3-3-2- اختلالات یادگیری چگونه تشخیص داده می شود؟…………………………………………………………….24
4-3-2- ویژگی های ناتوانی های یادگیری…………………………………………………………………………………….25
5-3-2- ناتوانی های خواندن و سایر ناتوانی هایی که اساس آن زبان است ……………………………………… 26
6-3-2- اختلالات یادگیری دیداری- حرکتی ………………………………………………………………………………..26
7-3-2- انواع اختلالات یادگیری………………………………………………………………………………………………….27
اختلال ریاضی…………………………………………………………………………………………………………………………27
مشکلات دانش آموزان با ناتوانی در یادگیری ریاضی……………………………………………………………………30
موسیقی و مهارت های مربوط به ریاضی…………………………………………………………………………………….33
8-3-2- اختلال در خواندن ………………………………………………………………………………………………………33
9-3-2- اختلال در نوشتن ………………………………………………………………………………………………………….36
10-3-2- شناخت اجتماعی ………………………………………………………………………………………………………..42
11-3-2- اضطراب اجتماعی ……………………………………………………………………………………………………….46
12-3-2- استفاده از موسیقی در آموزش………………………………………………………………………………………..47
13-3-2- کاربرد موسیقی در اختلالات یادگیری……………………………………………………………………………..48
14-3-2- چه کسانی دارای اختلالات یادگیری هستند؟……………………………………………………………………49
15-3-2- چه عواملی باعث بروز اختلالات یادگیری می شود؟…………………………………………………………49
4-2- پیشینه تجربی موضوع…………………………………………………………………………………………………………52
1-4-2- تحقیقات داخلی……………………………………………………………………………………………………………..52
2-4-2- تحقیقات خارجی……………………………………………………………………………………………………………53
فصل سوم: روش پژوهش
1-3- روش اجرای تحقیق …………………………………………………………………………………………………………..56
2-3- طرح تحقیق ……………………………………………………………………………………………………………………..56
3-3- جامعه تحقیق ……………………………………………………………………………………………………………………58
4-3- حجم نمونه ………………………………………………………………………………………………………………………58
5-3- ابزار گردآوری داده ها ………………………………………………………………………………………………………..58
3- روایی و پایایی ………………………………………………………………………………………………………………………59
6-3- روش و ابزار تجزیه و تحلیل داده ها ………………………………………………………………………………….. 60
فصل چهارم: یافته های پژوهش
جدول آمار توصیفی شماره 1 ……………………………………………………………………………………………………….62
جدول آمار توصیفی شماره 2………………………………………………………………………………………………………..63
جدول آمار توصیفی شماره 3 ……………………………………………………………………………………………………….63
جدول آمار توصیفی شماره 4 ……………………………………………………………………………………………………….64
جدول آمار توصیفی شماره 5 ……………………………………………………………………………………………………….64
جدول آمار استنباطی شماره 1 ………………………………………………………………………………………………………65
جدول آمار استنباطی شماره 2 ………………………………………………………………………………………………………66
جدول آمار استنباطی شماره 3 ………………………………………………………………………………………………………67
جدول آمار استنباطی شماره 4 ………………………………………………………………………………………………………69
جدول آمار استنباطی شماره 5 ………………………………………………………………………………………………………71
جدول آمار استنباطی شماره 6 ………………………………………………………………………………………………………73
جدول آمار استنباطی شماره 7 ………………………………………………………………………………………………………75
جدول آمار استنباطی شماره 8 ………………………………………………………………………………………………………77
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
1-5- خلاصه تحقیق …………………………………………………………………………………………………………………..80
2-5- بحث و تفسیر نتایج …………………………………………………………………………………………………………..81
3-5- محدودیت های تحقیق ………………………………………………………………………………………………………85
4-5- پیشنهادها …………………………………………………………………………………………………………………………85
منابع ……………………………………………………………………………………………………………………………………….. 87
چکیده:
هدف از اجرای این پژوهش بررسی نقش آموزش مبتنی بر موسیقی بر کاهش اختلال یادگیری دانش آموزان ابتدایی شهرستان گیلانغرب است. روش مورد استفاده در این نوع پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پس آزمون و پیش آزمون و دو گروه آزمایش و کنترل است. جامعه ای که هدف این مطالعه می باشد دانش آموزان پایه سوم ابتدایی شهرستان گیلانغرب در سال تحصیلی 93-92 می باشد و نمونه های انتخاب شده به تعداد 30 نفر(15نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل) و به صورت نمونه در دسترس انتخاب گردیده اند. مدت زمان اجرای این پژوهش در طول مدت هشت هفته جلسه آموزشی است. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو مورد استفاده قرار گرفت. پایایی این پرسشنامه، مولفه های آن، توسط سازندگان پرسشنامه با روش های همسانی درونی و بازآزمایی بررسی شده و مقادیر قابل قبولی را به دست داده است. روایی تفکیکی و روایی سازه پرسشنامه مذکور در حد مطلوب گزارش شده است. همچنین روایی همگرای مولفه های این پرسشنامه با پرسشنامه پیشرفت تحصیلی استاندارد به این ترتیب گزارش شده است: خواندن 64/.؛ ریاضی44/.؛ شناخت اجتماعی 64/.؛ اضطراب اجتماعی64/. و عملکرد فضایی 30/.فرضیه های پژوهش به کمک آزمون تحلیل کواریانس تحلیل شدند. نتایج به دست آمده نشان داد که: گروه آزمایش پس از استفاده از آموزش مبتنی بر موسیقی در اختلالات یادگیری شامل کاهش اختلال خواندن، کاهش اختلال نوشتن، کاهش اختلال ریاضی، کاهش اضطراب اجتماعی و افزایش شناخت اجتماعی رشد محسوسی داشته اند. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده در پژوهش با استفاده از نرم افزارspss و با استفاده از روش های آمار توصیفی از شاخص های میانگین، انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از روش تحلیل کواریانس استفاده شد.
کلید واژه ها: موسیقی، آموزش مبتنی بر موسیقی، اختلال یادگیری، یادگیری.
فصل یکم
مقدمه پژوهش
1-1-مقدمه:
یکی از اهدافی که از طریق پرداختن به موسیقی در مدارس دوره ابتدایی محقق می شود، استفاده از کارکرد های آن در فرآیند یاددهی و یادگیری می باشد.در جریان یاددهی یادگیری حواس و هوش های گوناگون دخالت دارند و هرچه در این امر از هوش های زیادی استفاده می شود به همان میزان از آموزش تک بعدی، یک سویه وانفعالی دور شده و به سوی آموزشی تعاملی پویا و پایدار و چند بعدی حرکت خواهد شد. یکی از هوش های به اثبات رسیده انسان هوش موسیقیایی موزون است اگر روند آموزش با ریتم، وزن و آهنگ همراه باشد درک مفاهیم آموزشی برای دانش آموزان بهتر و سهل تر خواهد بود اگر در آموزش مفاهیم درسی به فراخور موضوع از موسیقی استفاده شود فرآیند یاددهی-یادگیری با موفقیت بیشتری انجام خواهد شد. امروزه موسیقی و تاثیرات نوروفیزیولوژیک آن مورد توجه بسیاری از محققان در سراسر دنیاست(کیهانی و شریعت پناهی،1387). تنفس، گام برداشتن، ضربان قلب، همگی سیمایه های موزون و یا ریتمیک از حیات جسمانی ما به شمار می آیند(استور، 2001). توانایی بیان و احساس ضرب در کودک و بزرگسال فراتر از لذت بردن و واکنش های پیش پا افتاده آنها به موسیقی ساده است. ضرب های یکسان زیر بنای توانایی درک الگوهای گفتار و زبان به شمار می آید و به همین جهت واجد اهمیت بسیاری است(جنسن، 1386). بین شناخت و موسیقی ارتباط وجود دارد، چی هو و چون(2003) آموزش موسیقی به صورت نظام مند و منظم را در زمینه پردازش حافظه موثر می داند، کولیر و لوگان (2000) نیز بر این باورند که عملکرد حافظه کوتاه مدت با بهره گیری از تحریکات موزون شنیداری متناوب، بهتر از زمانی است که تحریکات بینایی به کار برده می شود . گفته می شود که موسیقی از راه تصویر سازی ذهنی، تقویت حافظه را به دنبال دارد(خلف بیگی و همکاران، 1385).
نشانه ها و علائم متعددی وجود دارد که نشان می دهد شبکه های عصبی اختصاصی پردازش موسیقی در مغز به صورت کاملا مستقل و جداگانه (مستقل از دیگر ساختارهای عصبی مغز) عمل می کنند(ملایری و همکاران، 1384). تقویت و تسهیل عملکرد شبکه های دخیل در موسیقی در نیمکره چپ (از طریق آموزش زود هنگام موسیقی)، توانایی ذهنی مربوط به این نواحی، که شامل اجزای مورد نیاز ذهن برای استدال می شوند، را افزایش می دهد. نتایج تحقیقات در ایران نیز نشان دهنده افزایش رشد شناختی کودکان و افزایش توانایی استدلال عمومی بر اثر آموزش موسیقی بوده است(میربها و همکاران،1382).
