خرید پایان نامه : نظریه آمرام در مورد هوش معنوی
دغدغه تنزل روابط اجتماعی، از جمله موضوعاتی است که به کرات در جامعهشناسی کلاسیک و معاصر به چشم میخورد. به نظر زیمل نتیجه چنین شرایطی، ناپایداری روابط و کاهش اعتماد اجتماعی است. این ایده تنزل روابط اجتماعی نخستین، همچنان در کانون توجه جامعهشناسان قرار دارد. جامعهشناسان معاصر برای بررسی کمیت و کیفیت روابط اجتماعی از مفهوم سرمایه اجتماعی بهره جستهاند (شارعپور، ۱۳۸۰؛ ۱۲۰).ریشه کار صاحبنظران این نظریه را باید در تئوریهای کلاسیک جامعهشناسی جستجو کرد. در واقع سرمایه اجتماعی سابقه تاریخی زیادی دارد و جامهای نو برای تئوریهای قدیمیتر به شمار میرود. جامعهشناسان اولیه درباره انتقال از گمینشافت به گزلشافت با تأثیر زندگی شهری در حیات انسانی نظرات فراوانی ابراز داشتهاند. به نظر زیمل فرایندهایی نظیر تقسیم کار فزاینده، عقلانیت مفرط، سلطه روزافزون و نظایر آن سبب پیدایش افسردگی و احتیاط در روابط اجتماعی موجود در کلان شهر شده است، در حالت دلزدگی فرد قادر نیست تفاوتها را دریابد. برای چنین فردی همه انسانها در یک سطح و بدون تمایز ظاهر میشوندو در چنین شرایطی اهمیت زندگی از بین میرود. تمام امور و فعالیتها یکنواخت میشود و رضایت از زندگی کاهش مییابد. به موازات افزایش افراد و تراکم فیزیکی، روابط چهره به چهره کارکرد خود را از دست داده و جای خود را به روابط دیگری میدهند. به نظر زیمل، نتیجه چنین شرایطی ناپایداری روابط و کاهش اعتماد اجتماعی است (همان؛ ۱۲۰).
همزمان با کار زیمل، دیدگاه جدیدی نسبت به روابط اجتماعی بعنوان منبعی از معنا و نظم در کار جامعهشناس پیشکسوت فرانسوی امیل دورکیم آشکار گردید.دورکیم این اندیشه را بابحث گذار طولانیمدت از همبستگی مکانیکی به ارگانیکی مطرح کرد. برای او در گذشته انسجام از نوع مکانیکی بوده به خاطر این که آن فاقد قوه تفکر و از روی عادت و مبتنی بر الزمات و ساختار ثابتی از ارباب و رعیت بوده است. در این ساختارهمه از پایگاه و موقعیت خودوهمچنین موقعیت دیگران باخبر بودند و بعلاوه همه مردم عقاید یکسانی دارند که بر پایه مذهب است امادر انسجام ارگانیکی ساختار اجتماعی، ساختاری پیچیده است و تقسیم کار پیشرفتهای دارند (یان کرایب، ۱۳۸۲؛ ۱۲۷).
همانطور که مشخص است در نگاه دورکیم نیز در روند گذار از جوامع مکانیکی به ارگانیکی شاهد نوع تغییر در نوع روابط افراد جامعه هستیم. بطوری که در جوامع ارگانیکی به دلیل ارتباط مستقیم و چهره به چهره فرد میزان مراودات و ارتباط افراد با یکدیگر بیشتر بوده لذا سرمایه اجتماعی نیز بیشتر بوده است. بطوری که وی در بررسی خود بین خودکشی و همبستگی اجتماعی نوعی رابطه را بیان میدارد و میگوید که خودکشی در دورههای تغییر اجتماعی افزایش مییابد که ناشی از سست شدن بافت اجتماعی و تضعیف پیوندهای اجتماعی است.
در نظر مارکس نیز آگاهی طبقاتی پرولتاریا -به طبقه برای خود- منجر به انسجام درونی شده که در نتیجه خودآگاهی از استثماری است که توسط سرمایهدارانی بوجود آمده است که این انسجام بعنوان یک منبع سرمایه اجتماعی در واکنش به موقعیتی نشان دادن یک طبقه از مردم ناشی میشود.
