کارآمدی و سلامت روان
در نظریه شناختی اجتماعی ادراک فرد کارآمدی خویش تاثیرات ضمنی مهمی در واکنش های هیجانی وی به موقعیت ها و در ایجاد انگیزش در انجام رفتارهای مختلف دارد. این مفهوم می تواند تاثیرات ضمنی با اهمیتی در تندرستی داشته باشد، زیرا در درک پاسخ های هیجانی و رفتاری فرد به شرایط تنش زا و برنامه های مربوط به تندرستی کمک می کند. مطالعات گوناگون نشان داده شده است که احساس خودکارآمدی پایین، یا افزایش فشار روانی، پاسخ های ضعیف تر به درد و انگیزش کمتر برای پیگری برنامه های مربوط به تندرستی همیشه است. برعکس احساس کارآمدی بالا با فشار روانی پاسخ های زیستی کمتر به فشار های روانی، قدرت انطباق بیشتر به علاقه مندی زیادتر به برنامه های تندرستی همبسته است. بنابراین یکی از حوزه های بسیار فعال در پژوهش های اجتماعی شناختی در مورد رابطه بین باورهای خودکارآمدی و تندرستی است (بندورا،۱۹۷۷). نتایج این تحقیق به سادگی می توان خلاصه کرد: باورهای بر رفتارهای مرتبط با تندرستی فرد و دیگری و از طریق تأثیر آنها برکارکرد زیستی او (کنترادا، لونت هال، الری۱۹۹۰، میلر، شادا و هرلی ۱۹۹۶). باورهای خودکارآمدی هم بر احتمال برروز بیماریهای مختلف و هم بر فرایند بهبود از بیماری تأثیر می گذارد(الری ،۱۹۹۲).
باورهای خودکارامدی بالا رفتارهای مختلفی چون سیگار کشیدن، نوشیدن الکل و راه های جلوگیری از ابتلا به ایدز مرتبط است.
تغییر در باورهای خودکارآمدی در مورد فرایند بهبود از بیماری ها نیز تأثیر گذار است شواهد موجود نشان می دهد باورهای خوکارآمدی بالا، مانع تأثیرات فشارهای روانی می شود و کارکرد نظام ایمنی بدن را افزایش می د هد در نظیر نظریه شناختی اجتماعی این ناکارآمدی اداراک شده است نق اصلی را در اضطراب و افسردگی افراد بازی می کند (بندورا ۱۹۹۷).
به استناد این نظریه افراد دارای برداشت ضعیف از خودکارآمدی خود در مواجه در خطر بلقوه، اضطراب زیادی را تجربه می کنند. ناکارآمدی در دستیابی به هدف های مورد خوشایند به افسردگی است، بخشی از این مشکل می تواند به هدف های بیش از حد بالا مربوط شود به علاوه باورهای ناکارآمدی ضعیف می تواند به عملکرد ضعیف منجر شود، فاصله خود را با معیارهای خویش بیشتر کند و موجبات سرزنش بیشتری را فراهم اورد (کاواناف ۱۹۹۲ ) بنابراین تحقیقات نشان داد ناکارآمدی می تواند پیامدهای منفی مهمی برای انوع رفتارهای مربوط به تندرستی داشته باشد ( جوادی و کدیور ۱۳۸۱) .پژوهش های مختلفی که پس از اجرای برنامه های اموزشی مهارت زندگی در مدارس صورت گرفته دستاوردهای مهمی را در ابعاد مختلف سلامت روان داشته است . مثلاً تصور از خود ( کروتر و همکاران ۱۹۹۱).
عزت نفس (اینت و همکاران ۱۹۹۴). خودکارآمدی (الیاس و همکاارن ۱۹۹۱) ناسازگاری اجتماعی و هیجانی (کاپلانو همکاران ۱۹۹۴) کاهش معنی داری اضطراب اجتماعی (بوتین، وانک ) ، ( به نقل از سازمان بهداشت جهانی ، ترجمه نوری ، قاسم آبادی و محمد خانی ) .
[۱]-contrada
[۲]-leventhal
[۳]oleary
[۴]-hurley
[۵]Kavanaf agh
[۶]krueuter
[۷]ennett
[۸]Botvin&eng