1-2-بیان مساله:
از آنجا که یادگیری اساس رفتار انسان را تشکیل می دهد، فرد از طریق یادگیری است که با محیط خود آشنا می شود. زندگی در هر مرحله ای از رشد و برای ادامه ی آن مستلزم یادگیری است زیرا قسمت عمده رفتار انسان آموختنی است. زبان و بیان احتیاجات خود، بروز عواطف، کنترل احساسات، معاشرت با همنوعان و رشد قوه ی تفکر از طریق آموختن امکان پذیر است.
بنابراین توجه به یادگیری و لحاظ موضوع مربوط به آن در فعالیت های تربیتی شرط اساسی موفقیت مربیان است(شریعتمداری، 1390، ص314). اصطلاح اختلال یادگیری را اولین بار ساموئل کرک در سال 1963 در انجمنی از والدین که در شهر نیویورک تشکیل شده بود، پیشنهاد کرد(نریمانی و همکاران، 1391، به نقل از شهیم و هارون رشیدی، 1386). این اختلال به طور عمده در کودکان 7تا 10 ساله دیده می شود(کاپلان، سادوک و گرب، 2002 و ترجمه پورافکاری، 1382). با توجه به این که پردازش موسیقی در مغز در مناطقی متفاوت از مناطق درگیر در ادراک سایر اصوات از جمله گفتار، صورت میپذیرد امروزه از موسیقی درمانی در توانبخشی ذهنی و جسمی و نیز کمک به رشد دقت شنیداری و بهبود توجه و تمرکز و در نهایت رشد مهارتهای گفتاری استفاده میشود. این امر در مورد مبتلایان به اختلال یادگیری بیشتر صدق میکند(زاده محمدی، 1384).
1-3-اهمیت و ضرورت تحقیق:
یکی از روش های مفید برای یادگیری مطالب به ویژه برای دانش آموزان، جایگزینی مطالب و مفاهیم جدید به جای اشعار و ترانه های موسیقی است. زمانی که فرد مطالب و اندیشه ها و کلمات را با موسیقی تنظیم و هماهنگ می نماید، ضمن اینکه مناطق مختلفی از مغز فعال می گردند، مطالب در شاهراه های متفاوت حافظه ذخیره شده و به این ترتیب ، قدرت یادگیری مطالب تقویت می گردد(همان،ص 129).
کودکان مبتلا به اختلال یادگیری کودکانی هستند که دارای الگوهای غیر معقول در درک این جهان می باشند. الگوهای عصب شناختی آنان به نظر می رسد تا اندازه ای از کودکان هم سنشان که این اختلال ها را ندارند، متفاوت می باشند. افراد مبتلا به اختلال یادگیری در نوعی ناکامی تحصیلی و اجتماعی مشترک هستند. آنان آنچه را که دیگران در همان سطح هوشی به انجام می رسانند قادر نیستند انجام دهند(کالاگر و همکاران، 1387). در بروز اختلالات یادگیری عوامل مختلف آموزشی، محیطی، روانشناختی و حتی ژنتیکی دخیل اند و شامل نقایص نورولوژیک (عصب شناختی)، تحصیلی، اجتماعی، عاطفی و سازشی می شوند(نریمانی و همکاران، 1391، به نقل از رومن، 1998).
در حوزه روانشناسی، موسیقی را همچون زبان های رایج دنیا نوعی زبان دانسته اند که مناطق خاص خود را در مغز دارد و همچون زبان، درک آن نیازمند آموزش است(کیهانی و شریعت پناهی،1387). یک تجربه لذت بخش می تواند بیماران را در برابر شرایط ناامید کننده یا ناخوشایند زندگی تامین و حمایت کند. باتوجه به اینکه بسیاری از دیدگاه ها به تاثیر موسیقی به مثابه یکی از روشهای درمان در بهبود عملکرد کودکان دارای اختلال ویژه معتقدند و با نظر به اهمیت موسیقی درمانی، پژوهش حاضر با هدف بررسی این شیوه بر کاهش اختلال یادگیری کودکان انجام می شود.
1-4- اهداف پژوهش:
1-4-1- هدف کلی:
نقش آموزش مبتنی بر موسیقی بر کاهش اختلال یادگیری دانش آموزان پسر پایه سوم ابتدایی شهرستان گیلانغرب در سال 93-92
1-4-2- اهداف فرعی: