در انتخاب عمل و پذیرش مسئولیت ها و همچنین بروز رفتارها و واکنش های معنوی مورد تشویق قرار می گیرند (آذربانی وکلانتری، ۱۳۸۴). دیدگاه اصالتوجود تاثیرات زیادی بر زندگی و تعلیم وتربیت گذاشته است. این دیدگاه از یک طرف رابطه انسان را با خدا قطع می کند که قطع این ارتباط تاثیری منفی برآرمان، اهداف و روش های تربیتی می گذارد و از طرف دیگر اتکاء به آزادی، تجربه های فردی و نسبی گرایی به افت ارزش های اخلاقی و امنیت عاطفی – اجتماعی منجر میشود. دیدگاه های تعلیم وتربیت اگزیستانسیالیزم در مورد تربیت بدنی نیز کاربرد دارد. فعالیت های تربیت بدنی و ورزش نیز وسیله ای برای تحقق خویشتن وخود شکوفایی فرد است. البته این بدان معنا نیست که حتما باید براساس معیارها و شاخص های از پیش تعیین شده عملکرد ثابت و مشخصی وجود داشته باشد. بنابراین، مهم نیست که فرد چه فعالیتی باید بکند و چگونه باید آن را اجرا کند بلکه مهم آن است که از این فعالیت ها چه چیزی به دست می آوردکه برای زندگی انسانی وتحقق وجودی او مفید است. اهمیت بازی و ورزش در متن و روند بازی نهفته است، نه در نتیجه آن (رمضانی نژاد،۱۳۸۶).
۲-۵-۱-۶-اسلام وتربیت بدنی: در اسلام با توجه به شکل و اهداف آن بیشتر از سایر جنبه های حرکت اهمیت داده شده و دستور آمده است. علت این امر نقش عظیم تربیت بدنی در پرورش افراد با توجه به هدف وکاربرد آن در جهاد بوده است (آذربانی وکلانتری،۱۳۸۵). خداوند سبحان در قران کریم می فرماید” و شما در مبارزه باآنها(کافران) خود را مهیا کنید و تا آن حد که می توانید از آذوقه و آلات جنگی و اسبان سواری برای تهدید دشمنان خدا و دشمنان خود فراهم سازید”(انفال/۶۰).
مورد دیگر اهمیت تربیت بدنی دراسلام، تقویت و پرورش بدن برای مقابله با سختی ها است. مولای متقیان می فرماید:«درختان بیابانی که از آب و رطوبت محرومند چوبی محکم تر ودرختان سرسبز جویبار پوستی لطیف تر و نازک تر دارند وگیاهانی که در بیابان روئیده اند شعله ای قوی تر دارند و زود تر خاموش می شوند»(نهج البلاغه). این فرمایشات کنایه از آن دارد انسانی که در سختی ها زندگی ورشد می کند در مقابل نا ملایمات استوارتر است.
عبداللهی و همکاران(۱۳۸۰) معتقدند که براساس دیدگاه اسلامی چون تربیت بدنی بخشی از تعلیم وتربیت محسوب می شود، اهداف آن در جهت اهداف کلی تربیت اسلامی و شامل سه دسته است. هدف غایی تربیت اسلامی قرب الهی است و اهداف واسطه ای، به دو دسته تقسیم می شوند: فردی و اجتماعی. در نهایت هدف جزئی آن، حفظ سلامت، قدرت و نشاط برای زندگی و فراهم آوردن زمینه معاش در زندگی کنونی و حیات اخروی است. فارابی نیز به عنوان فیلسوف مسلمان ابعاد وجودی انسان را شامل جسم و روح می داند. بنابراین هم به تربیت جسم توجه دارد و هم به تربیت روح. لکن آنچه مهم است اصالتی است که فارابی به بعد روحی می دهد و جسم را در خدمت روح می داند. اهمیت هدف جسمانی تعلیم وتربیت برای فارابی تا آنجاست که او یکی از مهم ترین ویژگی رئیس مدینه فاضله را برخورداری از بدن سالم می داند. برای فارابی تربیت بدنی دارای دو بخش است: یکی بازی ودیگری آموزش نظامی. برای او انواع مختلف بازی، هدفهای متفاوتی دارند. بازی به خودی خود هدف نیست، بلکه ارزش آن در رابطه با هدفی است که مورد نظر باشد. هدف بازی، بازسازی است و به نوبه خود برای افزایش انرژی فرد برای فعالیتی جدی تر طراحی می شود، همچنین بازی باید خلاقیت کودک را تحریک کند. فارابی سطح با اهمیت تر تربیت بدنی در نظام تربیتی خود را به آمادگی بدنی برای دفاع از کشور اختصاص می دهد. تا جایی که در همه نظام های سیاسی خویش یکی از شرایط اساسی رئیس مدینه خود را برخورداری از قدرت بدنی لازم برای جنگیدن و فرماندهی جنگجویان می داند (میرزا محمدی،۱۳۸۱).
رمضانی نژاد(۱۳۸۶) معتقد است؛ اساس اختلاف دیدگاههای تربیتی به جهان بینی و به ویژه، تفسیر آنها از انسان برمی گردد. فراگیر و یادگیرنده نیز به منزله یک انسان از کودکی تا بزرگسالی در برنامه های آموزشی و ورزشی شرکت می کند. بنابراین، فلسفه تربیتی حاکم بر جامعه و به ویژه، دیدگاه تربیتی سیاست گذاران، برنامه ریزان، مدیران، معلمان و مربیان تربیت بدنی و ورزش بر فرایند وپیامد برنامه های ورزشی تأثیر می گذارد. همچنین خاطر نشان می کند که هیچ یک از دیدگاه های تربیتی کامل نیست. به عنوان مثال در ایدآلیسم، به واقیعت خارجی توجه نشده و در برنامه های آموزشی، رشد روانی و عاطفی اهمیت بسیار زیادی دارد اما به حیطه روانی – حرکتی توجه کمتری شده است. در رئالیسم نیز که خود را در قوانین علمی، طبیعی و اجتماعی محدود کرده است، تربیت بدنی برای دستیابی به نتایج فیزیولوژیک و به ویژه، سلامتی اهمیت زیادی دارد. در طبیعت گرایی نیز نیازهای زیستی و طبیعی انسان مورد توجه قرار گرفته و در برنامه ریزی به استفاده از شرایط، روش ها و فعالیت های طبیعی توجه شده اما روشن است که طبیعت و سرشت آدمی صرفا مجموعه ای از نیازهای زیستی و مادی نیست و محدود کردن فرد به منزله جزئی از طبیعت مادی و عدم اتصال او با ارزش های فرا طبیعی ممکن است تعلیم وتربیت را به سمت پرورش حیوانی طبیعی، قوی، سازگار با محیط وآزاد سوق دهد واین قضیه یعنی کامل نبودن دیدگاه ها، در مورد سایر دیدگاه های تربیتی نیز صدق می کند.
[۱] . Reflex Movements
[۲] . Fundamental Movements
[۳] . Perceptual Abilities
[۴] . Physical Abilities
[۵] .Skilled Movements
[۶] .Nonverbal Communication
[۷] Curriculum foundation
[۸] -Idealism
۱ Realism
[۱۰] Naturalism
[۱۱] Pragmatism
[۱۲] existansialism