تعاریف اضطراب
اساساً اضطراب را نمیتوان در قلمرو آن چه تحت عنوان آزردگی مشخص میشود محدود کرد، چرا که احساس اضطراب نه تنها در بیماران افسرده، وسواسی و روان گسسته وجود دارد، بلکه در افراد بهنجار نیز به صورتهای مختلف، پدیدار میگردد. شاید به همین دلیل است که در مورد اضطراب نمیتوان تعریف مشخص و روشنی را ارائه داد، چرا که اضطراب در افراد مختلف به گونههای متفاوت بیان میشود. با توجه به موارد ذکر شده میتوان در زیر به تعاریفی در زمینه اضطراب پرداخت:
لافون[۱] اضطراب را این چنین تعریف میکند: اضطراب یک انتظار به ستوه آورنده است و ممکن است در تنشی گسترده، موحش و اغلب بینام اتفاق میافتد، این حالت که به شکل احساس و تجربه کنونی است مانند هر اغتشاش هیجانی در سطح همبسته روانی و بدنی در فرد پدید میآید و ممکن است یک تهدید عینی و اضطرابآور داشته باشد. در واقع اضطراب به عنوان احساسی رنجآور است که با یک موقعیت ضربهآمیز کنونی یا به انتظار خطری که به شیئ نامعینی وابسته است تعریف میشود (دادستان، ۱۳۷۶).
– اضطراب یک حالت احساسی و هیجانی است که از خصوصیات برجسته آن تولید حالت بیقراری و دلواپسی است که با اتفاقات زمان و شرایط تناسب ندارد (معانی، ۱۳۷۰).
طبق دیدگاه روان شناسان اجتماعی اضطراب ترسی است که فرد در خانواده در دوران کودکی آن را تجربه میکند، در خود درونی می کند و به تدریج این ترس درونی را در جامعه های مختلف از خود نشان می دهد. اضطراب در زندگی عامل ویران کننده ای است که هم روی جسم و هم روی روان فرد تأثیر منفی می گذارد و او را از انجام هر کاری منع می کند (ورزنده، ۱۳۸۷).
فیزیولوژی اضطراب
دستگاه عصبی خودمختار[۲] (ANS) و غدد درونریز[۳] Eg نقش مهمی در اضطراب دارند. میتوان گفت دستگاه عصبی خود مختار واسطه دستگاه عصبی مرکزی[۴] و غدد درون ریز است. دستگاه عصبی خودمختار در اکثر موارد موجب فعالیت غدد درون ریز میشود و غدد درونریز با پسخوراند[۵]، فیزیولوژیک فعالیت عصبی را تعدیل می کند کنش دستگاه عصبی خود مختار این است که بدن را در محیط متغیر، ثابت نگه میدارد (پناهی شهری، ۱۳۷۲).
فعالیت دستگاه عصبی خود مختار و غدد درونریز موجب بروز علائمی میگردد که در تشخیص اضطراب دارای اهمیت زیادی میباشد. به هنگام بروز اضطراب بیقراری و تنش عضلانی مشهود است، فرد سریعتر سخن میگوید، راه میرود و این تنش شدید موجب هدر رفتن انرژی و بروز خستگی میشود که بسیار آن را به صورت فشار توضیح میدهد. احساس فشار در عضلات پیشانی و گیجگاهی موجب نوعی سردرد تنشی[۶] میشود و فرد احساس میکند چیزی محکم دور سر او بسته شده است و معمولاً از این حالت درد در پیشانی شکایت میکند. لرزش اندام در بیماران اضطرابی به علت تنش عضلانی محسوستر است، به هنگام کارهای ارادی و تمرکز و دقت کاهش مییابد و موجب شکایتهای روانی بیمار میگردد و این تصور به فرد دست میدهد که مبادا قدرت فکری خود را از دست داده باشد، تظاهرات حرکتی در حالت اضطراب بسیار بارز است. اضطراب مزمن نیز معمولاً توأم با اختلالات روان تنی است (پناهی شهری، ۱۳۷۲).
سبب شناسی اضطراب
عواملی که سبب ایجاد و حالت اضطراب شخص میشوند و به دو دسته کلی تقسیم میشوند: گروه اول، آن دسته عواملی هستند که با اثرگذاری بر روی ساختمان بدن و جسم، موجب اضطراب می گردند، گروه دوم؛ عواملی که برخاسته از طرز تفکر و بینش فرد است و سبب اضطراب درونی میگردد ( معانی، ۱۳۷۰).
