ارکان تدلیس جزائی
عنصرمادی
عنصر مادی به معنی، انجام عملیاتی که عیب را بپوشاند یا صفتی که مورد نظر طرف عقد است را در دیگری نشان دهد. مثل: ارائه گواهی جعلی مبنی بر صحت مزاج یا ارائه کارت تحصیلی جعلی در رشته پزشکی و …، اگر اظهارات خلاف واقع از نظر عرف غیر قابل بخشش باشد، نیز میتواند عنصر مادی تدلیس گردد. ولی گزافهگوئیهای ساده مثل توصیف دختر بر نجابت و خانهداری نمیتواند مستند فسخ باشد و قطعاً موجب مجازات مرتکب نیز نمیباشد.
اوصاف یا افعالی میتواند، موجب فریب شود که شرط صریح و عقد بر مبنای آن واقع گردد. در این صورت باید به وسیله طرف عقد و در مقابل وی و برای انعقاد عقد نکاح و سبب عقد نکاح نیز حصول این شرط باشد.
بنابراین تشخیص اوصافی که عقد بر آن استوار شده، به عرف بستگی تام دارد، لذا ممکن است قضات یک کشور زندار بودن مردی را در حین نکاح مجدد یا باکره بودن دختری را موجب تدلیس بدانند و در کشور دیگر چنین نباشد. البته معمولاً این اوصاف در عقد ذکر نمیشود.
بعضی از مهمترین مصادیقی که سبب تدلیس در نکاح میشود، در کتب حقوقی طرح شده که به لحاظ اهمیت مصادیق در تشخیص خیار تدلیس به آن اشاره میشود.
ـ «بیسوادی مرد در حالی که خود را مهندس برق اعلام داشته یا باکره نبودن دختر نوجوان یا عقیم بودن مردی که دختر جوانی با امید مادر شدن با وی ازدواج میکند از مصادیق تدلیس است و حق فسخ برای طرف وجود دارد».[۳۳]
ـ «باکره نبودن دختر، زندار بودن مرد و بیسواد بودن زوجه وقتی برخلاف آن به طرف ابراز شده موجب حق فسخ است».[۳۴]
ـ کمیسیون استفتائات قضایی[۱] سابقاً درخصوص همین مصادیق اظهار داشته است: «در مورد اینکه بر خلاف واقع زوج خود را تحصیل کرده، مهندس، دکتر معرفی کرده یا مبتلا به بیماری صرع یا امراض صعبالعلاج بوده و آن را مخفی کرده است حق فسخ بوجود میآید.»[۳۵] و درخصوص «مجرد بودن» اظهار داشته: «در صورتی که از صفات کمال محسوب شود، طرف حق تقاضای فسخ دارد و فرقی نیست بین این که مرد در ابتدا خود را مجرد معرفی کند یا بعد از پرسش و سؤال، ولیکن تجرد به عنوان صفت کمال از نظر عرف نامعلوم است، بنابراین راه حل آن برعهده مقامات قضایی ذیصلاح است».[۳۶] در آراء یکی از شعب دیوان عالی کشور، عدم بکارت زوجه موجب فسخ نیست، به این دلیل که: «تحقق تدلیس در فقدان صفت کمال یا اشتراط صفت کمال در ضمن عقد، یا اینکه اگر قبل از عقد صفت کمال ذکر شود و عقد هم بر این شرط بنا شود موجب تدلیس است، اما اگر نسبت به آن صفات کمالیه شرطی نشود، تدلیس محقق نمیگردد، اگرچه زوجهای که عالم به فقدان صفت کمال است، ساکت باشد و به نظر زوج، زوجه دارای صفت کمال مورد نظر است».
