انواع راهبردهای مقابله
مقابله به عنوان مکانیزمی جهت مهار اثر استرس و برخورد با منابع فشار روانی دارای الگوهای متفاوتی بوده و نظریه پردازان مختلف آن را به شکل های گوناگون مطرح کرده اند.
شولمن و کرنکه (۱۹۹۱، به نقل از دانشیان، ۱۳۸۷) در بررسی خود بر روی ۳۵۳ نوجوان، سبک های مقابله با فشار روانی را به دو دسته تقسیم می کنند: مقابله فعال که شخص از منابع اجتماعی یا فرایندهای شناختی کمک می گیرد و مقابله نامتناسب که در واقع شخص از برخورد با مشکل صرف نظر می کند. پاول و انرایت[۱] (۱۹۹۰، به نقل از دانشیان، ۱۳۸۷) شیوه های مقابله را به دو دسته سبک های مقابله ای سازگارانه و ناسازگارانه تقسیم می کنند. منظور آنها از مقابله سازگارانه آن اعمالی است که باعث می شود فشار روانی کاهش یابد و موجب بازگشت سیستم به حالت تعادل شود. در مقابل مقابله ناسازگارانه آن اعمالی است که به تشدید انتظارات موجود کمک می کند و باعث بی ثباتی و عدم تعادل سیستم می شود.
لازاروس و فولکمن (۱۹۸۴، به نقل از اریکسن و همکاران، ۱۹۹۷) دو شکل کلی از مقابله را تعیین می کنند: مقابله مسئله مدار و مقابله هیجان مدار و در آخرین دسته بندی خود از انواع مهارت های مقابله، هشت سبک مقابله ار توصیف می کنند که عبارتند از:
- مقابله رویاروگر که مبین تلاش های پرخاشگرانه جهت تغییر موقعیت بوده و درجاتی از خصومت و خطر طلبی را ارائه می دهد.
- راهبرد اجتنابی. در این نوع مقابله، فرد با کمک تلاش های شناختی خویش، خود را از موقعیت جدا کرده و آن را کم اهمیت جلوه می دهد و به عبارتی خود را به دست سرنوشت می سپارد.
- خویشتنداری. فرد از طریق خویشتنداری سعی می کند احساسات و اعمال خود را تنظیم کند و اصطلاحاً با حساب و کتاب با مشکل برخورد نماید.
- جستجوی حمایت اجتماعی. در این نوع سبک مقابله، فرد در پی کسب حمایت اطلاعاتی یا هیجانی دیگران است و سعی می کند از طریق مشورت و رایزنی از نظرات و تجارب دیگران بهره ببرد.
- مسئولیت پذیری. در این سبک مقابله، فرد با پذیرش نقش خویش در بروز مشکل، تلاش آگاهانه تری را برای حل مسئله به کار می گیرد.
- گریز و اجتناب. این سبک مقابله ای توصیف کننده تفکر آرزویی و تلاش های رفتاری جهت گریز و اجتناب از مشکل است که در طی آن فرد ناباورانه از واقعیات به تخیلات پناه می برد و در واقع به نوعی دست به انکار می زند.
- حل مدبرانه مسئله. این نوع برخورد با فشار روانی و منابع ایجاد کننده آن توصیف کننده تلاش های اندیشمندانه مشکل مدار جهت تغییر موقعیت است که با روی آوری تحلیلی به حل مسئله همراه است.
- باز برآورد مثبت که منظور از آن تلاش هایی است که شخص با تمرکز بر رشد، معنای مثبت می آفریند (آقایوسفی، ۱۳۸۰).
پارکر و اندلر (a1990، به نقل از فیض، نشاط دوست و نائلی، ۱۳۸۰) در جریان تهیه پرسش نامه مقابله با استرس، رفتارهای مقابله ای را به سه نوع رفتار مقابله ای مسئله مدار، هیجان مدار، و اجتنابی تقسیم کردند که نوع سوم یعنی اجتنابی، خود به دو قسمت اجتناب از مشکل و روی آوردن به اشخاص دیگر اجتماع و اجتناب و مشغول شدن به فعالیت های دیگر تقسیم می شود.
در نهایت با توجه به موارد مطرح شده فوق چنین استنباط می شود که بیشتر نظریه پردازان راههای مقابله را به سه نوع مسئله مدار، هیجان مدار و اجتنابی تقسیم می کنند. افراد با توجه به تیپ های شخصیتی، عملکرد خانواده و الگوهای تربیتی که تجربه نموده اند، یک سبک و یا تلفیقی از روش های فوق را در برخورد با فشار روانی مورد استفاده قرار می دهند (فیض و همکاران، ۱۳۸۰).
نکته مهمی که در این جا باید ذکر شود تفاوت مفهوم هیجانمداری در انواع پرسش نامههاست که برای سنجش این خصوصیت به کار می رود و باید دقت شود. منظور از هیجان مداری در این پژوهش آن خصوصیتی است که توسط پرسشنامه اندلر و پارکر سنجیده می شود. زیرا منظور از هیجان مداری با توجه به دیدگاه لازاروس و فولکمن (۱۹۸۴، به نقل از اریکسون و همکاران، ۱۹۹۷) لزوماً یک رویکرد ناکارآمد نیست که موجب افزایش استرس و عواقب آن شود. از نظر لازاروس و فولکمن راهبردهای هیجان مدار روش هایی هستند که در برابر کنترل پریشانی موضع می گیرند و شامل مواردی مانند ورزش بدنی، تکنیک های مراقبه، بیان احساسات درونی و طلب حمایت اجتماعی است. برای مثال در مورد استرس های خارج از کنترل روش سودمند آن است که از شیوه های هیجان مدار (مطابق نظر لازاورس و فولکمن) استفاده شود مثلاً شنیدن خبر مبتلا شدن به بیماری سرطان یک دوست نزدیک. اما در پرسشنامه هایی مثل پرسشنامه مقابله اندلر و پارکر (a1999) منظور از شیوه هیجان مدار، شیوه ای است که موجب افزایش استرس می شود (کورتیس، تاریخ چاپ نامشخص، ترجمه محمدی، ۱۳۸۵).
[۱]- Powell & Enright