گروه اول : عوامل جسمی و فیزیکی،
- کم کاری یا پرکاری تیروئید[۷]
- نزول شدید قند خون[۸]
- پرکاری مرکز غده فوق کلیوی
- افزایش هورمون کورتیزول
- مسمومیت با داروهای محرک
- قطع ناگهانی این داروها: بسیاری که از اضطراب رنج می برد، در اولین گام باید اطمینان حاصل گردد مبنی بر اینکه اضطراب او مربوط به داروها نباشد؛ چرا که قطع ناگهانی برخی داروها منجر به اضطرابهای شدید میگردد، از جمله قطع داروهایی از گروه آرامبخشها، خوابآورها و باربیتوراتها.
- تومورهای مغزی، در مواردی ممکن است عامل به وجود آورنده اضطراب باشد، به خصوص تومورهای حوالی بطن سوم.
- بیماریهای مزمن انسداد ریهها
- مسمومیت با فلزات سنگین
- بعضی از انواع صرع مربوط به ابتلاء دیانسفال
- عدم تحمل قرص آسپرین ( معانی، ۱۳۷۰).
گروه دوم؛ داشتن افکار نامعقول، اصرار فرد بر اینکه؛
- چنان چه امور بر وفق مراد نباشند، نهایتاً به بدبختی فرد ختم میشود.
- اعتقاد فرد به اینکه، برای کسب احساس ارزشمندی باید از تمامی جهات کامل و بی نقص باشد.
- اعتقاد فرد بر اینکه تجارب گذشته به طور مطلق بر رفتار تأثیر میگذارد.
- اعتقاد فرد بر اینکه عوامل خطرناک بیرونی وجود داشته و فرد باید از بروز آن ها جلوگیری کند (شفیع آبادی، ۱۳۷۲).
پژوهشگران علائم اضطراب را به دو دسته علائم جسمی و علائم روانی تقسیم میکنند:
- علائم جسمانی اضطراب:
فقدان اشتها، بی خوابی، احساس خستگی دائمی، مشکلات تنفسی، احساس خفگی، تپش قلب، در برخی از موارد از نفس افتادن، حالت تهوع، سردردهای متوالی، پاهای لرزان، از دست دادن تعادل بدن، تمایل به عرق کردن زیاد بدون علت مشخص، درد و فشار در سینه، احساس کرختی خصوصاً در پاها و پنجهها، پرش عضلات، گرفتگی شدید عضلات، سرگیجه و غش، تنشهای عصبی، حملات گریه کردن یا تمایل به گریه کردن، فشار خون بالا، ناخن جویدن، سوء هاضمههای متعدد ( شیهان، ۱۹۵۳).
- علائم روانی اضطراب:
کج خلقی دائم با مردم، احساس عدم توانایی در مقاومت، بیعلاقه به زندگی به طور دائمی یا ادواری، ترس از بیماری، احساس گناه، احساس بد بودن و آزار رسانیدن به خود، اشکال در تصمیمگرفتن، بیعلاقگی نسبت به سایر مردم، آگاهی از خشم فرو خورده، هراس از آینده، از دست دادن احساس لذت، عدم توانایی در نشان دادن احساس واقعی، احساس هدف دشمنی دیگران قرار گرفتن، احساس شکست، احساس نداشتن کسی که به او اعتماد کند، اشکال در تمرکز حواس، ترس شدید از یک فضای باز یا بسته یا از تنهایی، عدم توانایی در اتمام یک کار قبل از پرداختن به کار دیگری، ترس از دیوانهشدن و ترس از دست دادن کنترل ( کوپر[۹]، ۱۹۸۰).
بیماریهایی که در اثر اضطراب ایجاد میشود:
- افزایش فشار خون و بیماری قلبی
افزایش فشار خون و بیماری قلبی ارتباط نزدیکی با اضطراب دارند. فشار خون بالا در اغلب اوقات منشاء عضوی مستقیمی که به سادگی بتوان شناخت، ندارد. افزایش فشار خون جزئی به علت بروز تغییر در مقاومت رگهای خونی است و قسمتی از فشار عروق خونی که خون را به بافتها حمل میکند به وسیله سیستم عصب سمپاتیک و رها ساختن مواد شیمیایی به داخل عروق ایجاد میشود و ادامه فعالیت پاسخهای شیمیایی عصب سمپاتیک باعث کاهش قدرت انقباض و انبساط رگها و درنتیجه بالا رفتن فشار خون میگردد. فشار خون پدید آمده میتواند منجر به بیماریهای قلبی گردد، زیرا قلب به ناچار، خون را با نیروی بیشتری به داخل شریانی که فشار آن بالا رفته است می فرستند و در نتیجه کار اضافی به آن تحمیل میگردد و همچنین افزایش فشار خون احتمال پارگی شریانها را که میتواند منجر به مرگ گردد بالا ببرد به طوری که پاره شدن یک سیاهرگ در مغز میتواند ایجاد سکته مغزی نماید( کوپر، ۱۹۸۰).
- سرطان
اضطراب در ایجاد سرطان میتواند نقش اساسی داشته باشد چرا که اضطراب در بسیاری از موارد باعث وقفه در سیستم دفاعی بدن میگردد در مطالعهای که بر روی ۲۰۰۰ زن در یک درمانگاه بیماریهای ویژه PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) انجام شده، مشخص شده است که در دو سال آخر درصد ابتلا به سرطان در میان زنانی که فردی از قبیل شوهر، دوست، یا یکی از اقوام خود را از دست دادهاند. بیشتر از زمانی که این ضربهها را نداشتهاند (کوپر، ۱۹۸۰).
- ناراحتی معده و روده
افراد معینی در مقابل اضطراب با افزایش اسید معده عکسالعمل نشان میدهند که غالباً عامل موثری در ایجاد زخم معده و روده است. سایر حالاتی که معتقدند به علت اضطراب ایجاد میشود یا با اضطراب مزمن تشدید میگردد شامل زخمهای خونریزی دهنده روده بزرگ و سندروم روه تحریکپذیر می باشد که باعث حملات انقباضی دردناک در روده بزرگ میگردد (کوپر، ۱۹۸۰).
- سردرد و کمر درد
بسیاری از سردردها به علت کشش عضلانی صورت و جمجمه پیدا میشود. این نوع سردردها که بعضی از اوقات از آن ها به نام سردرد تنشی نام برده میشود یکی از شایعترین علائم اضطراب است. سردردهایی که به نام میگرن نامیده می شود به نظر می رسد که ناشی از انقباض عروق خونی مغز باشد و انقباض عروق خونی به خاطر اضطراب ایجاد میگردد. بنابراین نتیجه میگیریم که یکی از علل میگرن اضطراب است. همچنین پشت درد و کمر درد که غالباً متعاقب انقباض عضلانی ناشی از اضطراب یا به علت ضعف جسمانی یا عدم انعطافپذیری در طول کار پدید میآید (کوپر، ۱۹۸۰).
- بیماریهای ریوی و مسائل جلدی
اضطراب شدید همراه با استعمال دخانیات میتواند در بروز سینه پهلو و آنفلوانزا اثر داشته باشد. به نظر میرسد که اضطراب اثر مستقیم تری در بروز بیماری آسم داشته باشد نهایتاً اینکه اضطراب در بیماریهای پوستی به طور قابل ملاحظهای باعث تشدید بیماری می گردد. اگزما و کهیل، صورتهای مختلف بیماری پوستی هستند که به احتمال زیاد به دلیل اضطراب به وجود میآیند چون اضطراب باعث تغییراتی در سلولهای پوستی فرد میگردد و این مساله نهایتاً به تغییراتی در پوست افراد میگردد (کوپر، ۱۹۸۰).
قبل از پرداختن به رویکردهای گوناگون اضطراب تعریفی که لانگ[۱۰] ارائه داده و اکثر نظریهپردازان با آن موافقت کردهاند را از نظر میگذرانیم. اکثر نظریهپردازانی با لانک موافقند که اضطراب یک مفهوم فرضی است. یعنی اضطراب نوعی تصور است که وجود خارجی و عینی ندارد ولی در تغییر پدیدههای مشاهدهپذیر میتواند مفید باشد. وی مدلی سه سیستمی از اضطراب ارائه داده است که وسیعاً به فهم تعریفهای مختلف کمک کرده است. اضطراب را میتوان بر حسب افکار تغییر کرد، برای مثال « من وحشتزده هستم» یا آن را به حسب احساسات و واکنشهای جسمانی تغییر کرد مثل افزایش ضربان قلب، تعریق و تنش یا بر حسب رفتار مثل اجتناب ورزیدن از یک موقعیت یا گریز از آن در نظر گرفت. نیمرخ اضطراب افراد مختلف بسته به این که کدام نظام بیشترین تأثیر را پذیرفته است، متفاوت خواهد بود (پاول و اندایت[۱۱]، ۱۳۷۸).
[۱] Lafon
[۲] -Auto nomic neurous system
[۳] -Endocrine Glands
[۴] -Central neurous system
[۵]-Feed back
[۶] -Tension headache
[۷] -Hydo and hypethyoidism
[۸] -Hypogly cemia
[۹] Koper
[۱۰] Lang
[۱۱] Pauel & Endait