– نداشتن دو کلیه سالم، سوختگی هر دو پا، معیوب بودن پای راست، لرزش مردمک چشم زوجه را شعبه دیوان عالی کشور از موجبات فسخ نکاح به سبب تدلیس یا عیب ندانسته است. کارگر بودن مردی که خود را کارمند معرفی نموده یا معایب اخلاقی خود را پنهان یا مردی که خود را تاجر معرفی نموده را همچنین موجب فسخ نکاح ندانسته است.[۳۸]
ـ عقیم بودن مرد و زن جزء عیوب موجب خیار نمیباشد.[۳۹] لذا اگر مردی با زنی ازدواج کرد، به اعتقاد اینکه زن باکره است ولی شرط نکرد و به آن توصیف هم نشد و اعلام و اخبار هم نشد ولی بنا بر اینکه باکره است، اقدام نمود، سپس خلاف آن روشن شود، حق فسخ برای مرد نیست؛ اگر چه عدم بکارت قبل از عقد بوده باشد. مگر آنکه با اقرار یا بینه ثابت شود، عدم بکارت زن قبل از عقد بوده است که در این حال برای زوج حق فسخ است.[۴۰]
شیخ اصفهانی(ره) در این مورد میفرماید: «زوال بکارت عیب نیست، بلکه کمال است، لذا نبودن آن، عدم کمال است مگر در مواردی که به واسطه عمل ناشایست و نفرتانگیز ایجاد شود که در این حال عیب محسوب میشود».[۴۱]
با این همه در ماده ۶۴۷ ق.م.ا. برخلاف ماده ۱۱۲۸ ق.م. به صراحت مصادیقی که موجب تدلیس میشود، بیان نموده است: «چنانچه هر یک از زوجین قبل از عقد ازدواج طرف خود را به امور واهی از قبیل داشتن تحصیلات عالی، تمکن مالی، موقعیت اجتماعی، شغل، سمت خاص، تجرد و امثال آن فریب دهد و عقد بر مبنای هر یک از آنها واقع شود، مرتکب به حبس تعزیری از شش ماه تا دو سال محکوم میگردد». البته شرط تحقق تدلیس نسبت به این مصادیق آن است که عقد مبتنی بر آن واقع شود.
عنصرمعنوی
تدلیس، جرم عمدی و ارادی است که برای تحقق آن احتیاج به علم، عمد و نیت خاص یعنی انعقاد عقد نکاح در برابر زوج یا زوجه است. مرتکب تدلیس ممکن است، زوجین یا شخص ثالث باشد و جبران خسارت وارده در هر صورت به عهده مدلس است. مثلاً چنانچه یکی از پدر یا مادر زوجین مرتکب تدلیس شود، جبران خسارت مادی و معنوی بر عهده آنها میباشد. در قلمرو ماده ۱۱۲۸ ق.م. حق فسخ برای یکی از زوجین حاصل میشود و در صورتی که شخص ثالث مدلس باشد، خسارت از وی اخذ میگردد. اما در قلمرو تدلیس جزائی، نامی از شخص ثالث یا مدلس برده نشده است و در ابتدای ماده ۶۴۷ ق.م.ا. کلمه «هر یک از زوجین» آمده است. لذا بر اساس تفسیر مضیق در قوانین جزائی به نظر میرسد که امکان طرح شکایت کیفری علیه مدلس در صورتی که شخص ثالث باشد؛ وجود ندارد حتی زوجین هم در تدلیس شخص ثالث نمیتوانند، مسئولیت کیفری داشته باشند. زیرا اصل شخصی بودن جرم و مجازات، ایجاب میکند فعل فردی به شخص دیگری انتساب داده نشود.
بخش چهارم تدلیس در محکمه
جدول شماره ۵: مشخصات شکات فریب در نکاح بر حسب جنسیت
جنسیت | زن | مرد | جمع |
تعداد | ۷ | ۷ | ۱۴ |
جدول شماره ۶: مشخصات شکات بر حسب نسبت با متهم یا خوانده
نسبت با متهم یا خوانده | همسر | اقارب | جمع |
تعداد | ۱۴ | ـــ | ۱۴ |
جدول شماره ۷: مشخصات خوانده یا متهم بر حسب سن
سن | ۳۰-۲۰ | ۴۰-۳۰ | بالاتر از ۴۰ | اظهار نشده | جمع |
تعداد | ۴ | ۴ | ۱ | ۵ | ۱۴ |
جدول شماره ۸: مشخصات متهم بر حسب شغل
شغل | بیکار | خانهدار | شغل دولتی | غیردولتی | اظهار نشده | جمع |
تعداد | ۱ | ۵ | ۲ | ۳ | ۳ | ۱۴ |
جدول شماره ۹: مشخصات متهم بر حسب مدت زندگی مشترک
مدت زندگی مشترک | زیر ۵ سال | ۱۰-۵ سال | ۱۰ سال به بالا | اظهار نشده | جمع |
تعداد | ۱۰ | ۲ | ـــ | ۲ | ۱۴ |
جدول شماره ۱۰: نوع وصف موجب تدلیس و احکام صادره
جمع | تعداد | حکم دادگاه | اقسام | نوع تدلیس | |
۶ | ۲ | با توجه به بکارت زوجه خواسته زوج مقرون به صحت دانسته نشده است. | سابقه نامزدی | کتمان ازدواج یا نامزدی قبلی | |
۱ | دعوی وارد دانسته، حکم به فسخ شده است. | سابقه تأهل | |||
۲ | دعوی وارد دانسته، حکم به مجازات شده است. | ||||
۱ | قرار ابطال دادخواست به جهت سازش طرفین صادر شد. |
عدم سلامت
روحی و جسمی
یکی از زوجین |
بیماری مرد | عنن | پزشکی قانونی عنن را تأیید نکرده و فسخ رد شده است. | ۱ | ۴ | |
پزشکی قانونی عنن را تأیید کرده و به فسخ نکاح حکم کرده است. | ۱ | |||||
به جهت فوری بودن خیار فسخ رد شده است. | ۱ | |||||
نامشخص | عدم پرداخت هزینه دادرسی و قرار ابطالدادخواست. | ۱ | ||||
بیماری زن | نقصجسمانی | به علت عدم دفاع خواهان، حکم به فسخ نکاح شده است. | ۱ | ۴
|
||
افسردگی
روحی |
سلامت روحی و جسمی تأییده شده و حکم به فسخ نشده است. | ۱ | ||||
بوی بد دهان | پزشکی قانونی تأیید نکرده و حکم به فسخ نشده است. | ۱ | ||||
رنگدانه قرمز | بیماری صعب العلاج و مسری نیست و موجب فسخ نمیباشد. | ۱ | ||||
جمع کل ۱۴ |
جدول شماره ۱۱: حکم فریب بر حسب آراء محاکم
احکام صادره | تعداد |
فسخ نکاح بدون تعیین مجازات | ۳ |
بقاء نکاح و رد فسخ | ۹ |
تحمل مجازات | ۲ |
جمع کل | ۱۴ |
مشاهده و استنتاج
۱)- تعداد شکات تدلیس در نکاح از نظر جنسیت یکسان است.
۲)- مهمترین علل تقاضای فسخ نکاح در تدلیس، عبارت است از:
الف)- صحت و سلامت جسمی زوجه یا زوج؛
ب)- همسردار بودن مرد قبل از نکاح با وجود تأکید بر تجرد؛
ج)- عدم بکارت زوجه؛
۳)- در پروندههای دادخواست فسخ نکاح به موجب تدلیس، بعضاً بیماریهایی مطرح میشود، که طبق مواد قانون مدنی تعیین تکلیف شده و استناد به تدلیس در موارد معین صحیح به نظر نمیرسد. مگر اینکه عیب را مخفی نموده باشند که در این صورت تدلیس تحقق مییابد ولی در مریضی عنن مرد به دلیل پرهیز از فرصت و مدت قانونی یک سال که به زوج داده میشود؛ تمایل به استفاده از خیار تدلیس دیده میشود که چندان صحیح به نظر نمیرسد.
[۱] شورای عالی قضایی
[i][33]- همان، ص ۲۹۱٫
[ii][34]- امامی، ج۴، صص ۴۷۲-۴۷۱٫
[iii][35]- مجموعه استفتائات مورخ ۳۰/۲/۱۳۶۳٫
[iv][36]- همان.
[v][38] – همان، صص ۳۸۴-۳۷۰٫
[vi][39] – امام خمینی، ج۲، ص ۴۳۰، مسأله ۲٫
[vii][40] – همان، ج۲، ص ۴۳۳، مسأله ۱۵٫
[viii][41] – رک. الشیخ الاصفهانی، ج۵، ص ۴۸٫