تربیت بدنی و ورزش بر یک چیز تأکید می کند و آن حرکت انسان یا به طورکلی فعالیت جسمانی است. فعالیت جسمانی پایه و اساس این حوزه پویاست. بدیهی است که این تأکید برمبنای نوع نگرش به انسان و نیازهای او و همچنین آرمانها و اهداف، صور مختلفی به خود گرفته و مسیر خاصی را پیموده است. آنچه سبب ماندگاری و رونق این رشته علمی شده، ضرورت و اهمیت و به خصوص نقشی است که همواره در تربیت آدمی ایفاکرده یا به عبارتی استعداد و توانمندی این رشته در اثرگذاری در سیرتحول و تکامل انسان است. بنابراین در عرصه تعلیم و تربیت و در طول اعصار گذشته، این رشته همواره نقش آفرین بوده و متناسب با نوع فلسفه حاکم بر تعلیم و تربیت مطرح شده است(صفانیا، ۱۳۹۰).
از لحاظ تاریخی برنامه های تربیت بدنی به آموزش کودکان و نوجوانان در مدارس تأکیدکرده و تعاریف سنتی از تربیت بدنی، انعکاسی از این تأکیدبوده است. از دهه۱۹۶۰ تغییرات عظیمی در تربیت بدنی در جهان رخ داده است.گسترش تربیت بدنی از حوزه سنتی به زمینه های غیرمدرسهای و رشد و برنامه های آموزشی برای تمام سنین در فعالیتهای جسمانی نیازمند تعریف متناسب و جامع تری است.
امروزه تربیت بدنی فرایندی آموزشی تلقی می شود که از فعالیت جسمانی به عنوان وسیله ای برای کمک به مهارتهای موردنیاز، آمادگی جسمانی، دانش و نگرش استفاده می کند تا بدین ترتیب در رشد بهینه و بهزیستی افراد مشارکت کند. در این تعریف واژه تربیت به فرایند مداوم یادگیری گفته می شود که در سراسر زندگی ادامه دارد. تربیت جسمانی درست همانند تربیت در شئون مختلف رخ می دهد و به گروه خاصی محدود نمی شود. بیشتر برنامه های تربیت بدنی، امروزه برمبنای مدل رشدی است. این مدل نشان می دهد که تربیت بدنی از طریق برنامه های هدفمند فعالیت جسمانی در رشد همه جانبه شخص مشارکت می کند. تربیت بدنی شامل اکتساب و پالایش مهارت های حرکتی، رشد و نگهداری آمادگی جسمانی برای سلامتی و بهینه و بهزیستی، اکتساب دانش درباره فعالیتهای جسمانی و پرورش نگرش مثبت در راستای کمک به یادگیری در طول عمر و شرکت در سراسر زندگی است.(خلجی، بهرام، آقاپور-۱۳۸۹)