همچنین الکسی دوتوکویل در تشریح دموکراسی آمریکا به نقش زندگی انجمنی و نقش آن در پیشرفت اقتصادی آمریکا اشاره دارد. از نظر وی انجمنهای داوطلبانه یک چسب اجتماعی ایجاد کرده که به پیوستگی آمریکاییها کمک کرده در حالی که در اروپا پیوندهای رسمی موقعیت و تکلیف در قالب روابط سنتی و سلسله مراتب افراد را در کنار هم نگه میداشت (فیلد، ۱۳۸۸؛ ۱۳)به اعتقاد وی زندگی انجمنی یکی از شالودههای مهم نظم اجتماعی در یک نظام به نسبت باز است و میزان بالای تعهد مدنی، از بروز استبداد جلوگیری کرده و به مردم آموخته که چطور در زندگی مدنی همکاری نمایند.
در یک نگاه کلی، میتوان گفت که نویسندگان کلاسیک در پی درک این موضوع بودند که چگونه انسانها ساختارهای اجتماعی پایدار و الگوهای رفتاری را در جهانی که به نظر آنها شهری شدن، صنعتی شدن، عقلانیت عملی پایههای سنتی نظم از جمله عادت، ایمان، اطلاعات بدون فکر را از بین بردهاند ایجاد نمایند. با این حال بطور دقیق به حوزههایی که مفهوم سرمایه اجتماعی به آنها اشاره دارد توجه نکرده یا حداقل به تفصیل آنها را بررسی ننمودهاند. لذا اصل مفهوم سرمایه اجتماعی در مقاله شخصی به نام هانیفن در سال ۱۹۱۶ که در آموزش و پرورش ایالت ویرجینیای آمریکا خدمت میکرد بکار گرفته شد. از نظر وی سرمایه اجتماعی شامل داراییهایی است که در زندگی روزانه افراد وجود دارند و به ابعادی مانند: حسن نیت، رفاقت، دوستی و همدردی میان افراد و خانوادهها اشاره دارد (غفاری، ۱۳۸۸؛ ۸۰). پس از آن تا حدود نیم قرن این نظریه مسکوت ماند تا آنکه جین جاکوب در اواخر در سال ۱۹۶۱ در اثر خود بنام «مرگ و زندگی در شهرهای بزرگ آمریکا» درباره آن بحث کرد. وی سرمایه اجتماعی را شبکههای اجتماعی فشردهای میداند که در محدودههای قدیمی شهری در ارتباط با حفظ نظافت، عدم وجود جرم و جنایت خیابانی و دیگر تصمیمات در خصوص بهبود کیفیت زندگی در مقایسه با نیروهای حفاظتی و پلیس مسئولیت بیشتری از خود نشان میدهند. وی خاطرنشان میسازد که “شبکهها، سرمایه اجتماعی غیر قابل جایگزین برای شهر هستند هر وقت که این سرمایه به هر دلیلی از بین رفت درآمد ناشی از آن نیز از بین میرود و این درآمد برنمیگردد مگر این که سرمایه جدیدی به آهستگی و به گونهای غیرقابل پیشبینی جمع شود (به نقل از دلفروز، ۱۳۸۷؛ ۹۹). گلنلوری اقتصاددان و ایوان لایت جامعهشناس اصطلاح سرمایه اجتماعی را در دهه ۱۹۷۰ برای توصیف مشکل توسعه اقتصاد درونشهری بکار بردند.
