2 ـ 4. رفتارتوده وار.. 44
2 ـ 5. مبانی نظری دررابطه با تحقیق.. 48
2ـ6. احساسات سرمایهگذار.. 56
2ـ6 ـ 1. اثراحساسات سرمایهگذار بررفتارتوده وار.. 60
2 ـ 7. تحقیقات مشابه.. 61
2 ـ 8. تحقیقات تجربی.. 65
فصل سوم:روش تحقیق …………………………………. 75
1-3 مقدمه.. 76
3-2. فرضیات تحقیق.. 79
3– 3. متدولوژی تحقیق.. 80
3-3-1. جامعه آماری:.. 80
2-3-3. نمونه آماری.. 81
4-3. چگونگی جمع آوری دادهها.. 82
3-5. متغیرهای تحقیق وچگونگی اندازه گیری آنها.. 82
3-6. آمارتوصیفی دادهها.. 84
3-7. چگونگی بررسی فرضیه ها.. 86
3-8. روش ومدل به کارگرفته شده درتخمین ضرایب مربوطبه متغیرهای تحقیق 86
1-8-3. روش اثرات مشترک.. 88
2-8-3. روش اثرات ثابت.. 89
3-8-3. روش ا ثرا ت تصادفی.. 90
3-9. آزمونهای آماری مورد نیاز برای تخمین مدلها.. 93
3-9-1. آزمون معنی داری مدل رگرسیون.. 93
3-9-2. آزمونهای خودهمبستگی وناهمسانی واریانس.. 94
3-9-3. آزمون همخطی بین متغیرهای تحقیق.. 97
4-9-3. آزمون ایستایی (مانایی)متغیرهای تحقیق.. 98
3-9-4. آزمون وجودعرض ازمبدأ در مدلها.. 99
3-10. روش ترکیب وآرایش دادههای تحقیق.. 100
3-11. خلاصهای ازآزمونهای آماری تحقیق.. 101
3-12. خلاصه فصل.. 103
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل تحقیق ……………………… 104
4-1. مقدمه.. 105
4-2. آمارتوصیفی دادههای پژوهش.. 105
4-3. آزمون همخطی بین متغیرهای پژوهش:.. 116
4-4. آزمون مانایی (ایستایی ) متغیرهای پژوهش.. 119
4-5. ماهیت ومنابع دادهها برای تحلیل اطلاعات.. 121
4-6. روش آماری آزمون فرضیه های پژوهش:.. 122
4-6-1. رگرسیون چند متغیره:.. 122
4-6-2. آزمون معنی داری ضرایب جزیی وکلی معادله رگرسیون:.. 123
4- 6-. آزمونهای خودهمبستگی وناهمسانی واریانس:.. 124
4-7. آزمون فرضیا ت ونتایج حاصله:.. 127
4-8. جمع بندی ونتیجهگیری.. 134
فصل پنجم: نتیجه گیری و پیشنهادات 136
5-1- مقدمه.. 137
- تحلیل یافته های تحقیق ومطابقت با یافته های دیگران.. 139
5– 5. محدودیتهای تحقیق.. 141
6-5. پیشنهادهای تحقیق.. 141
1-6- 5. پیشنهادهای برخاسته ازتحقیق.. 141
2-6-5. پیشنهادهای برای تحقیقات آتی تحقیق.. 141
منابع 142
چکیده
در این پایاننامه ضمن بررسی آمارهای توصیفی متغیرهای موردنظر نمودارهای هیستوگرام مربوط به تمامی متغیرهای تحقیق که چگونگی توزیع متغیرهاییاد شده را به تصویر کشیدهاند را مورد ارزیابی قرار دادیم. در مرحله بعد آزمون هم خطی بین متغیرهای تحقیق مورد بررسی قرارگرفت وماتریس همبستگی بین متغیرهای تحقیق مشخص کردیدو آزمون مانایی برای اینکه مشکل رگرسیون کاذب بین متغیرهای پژوهش بروز نکند ومیانگین،واریانس وضرایب خودهمبستگی آن طول زمان ثابت باشدمورد بررسی قرار گرفت در این پژوهش برای بررسیایستایی متغیرها از آزمون دیکیفولرافزوده،بدون روند زمانی (T) ووجود عرض از مبدأ(C) اقدام شده است. متغیرهای معرفی شده در این فصل از دوجنبه متفاوت بررسی شدهاند. این متغیرها از یک سو در میان شرکتهای مختلف و از سوی دیگر در دوره زمانی سال های 89 – 1385 انتخاب شدهاند. راه حل پیشنهاد شده در چنین مواردی تلفیق دادههای میان گروهی و سریهای زمانی با یکدیگر و برآورد الگوی مورد نظر بر اساس مجموعه جدید تشکیل شده است. چنانچه دادههای مقطعی استخراج شده از واحدهای مقطعی متفاوت را در سالهای مختلف در کنار هم قرار دهیم، با دادههایی از نوع ادغام شده مواجه خواهیم بود. در این مطالعه آرایش دادهها بصورت ادغام شده صورت پذیرفت. سپس در این پژوهش برای آزمون فرضیات پژوهش از رگرسیون چند متغیره با استفاده از دادههای ترکیبی در دوره زمانی 89-85 وجهت تحلیل رگرسیون چندمتغیره از آزمونهای آماره F، آماره T، آماره دوربین واتسون (DW)وh-دوربین واتسون جهت بررسی ارتباط بین متغیر مستقل تحقیق با وابسته در سطح کلیه شرکتهای پذیرفته شده پرداخته و مشخص گردید. وباتوجه به مراحل ذکر شده فرضیههای پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. که در اجرای رگرسیون که متغیر وابسته (مالکیت نهادی) را مورد بررسی قراردادیم. آمارهیt محاسباتی(که قدرمطلق آن بزرکتر از 2) و مقادیر سطح اطمینان 95 درصدی در جدول 1 حاکی از این است که متغیرهای CAPITALEXPENDITUREASSET،TURNOVER، PRIC،M_B،SIZE،DR، رابطه معناداری با INSTIT (متغیر وابسته) دارند همچنین متغیرهای CAPITALEXPENDITUREASSET،M_B رابطه مستقیم با INSTIT (متغیر وابسته)دارند. بقیه متغیرها TURNOVER، PRIC، DR رابطه معکوس با INSTIT (متغیر وابسته)دارند.
1-1- مقدمه
با تشکیل و گسترش مؤسسات و شرکتهایی که مالکیت عام یافتند ضرورت تفکیک مالکیت از مدیریت هر چه بیشتر مشخص گردید. در نتیجه قشر جدیدی به عنوان مباشران اداره اینگونه مؤسسات را به عهده گرفتند و عملاً مدیریت از مالکیت تفکیک شد. این موضوع به نوبه خود زمینهساز پیدایش تئوریهای فراوانی گردید که یکی از مهمترین آنها، تئوری نمایندگی بود. (حساس یگانه، 1376، ص 193)
از پیامدهای تفکیک مالکیت از مدیریت به وجود آمدن مسائل انگیزشی است، بدان معنا که مدیران بیشتر تمایل دارند تا فعالیتهایی را به انجام برسانند که مطلوبیت مورد انتظارشان را حداکثر کند حتی اگر این فعالیتها در جهت منافع سهامداران نباشد.
پیامد دیگر آن تغییر نگرش از ترازنامه به صورت سود و زیان است. این امر به همراه نفوذ تدریجی مدیریت در ایجاد تغییر در روشهای حسابداری به دلیل عدم وجود روشهای یکنواخت، این انگیزه را در مدیران به وجود میآورد که با اعمال روشهای مختلف سود را به گونهای دستکاری نمایند که اعطای پاداش وابسته به سود به مدیریت تحت تأثیر قرار گیرد و در نهایت موجب منفعت شود و مدیریت سود مقولهای است که این هدف مدیریت را تأمین مینماید. (ایراندوست، 1379، ص 2)
به علت افزایش شرایط رقابتی در بازارهای مالی، کشورها ملزم به هماهنگسازی قوانین خود با سطوح بین المللی و پذیرش مجموعه قوانینی به منظور استمرار پیشرفتهای ایجاد شده هستند. علت تمام بحرانهای مالی اخیر، رویههای مدیریت نامناسب میباشد و این امر اهمیت مفهوم رویههای مدیریت شرکتی مناسب را روشن میسازد.
مطالعات تجربی نشان میدهد که سرمایهگذاران بینالمللی بیش از گذشته اهمیت رویههای حاکمیت شرکتی را در خصوص عملکرد مالی شرکتها درک میکنند و تصمیمات سرمایهگذاری خود را نیز با توجه به آن اتخاذ میکنند. آنان عقیده دارند که این موضوع برای شرکتهایی اهمیت بیشتری پیدا میکند که نیاز به ایجاد اصلاحات دارند.
سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری در کشورهای با رویههای حاکمیت شرکتی مناسب، حاضر به پرداخت مبالغ بیشتری هستند. عدم کفایت اصول حاکمیت شرکتی مناسب در بخشهای دولتی و خصوصی میتواند یکی از عوامل زیربنایی با اهمیت بحرانهای مالی و رسوایی های اخیر شرکتها باشد که سراسر جهان را در بر گرفت. کشورهای توسعه یافته، سازمانهای مالی بینالمللی و مؤسسات مالی عمده همگی بر بهبود رویههای حاکمیت شرکتی تأکید دارند و همگی این موضوع را پذیرفتهاند که قبل از سرمایهگذاری یا اعطای اعتبار به کشورهای در حال توسعه یا مؤسسات مالی آنها باید کیفیت رویههای حاکمیت شرکتی در این کشورها مورد ملاحظه و ارزیابی قرار گیرد. رویههای حاکمیت شرکتی مناسب، مزایای زیادی برای کشورها و شرکتها دارد. ابزارهای حاکمیت شرکتی با کیفیت بالا در شرکتها باعث کاهش هزینه سرمایه، افزایش نقدینگی و امکانات بالقوه، تسهیل توانایی غلبه بر بحران و جلوگیری از ترد شرکتهای با مدیریت مناسب از بازارهای سرمایه میشود. رویههای حاکمیت شرکتی مناسب در مورد کشورها، موجب پیشگیری از خروج وجوه داخلی، افزایش در سرمایهگذاریهای خارجی، افزایش قدرت رقابتی اقتصادی و بازارهای سرمایه، غلبه بر بحران، تخصیص کاراتر منابع و دستیابی به سطوح بالاتری از پیشرفت و ترقی میشود.
1-2- بیان مسأله
در سالهای اخیر، حاکمیت شرکتی یک جنبه اصلی و پویای تجارت شده و توجه به آن به طور تصاعدی رو به افزایش است. بررسی ادبیات موجود نشان میدهد، هیچ تعریف مورد توافق در مورد حاکمیت شرکتی وجود ندارد و بر اساس هر کشوری که در نظر بگیریم تفاوتهای چشمگیری در تعریف وجود دارد تعاریف موجود از حاکمیت شرکتی در یک طبقه قرار میگیرند. در دیدگاههای محدود، حاکمیت شرکتی به رابطه شرکت و سهامداران محدود میشود این یک الگوی قدیمی است که در قالب تئوری نمایندگی بیان میشود. از جمله این تعاریف که توسط پاکینسون در سال 1994 مطرح شده عبارتست از « فرایند نظارت و کنترل برای تخمین اینکه مدیر شرکت مطابق سهامداران عمل میکند.» و در آن سوی طیف، حاکمیت شرکتی را میتوان به صورت یک شبکه از روابط دید که نه تنها بین شرکتها و مالکان آنها (سهامداران) بلکه بین یک شرکت و عدۀ زیادی از ذینفعان وجود دارد. چنین دیدگاهی در قالب «تئوری ذینفعان» دیده میشود از جمله این تعاریف که توسط تری گر در سال 1984 مطرح شده، عبارتست از «… حاکمیت شرکتی مربوط به اداره عملیات شرکت نیست بلکه مربوط به هدایت بنگاه اقتصادی، نظارت و کنترل اعمال مدیران اجرایی و پاسخگویی آنها به تمام ذینفعان شرکت میباشد» این تحقیق بر مبنای دیدگاه محدود تبین شده است.
پیشرفت در اعمال حق حاکمیت شرکتی در سطح جهانی صورت میگیرد سازمانهای بینالمللی مانند سازمان توسعه اقتصادی (OECD) استانداردهای قابل قبول بینالمللی را در این مورد فراهم میکنند. امریکا و بریتانیا همچنان به تقویت سیستم شرکتی خود ادامه میدهند و به سهامداران و روابط آنها، پاسخگویی با بهبود عملکرد هیأت مدیره، حسابرسان، سیستمهای حسابداری و کنترل داخلی، توجه ویژه میکنند و به روشهایی توجه دارندکه شرکتها با این روشها کنترل و اداره میشوند افزون بر آن، سرمایهگذاران جزء، سرمایهگذاران نهادی، حسابداران و حسابرسان و سایر بازیگران صحنه بازار پول و سرمایه از فلسفه وجودی و ضرورت اصلاح و بهبود دائمی حاکمیت شرکتی، آگاهند.
در علم اقتصادی با فرض منطقی بودن رفتار افراد فرض میشود همه افراد به دنبال حداکثر کردن ثروت خود باشند و مدیران نیز از این قاعده مستثنی نخواهند بود. مدیران با توجه به آزادی عمل خود، بخصوص در بکارگیری رویههای حسابداری خواهان آگاهی از چگونگی تأثیر عوامل مذکور از جمله رویههای حسابداری بر روی ثروت خود خواهند بود. تا با بکارگیری آنها در جهت منافع خود ثروت خود را تا حد ممکن افزایش دهند تفکیک مالکیت از مدیریت در شرکتهای سهامی عام این امکان بالقوه را برای مدیران به وجود آورده تا حداقل بخشی از ثروت درون سازمانی را به سمت خود منتقل نمایند. برخورد مدیران در ارتباط با رویهها و گزارشگری مالی در قالب مفهوم مدیریت سود بیان میشود.(خانی، 1382، ص6)
مدیریت سود اقدام آگاهانه و تلاش عامدانهای است که مدیران به منظور کاهش نوسانهای دورهای سود به آن دست میزنند. به گونهای که سود شرکت عادی به نظر برسد.
طبق نظر هب ورث مدیریت سود عملی سفطه آمیز و رندانه است که در محدوده اصول و استانداردهای حسابداری صورت میگیرد و سودهای مدیریت شده به دو صورت زیر میباشد:
1) سودهایی که به طور طبیعی مدیریت شده است.
2) سودهایی که به طور طبیعی مدیریت نشده است و به عمد مدیریت شدهاند و به دو صورت زیر هستند:
1-2) مدیریت سود واقعی که این نوع مدیریت سود توسط مدیریت صورت میپذیرد و مدیریت برخی از رویدادها و وقایع اقتصادی را کنترل میکند و روی آنها تأثیر میگذارد.
2-2) مدیریت سود مصنوعی که این نوع مدیریت ناشی از رویداد اقتصادی نمیباشد، بلکه از اقدامهایی است که به اصطلاح «دستکاریهای حسابداری» نامیده میشود و تأثیری بر جریانهای نقدی ندارند.
مدیران به دلایل مختلف سود را مدیریت میکنند یکی از اهداف اصلی در مدیریت سود ایجاد یک جریان با ثباتتر به منظور پشتیبانی از سطح سود پرداختی بالاتر میباشد و جریان سود با ثبات تر میتواند به عنوان ریسک پایینتر درک شود که منجر به قیمت سهام بالاتر و هزینههای استقراض پایینتر میگردد. اهداف دیگر مدیریت سود تمایل مدیریت واحد تجاری برای افزایش قدرت پیشبینی سرمایهگذاران و کاهش ریسک شرکت میباشد که به دلیل افزایش ثبات سود و کاهش نوسانات آن سرمایهگذاران میتوانند پیشبینی دقیقتری از سودهای آتی داشته باشند و در نهایت میتوان به ملاحظات هزینههای سیاسی، مالیات و قراردادهای بدهی اشاره نمود.
بنابراین در صورت مشاهده رفتار مدیریت سود در یک محیط اقتصادی یکی از پرسشهای مطرح این است که آیا بین حاکمیت شرکتی و مدیریت سود رابطه وجود دارد؟
1-3- ضرورت و اهمیت موضوع
سود از جمله مهمترین شاخصهای اندازهگیری فعالیتهای یک واحد اقتصادی است و اندیشه شناخت رفتار سود حسابداری مقولهای است که بر اثر گسترش فنون کمی مدیریت و ضرورت توجه به نیاز استفاده کنندگان صورتهای مالی شکل گرفته است و صرفاً از محدوده اندازهگیری نتیجه فعالیتهای گذشته فراتر رفته و حسابداری را برای یاری رساندن به تصمیمگیرندگان تواناتر ساخته است. (ثقفی و آقایی،1373، ص5)
بنابراین علیرغم اینکه تئوری فراگیری در زمینه سودحسابداری وجود ندارد که مورد توافق همگان باشد و حتی با وجود استانداردهای پذیرفته شده حسابداری، گزارشگری سود در عمل نیز با چالشهایی مواجه است، سودهای گزارش شده همواره به عنوان یکی از معیارهای تصمیمگیری مالی از اعتبار ویژهای برخوردار بوده و تحلیلگران مالی عموماً سود را به عنوان یک عامل برجسته در بررسیها و قضاوتهای خود مد نظر قرار دادهاند. لذا در این راستا هر جریانی که سود را به طریقی دستخوش تغییر نماید نیز اهمیت مییابد، زیرا پیامدهای اقتصادی بر آن مترتب میگردد و این مسئله بخصوص ممکن است در بازارهای غیرکارای سرمایه از درجه اهمیت بیشتری برخوردار باشد.(ایراندوست، 1379، ص 4)
از طرف دیگر نقش و اهمیت حاکمیت شرکتی از جهت حرکت وسیع خصوصیسازی در سطح جهانی و رشد پساندازهای خصوصی در عملکرد شرکتها برگی پوشیده نیست. این نقش، از ابعاد مختلف قابل بررسی میباشد. وجود ساز و کارهای حاکمیت شرکتی تضمین کننده منافع سهامداران، خریداران، بدهکاران و دیگر ذینفعان در تصمیمگیریها و تصمیمات اتخاذ شده توسط هیأتهای اجرایی است.و وسیلهای برای اعتمادسازی بلند مدّت میان شرکتها و سرمایهگذاران میباشد این هدف، با ارائه قوانین و مقررات جهت حمایت از حقوق اقلیت سهامداران و تأکید بر نقش هیأتهای مدیره مستقل و ناظران خارج از سازمان، حذف معاملات درون بنگاهی، اطلاع رسانی مرتبط و به موقع تحقق مییابد. تمامی این موارد، تأمین کننده چهار هدف اصلی پاسخگویی، شفافیت، عدالت و انصاف و رعایت حقوق ذینفعان است.
با توجه به اینکه از منظر صنعت بورس اوراق بهادارحاکمیت شرکتی شیوه ای برای هدایت و اداره ی امور فعالیتهای شرکت تو