اولین توضیح و تفسیر یکپارچه از این اصطلاح توسط بوردیو و در سال ۱۹۷۲ انجام شد. وی در تعریف خود از سرمایه اجتماعی تأکیدش بیشتر بر روی شبکههای اجتماعی است که دسترسی به منابع گروهی را فراهم میکنند. در دهه ۱۹۸۰ جیمز کلمن فصل مهمی از کتاب خود با نام «بنیادهای نظریه اجتماعی» را به بحث سرمایه اجتماعی اختصاص داد و در سراسر این کتاب نیز به توضیح عناصر و اجزای آن پرداخت. در دهه ۱۹۹۰ مفهوم سرمایه اجتماعی توسط بانک جهانی و کتاب «بولینگ تنهایی» رابرت پوتنام معروف شد (پیراهری، ۱۳۸۸؛ ۱۱۱-۱۱۰). طی سالهای ۱۹۹۰ به این سو مفهوم و نظریههای سرمایه اجتماعی با استقبال قابل توجه اندیشمندان و محققان رشتههای مختلف علوم اجتماعی مواجه شده است. بطوری که تعداد مقالات علمی مربوط به سرمایه اجتماعی قبل از سال ۱۹۸۱ در مجموع ۲۰ مقاله، از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۵ به ۱۰۹ مقاله و از ۱۹۹۶ تا مارس ۱۹۹۹ به تعداد ۱۰۰۳ مقاله رسیده است (جان فیلد، ۱۳۸۸؛ ۱۱) و هماکنون سرمایه اجتماعی بدلیل ماهیت و محتوایی که دارد تقریباً با تمامی موضوعات و مسائل مطرح در حوزه انسانی و اجتماعی ارتباط پیدا میکند و توانایی سازماندهی جمعی مشارکتی و داد و ستد داوطلبانه برای حل مشکلات گروهی یا عمومی را به حداکثر میرساند.
کاواچی و برکمن در بررسیهای خود به این نتیجه رسیدند :«افرادی که از لحاظ اجتماعی منزوی هستند از نظر سلامت روانی در وضعیت مطلوبی بسر نمیبرند. شبکههای اجتماعی کوچکتر، روابط خویشاوندی کمرنگتر و دریافت حمایت اجتماعی اندک باعث ایجاد افسردگی و یأس در افراد میشود» .(به نقل از آرمان، ۱۳۹۰؛ ۵۸) همچنین کلمن بیان میدارد که سرمایه اجتماعی بر بیماری یا سلامت هر جامعه تأثیرگذار است. جوامعی که میزان سرمایه اجتماعی آنها به هر دلیل کاهش یابد با گسیختگیها و شکافهای شگرفی روبرو میشوند (کلمن، ۱۳۷۷؛ ۴۸۵). یکی از مطالعاتی که در سطح خانواده صورت گرفت نشان میدهد که سرمایه اجتماعی احتمال فقیر بودن یک خانواده را در ۳۶/۷ درصد کاهش و در مقابل احتمال ثروتمند شدن را در بین ثروتمندان فقط ۴ درصد افزایش میدهد (به نقل از مویدفر، ۱۳۸۷؛ ۳). بنابراین ایده اصلی سرمایه اجتماعی این است که خانواده، دوستان و همکاران و آشنایان فرد دارایی مهمی را تشکیل میدهند که میتوان به هنگام بحران از آن استفاده کرد.به تعبیر پورتس در حالی که سرمایه اقتصادی در حساب بانکی افراد و سرمایه انسانی در مغز افراد قرار دارد سرمایه اجتماعی در درون ساختار روابط یافت میشود. برای برخورداری از سرمایه اجتماعی فرد باید با دیگران ارتباط داشته باشد در واقع همین دیگران هستند که منبع واقعی برخورداری از مزایا و امکاناتاند. (شارعپور، ۱۳۸۷؛ ۲۵۱)
نارایان و پریتچت در بیان اهمیت سرمایه اجتماعی و تأثیرگذاری آن بر بازدهها ۵ ساز و کار را بیان میدارند: (گراهام هابز، ۲۰۰۰؛ ۲)
ارتقا توانایی جامعه در نظارت بر عملکرد دولت
افزایش امکانات برای کنش مشارکتی جهت حل مشکل
تسهیل انتشار نوآوریها
کاهش مشکل کمبود اطلاعات
افزایش بیمه غیررسمی
برخی از دلایل و کارکردهای مثبتی که موجب مطالعه و توجه به سرمایه اجتماعی گردیده است از قرار زیرند:
-افزایش سلامت روانی افراد از طریق فراهم آوردن حمایتهای عاطفی و روانی، کاهش عوامل استرسزا، کاهش حوادث زندگی مانند از دست دادن شغل. (لهساییزاده، ۱۳۸۶؛ ۱۶۲)
– از نظر پاتنام تقویت هنجارهای مستحکم بده و بستان (از طریق افزایش هزینههای بالقوه جدا شدن) تسهیل جریان اطلاعات از جمله اطلاعات مربوط به شهرت کنشگران و تجسم موفقیتهای گذشته که به تحقق کنش جمعی کمک میکند .(جان فیلد، ۱۳۸۶؛ ۵)
– سرمایه اجتماعی خصوصاً در شکل جمعی آن، هنجارهای همیاری، اعتمادمیتواند افراد جامعه را در حل مشکل کنش جمعی یاری برساند و در آن صورت همه افراد جامعه از برکات آن برخوردار گردند.
– تأثیر درونی سرمایه اجتماعی بر جامعه مدنی و گسترش دموکراسی، افزایش شهروندانی با جهتگیری معطوف به اجتماع و قانونمدار میباشند که با دولت بهتر همکاری میکنند .(توسلی، ۱۳۸۴؛ ۶)
– تجارب بانک جهانی نشان داد که سرمایه اجتماعی تأثیر قابل توجهی را بر اقتصاد و توسعه کشورهای مختلف دارد. افزایش آن موجب پایین آمدن جدی سطح هزینههای اداره جامعه و نیز هزینههای عملیاتی سازمان میگردد .(موسوی، ۱۳۸۶؛ ۷۱)
۲-۱-۲-ماهیت سرمایه:
سرمایه اجتماعی اصطلاحی ترکیبی است که از دو بخش تشکیل شده است:سرمایه و اجتماعی.مراد از واژه “اجتماعی ” در برگیرنده رفتاری است که هشیار یا ناهشیار بسوی سایر مردم جهت گیری می شود که از نظر دستور زبان صفت است. اسم این صفت در زبان انگلیسی کلمه جامعه (society)است که از کلمه لاتین(socius)بمعنای دوست داشتن مشتق شده است .چنین ریشه یابی نشان می دهد که اساسا کلمه اجتماعی social))از پدیده دوستی ناشی شده است و حاکی از دلبستگی شخصی،همکاری،یکپارچگی،احترام متقابل و احساس شفقت مشترک است (سازمان ملی جوانان ،۱۵۱:۱۳۸۷).واژه سرمایه نیزاز ریشه Kap به معنای سر گرفته شده است معنای اساسی، اصلی و بزرگ از حروف از آن بر می آید و در این جا هر کالا، پول یا ثروتی را شامل میشود که قابلیت نگهداری و افزایش داشته باشد. سرمایه یکی از چهار عامل شناخته شده در کنار زمین، کار، سازمان و مدیریت است. .( ساروخانی، ۱۳۷۰: ۳۹)
اصطلاح سرمایه یکی از مهمترین مفاهیم اقتصادی است که در این حوزه برای توصیف منابع و داراییهایی که میتوانند شکل پول و غیر پول و همچنین ملموس و غیر ملموس داشته باشند بکار میروند که به فرد امکان میدهد که سود خاصی از طریق مشارکت در رقابت بر سرآن کسب کند. درک بوردیو از سرمایه رفیعتر از معنای پولی سرمایه در اقتصاد است. سرمایه یک منبع عام است که میتواند شکل پولی و غیر پولی و هم شکل ملموس وغیر ملموس بخود بگیرد. به نظر او سرمایه هر منبعی است که در عرصههای خاصی اثر بگذارد(ملاحسنی:۳۵،۱۳۸۱). به طور کلی با بررسی ادبیات سرمایه، ۵ نوع کلی از سرمایه را میتوان از هم تمیز داد:
۱- سرمایه اقتصادی: به درآمد پولی و هم چنین سایر داراییهای مالی اطلاق میشود. مثل پول و ثروت که میتواند جهت تولید کالا و خدمات مورد استفاده قرار بگیرد.
بوردیو اعتقاد دارد که سرمایه اقتصادی ریشه انواع سرمایه است.( جان فیلد، ۱۳۸۵: ۳۲)شکل اقتصادی سرمایه بلافاصله قابل تبدیل به پول است مانند داراییهای منقول و ثابت یک سازمان.
۲- سرمایه انسانی: شکل دیگر سرمایه است که با تعلیم دادن افراد برای دادن مهارتها و تواناییهایی به آنها پدید میآید و افراد را توانا میسازد به شیوههای جدید رفتار کنند (کلمن،۱۳۷۷؛۴۶۴). در دهه ۱۹۶۰ که ایده سرمایه به افراد و قابلیتهایشان هم اطلاق شد مفهوم زیربنایی سرمایه انسانی توسط تئودور شولتز (۱۹۶۱) و سپس بکر (۱۹۶۴) مطرح گردید(جان فیلد، ۱۳۸۵؛ ۲۷).سرمایه انسانی ویژگیهای کیفی انسان اعم از آموزش تخصص، مهارت و داشتن خلاقیت را شامل میشود.
۳-سرمایه فیزیکی: شامل مجموعه ابزارها، ماشینآلات و سایر تجهیزات فیزیکی میشود که مصنوع دست بشر است( غفاری:۱۰،۱۳۸۵).
۴-سرمایه فرهنگی: به شکلهای مختلفی وجود دارد. شامل تمایلات و عادات دیرینی که در فرایند جامعهپذیری، انباشت اشیای فرهنگی با ارزش مثل نقاشی، صلاحیتهای تحصیلی و آموزشی رسمی حاصل آمده است. ترنر در تعریفی سرمایه فرهنگی را مجموعهای از نهادها، عادتها، منشها، شیوههای زبانی، مدارک آموزشی، ذوق و سلیقه ها و شیوههای زندگی که بطور غیر رسمی بین افراد شایع است تعریف میکند (خادمیان، ۱۳۹۰؛۲۱).
۵–سرمایه اجتماعی: سرمایه اجتماعی شامل منابع مفید قابل دسترسی برای کنشگران است که از طریق روابط اجتماعی او حاصل میشودو به یک فرد یا گروه اجازه میدهد تا شبکه پایداری از روابط کم و بیش نهادینه شده آشنایی و شناخت متقابل را در اختیار داشته باشند (جان فیلد، ۱۳۸۵؛ ۳)با توجه بدانکه واژه سرمایه اجتماعی در این پژوهش یکی از متغیرهای اصلی بشمار میرود لذابایسته است تعاریفی چنداز سوی صاحبنظران مختلف ارائه گردد.
تعاریف مختلفی در باب سرمایه اجتماعی طرح و در بیان فضای مفهومی این اصطلاح از واژگان و تعابیر مختلفی چون انرژی اجتماعی (social energy)، روحیه اجتماعی (Community Sprit)، پیوستگی اجتماعی (Social bands)، فضیلت مدنی (civil virtue)، شبکههای محلی (Community network)، امانت اجتماعی (Social Zone)، دوستیهای گسترده (Extended friendships)، منابع اجتماعی، شبکههای رسمی و غیر رسمی، همسایگی خوب (Good neighbourliness) و چسب اجتماعی (glue Social) استفاده شده است.
پورتس[۲۳] سرمایه اجتماعی را «قابلیت افراد برای هدایت منابع کمیاب بخاطر امتیاز عضویتشان درشبکهها یا ساختارهای اجتماعی گستردهتر» تعریف میکند.(به نقل از شجاعی، ۱۳۸۷؛ ۱۴۳)سازمانهمکاریها و توسعه اقتصادی (OECD) سرمایه اجتماعی را شبکههایی که توسط هنجارها، ارزشها و برداشتهای مشترکی که همکاری را در درون گروهها یا بین گروهها تسهیل میکند به هم پیوستهاند تعریف میکند. (همان: ۱۳۸۷؛ ۴۵) درنظر نورث (۱۹۹۰)، محیط و شرایط اجتماعی و سیاسی که منجر به توسعه و بهبود هنجارها شده و ساختار اجتماعی را شکل میدهد تعریف شده است (خوشفر، ۱۳۸۷؛ ۱۳).
شاخص ترین تعریفی که در زمینه سرمایه اجتماعی انجام گرفته است مربوط به پاتنام است. از نظرپاتنام سرمایه اجتماعی ویژگیهایی از سازمان اجتماعی چون اعتماد[۲۴]، هنجارها[۲۵] و شبکهها[۲۶] است که میتوانند کارایی جامعه را از طریق تسهیل کنشهای تعاونی بهبود دهند (جانفیلد، ۱۳۸۸؛ ۱۱). همچنین بوردیوسرمایه اجتماعی رامجموعه منابع مادی یا معنوی که به یک فرد یا گروه اجازه میدهد تا شبکه پایداری از روابط کم و بیش نهادینه شده آشنایی متقابل را در اختیار داشته باشد تعریف میکند (همان؛ ۳۱).
از نظر کلمن سرمایه اجتماعی هر آنچیزی است ناشی از شبکه روابط ، اعتماد، حسن عمل متقابل و هنجارهای اجتماعی که موجب تسهیل فعالیت فردی یا اجتماعی شود. و دارای دو عنصر مشترک است همه آنها بخشی از ساختارهای اجتماعی را شامل میشوند و بخشی از فعالیت عاملان را تسهیل میکنند (کلمن، ۱۳۷۷، ۴۶۲).
لین سرمایه اجتماعی را سرمایهگذاری واستفاده ا ز منابع نهفته در دل روابط اجتماعی برای نیل به منافع مورد انتظار می داند. (شارعپور، ۱۳۸۹؛ ۵)بیکر سرمایه اجتماعی را منابعی میداند که از طریق شبکههای فردی و یا سازمانی قابل حصول هستند( غفاری،۱۳۸۶؛۱۹۱)
ترنر سرمایه اجتماعی را نیروهایی که توان توسعه اقتصادی را در جامعه از طریق روابط اجتماعی افزایش میدهد تعریف میکند (همان).کاکس سرمایه اجتماعی را بعنوان “نوعی اتصال اجتماعی تارو پود بافتار اجتماعی در نظر می گیرد که در برگیرنده تعاملات بیشماری است که زندگی شخصی و عمومی را شکل می بخشد دراین تعریف سرمایه اجتماعی به مثابه علقه ها،تعلقات و گره هایی است که بافتار اجتماعی را استحکام می بخشد(شریفیان ثانی،۸۵:۱۳۸۴).از دیدنوکه سرمایه اجتماعی فرایندی است که کنشگران اجتماعی طی آن فرایند شبکهدارتباطات درون و بین سازمانها رابرای دسترسی به منابع سایر کنشگران اجتماعی خلق و بسیج می کنند.(پیران و همکاران۱۳۸۵؛۲۴)
در نظر بانک جهانی سرمایه اجتماعی به نهادها، روابط و هنجارهایی اشاره دارد که کمیت وکیفیت تعاملات اجتماعی یک جامعه را شکل میدهند. سرمایه اجتماعی صرفاً شامل مجموعهای از نهادهای یک جامعه نمیشود بلکه چسبی است که این نهادها را به یکدیگر پیوند میدهد (غفاری ۱۳۸۵؛۲۰۰).استون (۲۰۰۲) سرمایه اجتماعی را مجموعهای از روابط اجتماعی در نظر میگیرد که از طریق ارتباطها و پیوندها با دیگران ایجاد میگردد و با هنجارهای بده و بستان و اعتماد محقق میگردد .(علیوردینیا، ۱۳۸۷؛۷)
فوکویاما در کتاب “پایان نظم”(۱۹۹۹) سرمایه اجتماعی را مجموعه معینی از هنجارها یا ارزشهای غیر رسمی تعریف میکند که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجاز است در آن سهیم هستند.
کلاس اوفه با رویکردی نئو مارکسیستی و انتقادی به تعریف سرمایه اجتماعی می پردازدو سرمایه اجتماعی را به منبعی با مالکیت جمعی متعلق به محله ،مناطق،بخش هاوبالاخره جوامع معرفی وآن رامتغیر (کوچک و بزرگ یا زیاد و کم) اجتماع محله(Community)می داند. (سازمان ملی جوانان،۱۵۳:۱۳۸۷)
هر کدام از تعاریف بیان شده از سرمایه اجتماعی تنها به بخشی از مفهوم سرمایه اجتماعی اشاره دارند و از آن جایی که سرمایه اجتماعی مفهومی غیر قابل لمس میباشد برداشت صاحبنظران از این مفهوم نسبی بوده و یکی از دلایلی که موجب تعدد تعاریف در باب سرمایه اجتماعی شده تعریف این مفهوم به شکل موردی و با توجه به شکل فرارو و یا موضوع مورد بررسی است. این مساله را میتوان در پروژهها و طرحهای انجام شده نهادهایی چون بانک جهانی و مطالعات موردی دانشگاهی و یا دولتی مشاهده کرد.بعنوان مثال پرویز پیران و همکارانش( ۱۳۸۵) در خصوص تعریف ارائه شده از سوی بانک جهانی چنین میگویند:«باید به هوش بود که تعریف سازمانهای جهانی آنهم بویژه با مشخصاتی که بانک جهانی دارد با محدودیتهای خاص روبرو است. زیرا سازمانهای جهانی از منظری عملگرایانه به مفاهیم پرداختهاند و به ناگزیر برخی جنبههایی را آن هم به عمد، عمده کرده و برخی وجوه دیگر را کمتر مورد عنایت قرار دادهاند… اما از آنجایی که سازمانهای جهانی در متنهای متعدد و متفاوتی که از قضا بیشتر جهان سومیاند کار میکنند مجبورند تعاریف خود را در سطح مفهومی عامتری ارائه دهند تا میزان شمول آنها افزایش یابد». نانکی ول[۲۹] خاطر نشان میسازد که «… مفهوم سرمایه اجتماعی در حال پدید آمدنی دایمی است که هنوز به فرجام خود نرسیده است.» به همین دلیل تعاریف متعدد از سرمایه اجتماعی را شاهد هستیم (همان: ۷) .همچنین دورلاف[۳۰] بیان میدارد که ادبیات سرمایه اجتماعی مملو از تعاریف مبهم سنجش ضعیف دادهها، فقدان شرایط مقایسهپذیری و اطلاعات لازم برای پذیرش صحت ادعای مطرح شده است .(به نقل ازادیبی،۳:۱۳۸۷)به نظر سراگلدین و گروتارت طرح دو گزاره زیر به فهم سرمایه اجتماعی کمک میکند:
۱- تمایزهای مطرح شده در خصوص تعاریف سرمایه اجتماعی بیشتر مصنوعی و غیر ضروری هستند. آنها اهمیت و ارزش این واقعیت که انواع مختلف سرمایه اجتماعی میتوانند در کنار یکدیگر قرار گیرند و مقوم همدیگر باشند را از بین میبرند. در نتیجه توجه به تعامل بین انواع مختلف سرمایه اجتماعی ضرورت دارد.
۲- برای یک کشور معین، در یک زمان مشخص، میزان و ترکیب متناسبی از سرمایه اجتماعی وجود دارد، ترکیب سرمایه اجتماعی احتمالاً در طی زمان تغییر میکند لکن کل آن به دلیل انباشت افزایش مییابد( به نقل از غفاری، ۱۳۸،۹۰).
تعاریفی که از نظر گذشت تنها بخشی از تعاریف عنوان شده در ادبیات سرمایه اجتماعی است. اما آنچه که از تعاریف متعدد از سرمایه اجتماعی بر میآید این است که این مفهوم دربردارنده مفاهیمی هم چون اعتماد، همکاری و روابط متقابل بین اعضای یک گروه است به نحوی که سرمایه اجتماعی سبب میشود که گروه به سمت ارزشها و هنجارهای تحسین و تثبیت شده در جامعه گام بر میدارد. نقطه مشترک در تمامی تعاریف مذکور که میتوان به روشنی مشاهده کرد دو مساله است:
۱- تمامی تعاریف در این نکته توافق دارند که اجزایی هم چون هنجارها، اعتماد و بده بستان که در روابط اجتماعی عمل میکند جزیی از این مفهوم هستند.
۲- در همه تعاریف ارائه شده می توان این نکته را استنباط کرد که ویژگیهایی در ساختار اجتماعی وجود دارد که کنشهای متقابل موجود میان افرادرا سامان می بخشد و آنهارا به سمت و سویی هدایت می کند که منافع جمعی بشکل سهل الوصول تری تامین گردد و سبب تسهیل و گسترش همکاری شود. بنابراین مردم با ایجاد سرمایه اجتماعی با یکدیگر دست به کارهایی میزنند که به تنهایی قادر به انجام آن نیستند یا برای انجام آن مشکلات فراوانی خواهند داشت افراداز طریق مجموعهای از شبکهها با هم در ارتباطند و با دیگر اعضای شبکه ارزشهای مشترکی دارند بطوری که این شبکهها منبعی ایجاد میکنند و به نظر میآید که آنها نوعی سرمایه ایجاد کردهاند این بدان معناست که هر چه قدر افراد بیشتری بشناسیم دارای سرمایه اجتماعی بیشتری هستیم.
جدول: چکیده تعاریف موجود در باب سرمایه اجتماعی
نام نظریه پرداز | خلاصه تعریف |
بوردیو | حاصل جمع، منابع بالقوه و بالفعلی که تحت نتیجه مالکیت شبکه بادوامی از روابط نهادی شده بین افراد ایجاد میگردد. |
کلمن | سرمایه اجتماعی را با کارکردش تعریف می کند و هر آن چیزی است که ناشی از شبکه روابط، اعتماد، حسن عمل متقابل و هنجارهای اجتماعی که موجب تسهیل فعالیت فردی یا اجتماعی شود. |
فوکویاما | شکل ملموس از یک هنجار غیررسمی است که باعث ترویج همکاری بین دو یا چند نفر می شود. هنجارهای اجتماعی و اعتماد دو پایه اصلی سرمایه اجتماعی هستند. |
پاتنام | ویژگی هایی از سازمان اجتماعی چون اعتماد، هنجارها و شبکه هاست که می تواند کارایی جامعه را از طریق تسهیل کنش های تعارضی بهبود بخشد. |
لین | سرمایه گذاری و استفاده از منابع نهفته در دل روابط اجتماعی برای نیل به منافع مورد انتظار. |
بیکر | منابعی که از طریق شبکه های فردی و یا سازمانی قابل حصول باشند. |
ترنر | نیروهایی که توان توسعه اقتصادی را در جامعه از طریق روابط اجتماعی افزایش دهند. |
کاکس | تعلقات و گره هایی که رفتار اجتماعی را استحکام می بخشد. |
استون | مجموعه ای از روابط که از طریق ارتباط با دیگران ایجاد می گردد |
تورتس | قابلیت افراد برای هدایت منابع کمیاب بخاطر عضویت در شبکه های اجتماعی گستردهتر |
OECD | شبکه هایی که توسط هنجارها، ارزشهای مشترک به هم پیوستهاند. |
نورث | محیط و شرایطی که منجر به بهبود هنجارها شده و ساختار اجتماعی را شکل دهد. |
[۱]- Gemeinschaft
[۲]- Gessellschaft
[۳]- George simmel
[۴]- Emile Durkheim
[۵]- Mechanical Solidarity
[۶]- Organical solidarity
[۷]- Karl Marx
[۸]- Alexis de tocqueville
[۹]- Hanifan
[۱۰]- Jine jacob
[۱۱]- Glen Loary
[۱۲]- Iven Light
[۱۳]- Bowling alone
[۱۴]- Kawachi & Berkman
[۱۵]- Portes
[۱۶]- Narayan & Pritchett
[۱۷] -Economic Capital
[۱۸] -human Capital
[۱۹] -Schultz
[۲۰] -Becker
[۲۱] -Cultural Capital
[۲۲] -Social Capital
[۲۳] – Portes
[۲۴] – Trust
[۲۵] – values
[۲۶] – Networks
۱-Knoke
[۲۸]-Stone
[۲۹]-Nankivell
[۳۰]- Durlauf
[۳۱]- Serageldin
[۳۲]- Grootaert